به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا فصلنامه رود، به مدیرمسئولی و سردبیری مهری بهفر، استاد دانشگاه، شاهنامهپژوه و نویسنده نشریهای صرفاً مختص معرفی کتاب است. هفتمین شماره فصلنامه رود مطابق روال معمول شامل بخشهای مختلفی؛ چون رودک معرفی کوتاه کتابهای روز (چاپ اول سال ۱۴۰۰) که در بخش کودک و نوجوان به سال جاری محدود نمیشود، رودآورد معرفی و بازخوانی طولانیتر کتابهای مطرح روز (چاپ اول یا دوم و بیشتر سالهای اخیر)، رودسنگ معرفی طولانی کتابهای دیروز، رودبار بازخوانی کارنامه قلمی متنآفرین، رودخوان اندر عوالم کتاب خواندن و آیین و آداب آن و گروهها و حلقههای کتابخوانی و رودنامه، فهرست کتابهای معرفیشده در پایان مجله است که میتوان این بخش آخر را نوعی فهرست و نمایه به شمار آورد.
از بهاءولد تا مارتین لوترکینگ در رودآورد
اولین بخش این شماره رودک با معرفی کوتاه کتابهای مخلتفی چون بهاءولد نوشته فریتس مایر به ترجمه مریم مشرف (نشر هرمس) از استعمار تا گفتمان استعمار نوشته حمیدعضدانلو، (نشر نی) چهرهها و اندیشهها، نوشته نادر انتخابی، (نشر فنجان)، آدم حسابی موقتی، نوشته سباستیان بری ترجمه سیدمیثم فدائی، (نشر همان) زعفران گران نوشته سمیه شیرافکن، (نشر لوح فکر) خلاصه الاخبار فی بیان احوال الاخبار نوشته خواندمیر به تصحیح میرهاشم محدث، (نشر دایره المعارف بزرگ اسلامی) فساد ستیزی از رابرت ایروین روتبرک، ترجمه حسین وزیری سابقی، (نشر مازیار) حاشیههای فمینیستی قرآن نوشته عایشه هدایتالله به ترجمه مرضیه محصص و نفیسه دانشفرد، (نشر کرگدن) شیراز یک شهر و سی و یک روایت، نوشته محمد کشاورز، (نشر نیلوفر) بازگشت به پنجرود، نوشته آندری ولوس ترجمه آبتین گلکار، (نشر برج) مرگ غریب اروپا؛ مهاجرت، هویت، اسلام نوشته داگلاس ماری ترجمه حمیدرضا خطیبی، (نشر هنوز) منظومهای از پدیدههای حیاتی، نوشته آنتونی مارا ترجمه فرزانه قوجلو و محمدرضا جعفری، (فرهنگ نشر نو) مصائب ارومیه خاطرات سرگرد اسکندر افشارپناه، نوشته مجید خلیلزاده، (نشر شیرازه) زندگینامه خودنوشت از مارتین لوترکینگ و به ترجمه محمدرضا معمار صادقی، (نشر کرگدن) است.
بخش رودآورد به معرفی مطول کتابها اختصاص دارد و با معرفی محمد جعفری قنواتی از کتاب آداب و آیینهای گذر انسان ایرانی (هنوز، ۱۳۹۹) آغاز میشود. بردار اینها را بنویس، آقا؛ خاطرات و نقد روشنفکری ادبی ایران ۱۳۶۰-۱۳۴۰ نوشته محمود کیانوش (نشر فرهنگ جاوید، ۱۳۹۹) اثر بعدی است که خوانندگان به قلم شهرام زرگر معرفی آن را می خوانند. کتاب چرا شد محو از یاد تو نامم؟ نوشته افسانه نجمآبادی و به ترجمه شیرین کریمی (بیدگل، ۱۳۹۹) سومین اثر در این بخش است که محمدمهدی صدرفراتی آن را به مخاطبان معرفی میکند. کتاب شامل ۹ مقاله است که برخی از انگلیس به فارسی ترجمه شده است و برخی دیگر در نشریات فارسیزبان و اکنون با ویرایشی جدید در کنار هم قرار گرفتهاند.
رنجهای ورتر جوان شاهکار ولفگانگ گوته شاعر آلمانی به ترجمه محمود حدادی (ماهی، ۱۳۹۹) و زبان به مثابه معجزه نوشته نوید کرمانی به ترجمه ملیحه احسانینیک و لیلا ذوالقدری (کرگدن، ۱۳۹۹) آثار بعدی است که اولی را رضا طهماسبی و بعدی را حسین خندقآبادی برای خوانندگان این شماره رود معرفی کردهاند.
زیر تیغ ستاره جبار نوشته هدا مارگولیوس به ترجمه علیرضا کیوانی نژاد (بیدگل، ۱۳۹۹) را فرزانه کرمپور معرفی کرده است. این اثر داستانی از زندگی در پراگ در دوره کمونیستی است. به نوشته کرمپور؛ نویسنده به پختگی کسی که به بهای سالهای جوانیاش توانسته تجربهای را کسب کند، میگوید: وقتی به خاطر درک ضرورتها از آزادیات دست میکشی، یا به خاطر انضباط حزبی، برای تطبیق دادن خودت با رژیم، برای عظمت و شکوه میهن یا هر گزینه دیگری که به انجام دادن آن مجاب شدهای، دیگر از تلاش برای مطالبه حقیقت صرفنظر میکنی، آرامآرام، قطرهقطره، زندگی ات مثل زمانی که رگ دستت را زده باشی؛ میچکد و هرز میرود، و خودخواسته خودت را از پا درمیاوری. (ص.۶۱)
ما نوشته یوگنی زامیاتین به ترجمه بابک شهاب (بیدگل، ۱۴۰۰) را حسن امینی معرفی کرده و در بخشی از معرفی خود مینویسد: ما اگر تنها رمان نباشد، از معدود رمانهای روسی است که سه بار به فارسی برگردانده شده است: اولین بار در سال ۱۳۵۲ بهروز مشیری، دومین بار در سال ۱۳۷۹ انوشیروان دولتشاهی و سومین بار در سال ۱۳۹۹ بابک شهاب آن را به فارسی برگرداندند. اسناد تاریخی نشان میدهند که به رسم دوره پهلوی دوم، اداره کل نگارش- متولی سانسور در آن دوره- نسخهای از کتاب به ترجمه بهروز مشیری را برای دو بررس فرستاده بود. بررس اول در برگه توضیحات، نویسنده کتاب را «یک نفر روس مومن به مارکسیسم » دانسته و گفته «کتاب تخیلی است و بر روال کارهای ژولورن» و خلاصه آن «پیروزی علم و منطق در دنیای آینده میباشد».(ص. ۸۴)
کتاب مردن آسانتر از دوستداشتن است نوشته احمد آلتان به ترجمه علیرضا سیفالدینی اثر دیگری است که در این بخش معرفی آن را میخوانیم. احمد آلتان روزنامه نگار و نویسنده برجسته اهل ترکیه عنوان این اثر را از شعر لویی آراگون (شاعر فرانسوی، ۱۸۹۷ تا ۱۹۸۲) برگرفته است؛ با تو راز بزرگی خواهم گفت/ درها را ببند/ مردن آسانتر از دوستداشتن است/ از این است که من قادرم زندگی را تحمل کنم. (ص. ۱۲۲) وی در این رمان عجز و ناتوانی شخصیتهای داستان را در ابراز عشق ترسیم میکند. همه شخصیتهای رمان مردهاند و آلتان با آفریدن شخصیتی به نام عثمان کاری میکند که ما با همه چیز از منظر گفت وگوی شخصیتهای مرده با عثمان روبرو میشویم، او رمانی عاشقانه را در رمانی تاریخی تنیده و بافته است؛ به طوری که هیچ کدام وصله آن دیگری نیست. شخصیتها و صحنههایی که او آفریده است به این زودی از ذهن خواننده بیرون نمیرود. (همان)
رودسنگ و معرفی مفصل کتابهای دیروز
بخش رودسنگ با معرفی مفصلتر کتاب تئاتر، هویت و نمایش ملی نوشته عباس جوانمرد (قطره، ۱۳۸۳) آغاز میشود که روحالله سمیع مدرس، نویسنده و کارگردان تئاتر آن را نوشته است.
سمیع معرفی خود را از کتاب عباس جوانمرد با این با این فراز از کتاب آغاز میکند که «تنها درام ملی می تواند به فریاد تئاتر محتضر ما برسد. برای ایجاد یک نمایش قابل قبول ایرانی، ترجمه و اجرای نیمهآگاهانه نمایشنامههای غربی کافی نیست و ما باید به تجربههایی در زمینهٔ نمایشنامه نویسی و اجرای شناخته نمایشنامههای ایرانی بپردازیم ... برای دستیابی به تئاتر پیشرو، نباید از پل غرب عبور کرد، چرا که شواهد گویا حکایت از این می کند که آنان جملگی از شاهراه شرق عبور کرده و میکنند... و این حقیقت انکارناپذیر است که: خبرها در شرق است» (بخشی از بیانیه گروه نمایش هنر ملی که در سال ۱۳۳۴ ه.ش. منتشر شد، ص. ۳۲).
وی ادامه میدهد: تنها چند سال پس از اجرای اولین نمایش های غربی در ایران توسط گروههای نمایشی و رکود اجرای نمایش های سنتی ایرانی، دغدغه دستیابی به تئاتر ملی از سوی روشنفکران، کارگردانان و دستاندرکاران هنر نمایش مطرح شد. اکنون با گذشت حدود یک قرن از آن اجراهای اولیه، تئاتر همچنان در پی معناکردن اصطلاح تئاتر ملی است؛ و دریغ از درک و دریافتی مشترک.
کتاب روایت های شفاهی هزار و یک شب نوشته محمد جعفری قنواتی (علم،۱۳۸۴) اثر دیگری است که در بخش رود سنگ پگاه خدیش معرفی کرده سات.
وی در معرفی خود مینویسد: اندیشه نوشتن کتاب روایت های شفاهی هزار یک شب از پرسش شکل گرفت اینکه آیا روایت های شفاهی از قصه های هزار و یک شب در ایران نقد میشود و دوم اینکه آیا در آثار کلاسیک ادبیات فارسی هم روایتهای مشابهی وجود دارد بر اساس تحقیقات نویسنده پاسخ هر دو پرسش مثبت است (ص. ۱۴۸)
مریم مشرف استاد دانشگاه شهید بهشتی نویسنده، مترجم و شاعر نیز در مورد کتاب مرگ من روزی فرا خواهد رسید (فروغ و مسعود فرخزاد، تندیس ۱۳۷۹) معرفی نوشته است. وی ضمن ارائه تاریخچهای از شاعری فروغ فرخزاد و شیوه آشنایی او با شعر شاعران اروپایی در سفرش به آلمان و بعد ایتالیا مینویسد: در شعر زندگی سروده ادا شفر پرسشی فلسفی مطرح میشود: آیا انسان به راستی اشرف مخلوقات است؟ شاعر می گوید: همه چیز به تو داده شده/ برای زمان کوتاهی/ مانند ابرهایی که در آنجا میگذرند و آماده سفر باش ...فکر کن این پرنده ساده/ فقط با هوشیاریش زندگی میکند/ انسانها را عقل و اراده آزاد زینت میدهد/ اما آیا در نهایت آنها بر پرندگان برتری دارند؟
شاعر در ادامه تصویری از رنج و تلاش انسانها را ترسیم میکند، تصویر کشاورزی که با تلاش مزرعهاش را درو میکند، انسانی بیآرام، کسی که با هوشیاری و بدون اشتباه کشت خود را بذر افشاده، امکان دارد که در شب میلاد مسیح، در میان بادوبوران، با نی چوبینش از پای دراید (ص. ۱۶۶)
بخش رودبار که بازخوانی کارنامه قلمی متنافرین است در این شماره به زندگی و زمانه علی خدایی نویسنده معاصر روزگار ما اختصاص دارد، خدایی از داستاننویسان مطرح معاصر (۱۳۳۷) در تهران است که در اصفهان سکونت دارد، از نسلی که جنگ و ویرانیهایش را لمس کرده است با کتاب و مجله زندگی کرده و لذت ترانهها و فیلمهای ماندگار را به جان سپرده است. رودبار این شماره به قلم لیلی دقیق نویسنده سرانجام گرفته است، وی ضمن معرفی خدایی نگاهی گذرا به آثار او دارد. رودخوان آخرین بخش این شماره نیز در مورد رسانه کتاب و اهمیت اجتماعی آن است که گلناز سرکار فروشی محقق و مدرس و مطالعات رسانه نوشته است.
اولین شماره مجله رود نوروز ۹۸ منتشر شده و شماره هفتم که اخیرا به دکه روزنامه فروشیها رسیده، مختص پاییز و زمستان ۱۴۰۰ است و در ۲۲۸ صفحه به علاقهمندان عرضه شده است.
نظر شما