نوزدهم مرداد ماه سال ۹۹، جرقه ای که در ذخیره ۲ هزار و ۷۵۰ تنی نیترات آمونیوم در بندر بیروت افتاد، باعث چنان انفجاری شد که از آن به عنوان یکی از قویترین انفجارهای غیرهستهای تاریخ یاد می شود. بسیاری با تشبیه این انفجار و حمله هسته ای آمریکا به هیروشیما در اواخر جنگ جهانی دوم، آن را «بیروتشیما» لقب دادند.
۲۲۰ نفر بر اثر این انفجار کشته ، ۷ هزار نفر زخمی و ۳۰۰ هزار نفر هم بی خانمان شدند.
انفجار بندر بیروت، عرصه سیاست لبنان را هم لرزاند. پنج روز پس از انفجار، دولت «حسان دیاب» استعفای خود را اعلام کرد.
۹ ماه قبل از انفجار، دیاب پس از استعفای «سعد الحریری» به دنبال اعتراضات سراسری، با رای شکننده در پارلمان به قدرت رسید.
فشار احزاب مخالف و ادامه وخامت اوضاع اقتصادی باعث تضعیف دولت دیاب شده بود و انفجار بندر بیروت، تیر خلاص را به دولت او زد.
اما استعفای او نه تنها گشایشی در وضعیت لبنان ایجاد نکرد بلکه این کشور را به ورطه بی ثباتی بیشتر انداخت. پس از ناکامی «مصطفی ادیب» در تشکیل دولت، سعد الحریری از آبان ماه ۹۹ با کسب اکثریت پارلمانی مامور تشکیل کابینه شد اما او نیز تاکنون نتوانسته است این ماموریت را به نتیجه برساند. اختلافات حریری و «میشل عون» رئیس جمهوری بر سر تعداد و ترکیب و رویکرد دولت، به عنوان مانع اصلی در تشکیل دولت یاد شده است. فشارها و طرح های فرانسه هم نتوانست کمکی به روند تشکیل دولت داشته باشد.
لبنان در حالی ماه هاست که در وضعیت بی دولتی به سر می برد که بحران اقتصادی روز به روز در حال عمیق تر شدن است.
ارزش پول ملی این کشور روزانه در حال کاهش است. دو سال پیش هر دلار آمریکا، ۱۵۰۰ لیره لبنان بود. امروز اما هر دلار آمریکا به ۱۵ هزار لیره رسیده است؛ یعنی افزایشی ۱۰ برابری طی دو سال.
روند وخامت اوضاع اقتصادی لبنان از پاییز سال ۹۸ همزمان با موج اعتراضی علیه فساد و ناکارامدی طبقه سیاسی حاکم آغاز شد و تاکنون ادامه دارد.
برای کشوری که بیشتر کالاهای خود را از خارج وارد می کند، سقوط ارزش پول ملی در برابر دلار به معنای گران شدن کالاها و کاهش قدرت خرید مردم است. به گواه آمار رسمی، تورم کالاهای مصرفی در یک سال اخیر ۱۲۰ درصد بوده است. نتیجه چنین وضعیتی فروافتادن بیش از نیمی از مردم لبنان به زیر خط فقر بوده است.
بحران کرونا اگر برای همه مردم دنیا درد داشت، دردش برای مردم لبنان مضاعف بود. محدودیت های کرونایی در اقتصاد بحران زده لبنان، درد و رنج مردم را بیشتر کرده است؛ به همین دلیل است که اعتراض های متعددی علیه محدودیت های کرونایی در مناطق مختلف لبنان برپا شد.
در میانه بحران اقتصادی و خلاء دولت و پیامدهای انفجار بیروت، یکی از موضوعاتی که در سال ۹۹ بحث های زیادی را در لبنان در پی داشت، پیشنهادهای جنجالی کاردینال «بشاره الراعی» رهبر مذهبی مسیحیان مارونی بود.
او در اظهارنظرهای مختلف، بارها گفت که راه حل نجات لبنان، طرح وضعیت این کشور در سازمان ملل و برگزاری یک نشست بین المللی است.
الراعی همچنین خواستار در پیش گرفتن بی طرفی در سیاست خارجی لبنان شد.
اظهارات او شکاف سیاسی در لبنان را تشدید کرد. برخی از احزاب مخالف ائتلاف اکثریت حاکم در پارلمان، همچون قوات و کتائب از این پیشنهاد استقبال کردند و برخی دیگر نیز همچون حزب الله و نیز حزب مسیحی جریان ملی آزاد که به میشل عون رئیس جمهوری این کشور نزدیک است، با آن مخالفت کردند.
موافقان بر این نظرند که مشکلات لبنان به قدری بزرگ است که دیگر حل آن از عهده بازیگران داخلی برنمی آید و مخالفان اما می گویند، برگزاری یک نشست بین المللی با مدیریت قدرت های بزرگ، اگر قرار باشد برای لبنان تصمیم گیری کند، برخلاف عزت و حاکمیت ملی است و دخالت خارجی اوضاع را پیچیده تر می کند.
مخالفان نشست بین المللی با برگزاری نشستی برای کمک مالی به لبنان مخالف نیستند. آنچه آنها با آن مخالف هستند برگزاری نشستی است که خروجی آن قطعنامه های مشابه ۱۵۵۹ و ۱۷۰۱ باشد.
به گفته ناظران، لبنان برای خروج از این وضعیت بن بست گونه در درجه نخست نیاز به یک دولت دارد که بتواند زمام امور را در دست بگیرد. گرچه دولت پیشبرد امور به ریاست حسان دیاب، بر سر کار است اما این دولت توانایی و اختیارات لازم برای تصمیم گیری ندارد.
تشکیل دولت نیز زمانی می تواند کارگشا باشد که در نتیجه اجماع گروه های سیاسی باشد. عمق بحران اقتصادی و سیاسی در لبنان به حدی است که خروج از آن از عهده یک یا دو حزب سیاسی یا یک بلوک از احزاب همفکر ناممکن است.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند تشکیل دولت در لبنان بویژه اگر قرار باشد با اجماع گروه های مختلف همراه باشد، منوط به چراغ سبز قدرت های بزرگ و منطقه ای و توافق آنها با هم است. تعارض رویکرد و منافع قدرت های جهانی و منطقه ای باعث شده چنین احتمالی در آینده نزدیک بعید باشد.
لبنان امروز، شاهد دوئل مرگ و زندگی است. لبنانی ها امیدوارند، زندگی، برنده این دوئل باشد تا عروس غم زده خاورمیانه، بار دیگر لبخند بزند و به خوشبختی بیاندیشد.
نظر شما