حوزه فرهنگ و هنر همواره یکی از مهمترین دغدغههای مقام معظم رهبری بوده است. این دغدغه چه زمانی که ایشان در مقام رئیس جمهوری در کشور ( ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸) ایفای نقش میکردند و چه در طول دورهای که رهبری کشور را برعهده داشتهاند، وجود داشته است. گواه آن هم این که طی سالهای ۹۶ تا ۹۸ حضرت آیتالله خامنهای طی جلسات مختلف در قالب نشستهای غیررسمی، صمیمی و دوستانه که به نشستهای «پنجشنبه شبها» میان اهالی فرهنگ و هنر معروف شده است، هر بار با یکی از صنوف و شاخههای مختلف فرهنگ و هنر نشستی را برای شنیدن آراء، نظرات، مطالبات و دغدغههای هنرمندان برگزار میکردند.
ایشان در آن جلسات بعد از شنیدن صحبتهای حاضران، گاه در حوزه نقد مسائل فرهنگی و گاه بر محور تقویت نقاط قدرت، قوت و جریانساز مسائل فرهنگی، مسائل مربوط را به مسئولان ذیربط ابلاغ میفرمودند و در راستای تحقق آنها نیز پیگیری مستمر و مداوم داشتند.
یکی از نشستهای صمیمانه پنجشنبه شبها به میزبانی مقام معظم رهبری از هنرمندان و خانواده تئاتر کشور اختصاص داشت که در قالب بخش دوم مستند غیررسمی به کارگردانی سیدمحمدعلی صدرینیا از شبکههای سه، افق و نمایش سیما چهارم تا ششم دی ۱۳۹۹ پخش شد.
در راستای همین نشست و بیان دیدگاهها، دغدغهها و نقطه نظرهای اهالی تئاتر با هنرمندان این عرصه به گفتوگو پرداختیم. پنجمین بخش این گفتوگوها به صحبت با محسن مومنیشریف نویسنده، منتقد ادبی، پژوهشگر حوزه ادبیات پایداری و مدیری پیشین حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی اختصاص دارد.
معظمله از هر فرصتی برای گفتوگو با نخبگان استفاده میکنند
محسن مومنیشریف در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا درباره دیدار صمیمانه اهل قلم با مقام معظم رهبری گفت: سابقه این دیدارها به دوران ریاست جمهوری حضرت آیتالله خامنه ای بر میگردد. شنیدهام مرحوم کیومرث صابری، «گَل آقای مردم ایران» که آن زمان مشاور معظمله بودند، از بانیان دیدارهای خصوصی رئیس جمهور و بعضی هنرمندان برجسته بودند. چه بسا بعضی از آنها نسبتی هم با انقلاب نداشتند. اما در این دوره سی سال اخیر که ایشان در جایگاه رهبری نظام قرار دارند، معظمله از هر فرصتی برای گفتوگو با نخبگان استفاده کردهاند.
وی با اشاره به آنکه بعضی از آنها متأسفانه حتی ضبط و ثبت هم نشده است خاطرنشان کرد: موج جدید این دیدارها از پاییز سال ۹۵ به درخواست دفتر مقام معظم رهبری و به ابتکار خود ایشان شروع شد. پنجشنبه روزی مطابق با ۱۸ آذر اولین جلسه با حضور کم تر از ۱۰ نفر از هنرمندان ادبیات، سینما و هنرهای تجسمی برگزار شد. با اینکه احساس میشد این جلسات به سبب مشغلههای رهبری در امور کلان کشور ممکن است مستمر و ادامهدار نباشد، این گونه نشد و به زودی تبدیل شد به یک جلسه کاری همراه با پیگیریها و رسیدگیهای معمول.
حضرت آیتالله خامنهای برای نخبگان و هنرمندان شخصیت فوقالعاده جذابی هستند
مدیر پیشین حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی با اشاره آنکه از آن سال (۱۳۹۵) تا سال گذشته در فصل پاییز و زمستان این دیدارها ادامه داشتند یادآور شد: میهمانان تا چند جلسه ترکیبی از هنرمندان رشتههای مختلف و حتی خارج از دایره هنرمندها هم بودند اما به مرور برای نتیجه گیری بهتر جلسات موضوعی شد. مانند دیدار داستاننویسان یا هنرمندان تجسمی و مستند سازان، فعالان حوزه شاخت سریال یا فعالان حوزههای مختلف علمی و جهادی و مواردی از این دست.
آیتالله خامنهای برای نخبگان و به ویژه هنرمندان شخصیت فوقالعاده جذابی هستند. اولاً خداوند نعمت درک ظرایف و طرایف اثر هنری را در حد اعلی به ایشان عنایت کرده است. ایشان در برابر زیباییهای هنری و معنوی برخورد بسیار معنوی و لطیفی دارند و صاحب اثر را صادقانه تحسین می کنند. طبیعی است هنرمند وقتی دقت نظر و دریافتهای جدید ایشان را در این گونه امور می بیند لذت ببرد.
مومنیشریف افزود: نکته دوم آنکه، وسعت اطلاعات ایشان و تسلطشان به تاریخ ایران و جهان و خاطرات فراوانی که در این زمینهها دارند خود به خود مجلس را صمیمی و خواستنی میکند. این مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیت امروزی ایشان هم نیست بلکه آنانی که زندگی ایشان را دنبال کردهاند میدانند که پیش از انقلاب هم هنرمندان و روشنفکران منصف به ایشان اردات داشتند.
مدیر پیشین حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی گفت: به عنوان مثال شخصیتی مانند جلال آلاحمد که زمان خودشان نفر اول روشنفکری ایران بود از علاقهمندان آقای خامنهای بوده است و این دوستی و صمیمیتی در حدی بوده است که او در مراسم ختم پدر همسر حضرت آقا، به همراه دکتر شریعتی شرکت کرده بودند. در حالی که آن زمان سن معظمله زیر ۳۰ سال بود، ولی شخصیتش برای آدمی مثل آلاحمد بسیار جذاب و تحسین برانگیز بوده است.
همان انگشتری را که در دستانتان است میخواهم!
مومنیشریف با بیان آنکه همواره بعد از پایان دیدار، میهمانان آن قدر تحت تأثیر مجلس بودند که معمولاً زمانی طول میکشد تا بیت رهبری را ترک کنند یادآور شد: بهجت و سروری که در گفتوگوها و رفتار دوستان بود حاکی از حال خوشی بود که داشتند. بارها از بعضی هنرمندان برجسته شنیدم که میگفتند بعد از این دیدار ما زنده شدیم و حالا مملو از امیدیم. یادم است در پایان دیدار جوانان هنرمند حوزه تجسمی، جوانترینشان از ایشان انگشترشان را خواستند. هنوز انگشتر هدیه گرفتن خیلی رایج نبود حداقل در این جلسه؛ ایشان فرمودند برایش انگشتری آوردند اما دوست جوان ما نگرفت و گفت انگشتری را میخواهم که در دست خودتان بوده است. طبعاً آن ممکن نبود.
دو یا سه هفته بعد از آن اتفاق که دیدار مستندسازان جوان بود و بنده هم دوباره توفیق حضور داشتم. ایشان همین که خوشوبششان با میهمانان و حاضران تمام شد، به بنده اشاره کردند که نزدیک تر شوم. از جیبشان انگشتری درآوردند و بدون این که بقیه بشنوند فرمودند آن هفته یک جوان دهه هفتادی بود که از من انگشتر خواست؟، عرض کردم بله یادم است. فرمودند این را به ایشان بدهید و بگویید مدتی در دستم بوده.
نویسنده کتاب در کمین گل سرخ، زندگی نامه داستانی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی ادامه داد: با او تماس گرفتم و گفتم بیاید حوزه کارش دارم. وقتی انگشتر را دید و ماجرا را شنید چنان حیرت زده شد و گفت: «به خدا، این دیگه آخر مشتی گری است!»
شهید سلگی و جلسهای که شد برای همدانیها
نویسنده کتاب زمانی برای بزرگ شدن با تاکید بر آنکه علاقه معظمله به خانواده شهدا و یادگاران آنها از لون دیگری است، هر وقت که کسی از آنها در مجلس بود حضرت آقا حال دیگری داشت تصریح کرد: یادم میآید بخشی از جلسهای که شهید علی خوشلفظ بودند را مردم بارها از تلویزیون دیدند و یا یادم است در دیدار شهید میرزامحمد سُلگی و خانوادهاش هم این اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که ایشان بعد از مطالعه کتاب خاطرات آقای سلگی به نام آب هرگز نمیمیرد، در یکی از این جلسات فرمودند «من اگر برایم ممکن بود برای دیدن این جوان به همدان می رفتم». خوشبختانه برای جلسه بعدی آقای سلگی و همسرش هم دعوت شدند.
وی ادامه داد: از قضا همسر و فرزند شهید علی چیت سازان هم بودند. آقا آن شب با دیدن آنان یک حال دیگری داشتند. خیلی به آنان محبت کردند و سخنان حاکی از عشق و دوستی بیان کردند. طوری که جلسه که تمام شد بعضی از دوستان هنرمند به شوخی میگفتند که مجلس شد برای همدانیها! و همین آداب عشق و مهرورزی از الطاف دیگر خداوند به ایشان است.
نظر شما