از قرارداد تاریخی ترکمنچای تا قرارداد کتاب‌هایمان، هیچ کدام را نمی‌خوانیم

تهران- ایرنا- به گفته یک پژوهشگر تاریخ، مردم ایران دقت زیادی در مطالعه قراردادها ندارند، برای همین اطلاعی درباره بندهای آن ندارند. همچنین ممکن است ناشری در اقدامی غیراخلاقی، تعداد نسخه بیشتری از کتاب را چاپ کند، اما نوبت چاپ را تغییر ندهد، در نتیجه به نویسنده مبلغی پرداخت نکند.

به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، افزایش قیمت کاغذ، زینک و... باعث چند برابر شدن قیمت کتاب در هر دوره تجدید چاپ می‌شود، برخی از نویسندگان و مترجمان از به روز نشدن حق‌التالیف‌شان بعد از بالا رفتن قیمت کتاب خبر می‌دهند. این در حالی است که قرارداد آن‌ها بر اساس درصدی از قیمت پشت جلد نوشته‌شده‌است و طبیعی است که بعد از افزایش قیمت کتاب، باید حق‌التالیف یا حق‌الترجمه نویسندگان و مترجمان افزایش پیدا کند.

بنفشه حجازی، نویسنده، شاعر و پژوهشگر تاریخ، سال‌ها است که با ناشران مختلف همکاری کرده‌است و تجربه متنوعی از همکاری با آن‌ها دارد. درباره نادیده گرفته شدن حقوق مترجمان و مولفان در همکاری با برخی از ناشران با این نویسنده گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

پرداخت حق‌التالیف با توجه به درصد قرارداد      

آیا ناشری بوده که بعد از تجدید چاپ کتاب، حق‌التالیف را بر اساس قیمت ابتدایی با شما محاسبه کند؟

قراردادهای من به این صورت است که برای چاپ اول ۱۲ درصد از قیمت پشت جلد را دریافت می‌کنم و این رقم برای هر چاپ، ۲ درصد افزایش پیدا می‌کند. به همین دلیل وقتی قیمت پشت جلد کتاب افزایش پیدا می‌کند، میزان حق‌الزحمه هم بالا می‌رود؛ یا اینکه در قرارداد به این اشاره می‌شود که قیمت حق‌التالیف با توجه به درصدی که قرارداد بسته می‌شود، محاسبه خواهدشد.

برخی از ناشران ممکن است از زاویه دوست وارد فعالیت شوند، اما قیمت‌های واقعی ارائه ندهند و برای چاپ کتاب قیمتی بالاتر از عرف دریافت کنند. چنین تجربه‌ای داشتم، در انتشار  یکی از کتاب‌های با ناشری همکاری کردم، اما با اینکه کاملا دوستانه برخورد می‌کرد، هزینه چاپ کتاب را بسیار بالاتر از قیمت عرف بازار حساب کرد. بعد از چند سال از کشور خارج شد و وقتی می‌خواستم کتابم را تجدید چاپ کنم، با ناشر دیگری همکاری کردم که کاغذ، حروفچینی و صحاف بهتری داشت اما کتاب را با قیمت مناسب‌تری منتشر کرد، زمانی که درباره چرایی این مساله با ناشر ابتدایی صحبت کردم، گفت که علاقه به انتشار کتاب گران قیمت دارد. در گردهمایی در یکی از دانشگاه‌ها متوجه شدم این ناشر با چند نویسنده و مترجم دیگر هم کاملا تجاری برخورد کرده‌است.

از قرارداد تاریخی ترکمنچای تا قرارداد کتاب‌هایمان، هیچ کدام را نمی‌خوانیم
بنفشه حجازی، نویسنده و شاعر

عادت تاریخی نخواندن قراردادها

آیا با وکیل یا مشاور خاصی برای رسیدن به این قرارداد مشاوره کردید؟

اکثر قراردادهای ناشران شبیه یکدیگر است، مانند اینکه ناشران از یک قرارداد استفاده ‌کنند و فقط درصدها را تغییر می‌دهند

از ۳۰ سال پیش که این قراردادها را بستم به همین صورت بود. با ۱۶ ناشر مختلف همکاری داشتم که برخی ایران و برخی کار نشر را ترک کردند. هیچ وقت با آن‌ها مشکل نداشتم و اقدامات همیشه به موقع بوده‌است. گاهی چاپ کتاب دیر و زود می‌شود، اما حتما در نهایت کار انجام خواهدشد. اکثر قراردادهای ناشران شبیه یکدیگر است، مانند اینکه ناشران از یک قرارداد استفاده ‌کنند و فقط درصدها را تغییر می‌دهند. برخی از ناشران خیلی تاکید دارند که نویسنده قبلا کتاب را به ناشر دیگری نداده‌باشد، برخی از ناشران از ابتدا تمام حقوق کتاب را می‌خرند و برخی از ناشران برای مثلا دو چاپ کتاب را می‌خرند. فقط ممکن است ناشری تعداد نسخه بیشتری از کتاب را چاپ کند، اما نوبت چاپ را تغییر ندهد، در نتیجه به نویسنده مبلغی پرداخت نخواهدشد.

از روی تجربه، به تدریج درباره مواد قراردادها حساس شدم، مردم ایران حساسیت زیادی روی خواندن قراردادها و مسائل رسمی ندارند، در زمان امضای قرارداد روی بعضی از موارد مانند درصدها توجه دارند. این در حالی است که مسائل مهمی در قرارداد مطرح می‌شود، مثلا در قرارداد مشخص می‌شود که نویسنده تا چه اندازه حق دخالت درباره طرح جلد کتاب دارد، همچنین تا چه اندازه می‌تواند در ویرایش کتاب صاحب نظر باشد. اشتباه‌های و مشکلاتی که برای نویسندگان شکل می‌گیرد، به دلیل کم اطلاع بودن یا کم سابقه بودن نویسنده یا مترجم است که شوق ابتدایی انتشار اثر باعث می‌شود، به این مسائل توجه نکند. اما «عادت تاریخی نخواندن قراردادها» هم مطرح است. از قرارداد تاریخی ترکمنچای تا قرارداد کتاب‌هایمان به متن آن‌ها دقت نمی‌کنیم. اگر به متن قراردادها دقت کنیم، می‌بینیم چیزهایی که به آن‌ها توجه نداریم، در قرارداد حساب شده‌است، برای مثال قانونی که تعیین می‌کند اگر میان ناشر و نویسنده اختلاف پیش بیاید چه کسی باید میان آن‌ها داوری کند.

از قرارداد تاریخی ترکمنچای تا قرارداد کتاب‌هایمان، هیچ کدام را نمی‌خوانیم
کتابفروشی خیابان انقلاب

خیلی از نویسنده‌ها معیشت خود را از راه حق‌التالیف می‌گذرانند

یعنی ممکن است مسائلی در قرارداد نویسندگان درج شده‌باشد، اما به این دلیل که نویسندگان قرارداد را به خوبی نمی‌خوانند ممکن است درباره حقوق خود آگاهی نداشته‌باشند؟

مسائلی که مطرح کردم، درباره تجربه‌های خودم بود. زیرا در سال‌های ابتدای کارم، گاهی قراردادها را به خوبی نمی‌خواندم، در حالی که وقتی نویسنده قرارداد را با دقت می‌خواند، می‌بیند که محتوای بیشتری در قرارداد وجودداشت که آن‌ها را مطالعه نکرده‌است. نویسنده‌ها باید توجه داشته‌باشند که این قراردادها اقدامی حقوقی است.

در دانشگاه تدریس می‌کنم و نیازی به دریافت حق‌التالیف ندارم، اما خیلی از نویسنده‌ها معیشت خود را از این راه می‌گذرانند، آن‌ها نمی‌توانند به فیش حقوقی خود بی‌توجه باشند

در دانشگاه تدریس می‌کنم و نیازی به دریافت حق‌التالیف ندارم، اما خیلی از نویسنده‌ها معیشت خود را از این راه می‌گذرانند، آن‌ها نمی‌توانند به فیش حقوقی خود بی‌توجه باشند. اگر گروهی از نویسندگان اطلاعات زیادی درباره حقوق خود ندارند، این کم لطفی خودشان به خودشان است. نویسندگان و مترجمان می‌توانند قبل از امضای قرارداد، پیش‌نویس آن را از ناشر بخواهند. معمولا قبل از روز امضای قرارداد از ناشر پیش‌نویس آن را می‌خواهم. چندین نمونه قرارداد را در آلبومی جمع‌آوری کردم. حدود ۳۶ قرارداد دارم و برای من این کلکسیون قرار دادها بسیار جالب است.

در سال‌های ابتدایی قراردادها را با دقت نمی‌خواندم، اما حالا می‌توانم درباره بندهای قرارداد با ناشر گفت‌وگو کنم. گاهی حق‌التالیف بیشتری می‌خواهم و اگر ناشر نمی‌توانست بپردازد، برای افزایش حق‌التالیف در هر نوبت چاپ مذاکره می‌کنم. من می‌توانم این گفت‌وگو را انجام بدهم، چرا نویسندگان و مترجمان تازه کار نتوانند چنین گفت‌وگوی داشته‌باشند؟ زیرا مولف و مترجم برای تولید هر اثر بسیار زحمت کشیده‌است. ما ایرانیان کم‌رو هستیم و فقط می‌توانیم پشت‌سر افراد حرف بزنیم.

از قرارداد تاریخی ترکمنچای تا قرارداد کتاب‌هایمان، هیچ کدام را نمی‌خوانیم
کتابفروشی خیابان کریم خان 

حیثیت خودم را برای نوشته‌هایم گرو جامعه گذاشتم

نویسندگان در ارتباط با ناشران و در روند چاپ کتابشان با چه مشکلاتی مواجه هستند؟

مسائل مختلفی مطرح است. اگر حق کسی ضایع شده‌است ابتدا تقصیر خودش است. ممکن است ناشری درستکار نباشد. برای مثال بگوید سه ماه بعد از قرارداد کتاب را چاپ می‌کنم و بعد ۶ ماه هم آن را چاپ نکند. وقتی چرایی این مساله را با او در میان می‌گذاریم می‌گوید که بازار کتاب مناسب نیست. گاهی برای سرعت بخشیدن به کار، تصحیح کتاب را خودم انجام می‌دهم. زیرا ناشران برای ویراستاری کتاب هزینه می‌گیرند. بعد از آن می‌بینم که کتاب پر از اشتباه منتشر می‌شود و متوجه می‌شوم که کتاب بعد از حروفچینی، نمونه‌خوانی نشده‌است. اینجا است که آبروی نویسنده می‌رود.

در این روزها درگیرودار مشکلات یک اثرِ گران قیمت با ناشر هستم، زیرا یک قسمت از آن اشتباه دارد. به ناشر گفتم اگر این کتاب را بدون رفع مشکلاتش تجدید چاپ کند، در رسانه‌ها به ضد کتاب خودم صحبت می‌کنم. این اثری تحقیقی است و برای یک کتاب تحقیقی فهرست اعلام از اهمیت بالایی برخوردار است، در  حالی که در این فهرست این کتاب مشکلاتی وجود دارد. نویسندگان باید در گفت‌وگوی خود با ناشر جدی باشند، زیرا کتاب‌ها حاصل زحمات آن‌ها است و وقتی سن نویسنده و مترجم بالا می‌رود با مشکلات مختلفی که برای مچ و کمرش شکل گرفته‌است، مواجه خواهدبود. حیثیت خودم را برای نوشته‌هایم گرو جامعه گذاشتم. در میان همه مشکلات نویسندگان، حق‌التالیف مانند پماد ضد سوختگی است.

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha