جواد مجابی در ۲۲ مهر ۱۳۱۸ خورشیدی در قزوین دیده به جهان گشود و از دوران کودکی به نقاشی علاقه داشت به همین دلیل در کنار برادر خود نقاشی را آغاز کرد اما این هنر را به صورت فعالیت اصلی خود ادامه نداد و از ۱۵ سالگی مشغول روزنامهنگاری شد. مجابی خود در این مورد میگوید: کار اصلی من با نقاشی شروع شد و یک دوره طولانی حدوداً ۷۰ ساله را به نقاشی پرداختم، اما نقاشی برایم بیشتر یک مساله شخصی بود و هیچوقت آنها را در نمایشگاه یا گالری عرضه نکردم. بعد از آن میتوانم بگویم که تمام عمر من به خواندن و نوشتن گذشت. خواندن بیش از نوشتن. همیشه معتقدم که خواندن و نوشتن باید بهموازات هم پیش برود و هیچ نویسندهای تا پایان عمر نباید از آموختن خودداری کند، چون خواندنِ مداوم است که به ذهن ما مدد میرساند که دنیا را بهتر ببینیم و ذهنی نو داشته باشیم. ذهن باید مرتب نو شود و خواندهها و مطالعات را بررسی کند.
مجابی پس از گرفتن دیپلم در رشته حقوق وارد دانشگاه تهران شد و تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دکتری در همین دانشگاه ادامه داد. وی از ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷خورشیدی در اداره دادگستری به عنوان کارمند و پس از آن در اداره فرهنگ و هنر به عنوان کارشناس مشغول به کار بود. او همزمان با شغل اداری به روزنامهنگاری نیز میپرداخت و در طول سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۸ دبیری بخش فرهنگی روزنامه اطلاعات، سردبیری دنیای سخن، همکاری با تکاپو، گردشگری، جنگ پیشتاز، جهان نو، خوشه، فردوسی، فعالیت در کانون نویسندگان ایران را در کارنامه دارد. مجابی همچنین مدتی نیز در دانشکده هنرهای زیبا در رشته مجسمهسازی تحصیل کرده و در تمام طول زندگی خود به طراحی پرداخته است. این منتقد ادبی بارها از طرف مجامع اروپایی و آمریکایی برای سخنرانی درباره هنر و ادبیات ایران دعوت شدهاست.
فعالیت در عرصه فرهنگ و ادب
این هنرمند خستگی ناپذیر فعالیتهای گستردهای در عرصه هنر، فرهنگ و ادب از طنز و روزنامهنگاری، تا شعر و داستان و پژوهش و نقد داشته و دارد. نخستین آثار طنز مجابی در ۱۳۴۶خورشیدی در روزنامه جهان نو چاپ شد در واقع مجابی بسیاری از آثار طنز خود را در قالب داستان کوتاه نوشته و گاهی نیز طنزهای مینیمال او به زبان شعر نزدیک شده است.
او در آثار طنز و حکایتهای کوچکی که راوی آن است می کوشد تا خشم و خروشی را که نسبت به بی عدالتیها و حماقتهای جهانی و جهل رایج در جهان وجود دارد، بازتاب دهد. وی در نوشتن طنز محدود به زمان و مکان نیست و حتی طنزپردازی چون عبید زاکانی را نیز سوژه طنزپردازی خود میکند. مجابی نویسندگی را به طور رسمی از ۱۳۴۹ خورشیدی آغاز کرد و از دهه پنجاه به نوشتن داستان و رمان پرداخت. از وی آثار زیادی به چاپ رسیده از مجموعه داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه گرفته تا فیلمنامه و داستان کودکان و مجموعه شعر را در کارنامه خود دارد. این کارنامه درخشان جوایزی را هم با خود به همراه داشت. مجابی در ۱۳۵۴ خورشیدی جایزه فروغ را برای روزنامهنگاری، در ۱۳۸۲ جایزه بیژن جلالی برای نقد و در ۲۰۰۸ جایزه آرش جشنواره تیرگان در تورنتو را به خود اختصاص داد. در ادامه به معرفی برخی از آثار این نویسنده نامدار می پردازیم: همانطور که گفته شد مجابی در حوزه طنز از جمله طنزنویسان پرکار و بزرگ ایرانی به شمار می رود و در رمانهایش نیز میتوان خطی از طنز مشاهده کرد، او به عنوان طنز پرداز مدرن شهرت دارد و طنز را در شکل های مختلف کلامی و تصویری در آثارش نشان داده است. از جمله آثارش در این حوزه رمان آقای ذوزنقه است که نویسنده در این رمان، عبارت های مختلف را از طریق داستانک های طنزآمیز و شکل های مختلف طنز کلامی نشان می دهد. وی از انواع طنز مانند طنز تفسیری، تمثیلی، تحامق، تشبیه به جانوران، طعنه با کنایه های طنزآمیز، تحقیری و ... برای طنزآلود کردن فضای داستان استفاده می کند.
تاریخ طنز ادبی ایران
همچنین از جمله برجسته ترین پژوهش های وی می توان به طنز ادبی ایران اشاره کرد. این اثر که توسط انتشارات ثالث به چاپ رسید در واقع پژوهشی درباره طنز در آثار نظم و نثر کلاسیک ایران تا عصر حافظ است. طنز را می توان یکی از ویژگی های مشترک و اصلی آثار مجابی دانست. او در این کتاب از نگاه یک طنزاندیش به سراغ آثار کلاسیک فارسی می رود. مجابی در خصوص اینکه آیا طنز از همان آغاز نوشتن دغدغه او بوده و همیشه یکی از مولفه های اصلی آثارشان بوده گفت: من از سال ۱۳۴۶ به طور جدی با مقوله طنز رو به رو شدم و «یادداشت های آدم پرمدعا» را منتشر کردم. از آن زمان تاکنون یک ابررسانه و نوعی بینش است؛ بینشی که برای هنرمندان ضروری است و تقریبا هیچ هنرمند بزرگی نیست که از بینش طنزآمیز بی بهره باشد. هنرمندان، این جهان را جهانی دگرگونه و واژگونه و غیرعقلانی می بینند و برای تغییرش می کوشند. در این میان، برخی از طنز برای بیان این وضعیت استفاده می کنند و عده ای دیگر مواجههای جدی با آن دارند، اما این بینش طنزآمیز است که آدم ها را متوجه وضعیتی غیرمعقول می کند و باعث می شود، برای تغییرش بکوشند.
در این تیمارخانه
از رمان های این نویسنده خلاق، شهر بندان، شب ملخ، مومیایی، فردوس مشرقی، عبور از باغ قرمز، برجهای خاموش، لطفاً درب را ببندید، باغ گمشده و در این تیمارخانه را می توان نام برد. در این تیمارخانه به وسیله نشر ققنوس به چاپ رسیده است. مجابی درباره این رمان می گوید: این رمان مساله جسمانیت را شاید برای نخستین بار و خیلی مفصل از جنبههای مختلف مطرح میکند. واقعیت این است که جسمانیت در ادب و فرهنگ ایران خیلی کم مطرح شده و هزاران سال است که درباره روح صحبت میکنیم و جسمانیت و تن و بدن با وجود اهمیت، چندان جایی در ادبیات و هنر ما ندارد. بدن اصل فرهنگ و تمدن است و در این رمان به اهمیت این مفهوم پرداختهام. وی معتقد است باید به جسم انسان به صورت منطقی بپردازیم. جسم است که مبارزه میکند و عاشق میشود و زندان میرود و رشد میکند و خانواده تشکیل میدهد و تمدن و فرهنگ را به وجود میآورد. چرا باید روی یک سنت قدیمی چندهزارساله مدام جسم را ندیده بگیرم و تنها از روح بنویسیم و بخوانیم. اصلا روح و جسم را نباید در مقابل همدیگر قرار بدهیم. هرکدام جای خودشان را دارند. جسمی که در طول قرنها خوار شده در رمان من بررسی میشود که چقدر اهمیت دارد و چگونه با فرهنگ و تمدن و رشد جوامع ارتباط دارد و بورژوازی و سرمایهداری چگونه از جسم زن و مرد به عنوان ابزار تبلیغاتی استفاده کرده است.
ایالاتِ نیست در جهان
ایالاتِ نیست در جهان یکی دیگر از دیگر رمان های مجابی است که توسط انتشارات ققنوس منتشر شد. این رمان داستان زندگی در یک جهان نامشخص و متناقض است و درباره افرادی است که کنار هم زندگی میکنند و آنقدر کوچک هستند که در دنیای احساسات انسان جا ندارند اما آنچنان وسیع هم هستند که نمیشود، درکشان کرد. مجابی در جایی از قصه از تبعیدشدن به دنیای پلانکتونها (موجودات تکسلولی) صحبت میکند و میگوید پلانکتونبودن عیب نیست اما پلانکتونبودن و این موجودیت اجباری را انکار کردن و خود را نهنگپنداشتن، مصیبت ما بود. اینرمان ۶ فصل اصلی دارد که با نامهای پاره اول تا پنجم و پاره دیگر نامگذاری شدهاند. علاوه بر این موارد، وی نمایشنامه و سفرنامه هم نوشته است.
۹۰سال نوآوری در هنر تجسمی معاصر ایران
۹۰ سال نوآوری در هنر تجسمی معاصر ایران از دیگر آثار این نویسنده نامدار درباره تاریخ نقاشی معاصر ایران و تحلیل آن است که در ۲جلد توسط نشریه پیکره به چاپ رسید. مجابی در گفت و گویی گفت در این کتاب نام ۱۱۵ نقاش و مجسمهساز آمده است، همچنین به چگونگی تحول هنر در طول ۹۰ سال اخیر پرداخته شده و نیز تحولات هنری از آغاز سده خورشیدی یعنی سال ۱۳۰۰ تا دهه ۹۰ مورد بحث قرار گرفته است. مهدی حسینی منتقد هنری درباره این کتاب گفت: اولین سند خطی از تاریخ هنر ایران در سده ۱۵ کتاب "گلستان هنر" قاضی منشی قمی است، این کتاب را منبع ارزشمندی از شرح حال هنرمندان و خصوصیات آنان در دوره صفویه می داند. وقتی این کتابها را از نظر میگذارنیم، متوجه میشویم، زحمتی که دکتر مجابی در ۵۰ سال گذشته کشیده است چه اندازه ارزشمند است و میتواند منبعی برای مطالعه هنر معاصر باشد. این کتاب از ۲ بخش تشکیل شده است؛ بخش نخست به شکل تاریخی تاثیرگذاران بر هنر ایران را مرور میکند و جلد دوم به هنرمندانی اختصاص دارد که شناخته شده بوده و سالها کار و زحمت در زمینه هنر در کارنامه آنان وجود دارد. یکی از ویژگیهای جلد دوم این کتاب این است که همه هنرمندان به آن راه نداشته و آقای مجابی با گزینش و دقت بسیار هنرمندانی را انتخاب کرده است که فعالیت خود را پیش از انقلاب آغاز کردهاند.
کرونا و تاثیر آن بر ادبیات از نگاه مجابی
با ورود ویروس کرونا به کشور، بسیاری از هنرمندان مانند دیگر افراد جامعه به این بیماری مبتلا شدند، یکی از آنها جواد مجابی بود که یک ماه با این بیماری مبارزه کرد، وی درباره کرونا اظهار کرد: من درباره این کرونا هم مقاله نوشته ام و هم حدود ۵۰ شعر سروده ام. نظر من درباره کرونا این است که این بیماری یک بلای جهانگیر است و حالاحالا دست از سر ما بر نمیدارد و همدلی جهانیان را میطلبد، این منتقد ادبی و هنری معتقد است بهدنبال شیوع ویروس کرونا آن هم در گسترهای به ابعاد همه کشورها، باید منتظر تغییرات مهمی در عرصه ادبی باشیم و باید قدری منتظر بمانیم تا شاهد شکلگیری رنسانسی عظیم در عرصه ادبیات باشیم که گسترهای بهوسعت همه جهان خواهد داشت؛ ادبیاتی که در پی حضور و تلاش برای عبور از دورهای آخرالزمانی قدم بهعرصه خواهد گذاشت.
وی در خصوص تاثیر کرونا بر شعر و ادبیات داستانی می گوید: کرونا تنها یک بیماری نیست؛ اتفاقی جهانی است که از جهت وسعت تا به امروز مشابه آن هرگز دیده نشده؛ قدری جستوجو کافی است تا ببینید که هیچ یک از بیماریهای مسری قرنهای گذشته، از آنفلوانزا گرفته تا وبا و طاعون و حتی وقوع جنگهای جهانی اول و دوم در چنین سطحی رخ ندادهاند و همه آن مشکلات هولناک، دایره جغرافیایی بسیار محدودتری را شامل شدهاند... فرهنگ و هنر هم از تأثیر عمیق این بیماری در امان نخواهد بود. از این به بعد شاهد حرکت اهالی فرهنگ و ادب به طرف خلق آثار انسانی تری خواهیم بود، سالهاست هالیوود دست به ساخت فیلمهای آخرالزمانی برای مخاطبان جهانیاش میزند؛ از فیلمهایی درباره جنگ اتم گرفته یا شیوع ویروسهای ناشناخته. حالا ما در صحنه واقعی، شاهد چنین فیلمهایی هستیم و این ویروس بهعنوان نیروی نامرئی زندگی همه افراد را به تساوی گرفتار کرده، انسان امروز در حال تجربه اتفاقاتی است که پیشتر فقط در تخیل خود به آنها اندیشیده بود.
وی پیشنهاد می کند که نویسندگان از شرایطی که کرونا به وجود آورده کتاب بنویسند و در این ارتباط به ذکر خاطره ای از خود که به نوشتن کتاب شب های ملخ منجر شد، می پردازد: بگذارید از تجربه نوشتن «شبهای ملخ» بگویم؛ رمانی که آن را در شبهای بمباران نوشتم، تألیف این رمان در زمان مذکور خیلی صادقانه و واقعیتر از آن بود که بعدها دست به یادآوری و نوشتن خاطرات آن شبها بزنم. بنابراین اگر نویسندگان و شاعران جوان خواستار خلق آثاری در این زمینه هستند، باید همین روزها دست به کار شوند، نه چند سال بعد که همه این اتفاقات در حکم خاطره شدهاند. به هنگام وقوع حادثه باید واکنش فکری و احساسی خود را داشته باشیم و منتظر آیندهای موهوم نمانیم، هر چند که به گمانم انسان بعدکرونا بهدلیل زخمهایی که مبتلا شده، درمان جو و بهتر از قبل خواهد بود.
نظر شما