نگاهی به کتاب شعر « در آستانه عشق »

این کتاب که  در قطع رقعی، ۹۲ صفحه،شمارگان یکهزار نسخه و با قیمت ۲۰ هزار تومان  روانه بازار کتابهای ادبی شده شامل ۶۲ شعر بلند، کوتاه و تک بیت است.
«شکوه بندگی»، «تولد»، «انگبین» «سرو خوبان»، «شهید»، «عاشورا»، «سفر»، «زندان شب»، «دعای سفره»، «گاز کشی»، «ساقی نامه»، «پیوند روباه و شتر»، «مرنجان»، «طلاق»، «دعا »، «هنگام بهار»، «اشک غم»، «غدیر خم»، «پسرم»، «باغک»، «حیف از آن» و«رویای صادقانه» عنوان‌های اشعار بلند کتاب است.
 «هرگز»، «نشاط عمر»، «حق با زور است»، «کادو»، «تخت و کلاه»، «تشویش زمانه»، «گوهر فضل و دانش» و «بوی گل» از عنوان های اشعار کوتاه این مجموعه است.
در مقدمه ویراستار کتاب آمده است: بستر تاریخی هر اثر را، مجموعه ای از جریانهای اجتماعی، سیاسی و معادلات فرهنگی شکل می‌دهند،از این رهگذار گاهی نقش توجیهی اثر و شرایط تاثیر اجتماع بر هنر و هنرمند و گاهی هم نقش انتقادی اثر را که با آگاهی هنرمند مولف و نگاه به شرایط پیرامون خود شکل گرفته است، می‌کنیم.
مجموعه شعر در آستانه عشق گزیده اشعار بین سالهای ۱۳۶۱ تا سال ۱۳۸۰ هجری شمسی است که از یادداشتها و دفترهای پراکنده خود شاعر و با پیگیری‌ خانواده مرحوم ناصر اسماعیلی جمع‌آوری شده و به چاپ رسیده است.
شاعر زندگینامه خود را اینگونه بیان می کند؛ در تاریخ سوم فروردین سال ۱۳۳۳در شهر آستانه اراک و در خانواده ای فقیر به دنیا آمدم.پدرم طبع شعر داشت. ولی معلمی داشتم که مرا بسیار دوست داشت. بسیار مرا تشویق می کرد و می گفت: تو آینده خوبی خواهی داشت.
کلاس پنجم دبستان بودم که مادرم بدرود حیات گفت. من هم به علت فقر، غم بی مادری و عدم امکانات ترک تحصیل کردم و بیرون از خانه به پدرم کمک می‌کردم.
چهار سال بعد از فوت مادرم پدرم نیز دنیا را وداع گفت و برایم خواهری کوچ از آنان به یادگار ماند.شغل پدری که پالاندوزی بود را ادامه دادم که در آن روزها برای خودش شغلی پر درآمد محسوب می شد.در سال ۱۳۵۴ به عنوان خدمتگزار به استخدام آموزش و پرورش شهر شازند درآمدم. ادامه تحصیل دادم و موفق به اخذ مدرک دیپلم شدم و به عنوان انبار دار اداره مشغول خدمتگزاری شدم.
اگرچه در تمام این سالها، نتوانستم به دلیل مشغله و مشکلات ادامه تحصیل دهم ولی لحظه‌ای از مطالعه دست برنداشتم.