درحال حاضر چالش های ترکیه را با توجه به ضریب اهمیت معادلات سیاسی ، امنیتی، اقتصادی و منطقه ای این کشور، می توان در چهار بخش چالش های داخلی اعم از سیاسی و اقتصادی ، چالش با آمریکا و نیز چالش منطقه ای تقسیم بندی کرد و مورد مطالعه قرار داد.
چالش های منطقه ای
* عراق
ترکیه، از سال های ۲۰۱۴ به این سو با استقرار نظامیانش در بعشیقه در شمال عراق، عملا وارد فاز نظامی شد. درحالی که عراقی ها درگیر یورش همه جانبه داعش بودند، ارتش ترکیه چراغ خاموش در استان نینوای عراق در منطقه ای به نام بعشیقه یک پایگاه نظامی ایجاد کرد.
عراقی ها اگرچه در تمام این سالها به این اقدام ترکیه اعتراض کردند و حتی کار به شورای امنیت سازمان ملل هم کشیده شد، اما در اخراج نظامیان ترکیه از کشورشان تاکنون توفیقی نیافته اند. البته در سال ۲۰۱۴ بحث های جدی در خصوص حمایت و هدایت ترکیه از گروه تروریستی داعش نیز مطرح بود، بویژه آنکه کنسولگری ترکیه با همه جنجال های بوجود آمده تنها مرکز دیپلماتیک دایر در مناطق تحت کنترل داعش بود.
علاوه بر اینها ماجرای خرید نفت از داعش و نیز فروش کالا و مواد غذایی به این گروه تروریستی تکفیری نیز از جمله اتهام هایی بود که در آن دوران به آنکارا زده می شد.
اگرچه در آخرین ماه سال گذشته میلادی با سفر الکاظمی نخست وزیر عراق به آنکارا ، دورنمایی از آینده بهتر در روابط دو کشور تصویر و تمایل دو کشور به افزایش مبادلات تجاری به بالای ۲۰ میلیارد دلار هم ابراز شد و گویا برای حل اختلافات بر سر آب (حق آبه عراق از دجله ) نیز وعده هایی رد و بدل شد، اما موضوع حضور نظامیان ترکیه ای در بعشیقه در گفت وگوهای طرفین مسکوت ماند تا به عنوان استخوان لای زخم همچنان در روابط آنکارا و بغداد باقی بماند.
* سوریه
چالش ترکیه در سوریه، اما عمیق تر از عراق هم هست. ارتش ترکیه در حال حاضر در بخش هایی از شمال سوریه مستقر است و در حالی که این اقدام از سوی دولت دمشق، تجاوز آشکار به سرزمین و حاکمیت سوریه تلقی شده است، اما آنکارا همچنان مصمم است تا به نوعی ا ین مناطق را از سوریه جدا کرده و به ترکیه منضم کند و یا درصورت مجبور شدن به تخلیه خاک سوریه، جای پای خود را در این مناطق محکم کند.
به واسطه همین سیاست منطقه ای ترکیه، اکنون دو سه سالی است که بخش هایی از شمال سوریه از جمله ادلب تنها مناطقی هستند که دولت سوریه نتوانسته از سیطره تروریست های تکفیری آزاد کند.
براساس نقشه آرایش نیروهای حاضر در بحران حدودا ۱۰ ساله سوریه ، نیروهای ارتش سوریه کنترل دو سوم اراضی معادل ۶۳.۳۸ درصد را به دست دارند و این در حالی است که نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) یک چهارم اراضی سوریه را در اختیار دارند و حدود ۱۱ درصد دیگر نیز در اختیار دیگر گروه های تروریستی در شمال سوریه است.
ترکیه که از ابتدای بحران سوریه، در انتظار تیرخلاص گروه های تروریستی و از جمله داعش به نظام و دولت سوریه بود و حتی در مراحل طولانی مدتی از آنان حمایت لجستیک کرده بود، رفته رفته و با پیشروی های ارتش سوریه در مناطق تحت اشغال تروریست ها و نیز ناامیدی از سرانجام تروریسم در سوریه، تغییر استراتژی داد. از همین رو آنکارا از فاز استفاده نیابتی هایش به خصوص تیپ های ترکمن و ارتش آزاد عبور کرد و علاوه بر بهره برداری از این گروه های تکفیری و تروریستی، اقدام به ورود مستقیم نظامی به بحران سوریه کرد.
ارتش ترکیه برای اینکه جای پای خود را در این منطقه محکم کند نیاز به پایگاه و شهری بزرگ در شمال استان حلب داشت. بدین منظور شهر الباب به عنوان دومین شهر بزرگ و پر جمعیت استان حلب انتخاب شد.
از ماه نوامبر ۲۰۱۶ ارتش ترکیه با همراهی قوای سپر فرات حمله نهایی برای تصرف شهر الباب را که پیش از جنگ داخلی ۳۰۰ هزار نفر جمعیت داشت، آغاز کردند.
اولین ورود نظامی ارتش ترکیه به شمال سوریه بسیار خونبار و فاجعه آمیز بود، بطوری که ارتش ترکیه، در دو یورش به الباب، با تلفات شدیدی از نیروهای حاضر در شهر که تحت فرماندهی داعش می جنگیدند، عقب نشستند. در طول ۴ ماه جنگ در این منطقه ۶۰ نظامی ترکیه و ۵۰۰ تن از نیروهای نیابتی اش تحت عنوان "نیروهای سپر فرات" کشته شدند تا الباب " قتلگاه ارتش ترکیه " خوانده شود.
به هرحال اکنون نظامیان ترکیه بخشی از خاک سوریه در شمال غرب این کشور شامل بخش هایی از استان های حلب و ادلب را تحت اشغال دارند تا پیوستگی کردها در شمال سوریه بین عفرین و الحسکه را قطع کنند.
اکنون چند ماهی است که در قالب تلاش های گروه سه جانبه روسیه، ایران و ترکیه، موسوم به اجلاس "آستانه"، اوضاع در شمال سوریه راکد است و آرایش نیروها چندان تغییر نداشته است، با اینحال این به معنای حل مسائل ترکیه در شمال سوریه نیست.
بحران سوریه می تواند در طول سال میلادی جاری که در هفته اول خود بسر می برد، برای ترکیه چالش آفرین باشد؛ بویژه آنکه براساس پیش بینی ها نگاه جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا با ترامپ در ارتباط با سوریه کاملا تفاوت دارد و به علاوه پیش بینی می شود، دولت سوریه نیز برای اعمال حاکمیت و اعمال اراده خود بر سرزمین های قانونی اش، راه های مختلفی را آزمایش خواهد کرد.
ادامه حضور نظامیان ترکیه در سوریه و دخالت در بحران منطقه، برای این کشور به شدت هزینه ساز است و رهبران این کشور مجبور خواهند بود برای برون رفت از باتلاق شمال سوریه، چاره اندیشی کنند و این درحالی است که بسیاری از جریان های سیاسی در داخل ترکیه نیز به ادامه این وضعیت خوشبینانه نگاه نمی کنند.
* مدیترانه و لیبی
در حوزه مدیترانه نیز ترکیه با چالشی دو وجهی روبه روست؛ از یک سو با اروپا بر سر مشکلاتش با یونان درگیر شده و از دیگر سوی دیگر با مصر بر سر لیبی.
چالش های منطقه ای ترکیه در هر دو منطقه در یک نگاه ابعاد اقتصادی دارد و بطور مشخص به موضوع انرژی مربوط است، اما از نگاه ژئوپلتیک این کشور در حال بازتعریف جایگاه منطقه ای خود می باشد.
ترکیه در تنشهای کنونی با یونان به خصوص در پهنه آبی مدیترانه و دریای «اژه» از یک سو بر سر منابع انرژی، درگیر شده و سعی در پیشبرد اهداف استراتژیک خود برای تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه است و از دیگر سو در جدال بر سر کنترل مدیترانه است که حد واسط میان دو تمدن در طول تاریخ بوده است.
کارشناسان ترک در گرماگرم مجادلات میان ترکیه و یونان در تابستان گذ شته، بر سر کشف گاز از سوی آنکارا در دریای سیاه می گفتند، ترکیه با تولید سالانه ۱۰ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی از میدان گازی ساکاریا، یک پنجم گاز مورد نیاز خود را برای ۲۰ سال آینده تنها از این میدان گازی تامین خواهد کرد.
همچنین گفته می شد که ترکیه سالیانه تقریبا بین ۴۰ تا ۵۰ میلیارد دلار برای خرید و واردات انرژی مصرف میکند و اگر موفق به کشف منابع جدید شود، این میزان هزینه مصرفی را کاهش خواهد داد و اگرچه این وضعیت بر روابط آنکارا با کشورهای تامین کننده انرژی این کشور همچون ایران، روسیه و آذربایجان تاثیر خواهد گذاشت، اما در عین حال موازنه تجاری ترکیه با این کشورها را که بیشتر به نفع کشورهای مذکور است، متوازن تر خواهد کرد.
اما ترکیه علاوه بر مساله انرژی، همچنان دارای اختلافات عمیق در ارتباط با آبهای سرزمینی با یونان و نیز معضلی به نام قبرس است که اتفاقا اتحادیه اروپا و اکثر کشورهای اروپایی در این فقره در مقابل آنکارا قرار می گیرند.
یکی از این چالش ها، مساله عبور از آب های سرزمینی یونان برای کشتی های ترکیه است، بطوری که باعث شد در سال ۲۰۲۰ ترکیه با دولت فالح السراج در قالب یک توافقنامه، موضوع ترسیم مرزهای دریایی با لیبی را هم بگنجاند.
دولت ترکیه در واقع با امضای این قرار داد یک کریدور آبی برای خود در شرق مدیترانه ایجاد کرده که با آن یونان را دور زده است. به این ترتیب، با این توافقنامه دست ترکیه به ذخائر بزرگ نفت و گازی لیبی رسیده و ضمن آن بدون مزاحمت رقیب سنتی اش یعنی یونان در مدیترانه رفت و آمد کند. در سایه این توافقنامه، دست ترکیه برای ورود به بازار منطقه بویژه الجزایر و تونس هم باز خواهد شد.
البته یونانی ها هم بیکار ننشستند و با امضای توافق نامه ترسیم مرزهای دریایی با ایتالیا ، حرکت مقابل را انجام دادند.
داغ ترین زمان در جریان اختلافات در مدیترانه مربوط به مرداد ماه امسال بود که ترکیه از اکتشاف نفت در دریای سیاه خبر داد و خشم یونان و قبرس جنوبی را برانگیخت و فرانسه هم با اعزام ناو جنگی به منطقه، یک مرحله تنش شدید در روابط این کشورها با ترکیه را شکل داد که با حمایت اروپایی ها از فرانسه و یونان همراه شد.
اما در این میان مصری ها، حضور نظامی ترکیه در لیبی را برنتابیدند و در دو مرحله دو کشور تا آستانه جنگ هم پیش رفتند. ترکیه با اعزام جنگجویان سوری عضو گروه های تروریستی به لیبی، به حمایت آشکار از دولت فائز السراج در مقابل ژنرال خلیفه حفتر پرداخت که این موضوع موازنه را در صحنه لیبی برهم زد. به دنبال آن مصری ها با تحریک سعودی ها، به مقابله با آنکارا برخاستند.
در این میان روسیه نیز در صف متحدان خلیفه حفتر قرار داشت و به نوعی در جبهه مصر – سعودی جای گرفته بود. در واقع ترکیه در سال ۲۰۲۰ با روسیه هم در دو جبهه سوریه و لیبی، هم تعامل داشت و هم تقابل، با اینحال آنچه در جنگ قره باغ میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان تصویر کرد، نشانگر نوعی سازش میان آنکارا و مسکو بود.
البته نتیجه تقابلات در دو جبهه لیبی و سوریه کاملا مشخص نیست، اما برنوعی همراهی میان آنکارا و مسکو دلالت دارد، تا جایی که در هر دو مورد رویارویی و جنگ لفظی میان قاهره و آنکارا ، شاید بتوان ردی از میانجی گری مسکو را دید.
حضور سیا سی ترکیه در نقاط مختلف در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه و نیز شمال آفریقا به یک باره در سال های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ وارد فاز نظامی هم شد، اکنون دامنه و گستره حضور نظامی آنکارا را در سه منطقه خاورمیانه، مدیترانه و قفقاز چنان گسترده کرده است که هزینه های این کشور را اعم از مالی و امنیتی به شدت بالا برده است.
بی شک جبهه های جدیدی که آنکارا برای خود در این حوزه ها تعریف کرده است، در سال ۲۰۲۱ نیز فعال و در عین حال هزینه ساز خواهد بود.
رجب طیب اردوغان که در سیاست ورزی دارای انعطاف بالایی است و از توانایی قابل ملاحظه ای در جابجایی سریع فضای بازی ها برخوردار است، امکان حضور گسترده نظامی و امنیتی اش در مناطق مختلف این گوشه از جهان را به لطف حمایت های دونالد ترامپ و شراکت مسکو به دست آورده است، اما در سالی که در آن قرار گرفته ایم، جای ترامپ ، مردی به کاخ سفید می رود که هنوز نیامده منتقد جدی سیاست های اردوغان است.
چالش با آمریکا
روابط ترکیه و آمریکا از دوران اوباما زاویه پیدا کرد، اما در دوره ترامپ، این روابط ترمیم شد، چه اینکه دلیلش روابط تجاری خانوادگی باشد چه تضاد هر دو طرف با اتحادیه اروپا، یا سکوت ترامپ در برابر عملیات ارتش ترکیه در لیبی و سوریه و چالش آنکارا با اروپایی ها در مدیترانه، اما با مواضعی که بایدن در دوران تبلیغات انتخاباتی اش علیه ترکیه اتخاذ کرد، نشان داد که از اول بهمن که بایدن وارد کاخ سفید می شود، این وضعیت دوام نخواهد یافت.
بخشی از این نارسایی ها جنبه های ایدئولوژیک دارد و بخشی نیز به بازی های آنچه آمریکایی ها خارج از قاعده تلقی می کنند، بر می گردد.
این روابط بویژه با اختلافاتی که هم اکنون میان ترکیه و متحدان اروپایی آمریکا جریان دارد، آسیب پذیرتر خواهد بود و ریسک رفتارهای آنکارا را افزایش خواهد داد. علاوه بر این عدم تفاوت دیدگاه های بایدن با ترامپ در ارتباط با مسائل منطقه نیز بر روابط ناپایدار دو کشور سرشکن می شود.
بنابراین، به نظر می رسد ترکیه تلاش خواهد کرد، در نوع و شکل بازی خود در منطقه تغییراتی ایجاد کند و برخی روابطش را در سطح منطقه تغییر دهد که به نظر می رسد، پیشاپیش در این مسیر گام برداشته است. از جمله ترمیم روابط با ریاض است که براساس آن اردوغان بعد از حداقل ۲ سال، در حاشیه نشست ماه گذشته جی ۲۰ در عربستان، با ملک سلمان تلفنی گفت وگو کرد.
همچنین، ترکیه برای ایجاد یک حاشیه امن تر در برابر حاشیه تراشی احتمالی جو بایدن، در فکر ایجاد یک محور منطقه ای است که علاوه بر عربستان، مصر و اسرائیل را هم در بر می گیرد.
این احتمال که در سال جاری میلادی ترکیه به سمت بهبود مناسبات منطقه ای اش با هدف تشکیل یک لایه حفاظتی در برابر بایدن برود بسیار زیاد است و می توان انتظار داشت که تنش های خود را با مصر هم کاهش دهد.
در حقیقت این کشورها، جملگی از روی کار آمدن جو بایدن، هر یک به دلیلی، احساس ضرر کرده اند و خشمگین هستند؛ هم اسرائیل ، هم مصر و عربستان و هم ترکیه!
با اینحال، این روند به معنای آن نیست که اردوغان از خود بایدن غافل شود و پیش بینی می شود که از ظرفیت ناتو و برخی نقاط اشتراک منافع با واشنگتن خود را به بایدن نزدیک کند.
برخی کارشناسان مسائل ترکیه اعتقاد دارند که اردوغان اگرچه به دلیل شوک وارده از شکست ترامپ تبریک دیرهنگامی به آدرس بایدن ارسال کرد، اما پیش بینی می کنند برای اعتماد سازی، از اولین رهبران جهان باشد که برای دیدن او به واشنگتن برود.
این درحالی است که اردوغان با یک معادله پیچیده در ارتباط با مسکو روبه روست. به این معنا که در صورت میل به سمت واشنگتن، قطعا مجبور خواهد بود، در روابط با روسیه تجدید نظر کند، بویژه آنکه دمکرات ها از معامله ترکیه و روسیه بر سر سامانه پدافندی اس ۴۰۰ بسیار تندتر و خشمگین تر از تیم ترامپ نشان داده اند.
تنظیم روابط آنکارا با واشنگتن و مسکو همزمان کمی دشوار به نظر می رسد، البته این امر بستگی زیادی به مایه های بازیگری شخص اردوغان خواهد داشت.
در عین حال ترکیه در شرایطی می تواند مناسبات خود را بر مدار دوستی با آمریکا تنظیم کند که پیش از آن خرابی های ایجاد شده در روابطش با اروپا را ترمیم و اصلاح کند.
چالش های داخلی
ترکیه در ۲۰۲۰ متحمل ضربه قابل توجهی به ظرفیت ۴۰ میلیونی گردشگری اش شد که این امر تاثیر خود را بر اقتصاد متلاطم ترکیه گذاشت. با اینکه سقوط ارزش لیر ترکیه در برابر دلار در این سال ، اقتصاد ترکیه را آزار داد و کرونا نیز اصلی ترین منبع درآمد کشور یعنی توریسم ضربه زد، اما تدابیر اقتصادی دولت، از جمله برای صاحبان صنایع و دست اندرکاران امور تجاری و بسته های حمایتی از مشاغل مختلف، اثرات بحران های ناشی از کرونا و افت درآمدهای حاصل از توریسم را تا حدودی جبران کرد و در این میان صنعت فیلم و سریال ترکیه نیز به کمک این کشور آمد؛ صنعتی که این روزها بیشتر کشورهای عربی و منطقه را در نوردیده است.
از دیگر سیاست های پولی و مالی دولت ترکیه ، سیاست فروش ملک و زمین به خارجی ها است که طی سال های اخیر یک منبع بسیار جذاب درآمدی برای دولت ترکیه محسوب می شد. البته در ماه جولای نیز با کاهش تدابیر بهداشتی ، دولت ترکیه بانک های این کشور را برای اعطای وام های پر جاذبه برای خرید مسکن تشویق کرد و از این طریق بخشی از کاهش درآمدهای فروش مسکن به خارجی ها را جبران کرد. با اینحال پیش بینی می شود با سررسید وام های مسکن و همزمان کاهش قابل ملاحظه خریداران خارجی ملک و خانه در ترکیه، این کشور وارد دوره جدیدی از بحران اقتصادی شود.
ترکیه همچنین در ابعاد داخلی، احزاب مخالف حزب حاکم به تقلای بیشتر خواهند افتاد و تکاپوی خود را برای پایین کشیدن حزب عدالت و توسعه از هرم قدرت تشدید خواهند کرد.
این وضعیت شاید اردوغان را ناچار سازد در مرحله جدید، حتی اگر شده برای جلب رضایت تیم جدید کاخ سفید هم که شده، آزادی های اجتماعی و سیاسی محدودی را برای برخی اقوام از جمله کردها در نظر بگیرد تا از بار روانی فشارهای بین المللی هم کاسته باشد.
البته نباید فراموش کرد که اردوغان هوشمندانه برای عبور از بحران ها و گردنه های سخت اقتصادی ناشی از شیوع پاندمی کرونا، بازارهای جایگزین را هم اندیشیده است؛ از جمله رفتن به سمت ایجاد کانال جدید در مسیر جاده ابرشیم و ورود به عصر جدید روابط با پکن، آن هم در شرایطی که در سال ۲۰۲۰ روابط ترکیه با چین بخاطر وضعیت ایغورهای استان سینگ کیانگ، حال و روز خوبی نداشت.
نظر شما