نمایشنامه سِفر خروج با دیباچه و ترجمه غلامرضا امامی به تازگی ترجمه و وارد بازار کتاب شده است. این اثر بر مبنای کتابی از عبدالرحمن الشرقاوی ادیب مصری ترجمه و از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر شده است. شرقاوی در این نمایشنامه، هر حرکت و سکونی را به دقت در جای خود قرار داده و در لباس نظم دهنده ای خلاق ظاهر می شود.
این نمایشنامه در کنار بیان مصیبت هایی که در جریان حادثه عاشورا بر خاندان اهل بیت (ع) رفت، به سمت ایجاد این تفکر در ذهن مخاطب پیش می رود که آنچه بر خاندان نبوت در جریان ماجرای عاشورا و عمل قوم ستم کار در این ماجرا فراتر از هر بلا و مصیبتی است که در طول تاریخ بر خاندان نبوت و اهل بیت رفته است.
عبدالرحمن الشرقاوی از ادیبان صاحب نام مصر است. وی در جریان نگارش فیلم نامه اثر سینمایی الرساله با توفیق الحکیم و عبدالرحیم جوده السحار همکاری داشته است و خالق کتاب هایی چون محمد پیامبر آزادی و علی پیشوای پرهیزکاران به شمار می رود.
این کتاب در ۳۱۰ صفحه در مدت کوتاهی به چاپ سوم رسیده است.
غلامرضا امامی مترجم کتاب سِفر خروج در مورد این کتاب به خبرنگار ایرنا گفت: شرقاوی نویسنده ای جهانی زاده مصر است، ادیب، روزنامه نگار، داستان نویس و پژوهشگری نامی است. سالها در معروفترین روزنامه ها و مجلات مصری قلم می زد و مدیریت بسیاری مجلات و روزنامه های معروف مصر مانند روز الیوسف و الاهرام را بر عهده داشت. وی برنده جوایز شهیر جهانی است و در فیلم الرساله به کارگردانی مصطفی عقاد همکاری کرد و شگفتا که مصطفی عقاد سناوریست این فیلم به دست داعیان جهل و جنون و جنایت خنیاگران خون و خیانت، داعشیان همراه دختر بیگناهش چندسال پیش ترور شد و به خاک و خون غلتید.
وی افزود: شرقاوی که زاده مصر است به خاندان پیامبر عشقی وافر داشت. مصر از کشورهای عربی است که از تعصبات فرقه ای به کنار است. مزار حضرت زینب (س) به گفته بسیاری عالمان شیعی در آنجا دیده شده و دل می برد و نیز مسجد راس الحسین (ع). (درباره محل دقیق قبر مطهر حضرت زینب کبری (س) سه دیدگاه عمده مطرح شده است: سرزمین شام، مصر و مدینه).
وی افزود: در تاریخ ادبیات اسلامی نیز نقش محمد عبده در تفسیر نهج البلاغه و نویسندگانی همچون عبدالفتاح مقصود ماندنی است.
امامی گفت: شرقاوی در نمایشنامه زیبای سِفر خروج به زندگی سالار آزادگان و حرکت ایشان از مدینه تا عاشورا پرداخته و با زبانی روان و رسا صحنه هایی به یادماندنی آفریده و نکاتی را بر اساس تواریخ مستند بیان کرده است.
بسیاری از ما از یاد برده ایم کسانی به نبرد با سالار شهیدان برخاستند تنها در پی پول نبودند . فرماندهانی همچون ابن زیاد و عمر سعد دل اندیشه خویش را به زر فروختند اما جاهلانی بدبخت از پی ثواب اخروی به نبرد با حسین و سالار شهیدان پرداختند.
از یاد نبریم شمر در جنگ صفین در کنار امام علی جنگید و در آن روزگار علوی بود اما به گاه حکومت یزید اموی شد. جهل مقدس در تاریخ اسلام چه جنایت ها کرده است. به دست جاهلان جهل و جنایت و جنون چه صحنه های دلخراشی آفریده شده است ...هم اکنون بنگرید که داعشیان خویش را مسلمان می انگارند اما به نام اسلام سرها می برند و پرده ها می درند...به نام اسلام سنی و شیعه و ایزدی را می کشند و به تجاوز و خشونت ادامه می دهند.
مترجم سِفر خروج ادامه داد: در روز عاشورا گویی دو صف رویاروی هم ایستادند: داد و بیداد، آزادی و بردگی، دانایی و نادانی، پاکی و پلشتی، حق و ناحق. هرچند سپاهیان یزید انبوه بودند و یاران حسین (ع) اندک اما صحنه هایی به یادماندنی در شب و روز عاشورا رقم خورد که در تاریخ ماند.
وی افزود: سالار شهیدان نمی خواست به جنگ برخیزد بارها گفت بگذارید به راه خویش روم و به جایی دیگر. اما راه را بر او بستند و آنگاه که دریافت روز دهم محرم نبرد درمی گیرد شبانه عبایی بر سر خویش افکند و گفت فردا همه ما و یاران ما شهید خواهند شد هرکس می خواهد در تاریکی شب به خانه و کاشانه خویش رود.
امامی گفت: شرقاوی به زیبایی زندگی سالار آزادگان را بیان کرده است و به نگارش اثری جاودانه پرداخته و بر اساس تواریخ مستند پرده هایی پرهیجان آفریده است.
در جایی از کتاب می خوانیم: هنگامی که پس از واقعه عاشورا گروهی خواستند پیکر پاک شهیدان را به خاک بسپارند از آنجا که پیکر مطهر حسین بن علی سر نداشت درماندند و از فرزند امام حسین (ع) امام زین العابدین (ع) یاری خواستند کدامین یک از این پیکرها پیکر پدر بزرگوارش امام حسن (ع) است، وی پیکری را از پشت نشان داد که بر آن پیکر زخم های کهنه ای بود، زخم شمشیر و نیزه نبود و گفت این پیکر پدرم است، از وی پرسیدند از کجا دانستی؟ و فرزند حسین بن علی پاسخ داد: این زخم های کهنه بر پشت پدرم نشانه انبان های نان و خرماست که شبانه به دوش می کشید و به گونه ای ناشناس به در خانه نیازمندان و یتیمان می برد.
امامی گفت: سالها پیش در نمایشگاه کتاب قاهره این کتاب زیبا را دیدم که در دو جلد با نام الحسین شهیدا و الحسین ثائرا نشر یافته بود و به گونه نمایشنامه ای حضرت حسین بن علی را توصیف و ترسیم کرده بود. قبل از آغاز سفر از آنجا که پدر بزرگوارم و همه خانواده ما ارادتی دیرینه به مرجع عامل و عالم یگانه زنده یاد آیت الله مرعشی نجفی آموخته بود برای کسب اجازه خدمتش رسیدم و وی فرمود یقین دارم که مصریان تحقیقات زیبا و جالبی درباره شیعیان دارند اگر کتابی یافتی برای من بیاور. از جمله کتاب ها همین کتاب شرقاوی بود. وقتی از سفر بازگشتم با ملاحظه این کتاب از آنجا که شرقاوی را به نیکی می شناخت فرمود: چه خوش دارم که این کتاب به فارسی درآید. پس از آن زادمرد دین و داد حضرت علامه محمدرضا حکیمی شبی به خانه ما آمد وی نیز اصرار کرد که برگردان این کتاب را انجام دهم.
صفحاتی از آن کتاب را ترجمه کرده بودم و این کار همچون بسیاری کارهای دیگر در کناری مانده بود. چندسال پیش که با تبلیغات مغرضانه داعشیان زمانه که بر راه سپاه یزیدیان می روند و آنانی که فتوا میهند خون شیعیان را به زمین بریزید، رویارو شدم. در اندیشه شدم نظر یک دانشمند سنی مذهب همچون علامه شرقاوی را درباره واقعه عاشورا بازنشر دهم تا آنان دریابند میان شیعه و سنی فرقی نیست و عشق به حسین بن علی فارغ از زمان و مکان و هر آیینی است. سالهاست هندوها در هند بر موکب عزاداران شیعی گل افشاندند. زرتشتیان نذر می کنند و ایزدی ها به سوگ می پردازند... این عشق به حسین عشق به حق و آزادی است.
امامی افزود: در گفتارها و احادیث مذهبی آمده است؛ ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه. گمان می برم در تاریکی های این روزگار همچنان فانوس هدایت حسین روشن است و در دریای پرخروش زمانه سفینه و کشتی وی ما را به ساحل امن خواهد رساند. تنها نباید نام حسین برده شود و از راه و رسم او غافل بماینم، گفتار شهره ای است که گفته اند، هر روز عاشورا ست و هر زمین کربلاست. ما در کجای زمان و مکان ایستاده ایم؟ به راه حسین هستیم یا در راه یزید گام می زنیم.
نظر شما