روزنامه همشهری ۱۵ فروردین در یادداشتی به قلم فن هونگدا استاد دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای آورد: ایران و چین در طول تاریخ، هر دو قدرتهایی بانفوذ جهانی بودهاند، اما هرگز دچار درگیری با یکدیگر نشدهاند. در ۱۰۰سال گذشته چین از معدود قدرتهای جهانی بوده که ایران را مورد هجوم قرار نداده است. پس از آنکه ۲کشور بهطور رسمی در سال۱۹۷۱ روابط دیپلماتیک برقرار کردند، پکن و تهران روابط دوستانه خود را تا به امروز حفظ کردهاند؛ حتی زمانی که ایران تحت تحریمهای بینالمللی بود.
پس از ورود به دهه۱۹۹۰ چین بیش از پیش به دوستی با ایران احتیاج پیدا کرد. با توسعه سریع جامعه و اقتصاد چین، تقاضای چین برای نفت و سایر منابع انرژی خارجی افزایش یافت؛ بنابراین قدرت نفتی ایران توجه بسیاری از سیاستگذاران چینی را بهخود جلب کرد. چین که بهسرعت در حال توسعه بود، پس از ورود به قرن بیستویکم با چالشهای زیادی روبهرو شد و برای توسعه بهتر، طرح «یک کمربند، یک جاده» را پیشنهاد داد. صرفنظر از موقعیت جغرافیایی یا نفوذ ملی، ایران یکی از کشورهای مهم همکاری در این طرح است.
در طول ۴۰سال گذشته، رابطه ایران با قدرتهای غربی و قدرتهای منطقهای مانند عربستان سعودی و اسرائیل، رابطهای پرتنش بوده و تحریمهای بینالمللی طولانیمدت بر توسعه ایران تأثیر جدی گذاشته است.
از این منظر، ایران باید اهداف جدیدی را در روابط خارجی خود جستوجو کند. در نتیجه، «قدرتهای شرقی» ازجمله چین بهتدریج به مسیر جدید دیپلماسی ایران وارد شدهاند. در سال۲۰۰۵، ایران استراتژی «نگاه به شرق» را مطرح کرد. در همین سالها بود که توجه تهران به تقویت دیپلماسی با چین بهتدریج افزایش یافت. بعدها در مواجهه با سیاست «فشار حداکثری» دولت دونالد ترامپ در آمریکا، ایران بار دیگر بر ضرورت نگاه به شرق تأکید کرد.
بهنظر میرسد هماکنون سیاست نگاه به شرق در ایران از یک سیاست موقت با هدف پاسخ به تحریمهای آمریکا به یک استراتژی جدید بلندمدت در روابط خارجی ایران تبدیل شده است. برقراری روابط دوجانبه بهتر با چین که از قابلیتهای سرمایهگذاری در خارج و استقلال دیپلماتیک قوی برخوردار است، برای توسعه ایران مفید خواهد بود. به این ترتیب میتوان گفت چین و ایران بهخاطر منافع ملی متقابل به یکدیگر نزدیک شدهاند. فراموش نکنیم که ۲کشور در مورد همکاری جامع ۲۵ساله در جریان سفر شی جین پینگ، رئیسجمهور چین به ایران در ژانویه۲۰۱۶ به توافق رسیدند و سند همکاری مربوطه در نهایت در مارس۲۰۲۱ به امضا رسید. این دیدگاه وجود دارد که چین بهدلیل نیاز به مقابله با آمریکا برنامه جامع همکاری ۲۵ساله با ایران را امضا کرده است. اما این دیدگاه اشتباه است؛ چراکه در ژانویه۲۰۱۶ بود که چین تصمیم گرفت با ایران وارد چنین سازوکار همکاری شود.
هدف اصلی چین از امضای چنین توافقنامهای با ایران، پرداختن به ضرورتهای توسعه مسالمتآمیز خود است. نیازهای متقابل ۲کشور براساس منافع ملی آنهاست که اساس این توافق را شکل داده است. آمریکا و دیگر قدرتهای غربی از یکسو و اسرائیل و دیگر بازیگران خاورمیانه از سوی دیگر، رویکرد خصمانهای را در قبال توافق ۲۵ساله ایران و چین در پیش گرفتهاند. بدیهی است که آنها نمیخواهند ببینند چین و ایران یک برنامه همکاری جامع بلندمدت امضا کردهاند؛ چراکه سیاست تثبیتشده این کشورها در هر دورهای، مهار چین و ایران است.
با این همه، معتقدم که امضای این توافقنامه بین ۲کشور چین و ایران، تغییری در روند توسعه روابط چین با آمریکا و دیگر کشورهای خاورمیانه ایجاد نخواهد کرد. مهم نیست که روابط چین و ایران چگونه توسعه پیدا میکند؛ مسئله این است که تغییر سیاست سختگیرانه آمریکا در قبال چین امکانپذیر نیست. اگرچه دشمنان ایران در خاورمیانه بهدلیل توافق ۲۵ساله چین و ایران ممکن است موقتا از پکن ناراضی باشند، اما در درازمدت، این طرح همکاری بهاحتمال زیاد تحولات جدیدی را در دیپلماسی چین در خاورمیانه ایجاد میکند. محتوای اصلی همکاری بین چین و کشورهای خاورمیانه، توسعه مشترک اقتصادهای هر دو طرف است. علاوه بر این، چین خواستار صلح در خاورمیانه است. آیا کشورهای خاورمیانه پس از یک دوره آشفتگی طولانی، مفهوم «صلح و توسعه» چین را رد میکنند؟ معتقدم که کشورهای خاورمیانه بهطور فزایندهای به ارزش دیپلماسی چین در خاورمیانه پی خواهند برد.
امضای سند همکاری جامع ۲۵ساله با چین احتمالا دستاوردهای دیپلماتیک دیگری نیز برای ایران خواهد داشت. هماکنون، صداهای زیادی در آمریکا شنیده میشود که معتقدند ادامه سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ به ایران در دولت جو بایدن، باعث شده تا ایران به سمت رابطه با چین سوق پیدا کند. با توجه به رقابت بین قدرتهای بزرگ، دولت بایدن بهاحتمال زیاد سیاست خود را در قبال ایران تسهیل خواهد کرد. علاوه بر این، با توسعه همکاریهای همهجانبه با چین، قدرت ایران بهطور طبیعی بهتدریج افزایش خواهد یافت که برای توسعه دیپلماسی متنوع ایران مناسب است. در آینده کشورهای خاورمیانه بیش از گسترش تنش، باید به پیشرفت و توسعه توجه داشته باشند؛ بنابراین در آینده در خاورمیانه، کشورهایی که بتوانند به توسعه سریعتر و بهتری دست یابند میتوانند بهراحتی به الگویی برای کشورهای دیگر در این منطقه تبدیل شوند.
اگرچه برنامه همکاری جامع ۲۵ساله ایران و چین در بلندمدت برای توسعه ۲کشور مفید است، اما آنچه چین و ایران باید توجه ویژهای به آن داشته باشند، این است که این برنامه اتفاقی جدید برای دیپلماسی ۲کشور است. هنگام مواجهه با امور جدید، ممکن است بعضی از افراد نیاز به سازگاری با این فرایند را داشته باشند؛ بنابراین طبیعی است که در این مورد در ۲کشور صداهای مختلفی وجود داشته باشد.
نظر شما