گذشته از همه نکات مثبت و منفی که در مورد برنامه همکاری راهبردی و بلندمدت میان ایران و چین بیان میشود، نقش سیاستهای آمریکا در علاقهمند شدن تهران و پکن در حرکت به این سمت و انگیزههای درونی دو کشور نیز با اهمیت است. بسیاری از تحلیلگران حتی در کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده سیاستهای خصمانه «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری ایالات متحده علیه ایران و چین را از مهمترین دلایل برای قاطعیت دو کشور در ادامه این مسیر میدانند.
«برنامه جامع همکاری ۲۵ ساله ایران و چین» از مدتها قبل مورد توجه قرار گرفته بود؛ این موضوع در سفر سال ۲۰۱۶ «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین به تهران هم مورد تاکید قرار گرفت اما در عمل تحولات دو سال اخیر به شدت در تسریع فرایندها تاثیرگذار بود.
در حدود ۲ سال اخیر فشار واشنگتن بر ایران و چین به شدت افزایش یافته است. خروج ایالات متحده از توافق برجام، اجرای رویکرد فشارحداکثری و برقراری بیسابقهترین تحریمها علیه ایران باعث شد تا جهان شاهد اوج گیری دشمنی واشنگتن با تهران باشد.
از سوی دیگر آمریکا از رشد روز افزون قدرت چین در حوزههای اقتصادی به شدت احساس خطر کرد زیرا از نگاه سران کاخ سفید تحولات به تدریج به افزایش بازیگری و نفوذ پکن در عرصههای سیاسی هم منتهی میشد. همین امر موجب پافشاری ترامپ بر دشمنی و محدودسازی دامنه حرکت پکن شد. راه اندازی جنگ تجاری و تعرفهای، محدودسازی روند سرمایه گذاری شرکتهای آمریکایی در چین، اقدامات واشنگتن در شرق آسیا و خط مشیهای کاخ سفید در قبال دریای جنوبی چین، تایوان و هنگکنگ زنگ خطر را برای مقامهای چین نیز به صدا در آوردند.
نشریه «استریت» (The Street) در تحلیلی در این باره آوردهاست: اگرچه این توافق در سال ۲۰۱۶ مطرح بود اما تحریمهای ترامپ در کنار بیتفاوتی اتحادیه اروپا در قبال توافق هستهای موجب تمایل ایران به امضای توافق شراکت بلندمدت راهبردی با چین شد.
این توافق در واقع از دوره ریاست جمهوری «باراک اوباما» در دستور کار تهران و پکن قرار گرفت اما ترامپ موجب شد دو کشور زودتر به استفاده از مزایای آن فکر کنند. طبق تحلیل فوق، جنگ تجاری «مضحک» و «بیثمر» ترامپ با چین در کنار حداکثرسازی فشار علیه تهران چنین نتیجهای را به همراه داشت. حدود چهار سال ریاست جمهوی ترامپ هیچ موفقیتی را برای سیاست خارجی و رژیم تحریمی کاخ سفید به دنبال نداشته است.
روزنامه «واشنگتن پست» هم این موضوع را به صریحترین شکل ممکن عنوان داشت که هیچ کس به اندازه ترامپ به منافع و موقعیت ایالات متحده ضربه نزده است. علاوه بر این رئیس جمهوری آمریکا به چین کمک کرد تا مسیری را برای عملیسازی آرمانهایش در زمینه هماوردی با قدرت جهانی واشنگتن و حرکت برای کسب رهبری جهانی پیدا کند. چین اکنون اهدافش را در همکاری بلندمدت با ایران قابل دستیابی میبیند.
به نوشته این روزنامه، رویکرد فشار حداکثری دولت ترامپ در مورد ۲ کشور نتوانست نتیجهای به همراه داشته باشد. تنها دستاورد این رویکرد آشکار شدن قدرت سیاسی چین در سطح جهان است که از تحکیم جایگاه در خاورمیانه آغاز و سپس به محدود کردن دامنه حرکت واشنگتن در منطقه منجر میشود. این رویکرد کاخ سفید در مورد ایران هم به نتیجه دلخواه یعنی تسلیم شدن تهران نیانجامید.
شاید برخی تحلیلگران توافق ایران و چین را اتحاد دو کشور در مقابل ترامپ ارزیابی کنند اما به نظر میرسد بی اعتمادی به غرب موجب شد تا این مسیر برای هر دو کشور بهترین گزینه باشد. نشریه «منافع ملی» (National Interest) توافق را اتحاد استراتژیک ایران و چین در مقابل ترامپ عنوان کرد که نتیجه آن میلیاردها دلار سرمایه گذاری چین در حوزههای انرژی، ارتباطات مخابراتی، حمل و نقل و همکاری در حوزه فناوریهای نوین است. از نتایج مهم این برنامه جامع تسهیل معاملات میان دو کشور در حوزه انرژی به ویژه فروش نفت ایران دیده میشود.
این مرکز پژوهشی آمریکایی، بلندمدت بودن توافق را مهمترین نکته هشداردهنده برای ایالات متحده میداند زیرا به طور قطع باعث میشود تا اجرایی شدن خواستههای واشنگتن در منطقه از جمله درمورد ایران با مقاومت مستقیم پکن روبرو شود.
بسیاری از تحلیلگران توافق فوق را مسیر منطقی در روابط دو طرف میدانند ولی ترامپ باعث تسریع در آن شد. مشارکت راهبردی بلندمدت به چین در زمینه دستیابی به منابع مطمئن انرژی از سوی کشور غیرمتحد آمریکا برای ۲۵ سال اطمینان خاطر میدهد و پس از این دوره نیز ممکن است نیاز بشر به انرژی و سطح و نوع فناوریها دگرگون شود. تهران نیز در همکاری با چین دستیابی به منابع مالی برای سرمایهگذاری در زیرساختها از جمله نفت و گاز، بنادر، حمل و نقل و دریافت فناوریهای نوین در کنار بهرهگیری از قدرت سیاسی پکن در مجامع بین المللی را محقق میبیند. در واقع این تصمیم دو کشور موجب کاهش تاثیر فشار سیاستهای ایالات متحده میشود. دو کشور خصومتدیده از واشنگتن و ترامپ با این اقدام خود تلاش دارند تا تحریمها و جریانسازی کاخ سفید علیه خود را تضعیف کنند و یکجانبهگرایی ایالات متحده را به چالش بکشند.
نظر شما