«نادیا دلدار گلچین» بیادماندنی سینما و تلویزیون ایران، ۱۸ اردیبهشت ۱۳۳۹ در رشت متولد شد. او بازیگری بود که با ایفای نقشهای ناب و خاطره انگیز به ویژه در قاب تلویزیون در اذهان جامعه ایران ماندگار شد. چهره و نقشآفرینیهای دلدار گلچین برای مخاطبان سینما و تلویزیون همواره یادآور خاطراتی به یادماندنی و دلنشین است. با این حال به گفته خودش در روزهای پایانی عمرش، آنگونه که باید، یک عمر فعالیت او در سینما و تلویزیون از به وسیله متولیان فرهنگ و هنر قدر دانسته نشد.
این بخشی از سخنان گلایهآمیز دلدار گلچین در روزهایی است که در بستر بیماری قرار داشت: هیچکس سراغی از من نگرفته و حتی به من زنگ نزدند. البته خودم هم مانند آنها هستم و وقتی کسی گرفتار است، سراغی نمیگیریم. اما وضعیت من خیلی حاد است. از ۱۳۸۰ خورشیدی بیماریام آغاز شد و به نارسایی کلیه مبتلا شدم و وقتی دیدم، نمیتوانم، تحمل کنم در ۱۳۸۲ خورشیدی اقدام به پیوند کلیه کردم. اما بعد از آن ظاهرا این پیوند به من نساخت و یک روز، روز خوش ندیدم و طی این مدت مدام درگیر بیمارستان هستم و اتفاقات عجیبی برایم افتاده است و هرچند وقت یک بار بستری شدهام. بعد از دوبار جراحی سخت در ستون فقرات، گرفتاری بیماریهای دیگری شدهام که من را در بیمارستان انداخته و حتی تکان نمیتوانم بخورم و سه چهار روز است که در بخش آی سی یو بیمارستان تحت نظر هستم.
دلدار گلچین؛ از تولد تا بالندگی هنری در خانوادهای هنردوست
نادیا دلدار گلچین فرزند زندهیاد «نادر گلچین» خواننده موسیقی سنتی ایران بود. او همچنین دختر عموی «مرجانه گلچین» بازیگر سینما و تلویزیون است. دلدار گلچین در رشته موسیقی در هنرستان عالی موسیقی به تحصیل پرداخت و موفق به اخذ دیپلم در این رشته شد. او سپس وارد عرصه تئاتر شد و آرامآرام به حوزه بازیگری در سینما روی آورد. نخستین نقش او بازی در فیلم «ابلیس» ساخته «احمدرضا درویش» در سال ۱۳۶۹ است.
آثار ماندگار
دلدار گلچین در طول مدت بازیگری خود در فیلمهای سینما و مجموعههای تلویزیونی ماندگاری به ایفای نقش پرداخت.
از جمله نقش آفرینی های مهم نادیا گلچین در فیلمهای سینمایی، میتوان به حضور در فیلمهایی چون «دیدار در استانبول، دوروی سکه، پادزهر، همه دختران من، مرد نامریی، خط آتش، روسری آبی، کمکم کن، مهرمادری، غریبانه، شیدا و دختری با کفشهای کتانی»، اشاره کرد.
برخی از آثار تلویزیونی وی نیز به این شرح است: «درخت دوستی، نگهبان، خاله سارا، آندروماک، دو پنجره، دزدان مادربزرگ، پهلوانان نمیمیرند، کهنهسوار، همه فرزندان من، پزشکان، پس از باران، سرزمین خاکستری، رستوران خانوادگی، سفر سبز، نقطهچین، سایه تنهایی، سه در چهار، توطئه فامیلی، کلاه پهلوی، شنهای کف رودخانه و سه در چهار».
بازیگری که میخواست روی صحنه باشد
نادیا دلدار گلچین در سالهای پایانی عمرش و در روزهایی که با بیماری دستوپنجه نرم میکرد، دلش با صحنه بود و همواره چشم انتظار پیشنهاداتی بود که بتواند او را به جلوی دوربین بازگرداند؛ پیشنهاداتی که همزمان میتوانست برایش کمک مادی و معنوی باشد. با این حال گویا این انتظار دلدار گلچین از اهالی سینما و تلویزیون در روزهایی که او نیازمند حضور در برابر دوربین بود، برآورده نشد؛ چراکه او در اواخر عمرش بسیار کمکار شده بود. زنده یاد گلچین خود در این باره در گفتوگو با رسانههای داخلی گفته است: سعی کردم دور از عرصه بازیگری نباشم، چون اگر دور باشم، احساس افسردگی شدید میکنم و فقط دلم میخواهد، جلوی دوربین باشم. ضمن اینکه اگر کار نکنم، خرج زندگیام لنگ میماند. من سرپرست ندارم و حتما باید دستم را روی زانویم بگذارم، بلند شوم و کار کنم.
درگذشت و حواشی
نادیا دلدار گلچین سرانجام در ۲۵ مرداد ۱۳۹۱ خورشیدی، پس از تحمل یک دوره سخت از بیماری ناشی از نارسایی کلیوی در ۵۲ سالگی در بیمارستان عرفانِ تهران درگذشت.
او پیش از درگذشتش ۹ روز در حالت کما بود.
مراسم خاکسپاری دلدار گلچین با همراهی جمعی از اهالی فرهنگ و هنر و شمار زیادی از دوستداران این هنرمند مردمی از تالار وحدت به طرف قطعه هنرمندان بهشت زهرا برگزار شد. در این مراسم اقوام و آشنایان و هنرمندان مختلف درباره شخصیت و کار حرفهای نادیا دلدار گلچین سخنرانی کردند.
نادر گلچین پدر نادیا گلچین گفت: نادیا دختری مهربان و خانواده دوست بود که کینه در دلش راهی نداشت با اینکه دختر عموهایش همکار او بودند، هرگز بغض و حسدی نسبت به آنها نداشت. نادیا دور از جنجال و هیاهو مردانه روی پای خود ایستاد و همه را دوست میداشت، او همیشه قانع بود. تا نفس باقی است، جایگاهش در سینه تنگ من است. نادیا با ما نیست ولی در هرگوشه و کناری خاطرات تلخ و شیرینش را به یاد می آورم.
منیژه دلدار گلچین دختر عموی این بازیگر فقید نیز در توصیف نادیا گلچین گفت: میگویند ایستادگی را از سرو آموخت. نادیا از سرو ایستادهتر بود در تحمل کردن سختیها بینظیر بود، او سرو ایستاده ما بود. پارهای از تن ما بود که رفت، ما دلمان برایش خیلی تنگ میشود.
مرجانه گلچین دیگر دخترعموی این بازیگر خاطرهساز هم نادیا گلچین را اینگونه توصیف کرد: او درد و رنج فراوانی را تحمل کرد و هرگز امیدش را از دست نداد، نگاهش به فرداهای روشن بود.
نظر شما