۴ مرداد ۱۴۰۱، ۱۴:۱۵
کد خبرنگار: 923
کد خبر: 84834114
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

به بهانه دلجویی یک مدیرهنری از یک هنرمند؛

تسکین شرایط، آبرویی که بازگشت

۴ مرداد ۱۴۰۱، ۱۴:۱۵
کد خبر: 84834114
محمدباقر صنیعی‌منش | روزنامه‌نگار
تسکین شرایط، آبرویی که بازگشت

تهران- ایرنا- در شرایطی که افراطی‌گری و کج‌سلیقگی می‌رفت کار دست هنر و موسیقی کشور دهد و جامعه را دو قطبی کند، دلجویی یک مدیر هنری از سیروان خسروی نه فقط باعث تسکین شرایط شد، بلکه آبرویی را که برخی همیشه با عملکرد ناصوابشان می‌برند، بازگرداند.

در زمانه‌ای که دو قطبی‌سازی یکی از آفات و مشکلات خسارت‌بار و جبران‌ناپذیر برای کشور شناخته می‌شود و همواره از سوی بزرگان و مدیران ارشد کشور تاکید شده که «همه نسبت به آفت‌زدایی و جلوگیری از تکه‌تکه شدن جامعه مکلف و موظفند»، رفتار تند و بی‌منطق برخی افراد، باعث لغو کنسرت سیروان خسروی در اهواز شد. کج‌سلیقگانی که نه هنر را می‌شناسند و نه اخلاق را، نه موقعیت‌شناس هستند و نه دلسوز؛ افرادی که هیچ برهانی و دلیلی را هم نه می‌شنوند و نه می‌پذیرند و همیشه هم عامل و باعث ایجاد این نوع تنش‌ها و قطب‌بندی‌ها در فضای جامعه هستند.

ماجرای لغو کنسرت اهواز، اگر چه کام جامعه هنری را تلخ کرد، اما تماس دلجویانه محمود سالاری معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این فضا را آن هم در برهه‌ای خاص از زمان که می‌رفت منجر به واگرایی شود، به سمت همگرایی و آرامش سوق داد؛ این نوع تماس‌ها اگر چه وظیفه ذاتی یک مدیر در حیطه مسئولیتی قلمداد می‌شود، اما نشان از هوشمندی و موقعیت‌سنجی یک مدیر از شرایط اجتماعی و جامعه‌شناسی یک خدمتگزار مردمی، هنری و مؤمن است.

محمود سالاری را نه از لابه‌لای اخبار و رسانه‌ها، بلکه از اواسط دهه ۸۰ که معلم ادبیات فارسی ما بود می‌شناسم. در هنر و ادبیات فارسی انصافاً اشراف دارد و در یک کلام یکی از بهترین گزینه‌ها برای مدیریت هنری در دولت مردمی آیت‌الله‌ رئیسی است.

زمانی با او درباره برخی فیلم‌های اجتماعی و مطرح سینما که عموماً به عنوان فیلم‌های انتقادی سیاه شناخته می‌شدند، صحبت می‌کردم؛ تصورم این بود که او نیز این‌گونه فکر می‌کند و لابد به عنوان یک مدرس هنر بسیار کوبنده نسبت به آنها موضع خواهد داشت؛ اما نه تنها دیدم او اهل شعارهای توخالی نیست، بلکه با تحلیل دقیق از منظر فیلم‌نامه و سبک و ساختار، محتوا را هم تبیین و تحلیل می‌کند. حتی نکاتی درباره برخی از فیلم‌ها می‌گفت که برایم واقعاً مایه تعجب بود که چرا هیچ‌کس متوجه چنین ظرایفی نشده است.

البته او همواره به‌جای خود به عنوان یک معلم و چهره فرهنگی و هنری، از اصول و مواضع دینی و انقلابی در این عرصه و با جدیت دفاع می‌کرد و به تحلیل هم می‌پرداخت. با این حال تجربیات و عملکردش در عرصه مدیریت در سازمان بزرگی مانند صداوسیما ثابت کرد که سالاری در عرصه رسانه، آنتن و خروجی و برنامه‌سازی را هم بسیار صحیح و دقیق می‌شناسد و به تعبیر نقد هنری سره را از ناسره تشخیص می‌دهد.

حال این مدیر هنری در دولت انقلابی و مردمی متوجه شده است که بار دیگر افراطی‌گری و تعصب و خشک‌مذهبی کار دست هنر و موسیقی کشور -به عنوان یکی از چالشی‌ترین فضاهای هنری- داده است. دلجویی او از سیروان خسروی فقط باعث تسکین شرایط نشد، بلکه آبرویی را که برخی با این رفتارها از جامعه فرهیخته ایرانی می‌برند، نیز بازگرداند.

در حال حاضر کنسرت‌ها، نمایش‌ها، سینماها و گالری‌های فراوان برخلاف آنچه برخی شایعه‌سازان و بدخواهان می‌خواستند تا دولت و وزارت فرهنگ را مخالف آن جلوه دهند، با قدرت و نشاط در کشور در حال اجرا و برگزاری است. باید به مدیران فرهنگی و هنری دولت برای این رویکرد هنری و صادقانه‌ای که دارند دست مریزاد گفت، خصوصاً به محمود سالاری به‌خاطر درک عمیق و شناختی که از هنر، هنرمند و جامعه مخاطب ایرانی دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha