به گزارش روز چهارشنبه ایرنا از خبرگزاری اسوشیتدپرس؛ آستین، دستور تجدیدنظر و بررسی دوباره یک ماهه آرایش و موضع گیری جهانی نیروهای ارتش را صادر کرد که چگونگی بهترین آرایش و حمایت از شبکه پراکنده نیروها، تسلیحات، پایگاه ها و همپیمانان ایالات متحده را برای پشتیبانی سیاست خارجی جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا را دربر می‌گیرد.
این بررسی که بخشی از تلاش دولت تازه به قدرت رسیده (۱۰ ژانویه/اول بهمن ماه) برای تعیین مسیری برای نیروهای ارتشی است که هنوز درگیر منازعات خاورمیانه، ثابت ماندن یا کاهش بودجه و مشکلات داخلی مانند نژادپرستی و افراط گرایانه است که نتیجه آن تاثیر درازمدت بر اولویت نخست ارتش یعنی تضمین آمادگی برای نبرد در دوره مهار و محدودیت نامشخص تسلیحاتی و همچنین روابط آمریکا با متحدان و شریکانش خواهد گذاشت.
تصمیم دولت در باره چگونگی اجرای وعده پیشین برای عقب نشینی کامل نیروهای ارتش از افغانستان تا بهار آینده، به این بررسی پنتاگون بستگی زیادی دارد.
دولت بایدن همانند ترامپ، چین و نه شبه نظامیان افراطی مانند گروه القاعده و داعش را چالش امنیتی دراز مدت و شماره یک آمریکا می داند، اما برخلاف سلف خود به تعهدات ایالات متحده در برابر کشورهای اروپایی عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی "ناتو" ارزش زیادی قائل است که این امر ممکن است منجر به تغییرات قابل توجهی در پایگاه ها و حضور ارتش آمریکا در خاورمیانه، اروپا و آسیا - اقیانوسیه شود. هر چند این تغییرات پیش از این نیز با موفقیت اندکی آزموده شده اند.
برای مثال دولت ترامپ در سال ۲۰۱۹ هزاران نیروی هوایی و دریایی اضافی را به منطقه خلیج فارس برای بازدارندگی در برابر آنچه تهدیدها نسبت به ثبات منطقه ای خواند، فرستاد که بایدن نیز در روزهای اخیر با بازمانده این مشکل به صورت خشونت در عراق و افغانستان روبرو شده است.
این امر همچنین ممکن است به معنای استقبال بایدن از تلاش های اخیر فرماندهان ارتش برای دستیابی به راه های مبتکرانه و نوآورانه در استقرار نیروها و رهایی از دردسر پایگاه های دائمی نظامی با هزینه های سیاسی، مالی و امنیتی است که نشانه هایی از این تغییر، حتی پیش از به قدرت رسیدن بایدن، هویدا شده بود.
ژنرال مارک میلی رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در باره دیدگاه خود که تغییر فناورانه و جغرافیایی – سیاسی، مستلزم تجدیدنظر در راه های قدیمی سازماندهی و استقرار نیروهای نظامی است، گفت: بقای نیروهای ایالات متحده به هماهنگی و سازگاری با خیزش چین، گسترش فناوری هایی مانند هوش مصنونی و ربات ها و پدیدار شدن تهدیدهای غیرسنتی مانند همه گیری ها و تغییرات اقلیمی، بستگی دارد.
ارتش آمریکا در حال تشکیل یگان نظامی در سطح تیپ با توانایی عملیات در مناطق قطبی به عنوان افزایش تمرکز بر بخش های شمالی کره زمین است. این مناطق به عنوان نقطه درگیری احتمالی در رقابت قدرت های بزرگ برای دسترسی به منابع طبیعی شناخته می شود که با کاهش یافتن لایه ها و کوه های یخی، قابل دسترسی تر می شود. همچنین نیروی هوایی ایالات متحده برای نخستین بار، هواپیمای بمب افکن دورپرواز ب – ۱ را به نروژ هم پیمان ناتو و همسایه روسیه فرستاده است.
گزارش ماه جاری (فوریه) شورای روابط خارجی آمریکا، تایوان را محتمل ترین نقطه جرقه زدن درگیری نظامی میان ایالات متحده و چین دانسته است که پیامدهای انسانی خطیری خواهد داشت. میلیون ها شهروند آمریکا ممکن است در نخستین جنگ در تاریخ انسانی میان ۲ کشور دارای تسلیحات هسته ای، جان خود را از دست بدهند.
کریستوفر میلر سرپرست وزارت دفاع در ۲ ماه پایانی ریاست جمهوری ترامپ گفته بود: گرچه با شناخت چین به عنوان تهدید اصلی برای امنیت ملی، موافق هستم، اما فرماندهای ارتش آمریکا در نقاط دیگر جهان گفته اند که این تمرکز بر چین، به بهای از دست دادن منابع مورد نیاز آنها تمام می شود. بنابراین به نظر من باید در این سیاست تجدیدنظر کرد تا از ایجاد نکردن پیامدهای ناخواسته، اطمینان یابیم.
