غلامعلی خوشرو: بهبود وضعیت کنونی تنها با همکاری میسر است

تهران- ایرنا- «غلامعلی خوشرو» نماینده اسبق ایران در سازمان ملل در نشست تخصصی برنامه جامع همکاری ۲۵ ساله ایران و چین گفت، جایگاه آمریکا و چین در مناسبات بین‌المللی در حال تغییر است و پکن به عنوان یک قدرت مهم در حال تثبیت جایگاه خود در جهان می‌باشد. چین بزرگ‌ترین مصرف کننده انرژی و ایران هم به عنوان یکی از تامین‌کنندگان این انرژی در جهان مطرح است که این امر روابط دو کشور را اجتناب‌ناپذیر می‌نماید.

نشست تخصصی «برنامه ۲۵ ساله همکاری‌های تهران - پکن و چشم‌انداز مناسبات ایران و چین در دو دهه آینده»، با همت مجمع بین‌المللی اساتید مسلمان دانشگاه‌ها به صورت ویدیو کنفرانس و در روز دوشنبه با حضور تعدادی از سفرای سابق ایران و چین و اساتید دانشگاه‌های دو کشور برگزار شد. در این نشست۱۰ نفر از اساتید دانشگاه‌های ایران و چین به همراه ۲ سفیر اسبق ایران در چین و یک سفیر چین در ایران حضور داشتند. گزارش پیش‌رو به تفصیل اظهارات «غلامعلی خوشرو» نماینده اسبق ایران در سازمان ملل، اشاره دارد.

نفاق، مبنای سیاست خارجی آمریکا

«خوشرو» با اشاره به اینکه مسئله چین و آمریکا یک مسئله ریشه داری است که با وجود کرونا تشدید هم شد، گفت: البته کرونا ضربه مهمی به رهبری آمریکا زد و نشان داد آمریکا بیش از آن که نشان می‌داد در عرصه مناسبات بهداشتی و فرهنگی ضربه پذیر است و لذا بدترین عملکرد را در مواجهه با «ویروس کرونا» داشت. در رابطه با این مسئله، آمریکا ابتدا در حالت تکذیب و انکار بود و بعد دچار سردرگمی شده و هم‌اکنون، همه را متهم به انتشار این ویروس می‌کند. این امر نشان می‌دهد رفتار آمریکا یک رفتار نسنجیده و نادرست در عرصه مناسبات بین‌المللی است. اگر بخواهیم سیاست خارجه آمریکا را مورد مطالعه قرار بدهیم متوجه خواهیم شد که موتور محرکه سیاست خارجه آمریکا مبتنی بر ایجاد شکاف و تفرقه است. هم‌اکنون شاهد این هستیم که آمریکا در هرکجا که یک تفاهم‌نامه‌ای در حال شکل‌گیری است، قصد دارد تا آن را برهم بزند و اگر هم موفق به برهم زدن آن نشود، خودش را از آن مبرا کرده و تلاش می‌کند تا فشار حداکثری را بر آن تفاهم‌نامه وارد نماید. که از این موارد مثال‌های زیادی را داریم. مثلاً در مورد «برجام» که قرار بود روابط عادی سیاسی و تجاری ایران با جهان برقرار شود، که [این تفاهم و قرارداد] به صورت یک‌جانبه توسط آمریکا لغو شده و فشار حداکثری را هم پیشه خود نموده است.

آمارها چه می‌گویند؟

وی افزود: تنش بین چین و آمریکا تنها معطوف به تجارت نیست. همان‌گونه که ما از مردم چین اطلاعات زیادی نداریم، مردم آمریکا هم از چین اطلاعات زیادی ندارند. به عنوان مثال باید به دو یا سه آمار اشاره کنم. تولید ناخالص ملی آمریکا در ۴۰ سال پیش یعنی در سال ۱۹۸۰ نزدیک به ۳ تریلیون دلار بوده و هم‌اکنون نیز ۲۲ تریلیون دلار است. در همین بازه زمانی تولید داخلی چین نزدیک به ۳۰۵ میلیارد دلار بوده و هم‌اکنون ۱۵/۵ میلیارد دلار است. یعنی ۵۱ برابر نسبت به ۴۰ سال پیش رشد داشته است. درآمد سرانه در آمریکا هم از ۴ دهه قبل تا کنون ۵ برابر شده درحالی‌که این میزان در چین ۳۶ برابر شده است. اگر ما این آمار را ببینیم و حتی اگر از سال ۲۰۰۰ آن را ملاک قرار دهیم، پیشرفت چین تاکنون در حوزه «درآمد ناخالص ملی» ۱۵ برابر بوده که به معنای پیشرفت در تجارت، صنعت، سرمایه‌گذاری و کاهش بیکاری است. نزدیک به ۹۰درصد مردم چین در ۴ دهه قبل، زیر خط فقر قرار داشتند، درحالی‌که این معضل هم‌اکنون زیر یک درصد است. به همین منوال در طول ۲۰ سال گذشته، ۱۰ میلیون گردشگر چینی در دنیا حضور داشتند که این رقم هم‌اکنون به ۱۵۰ میلیون گردشگر رسیده و میزان پولی که در این صنعت در حال خرج شدن در کل دنیاست ۲ برابر پولی است که آمریکایی‌ها در این صنعت خرج می‌کنند. بنابراین می‌توان دریافت که چین یک جامعه بسیار پیشرفته‌ای شده و دیگر به عنوان یک جامعه بسته کشاورزی، منزوی و عقب افتاده محسوب نمی‌شود. در ۴۰ سال گذشته از هر ۵ نفر چینی، ۴ نفر در بخش کشارزی شاغل بودند در حالی‌که این میزان هم‌اکنون در حوزه صنعت و حوزه‌های دانش‌بنیان تحولات بسیاری را به خود دیده است. این موضوع برای دنیا و به خصوص آمریکا بسیار غیرقابل فهم و غیر قابل تحمل است که چین بتواند در عرصه جهانی اثر گذار باشد. به همین دلیل فشاری که بر روی صنایع چینی مانند «هواوی» هست ریشه در چنین وضعیتی دارد. بنابراین ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که هم‌اکنون یک جنگ سردی بین چین و آمریکا در حال رخ دادن است و به نظر من چین بسیار تمایل داشت تا ۵ سال دیگر را هم بدین منوال پشت سربگذارد و به نقطه‌ای برسند که اقتصاد اول دنیا باشند، در حالی‌که این کشور هم‌اکنون اقتصاد دوم دنیاست. اگر چین با همین روند ادامه می‌داد مسلماً تا ۵ سال آینده اقتصاد نخست دنیا بود. در تکنولوژی سنتی و مدرن هم جایگاهی می‌یافت که دیگر آمریکا هم نمی‌توانست در مقابل آن بایستد.

فرهنگ چین به‌گونه‌ای است که به آرامی کار خودشان را می‌کنند و سیاست را در ۴دهه قبل کاملاً به حاشیه برده و اقتصاد را محور خود قرار دادند و شروع به برقراری روابط و کار با سایر کشورها کردند. آن‌ها قصد نداشتند وارد رقابت سیاسی با آمریکا شوند. رقابت این دو کشور یک رقابت اقتصادی و فنی و علمی است که منافع خودشان را در نظر دارد.

ارتباط اجتناب‌ناپذیر با چین

خوشرو  در ادامه گفت: وضعیت و جایگاه ایران به ما این اجازه را می‌دهد که با چین یک روابطی را خواسته یا ناخواسته داشته باشیم. وضعیت به‌گونه‌ای است که اگر سیستم و نظام پهلوی هم حاکم می‌بود، ایران و چین بایستی یک روابطی را با یکدیگر برقرار می‌کردند به دلیل این‌که چین مصرف کننده نخست انرژی در جهان بوده و ایران هم به عنوان تولید کننده این انرژی است. بنابراین، این ارتباط یک ارتباط اجتناب‌ناپذیر است. ایران یک سرمایه‌گذار نیاز دارد و از طرف دیگر چین هم نیاز به انرژی دارد که ایران تامین کننده آن است. ضمن این‌که پروژه «کمربند- جاده» یک پروژه بسیار بزرگی است که رابطه چین با سایر کشورها را از طریق زمین و بنادر برقرار می‌کند که به سرعت می‌تواند بر تمام این مسیرهای استراتژیک در تامین خدمات و کالا دسترسی پیدا کند که به تبع آن منافع امنیتی و سیاسی چین هم تامین خواهد شد. از طرف دیگر ایران هم موقعیت مهم و استراتژیکی دارد که کمک می‌کند تا با چین رابطه داشته باشد. اما از آن‌جا که فرهنگ و خوی ایران با غرب پیوند داشته است، لذا هر پیشرفت و تمدنی را در غرب جستجو می‌کنیم در صورتی‌که این گونه نیست و این وضعیت در جهان کنونی تغییر کرده است. انگلستان که زمانی در زمره کشورهای صادرکننده مهم قرار داشت هم‌اکنون در سال نزدیک به ۶۳میلیارد دلار از چین واردات انجام می‌دهد. بنابراین این برداشت ما ایرانی‌هاست که چین را به عنوان یک کشور قدرتمند نمی‌شناسیم. حتی آلمان به عنوان پیشرفته‌ترین کشور اروپا در سال ۸۳ میلیارد دلار از چین واردات دارد.

وی افزود: اما آمریکا چنانچه بدان اشاره شد، موتور محرکه‌اش نفاق است و از طرف دیگر فشار زیادی را به ایران وارد می‌کند تا ایران را از پا در بیاورد و برای جلوگیری از انزوای ایران هرکاری را انجام می‌دهد. بنابراین این تفاهم‌نامه در حال حاضر تنها یک نقشه راه است و بنده امیدوارم که این تفاهم‌نامه عملیاتی شود. این استدلال منتقدان که می‌گویند «ما در بقیه کارها ناتوان بودیم در این کار هم ناتوان هستیم»، درست نیست. ما باید به دنیا نگاهی بلند مدت داشته باشیم و با همه کشورها وارد تفاهم‌نامه شویم. در این برنامه ۲۵ ساله هم همان‌طور که مشخص است، اگر آمادگی داشته باشیم می‌توان به منافع خودمان برسیم. ما با همکاری می‌توانیم وضعیت خود را بهبود ببخشیم. چین تجربه خوبی در فقرزدایی داشته است که می‌تواند برای ما الگوی خوبی باشد.  

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha