محمدحسن دامنزن کارگردان و مستندساز روز جمعه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا و در پاسخ به این پرسش که کارکرد سینمای مستند در جامعه امروز ایران چیست، بیان کرد: سینمای مستند دربرگیرندۀ طیف وسیعی از گونههای سینمایی است که هر کدام کارکرد ویژه خود را دارد و هر فیلمسازی بنابر تفکر اجتماعی خود برای آن کارکرد تعریف میکند.
فیلمسازی که فقط به زیبایی طبیعت میاندیشد، سعی میکند زیباییهای نهانی طبیعت را به نمایش بگذارد و فیلمساز دیگری که دغدغه محیط زیست دارد همان دغدغه را نمایش می دهد و یا در مستندهای اجتماعی یکی به دنبال نابسامانیها میرود و دیگری دنبال علل این نابسامانیها .
وی ادامه داد: اما در مورد کارکرد سینمای مستند در جامعه امروز ایران باید بگویم، سینمای مستند به دلیل عدم پخش گسترده در میان مردم نقشی بسیار اندک دارد. مهمترین کارکرد سینمای مستند آگاهی بخشی است که متاسفانه به دلیل نخبهگرا بودن و جشنوارهای بودن این سینما در ایران بین مردم هیچ جایگاهی ندارد و به دلیل اعتقاد نداشتن به سینمای مستند و سینما را فقط فیلم داستانی تعریف کردن، در میان مسئولان سینمایی هم هیچ نقشی ندارد.
«دامنزن» در توضیح رسالت مستندساز در مقابل مسائل اجتماعی و فرهنگی که در ایران در جریان است، گفت: اینکه فیلمساز مستند رسالتی دارد یا نه موضوع بسیار پیچیده ای هست. به دلیل اینکه کارگردانان همیشه فیلم مستقل نمیسازند تا احیانا اگر رسالتی برای خود قائل هستند آن را به نمایش بگذارند.
مستند ساز معمولا به سفارش تهیه کننده موضوعی را که به وی پیشنهاد میکنند، تبدیل به فیلم میکند. پس اینجا بیشتر رسالت تهیه کننده مطرح است که چه چیزی برای او مهم است تا خود کارگردان. مگر آنکه کارگردانی بودجه هنگفت داشته باشد و بر اساس تفکر اجتماعیاش رسالتی برای خود قائل شود و در آن راستا حرکت کند.
این کارگردان مستند در پاسخ به این پرسش که به نظر میرسد سینمای مستند از صرف یک سینمای نخبهگرا به سمت اقبال عمومی حرکت کرده و امروز بسیار بیش از گذشته این سینما در میان مردم عادی شناخته شده است، تصریح کرد: سینمای مستند طیف گوناگونی را شامل میشود که یک سر آن فیلمهای آموزشی است و سر دیگر آن مستند شاعرانه.
تمام گونههای سینمای مستند برای عامه مردم ساخته نمیشود؛ فیلمهای آموزشی بیشتر برای نمایش در کلاسهای مدارس و دانشگاه و ...نمایش داده میشود. فیلمهای محیط زیست تماشاچی خاص خود را دارد و به این سبب باید گفت اصلا اکثر گونههای این سینما نخبهگراست.
وی ادامه داد: شاید بخش مستند اجتماعی بیشترین اقبال را از طرف تماشاگر عامی دارد؛ آن هم بخاطر مسایلی که مطرح میکند و قابل درک برای عامه مردم است. شاید به دلیل نبود پخش مناسب و وسیع فیلمهای مستند در ایران، این گونۀ سینمایی هنوز در بین مردم مهجور است.
«دامنزن» در تشریح این نکته که سینمای مستند در چه شرایطی میتواند منشا اثر باشد یا در جامعه تغییرات ایجاد کند، گفت: به دلیل اینکه در اکثر کشورها جایگاه پخش فیلم مستند تلویزیونها هستند اما تلویزیون در ایران محافظه کارانه عمل میکند و متاسفانه از پخش مستندهای دغدغهمند عاجز است، به همین دلیل امید زیادی به منشأ اثر بودن در کوتاه وجود ندارد البته که کار فرهنگی در درازمدت جواب میدهد.
این مستندساز در پاسخ به این پرسش که چه رویکردی را میتوان برای ورود و استقبال سرمایهگذاران (خصوصی و دولتی) در تولید سینمای مستند اتخاذ کرد، تصریح کرد: سرمایهگذار خصوصی چون به برگشت سرمایه فکر میکند و ساختار سینمای مستند بیشتر بر نشان دادن مشکلات و نابسامانیهاست و دولتها از نمایش این نابسامانیها خرسند نمیشوند و مانع نمایش آن میگردند، عملا سرمایهگذار خصوصی وارد این عرصه نمیشود، مگر عدهای اندک برای دل خودشان، از دیگر سو سرمایهگذاران دولتی هم چون در پی تبلیغ هستند و ذات این سینما تبلیغ را برنمیتابد وارد نمی شوند. اگر دولتیها دست از رویکرد تبلیغی غلو شدۀ خود بردارند شاید گشایشی رخ دهد.
وی در ادامه و در پاسخ به این سوال که چرا عمده رویکرد مستندسازی در سینمای ایران، مستندهای اجتماعی است و اقبال نسبت به سوژههای سیاسی، اقتصادی، تاریخی، فرهنگی و موارد دیگر کم است، تاکید کرد: سوژههای سیاسی، اقتصادی، تاریخی و فرهنگی حوزههای سخت و زمانبری هستند که ماهها تحقیق میدانی و کتابخانهای میطلبند و با بودجههای حداقلی نمیشود وارد این عرصهها شد؛ ضمن این که از لحاظ نمایش هم ممکن است با سلیقه مسئولان جور در نیایند و تعدیل و جرح شوند.
«دامنزن» در توضیح پاسخ این پرسش که سینمای مستند امروز ایران را چگونه میبیند و مستندسازان ایران چه جایگاهی در سینمای مستند جهان دارند، خاطرنشان کرد: اگر جایگاه سینما را بر اساس جشنوارهها بسنجیم که سالانه چه تعداد فیلم مستند ایرانی در جشنوارههای جهانی نمایش داده میشود ما در جایگاه خوبی قرار داریم؛ به هر حال هر سال دهها مستند از ایران در جشنوارههای جهانی نمایش داده میشود از جشنواره ایدفا بگیرید تا جشنواره یاماگاتا در ژاپن.
اما اگر بگویم چون فیلمهای این دوستان در آن جشنوارهها نمایش داده میشود پس فیلمسازان ما پیشگامند، من چنین نتیجهای نمیگیرم. جشنوارههای خارجی فیلمهای باب میل خود را انتخاب میکنند که نشان دهند: ببینید جهان سوم اینگونه است، ببینید در جهان سوم چه خبر است، ببینید تعریفی که ما از جهان سوم میکنیم کاملا بر حقیقت استوار است.
این کارگردان اضافه کرد: پس نمایش فیلم در جشنوارههای خارجی دلیل بر پیشروبودن نیست. فیلمسازان پیشرو معمولا در ایران در زمان حیاتشان شناخته نمیشوند و قدر نمیبینند بلکه بعد از مرگشان تازه مردم متوجه میشوند چه گوهری را از دست دادهاند.
این مستندساز در انتها و در پاسخ به این پرسش که باتوجه به نزدیکی رویداد جشنواره سینما حقیقت، روند کیفیت این جشنواره از آغاز تا به امروز را چگونه میبینید، گفت: جشنواره سینما حقیقت پر از ایرادهای اساسی است؛ از انتخاب فیلم، هیاتهای انتخاب و داوری، نمایش و برنامهریزی گرفته تا فضای غیرجشنوارهای و در نمایش فیلمی، از داوری و دعوت از داوران خارجی تا برنامهریزی پر از اشتباه است.
جشنواره سینما حقیقت دو دوره را طوفانی و پربار شروع کرد اما هر چه جلوتر رفت به جای برطرف کردن نقایص بر ایراداتش افزود. ما در سینما حقیقت دورهای را داریم که داور آن دوره بابت فیلماش جایزه گرفته یعنی داور فیلم در بخش مسابقه حضور داشته است.
وی ادامه داد: فیلمهای ایرانی معلوم نیست بر چه اساسی برای بخش بینالملل انتخاب میشوند و سلیقه دبیر در این زمینه بیداد میکند.
برنامه برای نمایش فیلمها تقریبا افتضاح است؛ برنامهریز فیلمهای رفقای خودش را در بهترین سانسها و بهترین سینماها نمایش میدهد و فیلمهای فیلمسازان ناآشنا را در بدترین ساعات. بخش داوری که فاجعه است و هیچ اصولی در آن رعایت نمیشود و داوری کاملا سلیقه است. معلوم نیست بزرگداشتها بر چه اساسی برگزار و بر چه اساسی افراد برای بزرگداشتها انتخاب میشوند و... این قصه سر دراز دارد.
محمدحسن دامنزن در سال ۱۳۴۰ در میانه به دنیا آمد. در کارنامه این فیلمساز میتوان به فیلم گلن، برنده بهترین فیلم جشنواره فیلم کوتاه تهران و فیلم طرقه، برنده تندیس بهترین مستند و صدابرداری از یازدهمین جشنواره مستند سینما حقیقت و کاندیدای بهترین فیلم، کارگردانی،صداگذاری در جشن خانه سینمای ایران اشاره کرد.
مستندهای مجتبی، زنجموره، به هر حال زندگیه و دختر فرمانروا از جمله دیگر آثار در کارنامه هنری دامنزن در مقام کارگردان مستند است.
نظر شما