از تروجن تا الانبار/ روایت کم سن‌ترین آزاده مازندرانی از دفاع مقدس

ساری - ایرنا - عدد ۳۳۹۹ را شماره شناسنامه خود می‌داند؛ عددی که یادآور هشت سال و سه ماه و ۱۱ روز اسارت و شکنجه در ارودگاه « الانبار» عراق است. می‌گوید کودکی و جوانی که هیچ، تمام زندگی‌اش را وقف وطن کرد و هنوز هم در میانسالی آماده دفاع و حضور در میدان‌های دفاع از کیان ایران زمین است.

به گزارش خبرنگار ایرنا ، ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تداعی کننده رشادت های رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است ؛ جنگی که بر ملتی تازه به رهایی رسیده تحمیل شد و مردمانش را از پیر و جوان و کودک و از زن و مرد بر آن داشت تا با تمام وجود برای حراست از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و مرزهای سرزمنیشان به صورت خودجوش پا در میدان نبرد حق علیه باطل بگذارند.

در کنار هزاران شهید و جانباز سرافرازی که جان و زندگی خود را وقف حفظ مرزهای وطن کردند ، قهرمانانی از جنس آزادگی هم بودند که شیرین‌ترین روزهای زندگی‌ و حتی دوران کودکی و نوجوانی‌اشان را در نبرد حق علیه باطل سپری و زیر بار شکنجه‌های روحی و جسمی دشمن ناجوانمرد بعثی رنج غربت را تحمل کردند.

مازندران یکی از استان‌هایی است که رزمندگان آن نقش مؤثری در دفاع مقدس داشتند. ۲ هزار و ۳۴۵ نفر از رزمندگان مازندرانی حاضر در جنگ به اسارت نیروهای حزب بعث در آمده بودند که حدود ۶ درصد از مجموع ۴۲ هزار آزاده کشور را شامل می‌شود.

اسدالله باقری یکی از جانبازان و آزادگان دوران دفاع مقدس است که سال ۱۳۶۰ در سن ۱۴ سالگی با وجود مخالفت پدرش برای رفتن به جبهه، کوچه پس‌کوچه‌ها و طبیعت زیبای روستای «تروجن» بهشهر را رها کرد و مانند بسیاری از دوستان و بستگانش در این روستا که اکنون « شهیدآباد » نام دارد به جبهه رفت. حدود یک سال در مناطق جنگی حضور یافت و در سن ۱۵ سالگی و عملیات آزادسازی خرمشهر به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمد.

بر اساس آمارهای اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران مازندران ، در بین آزادگان اهل این استان، باقری کم‌سن‌ترین رزمنده اسیر شده در دفاع مقدس است. او این روزها در روستای خود به کشاورزی مشغول است و روزگار می‌گذراند.

این جانباز و آزاده سرافراز به مناسبت فرا رسیدن ۳۱ شهریور ماه سالروز گرامیداشت هفته دفاع مقدس در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا گفت: جوانان و نوجوانان روستای ما نیز مثل سایر نقاط کشور شوق زیادی برای حضور در جبهه‌ها داشتند. من هم جدا از آن‌ها نبودم ، اما به خاطر سن کمی که داشتم پدر مخالف بود. با این حال به هر شکل ممکن در دوره آموزشی مقدماتی شرکت کردم و بعد هم راهی مناطق عملیاتی شدم.

وی اظهار کرد: بعد از حضور در دوره آموزشی که در رامسر برگزار شد ، به بانه و سردشت در مناطق عملیاتی غرب اعزام شدم و مدتی بعد به مرخصی آمدم. پدرم همچنان مخالف بود. این بار در قالب نیروی بسیجی و مردمی با جلب رضایت پدربزرگم به منطقه « فکه » اعزام شدم و در بهمن سال ۱۳۶۰ در عملیات فتح‌المبین شرکت کردم.

سوگندی که با اسارت شکسته شد

باقری خاطرنشان کرد : بعد از عملیات به منزل پدری برگشتم. پدر و مادرم قرار بود سال ۱۳۶۱ به حج مشرف شوند. با توجه به این که فرزند بزرگ خانواده بودم، پدرم قسمم داد و از من خواست دوباره به جبهه نروم. چون دو برادر کوچکتر از خودم نیازمند سرپرستی بودند. ولی من به پدرم قول دادم که تا پیش از برگشتن آن‌ها من هم از جبهه برگردم. البته این قول عملی نشد، قرار بود یک ماهه و بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر برگردم، اما برگشتنم به خانه به جای یک ماه، ۹۹ ماه و ۱۱ روز طول کشید.

از تروجن تا الانبار/ روایت کم سن‌ترین آزاده مازندرانی از دفاع مقدس

هشت سال و سه ماه و ۱۱ روز اسارت 

جانباز ۴۰ درصد جنگ تحمیلی خاطرنشان کرد: ۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در سومین عملیاتم در آزادسازی خرمشهر شرکت کردم. رژیم بعث در منطقه طلائیه بمباران شدیدی را ترتیب داده بود. مقاومت زیادی کردیم، اما در نهایت به همراه ۳۰۰ تن دیگر از رزمندگان اسیر شدم.

وی گفت: در زمان اسارت از ناحیه پای راست و گردن به شدت مجروح شدم. اما با توسل به ائمه اطهار(ع) تلاش می‌کردم خودم خود را سرپا نگه دارم تا دشمن ضعف بدنی در من احساس نکند. دوست نداشتیم بعثی‌ها تصور کنند که رزمندگان ایرانی ضعیف هستند. همیشه به خودم می‌گفتم آنقدر باید قوی باشیم که دشمن از جنازه ما هم بترسد.

باقری افزود: دقیقا هشت سال و سه ماه و ۱۱ روز در اسارت بعثی‌ها بودم و در تمام این روزها هیچ وقت شماره اسارتم را فراموش نکردم. شماره ۳۳۹۹ رمز و سندی است که به آن افتخار می‌کنم.

وی تصریح کرد: شاید شماره تلفن بستگانم را فراموش کنم، اما هیچ وقت شماره اسارتم را فراموش نمی‌کنم. شماره‌ای که به من یادآوری می‌کند سه هزار و سیصد و نود و نهمین نفری بودم که توسط بعثی‌های خونخوار به اسارت گرفته شدم. این عدد مانند شماره شناسنامه همواره با من باقی خواهد ماند و برایم یادآور سال های دفاع مقدس و هشت سال استقامت در اسارت دشمن است.

باقری گفت: خبر رحلت جانسوز امام(ره) برایم بسیار تکان دهنده و ناراحت کننده بود. حتی سه شبانه‌روز لب به غذا نزدم. همه اسرا بعد از شنیدن این خبر در ماتم و اندوه فرو رفته بودند. روزگار عجیبی بود و الان که به آن دوران می‌نگرم، به خودم می‌گویم چطور آن روزگار طاقت‌فرسا را با ۱۵ سال سن سپری کردم؟ همیشه به فرزندانم می‌گویم که از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس الگو بگیرند.

کم‌سن‌ترین آزاده مازندرانی هشت سال دفاع مقدس گفت: حالا در این سال‌ها هم‌کلامی با همرزمانم و یادآوری خاطره‌های گذشته برای من بهترین کار دنیاست. واقعا بازگویی خاطرات آن دوران حالم را خوب می‌کند. صفا و صمیمتی که رزمندگان در اسارت داشتند مثال زدنی بود.

او با اشاره به حال و هوای متفاوت روستای خود نسبت به دفاع از وطن و حضور در جنگ تحمیلی برای نبرد با دشمنان خاطرنشان کرد: تروجن در این زمینه یکی از روستاهای شاخص کشور است. در دوران هشت ساله دفاع مقدس ۵۲ شهید و ۸ آزاده تقدیم ایران اسلامی کرد. سه تن از شهدای روستای تروجن هم شهدای انقلاب هستند. به واسطه رشادت‌های دلاور مردان روستای ما، زنده‌یاد آیت‌الله جباری امام جمعه فقید بهشهر نام شهیدآباد را برای این روستا برگزید و این نام جایگزین تروجن شد.

باقری که اکنون و در دوران بازنشستگی به کار کشاورزی در زادگاهش مشغول است ، گفت : بعد از پایان اسارت به استخدام سپاه در آمدم و سال ۱۳۸۳ بازنشسته شدم و در دوران بازنشستگی به کشاورزی اشتغال دارم.

او که سه ماه بعد از پایان یافتن اسارت با دختری از همان روستای تروجن ازدواج کرد و ثمره اش سه فرزند پسر است ، اظهار کرد: پسر بزرگم مدرک مهندسی دارد و در بخش تاسیسات بیمارستان خاتم‌الانبیا(ص) بهشهر مشغول کار است. فرزند دومم در نیروی انتظامی مشغول است و فعلا در سیستان و بلوچستان خدمت می‌کند. سومین فرزندم هم ۲۰ سال دارد و دانشجو است.

توقع خدمت به مردم از مسوولان 

آزاده سرافراز هشت سال دفاع مقدس گفت : از مسئولان هیچ توقعی ندارم. فقط از آنان می خواهم همانطور که ما بیش از هشت سال برای حفظ وطن و ناموس در بند اسارت بودیم و هم‌رزمان ما در جبهه‌ها از جان‌شان برای دفاع از وطن و رفاه و آسایش مردم گذشتند، در زمان مسئولیت‌شان به معنای واقعی به مردم خدمت کنند و به فکر رفاه و آسایش مردم باشند. مردم ایران لایق بهترین‌ها هستند.

وی افزود: باید پشتیبان ولایت فقیه باشیم و از ایران و نظام جمهوری اسلامی به معنای واقعی دفاع کنیم. هنوز آماده دفاع از وطن هستم و جانم را برای وطن و رهبرم می‌دهم. تا پای جان برای آرمان‌های این نظام سرافرار تلاش می‌کنم. برای جهاد در سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب (س) هم نام‌نویسی کردم، اما شهادت نصیبم نشد.

باقری خاطرنشان کرد: به مسئولان توصیه می‌کنم که شهدا، آزادگان، خانواده معظم شهدا، جانبازان و ایثارگران را از یاد نبرند. همه ما با جان و دل باید از کیان نظام مقدس‌مان دفاع کنیم.

به گزارش ایرنا، مازندران در دوران جنگ تحمیلی بیش از ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید، ۳۴ هزار جانباز و ۲ هزار و ۳۴۵ آزاده سرافراز را تقدیم نظام اسلامی کرد. ۲۶ مرداد ماه یادآور بازگشت مردان قبیله غیرت از مرز رسمی خسروی در سال ۱۳۶۹ پس از سال‌ها دوری و تحمل شکنجه‌های بسیار در زندان‌های مخوف رژیم بعثی به آغوش پاک ایران اسلامی است.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha