به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، چندی پیش بود که مجید اسماعیلی؛ مدیرعامل موزه سینما در اظهارنظری عنوان کرد که با توجه به محدودیت سالنهای موزه سینما، آن آثاری که را که مناسب نمایش در این فضا میبینند را برای اکران، انتخاب کرده و در این مجموعه به نمایش میگذارند.
این صحبتهای مدیرعامل که کمتر از ۷۰ روز است به این سمت مصنوب شدهاند، با واکنش تنی چند از سینماگران مواجه شد. در این مقوله، نکاتی وجود دارد که باید پاسخ آنها مشخص شود.
۱. سینمای ایران در تمام این سالها و حداقل از زمانی که تعداد تولیدات سالیانه آن، از مرز ۶۰ فیلم عبور کرد، با بحرانی مواجه شد به نام فیلمسوزی. یکی از عوامل تشدید این بحران، مدیریت جزیرهای برخی سینماها و تلاش برای اکران یک یا چند فیلم بخصوص در ایام مختلف سال است. این عامل سبب میشود تا آن فیلم، برخلاف روند طبیعی و معمول خود، در چرخه اکران مانده و تعداد سالنها و سانسهای فیلمهای دیگر را محدود کند. این اقدام آقای اسماعیلی، مصداق بارزی از دامن زدن به فیلمسوزی گستردهای است که درحالحاضر در سینمای ایران وجود دارد و مدیرانی چون جناب اسماعیلی، به جای مدیریت عالمانه و مدبرانه این معضل، ناخوادآگاه در پی نفت ریختن بر روی مابقی آثاری هستند که دلخواهشان نیست و بدینترتیب روند فیلمسوزی را با تبعات و تلفات بیشتری دنبال میکنند.
۲. در نص صریح آئیننامه نمایش، جایی برای برخورد سلیقهای سینمادار وجود ندارد. وقتی فیلمی با مجوز قانونی و رسمی شورای پروانه نمایش، به روی پرده میرود، هیچ سینماداری نمیتواند به بهانه تشخیص نامناسب بودن فحوای آن، از نمایش آن فیلم در سینمای خود طفره برود. این اقدام، تخطی از مصوبات شورای پروانه نمایش، وهن سازمان سینمایی و ایجاد تشتت در سینمای ملی تلقی شده و اقدامی حرفهای یا قانونی محسوب نمیشود.
۳. شورای صنفی نمایش سالهاست که برای نظم دادن به مقوله اکران، تعدادی سینما را بهعنوان سرگروه انتخاب کرده و بنابراین سینماهای سراسر کشور، بهعنوان زیرمجموعه این سرگروهها قرار گرفته و باید همان فیلمی را به نمایش درآورند که سینمای سرگروه آنها نمایش میدهد. این اقدام، از نمایش خودسرانه آثار در سینماهای کشور، خودداری میکند. از ابتدای امسال که تعداد سینماهای سرگروه، با یک مورد افزایش به هشت سرگروه افزایش یافت، فشردگی بیشتری برای اکران تمامی فیلمها از سوی سینماهای زیرمجموعه احساس میشود بنابراین رفتار خارج از این رویه، ضمن وهن مصوبات شورای صنفی نمایش سابق و شورای راهبردی امروز و سینماهای سرگروه، همین نظم نصفهونیمه در حوزه اکران را به هم میریزد.
رفتار خارج از رویه اکران، ضمن وهن مصوبات شورای صنفی نمایش سابق و شورای راهبردی امروز و سینماهای سرگروه، نظم نصفهونیمه در حوزه اکران را به هم میریزد۴. جناب اسماعیلی باید به این مهم توجه داشته باشد که اگر ملاک انتخاب فیلم یا مناسب و نامناسب بودن آنها به عهده سینمادار گذاشته شود، چه بلبشویی سینما را فرا میگیرد. ضمن آنکه قطعا موزه سینما، تافته جدابافتهای نسبت به مابقی سینماها نیست که بخواهد از میان فیلمهای اکران، سه فیلم را برچین کرده و مابقی را فاکتور بگیرد. در حال حاضر هم این سینما سه فیلم انفرادی، بدون قرار قبلی و روز صفر را به روی پرده دارد. درحالیکه بسیاری از سینماهای پایتخت، سیاست نمایش گردشی را در نظر میگیرند تا بتوانند فیلمها و البته مخاطبان بیشتری را به سمت خود جذب کنند. طبیعتا برای سینمایی که دغدغه دانشآموزان را دارد بهتر است که لااقل برای سانسهای روزانه خود، دو فیلم کودک و نوجوان که امسال به روی پرده رفتهاند را نمایش دهد تا به این ترتیب، مخاطبان کودک و نوجوان داشته باشد و نه با حذف فیلمی قانونی و دارای مجوز از سازمان سینمایی.
۵. البته که این اقدام موزه سینما، تنها منحصر به این سینما نبوده و مسبوق به سابقه است. دوستداران سینما به خوبی به یاد دارند که چند سال پیش، سینما آزادی و برخی از سینماهای حوزه هنری نیز دست به چنین سازوکارهایی زدند و فیلمهایی که مجوز رسمی سازمان سینمایی برای نمایش در سینماهای کشور داشت را قبول نداشتند و خیلی راحت با فاکتور گرفتن برخی از آن فیلمها، تنها به نمایش فیلمهای موردنظر خود میپرداختند. نتیجه این اقدام اما جالب بود؛ فروش خیرهکننده سینما آزادی به طرز چشمگیری کاهش یافت و درنهایت هم این پردیس دوستداشتنی، پس از مدتی، به همان روال سابق بازگشت و تمامی فیلمها را نمایش داد. مسیری که موزه سینما، امروز در حال حرکت است را سینما آزادی سالها پیش پیموده و با آن میزان مخاطب، نتیجه نگرفت. حال ببینید نتیجه کار در سینمایی که مخاطبان فراوانی ندارد، به چه ترتیب خواهد شد.
مسیری که موزه سینما، امروز در حال حرکت است را سینما آزادی سالها پیش پیمود و با آن میزان مخاطب، نتیجه نگرفت۶. تجربه نشان داده که برچسب کردن فیلمها با عناوینی چون نزدیک بودن با سیاستها و نگاه یک مجموعه، ضمن اینکه هیچگاه از دایره اعمال سلیقه فراتر نمیرود بلکه ضربه بزرگی به مقوله عدالت در اکران محسوب میشود. روی سخن، صرفا با موزه سینما نیست و شامل تمام سینماهای کشور میشود. در شرایطی که یکی از ماموریتهای اصلی سازمان سینمایی در وضعیت کنونی، برقراری عدالت در اکران است، جای تعجب بسیاری است که چطور یک سینمای زیرمجموعه این سازمان، برخلاف این موج، شنا کرده و صراحتا نیز این تغییر موضع خود را اعلام میکند. بنابراین در روزگاری که مدیران سازمان سینمایی با هرگونه نگاه سلیقهای و هر حرکتی که عدالت در اکران را خدشهدار میکند، در مبارزه هستند، ضروری است که سریعا به این غائله ورود کرده و جلوی این خودزنی آشکار را بگیرند.
۷.آنچه از فحوای دغدغههای مدیرعامل محترم موزه سینما درباره این موضوع مشخص است آنکه، ایشان با نیت خدمت و فرهنگسازی دست به این اقدام زده است حال آنکه این اتفاق، کمکی به حال سینما و البته فرهنگ عمومی کشور نخواهد کرد. حداقل آنکه با بستن یک گلوگاه که به تصمیم شخصی مدیریت یک سینما محقق شده، هیچ تاثیر مثبی رقم نخواهد خورد. کما اینکه این مسیر، پیشتر توسط سینماها و پردیسهای قدرتمند نیز امتحان شده و تنها یک ضرر درونسیستمی نصیب آن سینما و پردیس شده است بنابراین در شرایطی که سینمای ایران، نیازمند وفاق بیشتر و جذب مخاطب حداکثری است، این قبیل اقدامات، ضمن نشانه گرفتن وحدت ساختاری در مقوله اکران، چند مخاطب را از آن سینما محروم میکند و این یعنی کاهش رقم گیشه آن سینما؛ اتفاقی که نه برای مجموعه موزه سینما برازنده و مفید است و نه در شرایط فعلی، اقدامی در جهت منفعت عمومی سینمای ایران محسوب میشود.
نظر شما