بایدن و ترمیم آسیب های روابط اروپا و آمریکای دوران ترامپ

تهران- ایرنا- ریاست جمهوری بایدن در ایالات متحده به دوماهگی رسید و از آنجا که انتقادهای مختلفی به رویکردهای سیاست خارجی آمریکا در دوره ترامپ وجود داشت، انتظار تغییر رویکردها در دوره جدید طبیعی می نماید، به ویژه که کاخ سفید دوره ترامپ آسیب های جدی به روابط واشینگتن و متحدان اروپایی زده است.

سخنرانی های بایدن در دوران مبارزات انتخاباتی و پس از پیروزی در انتخابات، خبر از تغییرات در سیاست خارجی می داد. در این میان همراهان رییس جمهور جدید آمریکا از جمله وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی پیشنهادی نیز با ابراز نظرات در مفصل بندی سیاست خارجی جدید سهیم شدند. پس از استقرار کابینه جدید، مواضع اعلامی جنبه  مشخص تری به خود گرفت. در این بین سیاست خارجی جدید آمریکا در قبال اروپا از اهمیت به سزایی برخوردار است. چرا که مناسبات سنتی دو سوی آتلانتیک در طول چهار سال گذشته به شدت آسیب دیده بود.

ترامپ با اعتقاد به اینکه اتحادها، نهادهای بین المللی و حقوق بین الملل باید ذیل منافع آمریکا قرار گیرند، از همان ابتدای ریاست جمهوری اش اتحادیه اروپا را سبب تضعیف اقتصاد آمریکا می دانست. به نظر ترامپ متحدین آمریکا و منجمله اروپایی ها با اصل سواری مجانی در حال کاستن فاصله خود با آمریکا بودند و آمریکا هزینه های زیادی را برای منافع آنها پرداخت می کرد. بنابراین با توجه به اصل "نخست آمریکا" ترامپ عنوان کرد که این پرداخت ها باید قطع شود و هر متحدی باید خود هزینه تامین امنیت خود را بپردازد.                  

با وصف فوق اختلافات ترامپ و اروپا تنش و شکاف های مهمی بر مناسبات فراآتلانتیکی چند دهه گذشته وارد ساخت. ترامپ به ناتو تاخت و آن را ناکارآمد دانست و خواستار افزایش سهم اروپایی ها در بودجه ناتو شد. به مخالفت با موافقت نامه آب و هوایی پاریس برخاست و آن را توطئه ای برای ضربه زدن به اقتصاد آمریکا دانست و نهایتا از آن خارج شد. اختلافات اقتصادی و جنگ تعرفه ها، اختلاف نظر در باب روسیه، چین، ایران و برجام، روابط با کشورهای شرق اروپا از جمله لهستان و مجارستان، خروج نیروها از اروپا و سایر نقاط جهان، انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس، اعلام به رسمیت شناختن بلندی های جولان به عنوان بخشی از اسراییل، طرح معامله قرن، انتقاد از آلمان و اروپا به خاطر خط لوله انتقال گاز نورد استریم ۲ و اقدامات مختلف دیگر همگی به مناسبات دو سوی آتلانتیک ضربات جدی وارد ساخت. و سرانجام با مواضع آمریکا در خصوص برگزیت اینگونه عنوان شد که ترامپ به دنبال تضعیف و نهایتا فروپاشی اتحادیه اروپاست. موارد فوق باعث شد که این تفکر در اروپا شکل بگیرد که اروپا برای حل و فصل مسایل خود دیگر نباید منتظر آمریکا بماند و نیازمند ایستادن بر روی پای خود است.                                                                                   

نکته مهم آن است که تغییر سیاست راهبردی آمریکا مبنی بر واگذاری مسئولیت ها به ویژه در حوزه امنیتی و دفاعی تنها در دوره ترامپ رخ نداده و از قبل به تدریج شکل گرفته است. به همین خاطر است که برخی از سران اروپایی از جمله آلمان و فرانسه بر این نکته تاکید کرده اند که اروپا باید به خود متکی باشد و خود سرنوشت خودش را در دست بگیرد. در واقع اروپا منتظر سه رویداد با حضور بایدن در کاخ سفید بود: اول بهبود مناسبات با واشینگتن، دوم احیای روابط فراآتلانتیک، و سوم بازگشت آمریکا به چندجانبه گرایی در جامعه جهانی. با موارد فوق اروپا منتظر کاهش تنش های سیاسی، جنگ های تعرفه ای و همکاری بیشتر در موضوعات مختلف با آمریکا است.             
در طول دو ماهی که از استقرار دولت جدید آمریکا سپری شده به تدریج رویکردهای آمریکا در قبال اروپا در حال رونمایی هستند و به نظر می رسد پیش بینی و انتظار اروپایی ها در خصوص احیای مناسبات دو سوی آتلانتیک در حال تحقق می باشد.سخنرانی بایدن در وزارت امور خارجه آمریکا و تاکید بر بین الملل گرایی (بایدن:"آمریکا بازگشته است")،و ائتلاف سازی و اجماع جهانی(بایدن:"ما ائتلاف های خود را بازسازی خواهیم کرد و بار دیگر با دنیا ارتباط خواهیم گرفت، نه برای بررسی چالش های گذشته، بلکه چالش های امروز و فردا")نشان از رویکرد مغایر با دوره قبل آمریکا در مناسبات جهانی دارد و بدیهی است که در این رویکرد اروپا همچون گذشته می تواند جایگاه مهمی داشته باشد.                                                                        

سخنرانی مقامات آمریکایی در نشست های مختلف از جمله کنفرانس امنیتی مونیخ، شورای آتلانتیک، شورای روابط خارجی اروپا و گفتگو با مقام های اروپایی همگی تایید کننده این موضوع می باشد. در این میان سخنرانی بایدن در کنفرانس امنیتی مونیخ حائز اهمیت بیشتری بود چرا که در خصوص پیوندهای دو سوی آتلانتیک نکات مهمی در آن مطرح شد.بایدن در این سخنرانی با تاکید بر اینکه آمریکا بازگشته، ائتلاف دو سوی آتلانتیک بازگشته، و اتحاد آمریکا و اروپا بازگشته است؛ تعهد به ائتلاف ناتو را یادآور شد، از توقف خروج نیروها از آلمان سخن گفت و تاکید کرد که آمریکا مصمم به تعامل با متحدان اروپایی است. بایدن به همکاری با متحدان اروپایی برای مقابله با اقدامات مخرب روسیه اشاره کرد و افزود که پوتین به دنبال تضعیف اتحاد اروپا و آمریکاست. بایدن اعلام کرد که آماده تعامل دوباره در چارچوب ۱+۵ در خصوص برنامه هسته ای ایران است و افزود که با همکاری نزدیک با شرکای اروپایی به مقابله با اقدامات بی ثبات کننده ایران خواهد پرداخت. رییس جمهوری آمریکا عنوان کرد: چهار سال گذشته سال های دشواری بودند، اما اروپا و ایالات متحده باید با اعتماد یکبار دیگر رهبری امور را به دست بگیرند. باید با کمک اتحادیه اروپا با چالش ها مقابله کرد و آینده هایمان را تضمین کنیم.

در این میان باید افزود ؛ درست است که احیای مناسبات دو سوی آتلانتیک در دوره بایدن رخ خواهد داد و ائتلاف آمریکا و اروپا به صورت هماهنگ در حوزه های مختلف عمل خواهد کرد ،اما به نظر می رسد مناسبات سنتی چند دهه ای آمریکا- اروپا شکننده شده و دچار تحول خواهد شد.حقیقت آن است که کاهش اتکای بیش از اندازه اروپا به آمریکا به ویژه در ابعاد نظامی و امنیتی صرفا مربوط به دوره ترامپ نمی شد و روندی است که به تدریج و از گذشته شروع شده بود. با این وجود اروپا به همین مقدار که لااقل آشفتگی و تناقضات رفتاری و عملکردی سیاست خارجی آمریکا در دوره ریاست جمهوری بایدن از بین رفته و در مدار هنجارهای متداول بین المللی باشد، قانع خواهد بود. 

بنابراین می توان عنوان کرد که با ریاست جمهوری بایدن مناسبات دو سوی آتلانتیک بهبود پیدا خواهد کرد. همکاری ها در برخی حوزه ها بیشتر خواهد شد و کنش ها و واکنش ها در چارچوب های متعارف انجام خواهد شد. به عنوان مثال احتمال توافق در خصوص تعرفه های اعمال شده بر صادرات فولاد و آلومینیوم از اروپا به آمریکا و حل مناقشه بر سر تخصیص یارانه به دو شرکت هواپیماسازی بوئینگ و ایرباس امکان پذیر است. اما اروپا در زمینه پروژه نورد استریم ۲ انتظاری از بایدن ندارد. همگرایی آمریکا و اروپا در حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا افزایش خواهد یافت. در خصوص نوع برخورد با چین اروپا انتظار دارد که آمریکا نگاه کمتر ایدئولوژیک به چین داشته باشد و نگاهش به آن کشور به همکاری با شرکا تغییر کند که در این زمینه هم به نظر نمی رسد اجماعی شکل گیرد.در برخورد با روسیه نیز هرچند اشتراکاتی وجود دارد اما نگاه اروپا تفکیک همکاری های اقتصادی و مناسبات سیاسی با آن کشور خواهد بود.                                                             

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha