به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، اساساً حذف و یا کنار رفتن بازیگران از یک مجموعه نمایشی دنبالهدار چه به دلایل شخصی (عدم تمایل بازیگر به ادامه حضور به هر دلیل- دستمزد، بروز اختلاف، زندگی شخصی و…-) و چه با دلایل بیرونی (تصمیم کارگردان، نویسنده و…) موضوعی پذیرفته شده و طبیعی است. به طور کلی برنامه ریزی برای آیندهای که کسی از آن خبر ندارد، هرگز موضوعی متقن و حتمی نبوده است.
شاید اشارهای به دو نمونه سریالی و سینمایی از این موضوع پر بیراه نباشد؛ پسرانگی (به انگلیسی: Boyhood) فیلمی آمریکایی در ژانر بلوغ و درام حماسی، محصول سال ۲۰۱۴ و به نویسندگی و کارگردانی ریچارد لینکلیتر است. پاتریشا آرکت، الار کولترین، لورلای لینکلیتر و ایتن هاک ستارگان فیلم هستند. این فیلم بهطور مداوم در یک دورهٔ دوازدهساله با فیلمبرداری از الار کولترین که از کودکی به بزرگسالی میرسید، ساخته شدهاست. فیلمبرداری این فیلم در تابستان ۲۰۰۲ شروع و در اکتبر ۲۰۱۳ به پایان رسید. این فیلم اولین بار در جشنواره فیلم ساندنس سال ۲۰۱۴ آمریکا منتشر و با استقبال خیرهکننده منتقدین همراه بود. نمایش رسمی فیلم به میانهٔ سال ۲۰۱۴ محول شد.
این فیلم ۱۲ سال از عمر یک پسربچه و خانوادهٔ او، از دوران دبستان تا رسیدن به سن بلوغ را دنبال میکند و مسائل عمدهٔ زندگی خانوادگی، تأثیر مدرسه و اجتماع در او و رنجها و تردیدهای نوجوانی وی در این باره. فیلمی که برای ۱۲ سال چهار شخصیت اصلی قصه یعنی کودک، نوجوان، پدر و مادر خانواده را دنبال میکند؛ البته که این فیلم با موفقیت ساخته شد و به نمایش درآمد اما تصور این ۱۲ سال آنقدر غیرقابل پیش بینی بود که کارگردان فیلم وصیت کرد که در صورت فوت وی در زمان فیلمبرداری پسرانگی، ایتن هاوک (بازیگر نقش پدر خانواده در این فیلم) این فیلم را به پایان برساند. یکی از نکات قابل اشاره هم نقش دختر داستان این فیلم است که در مقطعی نمیخواست بازی در این فیلم را ادامه دهد چرا که این زمان به بلوغ وی رسیده بود و او برای ادامه بازی در این نقش بسیار مردد بود. موضوعی که اگرچه اختلالی در روند این فیلم ایجاد نکرد اما همواره نشان میدهد که نقش عامل انسانی در تولیدات هنری تا چه اندازه یک پروژه را غیرقابل پیش بینی میسازد.
تئوری بیگ بنگ (به انگلیسی: The Big Bang Theory) یک مجموعه تلویزیونی در گونهی کمدی موقعیت ساخته چاک لوری و بیل پریدی و استیون مولارو است. پخش این مجموعه از ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۷ از شبکه سی بی اس آغاز شد و در دوازده فصل و ۲۷۹ قسمت، پس از دوازده سال در ۱۶ می ۲۰۱۹ به پایان رسید.
فصل اول مجموعه با نظرات ضد و نقیض منتقدان مواجه شد اما با این وجود فصلهای دوم و سوم بیشتر مورد استقبال قرار گرفت. به رغم نقدهای اولیه، هفت فصل از مجموعه در بین ده مجموعهی برتر قرار گرفته و در نهایت فصل یازدهم رتبهی اول را به خود اختصاص داد. این مجموعه از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ نامزد دریافت جایزه امی ساعات پربیننده برای مجموعه تلویزیونی کمدی و چهار بار برندهی جایزه امی ساعات پربیننده برای بهترین بازیگر نقش اول مرد در مجموعه تلویزیونی کمدی برای جیم پارسونز شد. در محموع، هفت جایزهی امی از ۴۶ نامزدی نصیب این مجموعه شد. پارسونز همچنین در سال ۲۰۱۱ برندهی جایزه گلدن گلوب برای نقش اول مرد در مجموعه تلویزیونی کمدی شد. محبوبیت زیاد این مجموعه باعث شد تا شبکۀ سیبیاس در سال ۲۰۱۷ سریال مشتق شلدون جوان را حول محور شخصیت شلدون کوپر بسازد.
به رغم این موفقیتها به ویژه برای نقش شلدون با بازی جیم پارسونز، همو بود که پس از اعلام خروج از ساخت این سریال در سال ۲۰۱۹ و پس از ۱۲ سال باعث اتمام این سریال پراقبال و موفق شد.
این دو نمونهای از طولانیترین فیلمها و سریالهای ساخته شده هالیوود در بازه زمانی طولانیای بودند؛ وگرنه در اشکال کوچکتر به لحاظ زمانی هم چنین مواردی بیشمار رخ داده و میدهد.
در روزهای اخیر خبر خروج اجباری دو بازیگر نوجوان سریال پایتخت سارا و نیکا فرقانی اصل (به دلیل برخی از حواشی)، واکنشهای متعددی را برانگیخته است؛ بسیاری از بازیگران این مجموعه با اشاره به دلخوری این دو بازیگر نوجوان خواستار تغییر رویکرد تهیه کننده و تولیدکنندگان این مجموعه شده و خواستهاند تا این دو بازیگر دوباره به جمع هنرپیشگان این سریال و مفهومی که از خانواده ترسیم کرده است، بازگردند.
بحث دلخوری این دو بازیگر را که کنار بگذاریم آیا دلیل دیگری بر اصرار بر حضور این دو نوجوان و مواجه ای احساسی با این موضوع وجود دارد؟ آیا سریال محبوب پایتخت بدون سارا و نیکا به بن بست خواهد رسید؟ آیا نقشهای سارا و نیکا بر اساس هدفی پیش اندیشیده در این داستان قرار گرفته بودند که برای آنان رسالتی و غایتی متصور بود و یا اینکه این دو دختر صرفاً جنبهای فانتزی از ویترین یک خانواده ایرانی را به تصویر میکشیدند؟
در مطلبی با عنوان بهای خندیدن ما چقدر است؟ که ۱۰ فروردین ۹۹ در ایرنا منتشر شد، ذیل انتقادات وارد به سریال پایتخت به این موضوع اشاره شد که «سارا و نیکا دختران نقی هنوز هم همان نقشهای هشت سال پیش را دارند و مانند توتفرنگیهای روی کیک تنها به زیباتر شدن این خانواده و تکمیل تصور از یک خانواده ایرانی کمک میرسانند که البته اگر در همین حد بودند خوب بود؛ چراکه این دو در این فصل از سریال حتی تصورات قبلی را هم زیر سوال میبرند و نمونهای از دو دختر نوجوانی هستند که هیچ هدف و انگیزهای در زندگی بهجز چرخیدن در فضای مجازی و آنچه هما آن را خریدن فالوئر فیک برای اینستاگرام میخواند، ندارند».
مدتها بود که سازندگان اثر شاید به دلیل رودربایستی با خود یا عدم خدشه وارد کردن به تصویر و تصوری که از یک خانواده ایرانی ساخته بودند، نمیتوانستند و نمیخواستند که این چیدمان تکراری شده را برهم بزنند؛ موضوعی که شاید بتوان آن را در ارتباط مستقیم با یک جسارت قرار داد؛ جسارتی که شاید در بسیاری از مجموعههای تلویزیونی و سینمایی به آن نیاز است اما ملاحظات همیشگی مانعی برای آن میشود. وقتی نقشی کارکردی ندارد یا نمیتوان کارکردی مناسب برای آن تعریف کرد صرف تعریف اولیه و حضور طولانی یک نقش استمرار آن را توجیه نمیکند؛ قطعاً وقتی سیروس مقدم کارگردان سریال پایتخت اولین فصل این سریال را میساخت، نمیدانست که عمر آن به یک دهه و چنین اقبالی خواهد رسید.
در نتیجه همواره شکل ثابت، شکل مقبول نیست اگرچه شکل آسان است؛ یک مجموعه نمایشی باید همراه با جلو رفتن زمان جلو برود، تغییر کند و بهبود یابد؛ حذف دو بازیگر نوجوان که از ابتدا صرفاً به دلیل زیباتر شدن داستان وارد آن شدهاند موضوعی نیست که خاطری را مکدر سازد و نیازی به یک حرکت اجتماعی و حمایت داشته باشد.
گاهی پذیرش طی طریق حرفهای مهمترین چیزی است که نیاز است در مورد آن سخن گفته شود و فرهنگسازی صورت گیرد؛ همچنان که حذف دو بازیگر نوجوان از یک سریال پرطرفدار کمدی نه یک تراژدی است و نه یک فاجعه بلکه صرفاً بخشی از روند داستان سازی و قصه پردازی است.
گلایهای که باید شنید
به عنوان خبرنگاران ایرنا، همواره هدفمان توجه به شعار دقت و سرعت بوده است؛ موضوعی که البته همیشه تحت الشعاع موضوعات گستردهای است که عمل به این شعار را سخت میسازد؛ یکی از این موارد کم لطفی و عدم پاسخگویی هنرمندان به خبرنگاران در مواردی که نیاز است خبری تأیید یا رد شود.
متأسفانه و به رغم آنکه خبرنگاران فرهنگی ایرنا همواره به دنبال انعکاس و پوشش فعالیتهای هنرمندان و رخدادهای فرهنگی هستند اما همکاری شایانی را از برخی از هنرمندان دریافت نمیکنند؛ گلایهای که سال گذشته و در خلال برگزاری جشنواره سی و هفتم فیلم فجر و در باب رفتار نادرست برخی از هنرمندان در مواجهه با رسانه به آن اشاره کردیم و همچنان به قوت خود باقی است.
در این مورد به خصوص هم با عوامل و بازیگران پایتخت تماس گرفتیم تا تبادل نظری در باب این موضوع داشته باشیم اما به سیاق همیشگی پاسخی دریافت نکردیم.
نظر شما