به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، محمد خزاعی؛ رئیس سازمان سینمایی در خبری مسرتبخش و البته غافلگیرکننده، از اکران فیلمهای روز خارجی در سینماهای ایران سخن گفت.
اتفاقی که قرار است به شکلی محدود، از سال آینده رخ داده تا سینمای ایران پس از بیش از ۴ دهه، پذیرای فیلمهای روز جهان باشد.
در وهله اول، همین که عالیترین مقام سینمایی کشور، از قطعیشدن این اتفاق سخن بگوید، خود یک گام رو به جلو محسوب میشود. در بیش از ۴ دهه، اکران فیلمهای روز جهانی، همواره به محلی برای مناقشه بدنه سینما و دوستداران آن با مدیریتهای سینمایی مختلف بوده است و حالا که رئیس سازمان سینمایی، از اجرایی شدن این اتفاق سخن میگوید، یعنی آنکه، مناقشه فرسایشی این دههها پایان یافته و دو طرف، بالاخره بر سر یک میز، به توافق رسیدهاند.
حدود ۷۵ روز تا پایان سال باقی مانده و این فرصت، زمان بسیار خوبی را برای تدوین آئیننامه مرتبط فراهم میآوردحالا اما باید به نیمه دیگر این جریان پرداخت که این اکران قرار است به چه ترتیبی باشد. هماکنون حدود ۷۵ روز تا پایان سال باقی مانده و این فرصت، زمان بسیار خوبی را برای تدوین آئیننامه مرتبط فراهم میآورد. اگرچه رئیس سازمان از اجرایی شدن این اقدام برای سال آینده سخن به میان آورده اما نباید اکران آثار خارجی در سینمای ایران را با همین نقلقول، تمامشده فرض کنیم چراکه انتخاب فیلم و شیوه اجرایی نمایش آن، از ضروریاتی است که اگر بر مشی حرفهایگری صورت نپذیرد، عایدی خاصی برای سینمادوستان و کلیت سینمایی کشور به همراه نخواهد داشت.
چرا فیلم خارجی باید بیاید؟
ضرورت نمایش فیلم خارجی در سینماهای کشور، اکنون بیش از هر دوره دیگری احساس میشود. اکنون، معدود کشورهایی در جهان هستند که به جز تولیدات خود، تمایلی برای پذیرش فیلمهای بینالمللی ندارند.
این رویکرد طبیعتا سبب تنزل کیفیت تولیدات داخل و البته منکوب شدن فضای رقابتی در میان آثار میشود. ضمن آنکه یک ملت از تماشای فیلمهای روز جهان بر روی پرده عریض محروم مانده و چرخههای صنعت سینمایی در آن کشور، به شکل مطلوب و استانداردی، به حرکت درنمیآید.
چطور میتوان برای سینمایی که گردش سالانه آن کمتر از ۵۰۰ میلیارد تومان است، عنوان صنعت را به کار برد؟اکنون سالهاست که برخی دلسوزان، از صنعت سینمای ایران سخن به میان میآورند اما چطور میتوان برای سینمایی که گردش سالانه آن کمتر از ۵۰۰ میلیارد تومان است، عنوان صنعت را به کار برد؟ چطور برای کشوری که آثارش، در سینماهای کشورهای دیگر نمایش داده نمیشوند، میتوان واژه صنعت را اطلاق کرد و وقتی تمام سینماهای آن کشور، پذیرای تولیدات داخلی هستند، آیا میتوان از لفظ صنعت برای آن سینما استفاده کرد؟
طبیعتا اکران فیلمهای روز خارجی، امتیازات فراوانی را برای سینمای ایران به همراه دارد که سبب تقارن بیشتر این سینما با فرآیند صنعتیشدن میشود. مثلا در صورت یک اکران هدفمند، رقابت خوبی بهلحاظ کیفی در میان تولیدات رخ میدهد. گیشه، پروارتر شده و آن مخاطبان خاکستری که اصولا اعتقادی به سینمای ایران ندارند و البته که تعدادشان هم اندک نیست، به سمت سینماها گسیل داشته میشوند.
البته که این رویکرد، یک امتیاز بزرگ دیگر نیز دارد و آن، باز شدن پای کمپانیهای بزرگ فیلمسازی به ایران است و این یعنی آنکه سینمای ایران، علاوه بر پذیرش آثار روز خارجی، از هر زمان دیگری به نمایش تولیدات خود در سالنهای سینمایی کشورهای دیگر نزدیک میشود و تمام اینها یعنی آنکه سینما به فرآیند صنعتیشدن نزدیکتر میشود.
این اتفاق برای سینمایی که در آستانه رسیدن سالنهایش به عدد ۸۰۰ است، دامنه اجرایی بالایی دارد. میبینیم که یک تصمیم قاطع و سودمند برای سینمای ایران تا چه اندازه میتواند تاثیرات مطلوبی در نقشهراه آتی آن ایفا کند.
نباید خیلی سختگیرانه برخورد شود
البته هنوز مشخص نیست که منظور ریاست سازمان سینمایی از اکران محدود آثار روز خارجی، دقیقا بر کدام بعد از محدودیت تکیه دارد؟ آیا تولیدات هالیوودی، اروپایی و بالیوودی، در این محدودیت، محلی از اعراب دارند و یا قرار است تعداد اندکی از این فیلمها در سینماهای ما نمایش داده شوند. آیا پای بلاکباسترها و انیمهها به سینمای ما باز میشود یا محدودیتهایی در حوزه تریلرهای اکشن و وحشت قرار است اعمال شود.
اما این چرخه به هر شیوهای که میخواهد اجرایی شود، باید به یک نکته ایمان داشت و آن اینکه نباید جلوی فرآیند طبیعی اکران یک اثر جهانی را گرفت. بهعنوان مثال چندی پیش فیلم آر.آر.آر به فاصله اندکی نسبت به اکران جهانی آن، در سینماهای کشور نمایش داده شد اما عدمتعهد به پارادایم حیات طبیعی سبب شد تا استقبالی از این فیلم مهم که جاپایش حتی به فصل جوایز و اسکار نیز رسیده است، صورت نگیرد.
بنابراین ضرورت دارد که در آئیننامهای که برای اکران فیلمهای روز خارجی تدوین میشود، به این نکات توجه شود:
۱.حتما تمام یا بخش انبوهی از انتخاب آثار، از میان تولیدات مهم هالیوودی باشد.
۲.گونههای مختلف سینمایی در چیدمان اکران سالانه لحاظ شود و هیچ محدودیتی برای گونه خاصی لحاظ نشود.
۳.بحث ممیزی، متمرکز بر حذف صحنههای اروتیک باشد و در مواردی که مربوط به فرهنگ سرزمینی یک ملت است و بیشتر دایرمدار خشونتهای آثار اسلشر و خونریزی است، سختگیری چندانی صورت نگیرد تا محتوا از حیز انتفاع ساقط نشود.
۴.فیلم روز، یعنی فیلمی که همزمان با اکران آمریکای شمالی، در سینماهای کشورهای دیگر هم نمایش داده شود. حتی یک تاخیر چندهفتهای نیز سبب میشود تا نسخههای باکیفیت فیلم در اینترنت پخش شده و آن تاثیرگذاری مطلوب را بر روی پرده سینماهای داخل کشور نداشته باشد.
۵.طبیعی است که بیشترین میزان توجه در انتخاب فیلمها، باید بر روی برندها و اسپینآفهایی باشد که شهرت جهانی دارند.
۶.بحث تخصیص سالن به آثار خارجی نیز دیگر بحث مهمی است که اگر بخواهد بر ریل صنعت سوار شود، باید ظرفیتی حداقل ۲۰درصدی از منابع داخلی را به خود اختصاص دهد.
نبود خوراک کافی برای علاقمندان به سینمای جهان، اقبالی را برای گیشه ما به همراه نخواهد آورد۷.به لحاظ کمی و با توجه به مشخص بودن تقویم سینمایی اکران ۲۰۲۳، باید به چیدمانی رسید که طی آن، برای هر فصل، محصولات متنوعی به روی پرده بیاید. نبود خوراک کافی برای علاقمندان به سینمای جهان، اقبالی را برای گیشه ما به همراه نخواهد آورد.
با توجه به اینکه سیاست کلی سینمایی کشور، هماکنون راضی به نمایش آثار روز خارجی است و با توجه به اینکه سازمان سینمایی در اکران آر.آر.آر، نهایت همکاری را با پخشکننده داخلی به عمل آورد، این انتظار وجود دارد که به ضروریات یک اکران هوشمند، توجه بیشتری شود تا تمام این قاعده بدون ریسک، برای سینمای ایران تبدیل به سود و سرمایه شود و از این رهگذار، مسیری باز شود تا ایران نیز خیلی زود، به جمع کشورهایی بپیوندد که بسیاری از فیلمهای روز را به نمایش درمیآورد.
این امکان برای سینمایی که در سودای رسیدن سالنهایش به عدد ۱۰۰۰ است، تنها با یک همت عالی و البته اختصاص تنها ۲۰ درصد از سالنهایش، کاملا امکانپذیر است.
نظر شما