در میان هیاهوی فیلمهای پر هیاهو و با ریتم و ضرباهنگ تند و کوبنده این روزهای جشنواره چهلم، برف آخر توانسته است قدری سرعت حرکت شتاب زده دوربین را مهار کرده و به مخاطب خود اجازه نفس کشیدن بدهد.
برف آخر تلاشی است سخت در جهت رسیدن به سینما که اگرچه شاید در لحظاتی هم ناکام بماند، اما تلاش خود را در مسیری درست به کار بسته است. در اولین ساخته امیرحسین عسکری قطعا فیلمنامه از نقات قوت نسبتا خوبی بردخوردار است.
دامپزشک محبوب و موردی اعتمادی به نام یوسف با بازی امین حیایی که شکارچی گرگ است، تضاد اولیه از همین جا در کاراکتر محوری داستان شکل می گیرد و مخاطبِ خود را در جهت شناخت لایه های زیرین این نقش وسوسه می کند.
در طرف دیگر ماجرا رعنا با بازی لادن مستوفی زنی سرسخت، حافظ محیط زیست و با تلاشی مضاعف برای بقای نسل گرگها، در این میان کاراکتر خلیل با بازی مجید صالحی از دیگر پیوندهای میان متنی فیلمنامه است که ساختار اثر را رمق میبخشد، مردی الکلی که دخترش را گم کرده است و برای بستن دهن مردم از هر تلاشی دریغ نمی کند تا به حرف و حدیثها پایان دهد.
داده های فیلمنامه بد نیست به ویژه که شکارچی اصلی گرگ ها ناخواسته در مسیر مداوای آنان قرار می گیرد و اتفاقات دیگری را در این میان رقم می زند.
برف آخر در کنار این دادهها از حفرهایی نیز در فیلمنامه برخوردار است که از جمله می توان به برقراری ارتباط عاطفی و عاشقانه بین یوسف و رعنا اشاره کرد که به راحتی قابل پیش بینی است و متاسفانه فیلمنامه نیز در همین مسیر سطحی قرار می گیرد که ای کاش نویسندگان اثر در دام این معادله سهل الوصول و قابل پیش بینی قرار نمی گرفتند و طرحی نو در می انداختند.
اما در کارگردانی اثر، فیلم بر روی یک لبه باریک در حرکت است، گاهی ریتم و ضرباهنگ فیلم انقدر خوب و درست است که مخاطب را در یک حض بصری و سینمایی قرار می دهد و گاهی انقدر کشدار و خسته کننده می شود که به همه چیز می توان شک کرد.
قطعا کار در شرایط سخت کوهستانی و برفی مستلزم تلاش سخت گروه فیلمسازی است که شاید همین سختی باعث شده است تا کارگردان اثر در تدوین فیلم و حذف نماهای طولانی و غیر کمک کننده به فیلم خساست به خرج داده و در لحظاتی عنان کار را از دست بدهد.
فیلم اما در شخصیت پردازی به یک بلوغ معقولی نزدیک است و هر سه کاراکتر محوری فیلم (یوسف، رعنا و خلیل) تا حدودی به استانداردهای لازم نزدیک شده اند و جنس شان برای مخاطب باورپذیر می شود. امین حیایی در نقش یوسف خوب ظاهر شده است ، جار و جنجال اضافه ندارد و بازی اش به اندازه است، لادن مستوفی در ایفای نقش سرحال است و خوشبختانه کاراکتر رعنا را از تبدیل شدن به کلیشه های ذهنی تا اندازه ای نجات می دهد و مجید صالحی که مهمترین حسنش کنترل بر بازی اش است چرا که کاراکترِ خلیل، ظرفیت تبدیل شدن به نمونه های مشابه و تکرار شده در سینما را به شدت دارد.
برف آخر در مجموع اثری قابل تامل است به ویژه که فیلمبرداری در شرایط سخت برفی و کار با حیوانات را نیز در پرونده خود دارد و در این زمینه موفق از آب درآمده است .
نظر شما