به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، کتاب دره انجیر از دو بخش کلی تشکیل شده‌است، بخش نخست ۲۹ فصل دارد و ۱۰۶ صفحه از کتاب را به خود اختصاص داد و بخش دوم دارای هشت فصل است و ۲۸ صفحه از کتاب را شامل می‌شود. دو صفحه پایانی کتاب با عنوان سحرگاه تنظیم شده‌است.
نویسنده داستان درّه انجیر معتقد است درون‌مایه این اثر، اهمیت خودِ زندگی و برتری آن به مرگ است که برای بیان آن از جزئیات داستانی زیادی استفاده کرده‌است. درّه انجیر مقطعی از زندگی یک زن جوان را روایت می‌کند که درگیر با بیماری و مراحل درمان آن است؛ اما چیزی که در این میان وجود دارد، این است که راحیل، شخصیت اصلی داستان، همچنان که با جسمِ خودش درگیر است، با روح خودش نیز درگیر است. راحیل، اتفاق تلخی را از سر گذرانده و آن اتفاق تلخ به نوعی بر زندگی او سایه انداخته است. بیماری‌اش که بیماریِ سختی هم است، بهانه‌ای می‌شود تا دردهای فیزیکی او با رنج‌های روحی‌اش بهم بیامیزد.
درباره نویسنده
فرشته نوبخت نویسنده، روزنامه‌نگار و منتقد ادبی، متولد آبان ۱۳۵۴ و فارغ‌التحصیل دانشگاه علوم پزشکی ایران است که فعالیت حرفه‌ای ادبی خود را از سال ۱۳۸۴، با نوشتن داستان‌های کوتاه، مقالات و یادداشت‌های ادبی در حوزه اینترنت آغاز کرد. وی همچنین دانش‌آموخته کارگاه داستان‌نویسی محمد بهارلو در محل خانه هنرمندان است. اولین مقاله او با نام هوس‌های ناشناخته در قصر زرین ادبیات فارسی درباره اندیشه‌ها و آثار آندره ژید در نشریه ادبی گلستان منتشر شد و این آغاز فعالیت‌های او در حوزه نقد، معرفی و گزارش کتاب در نشریات بود. پس از آن مقالاتی در باب ادبیات زنانه و زنانه‌نویسی در نشریۀ رودکی منتشر کرد.
از آثار او می‌توان به کتاب کوچک، سیب ترش، کمی مایل به سرخ، زمستان فصل مردن نیست، کلاغ، مرغ عشق‌های همسایه روبه‌رویی و از همان راهی که آمدی برگرد اشاره کرد.
قسمتی از متن کتاب
اقدم از زیر ابروهای پرپشت نگاهش می‌کند. راحیل بازهم تشکر می‌کند و او انگار کمی آرام یا بر خودش مسلط می‌شود: «ولی ازتون دلخورم. یه توضیح به من بدهکارید. راستش انتظارش رو نداشتم بعد از این همه مدت که همکاریم.» خودکار را یک دور در دستش می‌چرخاند و پای برگه‌ای را امضا می‌اندازد: «بعد از ساعت اداره منتظرتون هستم. من اُستادای خوبی در تخصصِ آنکولوژی دارم. گفتید تحت نظر دکتر ساعی هستید؟»
راحیل سر تکان می‌دهد. اقدم لب‌هایش را محکم به‌هم فشار می‌دهد و بعد او هم سر تکان می‌دهد. «شاید نیاز باشه زیر نظر پزشک دیگه‌ای درمان‌تون رو ادامه بدید.»
راحیل در دل: «دیدی! شروع شد! همین رو می‌خواستی؟»
به اتاق بر می‌گردد. پشت میز می‌نشیند. انگشت‌هایش را بی‌هدف روی کیبورد حرکت می‌دهد. چند سمبُلِ بی‌ربط، روی صفحه گزارش ظاهر می‌شود. چه شد؟ ذهنش به هم ریخته است. عصبانیت اقدم باعث باز شدن قفل دهانش شد. خودش را سرزنش می‌کند. بغض دارد خفه‌اش می‌کند. حالا همه خواهند فهمید. مخصوصا این سلیمان... خدای من... کف دستش را روی پیشانی می‌گذارد. تقه‌ای به در می‌خورد و در با ناله‌ای باز می‌شود. سلیمان شیرینی به‌دست در آستانه در ظاهر شده.
کتاب درّه انجیر نوشته فرشته نوبخت در ۱۳۶ صفحه، با شمارگان ۵۰۰ نسخه و با قیمت ۵۵ هزار تومان توسط انتشارات پیدایش منتشر شد. کاغذ این کتاب از جنگل‌ها و منابع کاملا مدیریت شده تهیه شده‌است.
نظر شما