یک سفر و دو روایت ؛ گسترش نفوذ چین در اقیانوس آرام و نگرانی آمریکا

تهران - ایرنا - رسانه های چین از سفر وزیر خارجه کشورشان به اقیانوس آرام بعنوان یک "سفر معجزه آسا" و پاسخی به موقع به نیازهای مستقل کشورهای این حوزه یاد کردند، اما در مقابل غربی ها این سفر را در راستای افزایش و گسترش نفوذ، رقابت و تداوم تقابل پکن و ایالات متحده تحلیل می کنند.

به گزارش ایرنا، تارنمای تحلیلی روابط آمریکا و چین به تازگی مقاله ای به قلم یانگ ونجینگ، تحلیلگر ارشد خود منتشر کرده است. در این مقاله نویسنده می نویسد: اخیراً اقیانوس آرام جنوبی با سفر ۱۰ روزه وانگ یی وزیر امور خارجه چین در پنجم خرداد به این منطقه مورد توجه ویژه ای قرار گرفته است.

این منطقه شامل هشت کشور جزیره اقیانوس آرام یا همان PIC در اقیانوسیه می شود: جزایر سلیمان، کریباتی، ساموآ، فیجی، تونگا، وانواتو، پاپوآ گینه نو و تیمور شرقی. وانگ همچنین با سران سه کشور دیگر - جزایر کوک، نیوئه و ایالات فدرال میکرونزی - جلساتی مجازی برگزار کرد و میزبان دور دوم نشست وزیران خارجه کشورهای حوزه اقیانوس آرام و چین در فیجی بود.

رسانه های چین این سفر وزیر خارجه را گسترش دامنه همکاری ها دانسته که آینده ای گسترده تر برای روابط دوجانبه و چندجانبه برای پکن در منطقه رقم زده است. در مجموع، چین و جزایر اقیانوس آرام به ۵۲ پیمان همکاری در ۱۵ حوزه، از جمله مواردی تحت ابتکار مشهور کمربند و جاده، واکنش به تغییرات آب و هوا، بیماری های همه گیر، توسعه سبز، سلامت، تجارت و گردشگری دست یافتند.

در عین حال، غربی ها همچنان به نیات چین در منطقه با دیده تردید می نگرند و این کشور را به تلاش برای تداوم تقابل و رقابت با و ایالات متحده در چارچوب جنگ سرد متهم می کنند. بازدید وانگ، از دید غرب، تنها آخرین نمونه از یک روند جاری است.

آمریکا، استرالیا و ژاپن بیشترین اعتراضات را منعکس کردند. آنها با ابراز نگرانی شدید، وضعیت کنونی را بیشتر از منظر رقابت ژئوپلیتیکی می نگرند که می توان به شرح زیر خلاصه کرد:

اول، آنها معتقدند چین در تلاش است تا کشورهای اقیانوس آرام را از طریق اقداماتی تحت پوشش کمک به توسعه، نظامی سازی کند. یک روزنامه ژاپنی در سرمقاله اش با اشاره به دریای چین جنوبی نوشت، گرچه چین در سال ۲۰۱۵ به صراحت اعلام کرد که نظامی‌سازی را دنبال نخواهد کرد، «ساخت و سازها و اقدامات زیرساختی چین از آن زمان تاکنون خلاف آن را ثابت کرده است». بنابراین، در حالی که وانگ، وزیر امور خارجه، تاکید دارد که چین برای ساخت جاده‌ و پل‌ و بهبود زندگی مردم - نه برای استقرار نیرو یا ایجاد پایگاه‌های نظامی - به اقیانوس آرام جنوبی آمده است، غربی ها "این بیانات را با عینک بدبینی می نگرند".

دوم، آنها فکر می کنند سفر دور و دراز وانگ نمادی از جاه طلبی های منطقه ای رو به رشد پکن است. یک روزنامه آمریکایی نوشت این واقعیت که وانگ بلافاصله پس از اولین سفر جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا به آسیا، این سفر را آغاز کرد، نشان داد که پکن جزایر کوچک اقیانوس آرام را خط مقدم رقابت و نمایش قدرت خود با آمریکا می بیند.

در همین حال، رسانه‌های استرالیایی هشدار می‌دهند که علاقه و قاطعیت فزاینده چین در تضمین دسترسی به منابع دریایی، همراه با افزایش ردپای آن در اقیانوس آرام، تهدیدی مهم برای هدف کانبرا برای جلوگیری از دستیابی قدرت‌های ناهمسو از دستیابی نظامی به جزایر اقیانوس آرام تلقی می‌شود. از نظر تئوری هر جایی که چینی ها مستقر باشند، می تواند پایگاهی برای حمله به استرالیا یا محدود کردن توانایی آنها در مانورهای نظامی شود.

یک نشریه نیوزیلندی با تکرار این داستان، می نویسد که ابتکارات راهبردی چین در اقیانوس آرام، استراتژی بسیار متفاوت و جاه طلبانهاین ابرقدرت آسیای شرقی برای تعامل در جبهه های مختلف در منطقه را نشان می دهد؛ با این رویکرد که در نهایت به یک "رهبر منطقه ای" تبدیل شود.

سوم، در حالی که اقدامات متقابلی از سوی آمریکا و استرالیا انجام شده است - مانند سفر وزیر خارجه جدید استرالیا به فیجی، تونگا و ساموآ برای تقویت نفوذ منطقه‌ای کانبرا، و اعلام کاخ سفید مبنی بر مشارکت فیجی در چارچوب اقتصادی هند و اقیانوسیه - در کشورهای غربی اعتقاد بر این است که آنها «نباید بدیهی» بدانند که روابط سنتی و تاریخی آنها در اقیانوس آرام به طور خودکار غالب و متضمن حضور برتر آنان خواهد بود. تا همینجا مشخص است که غرب فاقد سرمایه گذاری و سایر سطوح بودجه برای رقابت با چین است؛ به ویژه در مورد امور مربوط به تغییرات آب و هوا و چالش های توسعه ای که جزایر اقیانوس آرام ها با آنها مواجه هستند.

بنابراین، به عقیده بلوک غرب، کشورهای حوزه اقیانوس آرام "مسلما از موقعیت خود برای به حداکثر رساندن منافعشان، با آگاهی کامل از محبوبیتشان نزد قدرت های اقتصادی جهانی، استفاده خواهند کرد. " اکثر ناظران غربی به شکست به اصطلاح تلاش‌های چین در دستیابی به «تعامل اقتصادی و امنیتی در سطح منطقه با کشورهای اقیانوس آرام» امید دارند، با این حال همه آنها می‌دانند که توافق‌های دوجانبه موجود محکم هستند و چین به ترویج رویکرد چندجانبه خود ادامه خواهد داد.

مشاهده می شود که با مواجهه با دیپلماسی فعال تر چین در اقیانوس آرام جنوبی، کشورهای غربی ترکیبی از اضطراب و فوریت را احساس می کنند. از یک سو، آنها نگران گسترش نفوذ چین در حیاط خلوت سنتی کشورهای غربی در این بخش از کره زمین هستند. آنها حضور پررنگ اژدهای زرد در منطقه را تهدیدی برای برتری و تفوق خود به ویژه در حوزه نظامی و امنیتی می دانند.

واقعیت این است که کشورهای اقیانوس آرام اشتیاق شدیدی دارند در مورد تغییرات آب و هوا، محیط زیست، توسعه کشاورزی و زیرساخت ها به پیشرفت های محسوسی دست یابند؛ در حالی که کشورهای غربی از لحاظ تاریخی کمتر روی این موارد تمرکز کرده اند. این امر ناامیدی عمیق کشورهای اقیانوس آرام را توضیح می دهد. شرکای غربی آنها، به ویژه آمریکا و استرالیا، در مورد رقابت استراتژیک با چین جدی و نگران هستند، اما نگرانی های امنیتی مهم جزایر اقیانوس آرام جنوبی همواره از سوی آنها نادیده گرفته شده است.

در دوران ریاست جمهوری بایدن، آمریکا به ابزارهایی مانند اتحاد، همکاری اقتصادی و دیجیتالی، تنظیم هنجارها، توافقات سیاسی و ایدئولوژیک، روابط نظامی و تعبیرات دیپلماتیک برای ترغیب کشورهای ثالث برای همسویی با خود در جهت مقابله با چین متوسل شده است.

با این حال، همانطور که فرانک باینیماراما، نخست وزیر فیجی گفت، کسب امتیازات ژئوپلیتیکی برای کسانی که جامعه شان دستخوش تلاطمات اقتصادی است، یا شغلشان را به دلیل ویروس همه گیر کرونا از دست داده اند یا خانواده شان تحت تاثیر افزایش سریع قیمت ها و اجناس قرار گرفته اند، کمتر محلی از اعراب دارد. به همین دلیل است که کشورهای جزیره‌ای اقیانوس آرام مایلند با دومین قدرت اقتصادی جهان که نیازهای فوری آنها را معقولانه، برابر و به شیوه‌ای آبرومندانه برآورده می‌کند - بر خلاف کشورهای غربی که بیشتر حرفشان شنیده می شود تا اینکه عملشان دیده شود – روابط نزدیک تری برقرار کنند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha