بادگیرهای خشتی ایران که بیشتر در مناطق کویری ایران به چشم میخورند یکی از مظاهر معماری اصیل ایرانی است که در گرمای طاقت فرسای کویر، همانند یک خنککننده طبیعی(کولر) عمل میکرده و زندگی سخت کویر را برای ساکنانش آسان میکرده است.
این بادگیرها نماد معماری ایران هستند که فقط به عنوان یک معماری ساده نباید به آن نگریست. در واقع اینها نماد تاریخی و هویتی ایران هستند که متاسفانه در اثر بیتوجهی در حال سرقت از ایران و ثبت جهانی آن به نام یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
اینها نماد تاریخی و هویتی ایران هستند که متاسفانه در اثر بیتوجهی در حال سرقت از ایران و ثبت جهانی آن به نام یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس استمتاسفانه و بنابر دلایلی، توجه به آثار تاریخی چندان مورد توجه نبوده و همین خلاء موجب شده تا امارات متحده عربی تلاشهای گستردهای برای ثبت آن داشته باشد که اگرچه تاکنون موفق نبوده، اما در صورت بیتوجهی به آن میتواند یکی از میراث معنوی مهم ایران را برای همیشه از کشور خارج کرده و به نام کشور و تاریخی ثبت کند که هیچ پیشینهای در این زمینه ندارد.
هرچند بادگیرها ممکن است برای ما ایرانیان بسیار عادی جلوه کند اما باید اذعان داشت این نماد ایرانی همچون سرمایه بزرگ و مهمی در صنعت گردشگری است که میتواند با معرفی و تبلیغ درست، هرساله تعداد زیادی از گردشگران را به خود جذب و مقادیر زیادی ارز را به داخل کشور سرازیر کند.
«حسین محمدی» کارشناس معماری و بناهای تاریخی از ویژگیهای این بناها گفته که حاوی نکات بسیار مهم و ظریفی است.
بادگیرها چیستند و چه کارایی داشتند؟
بادگیرها یکی از عناصر معماری ایرانی است که در نواحی گرمسیری مرکزی و جنوبی ایران به چشم میخورد. این بادگیرها در واقع سمبل معماری ایران باستان است و تاریخ استفاده از آنها به درستی مشخص نیست. به این دلیل که ساختمانهای تاریخی بادگیر در بالای آنها بوده و نخستین تخریب در مورد بادگیرها اتفاق میافتاده است.
چنانچه کاوشگران بعد از کشف یک محوطه باستانی، فقط از روی فوندانسیونها میتوانستند به اسکلت اصلی ساختمان پی برده و لذا تعیین تاریخ دقیق استفاده از بادگیرها مشخص نیست. با این وجود، گمانهزنیها بر این است که بادگیرها از حدود ۵ هزار سال پیش در ایران مورد استفاده ساکنان ایران بوده است.
بادگیرها در واقع یک تکنیک استفاده از انرژیهای طبیعی و پاک در ایران باستان بوده است. اساس کار آنها برای خنک کردن فضای زندگی افراد بوده؛ شیوه کار بادگیر هم به این صورت است که چون هوای سرد سنگین بوده و هوای گرم سبک، بنابراین بادگیر، هوای سرد را به پایین و هوای گرم را به بالا منتقل میکند.
بادگیرها شکلهای مختلفی مانند مربع، مستطیل و گاهی دایره دارند که در هر منطقه از ایران و به تناسب آبوهوا رواج داشته است. این سیستم درواقع چند کاربری دیگر غیر از خنککردن منازل هم داشته که در مساجد و آبانبارها نیز از آن استفاده میشده است.
روش ساخت آنها اینگونه بوده که بعد از تعیین جهت باد توسط معماران و مهندسان ایرانی که بر اساس شنیدار تعیین میشده، بادگیرها روی دمندگی باد قرار میگرفت که دارای شبکهبندی و در برخی موارد دارای دربهای چوبی بودند. این دربها در زمستان بسته میشد تا از نفوذ هوای سرد به داخل ساختمان و فرار هوای گرم به خارج جلوگیری میکرده است.
نکته اساسی آن است که، بهاندازهای این سیستم، درست و به جا، شبکهبندی میشد که اندرونی و اتاقها را پوشش میداده و این باد خنک در سطح ساختمان به صورت چرخشی اتفاق میافتاده است. ساختمانهایی که مالکان آن از نظر اقتصادی متمول بودند در قسمت بادخور این دریچهها در داخل منازل حوضچههای آبی را تعبیه میکردند تا بخشی از باد دمیده شده که از روی آب عبور میکرده، رطوبت کافی را هم برداشته و درست مانند یک کولر آبی عمل میکرده است. با این کار علاوه بر مرطوب نگهداشتن و مطبوعکردن فضای داخلی، بخار آب ایجاد شده نیز در فضای اتاقها پراکنده میشده است.
این سیستم طبیعی استفاده از انرژی باد که توسط ایرانیان کهن ابداع شده، به کشورهای همسایه مانند افغنستان، پاکستان و عراق نیز راه یافته است.
معماری ایرانی همسو با طبیعت، در خدمت جامعه
شاید در نگاه نخست، بررسی بادگیرها فقط راهی برای فرار از گرما تلقی شوند اما باید گفت اختراع چنین روشی به نوعی کنترل طبیعت، بدون دستکاری در اصل آن است. این موضوع در مناطق مختلف جهان هم وجود داشته است. به طور مثال بعد از کشف سنگنگارهها در کشور «پرو» مشخص شد مردم این کشور از نوعی «چادر» برای فرار از گرما استفاده میکردند. این چادرها نیز نوعی بادگیر بودند که در بالای چادر قرار داشته و در جهت باد قرار میگرفته تا باد را از طریق آن به داخل چادرها هدایت کرده و از گرمای هوا بکاهد.
همین اتفاق در مورد بادگیرهای ایرانی وجود داشته است. مواد تشکیلدهنده این بادگیرها از گِل، خشت، چوب و در برخی بادگیرها گچ و سنگ بوده است. بادگیرها تا دو سده قبل نیز در ایران رواج زیادی داشتند اما از دوره ناصری و با عزیمت ناصرالدینشاه قاجار به فرنگ و آشنا شدن وی با پنکه، آرامآرام این وسیله به ایران راه یافت و به تدریج جای بادگیرها را گرفت و حتی معماری ساختمانهای ایرانی را تغییر داد.
بادگیرها تا دو سده قبل در ایران رواج زیادی داشت اما از دوره ناصری و با عزیمت ناصرالدینشاه قاجار به فرنگ و آشنا شدن او با پنکه، آرامآرام این وسیله به ایران راه یافته و به تدریج جای بادگیرها را گرفت و حتی معماری ساختمانهای ایرانی را هم تغییر دادمعروفترین بادگیر ایرانی که همچنان پابرجا بوده و به عنوان بلندترین بادگیر جهان هم شناخته میشود، بادگیر «باغ دولتآباد» یزد است که توسط «محمد تقیخان بافقی» ساخته شده و ۳۳ متر و ۸۰ سانت ارتفاع دارد و یکی از شاخصترین نمادهای معماری ایرانی است. وی یکی از متمولترین افراد یزد بوده که دستور ساخت ساختمان و تالار بزرگی را میدهد که معماران آن دوره برای خنککردن آن، ناچار به ساخت چنین بادگیرهایی بودهاند.
از دیگر بادگیرهای مهم ایران، متعلق به عمارت «علیاصغرخان رضوی» در شهر سیرجان است که به شکل «چپقی» در دوران پهلوی ساخته شده و از نظر شبکه مهندسی بسیار منظم و دقیق است و تزئینات زیبایی هم دارد. بادیگر دیگر، به عمارت «سید حسین ابرقویی» در شهر ابرقو یزد مربوط است که ثبت ملی هم شده؛ این بادگیر نزدیک به ۱۸ متر ارتفاع دارد.
از دیگر ویژگیهای بادگیر ایران، «نورگیر» بودن آن است. به همین دلیل درجه اهمیت آن برای ساختمانهای قدیمی فوقالعاده بوده؛ بادگیر بازار کاشان و بادگیرخانه طباطباییها و بروجردیهای کاشان نیز از دیگر بادگیرهای مهم ایران هستند.
ثبت بادگیرها در چه وضعیتی است؟
شاید به تعداد ۲۰ بادگیر در ایران در حال تعمیر و نگهداری بوده و متاسفانه بخش زیادی از آنها مانند سایر بناهای فرهنگی در حال نابودشدن هستند. در این بین، امارات که کمتر از ۵۰ سال از مدت استقلال آن میگذرد، اسنادی را آماده و آن را در نامهای به سازمان یونسکو مبنی بر اینکه بادگیرها متعلق به آن کشور بوده، ارسال کرده و در صدد ثبت جهانی آن است.
نکته جالب اینکه، امارات به این کار بسنده نکرده و با برگزاری جشنوارههای بینالمللی معماری، در صدد معرفی این اثر به نام خود بوده و از آن جالبتر، جایزه این جشنواره، تندیسی به شکل «بادگیر» ایرانی است!
بنابراین برای ثبت جهانی بادگیرها باید به چند نکته اشاره کرد. یکی «ثبت برند بادگیر» و دیگری «شکل بادگیر و فرمول ساخت آن» و حتی شیوه ساخت آن است. مساله مهم در این است که وقتی پرونده بادگیر در سازمان جهانی یونسکو برگشت میخورد و فرصتی از ما گرفته میشود، امارات از بسیاری افراد «سلبریتی» مانند «کریستیانو رونالدو» برای تبلیغات برای ثبت بادگیرها استفاده میکند.
نگرانی آنجاست که با وجود این همه مستندات و مدارک، بدون واکنش درست و قانونی، این دستاورد عظیم بومی به نام دیگران ثبت شود. سازمان یونسکو بارها اعلام کرده که به طور مثال مراسم «نوروز» میان ایران، افغانستان و تاجیکستان و ... یک میراث مشترک فرهنگی است اما بادگیرها به نام ایران و متعلق به میراث فرهنگی ایرانیان است و نباید اجازه داد این اثر به یادماندنی و زیبا به نام کشورهایی باشد که پیشینهای از آن ندارند.
نظر شما