۱۳ آذر ۱۴۰۲، ۹:۵۶
کد خبرنگار: 5334
کد خبر: 85310681
T T
۲ نفر

برچسب‌ها

برگشتن ورق با یک تصمیم درست

تهران- ایرنا- اتفاقی که با لغو کنسرت «علیرضا قربانی» در اصفهان رخ داد، می‌توانست پیامدهای منفی بسیاری داشته باشد که این رخداد درنتیجه ورود مستقیم وزارت فرهنگ و تصمیم‌گیری درست و به‌لحظه، در نطفه خفه شد و اجازه سواستفاده به فرصت‌طلبان را نداد.

به گزارش خبرنگار موسیقی ایرنا، طی هفته‌های اخیر، اتفاق عجیبی در حوزه برگزاری کنسرت رخ داد و طی آن، اجرای علیرضا قربانی به دلیل وجود نوازنده زن، لغو شد.

درباره این اتفاق، رسانه‌های مختلف، اظهارنظرهای متفاوتی داشته‌اند و هر یک، این موضوع را از دریچه نگاه خود مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. اما نکته‌ای که در این میان تاحدودی مغفول ماند، نقش و برش دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و البته تیم هنری دولت سیزدهم بوده است.

از همان ابتدایی که خبر لغو شدن کنسرت علیرضا قربانی، رسانه‌ای شد، محمود سالاری؛ معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از تمام توان خود برای برگرداندن این اجرای زنده استفاده کرد. سالاری همچنین در رویکردی جالب که تاکنون در این حوزه دیده نشده، با قربانی تماس گرفت و ضمن دلجویی از او، قول مساعد داد که اجرای او در اصفهان به روی صحنه خواهد رفت.

در این مورد، ذکر چند نکته، ضروری به نظر می‌رسد:

نخست آن‌که، تصمیم به لغو کنسرت، از سوی شورای تامین استان اصفهان صادر شده و همه می‌دانند که این نهاد و اساسا استانداری یک استان، دست بالاتر به لحاظ قدرت سیاسی را دارد و آنها لحاظ می‌کنند که با توجه به شرایط امنیتی و دیگر مباحثی که نسبت به آن حساسیت دارند، آیا یک اتفاق فرهنگی، در روز و زمان مشخص برگزار شود یا خیر.

ما هیچ‌گاه به یاد نداریم که فردی مسئول در وزارت ارشاد در دولت‌های گذشته، پس از لغو یک کنسرت، با خواننده تماس گرفته و وعده اجرای مجدد به او بدهد

نکته دوم اینکه مشابه اتفاقاتی از این دست، در دولت‌های گذشته، به‌کرات در استان‌های مختلف رخ داده که طی آن، نه‌تنها دلجویی چندانی از خواننده و گروه صورت نگرفته، بلکه اجرای مجدد آن خواننده نیز تا مدت‌ها در آن استان‌ها صورت نگرفته و قاعده به شکلی ترسیم شد که وزارت ارشاد، قافیه رقابت را به شورای تامین آن استان‌ها باخته است.

مورد سوم هم به برخی تسویه‌حساب‌های سیاسی برمی‌گردد که در راستای لغو کنسرت علیرضا قربانی به راه افتاد. برخی، این موضوع را سیاسی کردند و با برجسته‌سازی آن، سعی در زیر سوال بردن مجموعه اقدامات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه موسیقی کرده‌اند.

در مورد نکته نخست، باید گفت با آن‌که استانداری‌ها، دست برتر را نسبت به وزارتخانه‌ها دارند اما در این مورد بخصوص، وزارت فرهنگ و دفتر موسیقی، به شکلی ماهوی، پای مجوز قانونی خود ایستاد و تمام و کمال، به حمایت از مجوز و خواننده پرداخت. افراد مختلفی در بدنه دولت، این تصمیم وزارت فرهنگ را ستودند و آنها نیز بر احترام به مجوزهای قانونی صحه گذاشتند. درحالی‌که حافظه تاریخی ما به یاد ندارد، در دولت‌های گذشته چنین رویه‌ای موجود بود. بارها دیده شد که زیرمجموعه‌های تابعه وزارت فرهنگ، چندان تمایلی به مقابله با شوراهای تامین نداشتند و تنها به ادای جملاتی صوری در حمایت از مجوزها بسنده می‌کردند که این گفتاردرمانی، نه به درد فرهنگ این سرزمین و رونق آن می‌خورد، نه گروهی که کنسرتشان لغو شده بود، به نوایی می‌رسید و نه مردمی که مشتاق رفتن به آن اجرا بودند، مستفیذ می‌شدند.

برگشتن ورق با یک تصمیم درست

در رابطه با مورد دوم باید اذعان کرد که طی دو سال و اندی از روی کار آمدن تیم فرهنگی دولت سیزدهم، لغو کنسرت در استان‌ها، به کمترین میزان خود طی سالیان اخیر رسیده و حالا با این برخوردی که وزارت ارشاد انجام داده، بعید است من‌بعد، اتفاق دیگری در این حوزه رخ دهد. ما هیچ‌گاه فراموش نخواهیم کرد که لغو کنسرت در استان‌ها، به یک رویه ثابت تبدیل شده بود که هم گروه‌های موسیقی و هم مردم، به آن عادت کرده بودند.

مجموعه حرف‌های ناامیدکننده حول محور لغو کنسرت قربانی نتوانست به اندازه یک تلفن و دلجویی ساده محمود سالاری، کارایی داشته و ضمن ایجاد آرامش، قافیه را به نفع گروه علیرضا قربانی و البته مردم برگرداند

نکته سوم نیز دایرمدار برخی تسویه‌حساب‌های شخصی و جناجی است که در فرامتن، از سوی افراد غیرکارشناس در حوزه موسیقی بیان شده و هدف، ضربه زدن به تیم فرهنگی دولت و کل ساحت تصمیم‌گیری آنها است. در این زمینه باید گفت ما هیچ‌گاه به یاد نداریم که فردی مسئول در وزارت ارشاد در دولت‌های گذشته، پس از لغو یک کنسرت، با خواننده تماس گرفته و وعده اجرای مجدد به او بدهد. البته این رفتار، پیشتر و در رابطه با دلجویی از سیروان خسروی نیز دیده شده است.

ضمن اینکه آمار کنونی کنسرت، حول ماهانه ۵۰۰ نوبت اجرا در تمام کشور است که یک عملکرد چشمگیر به حساب می‌آید. اینکه تقریبا تمامی خوانندگان فعال سبک‌های مختلف در مارکتینگ موسیقی، اجراهایی زنده را در سراسر استان‌های کشور تجربه می‌کنند، اتفاقی است که حداقل طی یک دهه اخیر، بی‌سابقه بوده و این، نشان از پویایی و رونق محیطی دارد که حالا با تصمیمات درست و هوشمندانه به بار نشسته است.

بنابراین آنچه در موضوع لغو کنسرت علیرضا قربانی به چشم خورد، بیش از آن‌که جنبه اجرایی و امیدوارانه داشته باشد، نوعی هژمونی برجسته‌سازی بی‌اساسی بود که با اهدافی غیرمتعهدانه و مغرضانه صورت گرفت. مجموعه این حرف‌های ناامیدکننده نتوانست به اندازه یک تلفن و دلجویی ساده محمود سالاری، کارایی داشته و ضمن ایجاد آرامش، قافیه را به نفع گروه علیرضا قربانی و البته مردم برگرداند.

حالا سوالی که در این میان مطرح می‌شود آن است که هزاران نفر از مردم اصفهان که مشتاق حضور در کنسرت علیرضا قربانی هستند، از جوسازی‌های سیاسی و غیرفرهنگی جناح مقابل مستفیذ شدند یا از کارایی و برش مجموعه وزارت ارشاد؟ تیم پرقدرت فرهنگی همچنان به جلو می‌تازد و تا پایان سال، به آمارهایی در حوزه‌هایی چون سینما و موسیقی می‌رسد که طی دهه‌های مختلف، کم‌سابقه بوده است. این رونقی است که نمی‌توان آن را کتمان کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha