بسیاری نسبت به حکومت معترض‌اند اما اعتقادی هم به مخالفان ندارند/اعتراضات هویتی اجتماعی دارد

تهران- ایرنا- جامعه‌شناسان اعتراضات اخیر دانشجویی را در بافت کلی جامعه قابل بررسی دانسته و تاکید کردند که هویت متفاوتی برای دانشجویان در این اعتراض‌ها دیده نمی‌شود. آنها معتقدند بسیاری از معترضان نسبت به حکومت معترض هستند اما اعتقادی هم به مخالفان و همراهی با آنها ندارند.

به گزارش خبرنگار گروه علم و آموزش ایرنا، ششمین نشست از سلسله نشست‌های راه گفت‌وگو به میزبانی روزنامه اطلاعات و با حضور حمیدرضا جلایی‌پور استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و علیرضا شجاعی‌زند استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس امروز (یکشنبه ۲۹ آبان ماه) با موضوع نقش دانشگاه و دانشجویان در تحولات اخیر اجتماعی برگزار شد.

محمد خدادی دبیر این نشست ابتدا با اشاره به اهمیت دانشجو و دانشگاه در تبیین پدیده‌های اجتماعی اظهار داشت: برخی از رویدادهایی که در دانشگاه‌ها رخ داد، تاکنون مشاهده نشده بود و سوالاتی را پدید آورد از جمله اینکه آیا با شکلی از جنبش دانشجویی روبرو هستیم که قبل و بعد از انقلاب نیز وجود داشت و در لایه‌های مختلف مشاهده می‌شد و در اینصورت چه زوایایی دارد که باید آنها را بررسی کرد.

جلایی‌پور در ادامه سخنان کوتاه خدادی به بررسی ناآرامی‌های اخیر از زوایای مختلف جامعه‌شناسی، سیاسی، اقتصادی و بین‌الملل پرداخت. وی بر نقش فعالان در صحنه و دانشگاه‌ها تاکید کرد و گفت: در دهه گذشته گفته می‌شد محیط‌های دانشجویی آرام شده است ولی برخلاف آن طی ۶۳ روز قبل تاکنون شاهد فراگیرترین و مستمرترین اعتراض‌های دانشجویی هستیم.

وی در تبیین اعتراضات دانشجویی گذشته اظهار داشت: عمده‌ترین اعتراضات در دانشگاه‌های بزرگ و به صورت موج‌های گذرا رخ می‌داد؛ ولی در این دوره شاهد ۶۳ روز اعتراض گسترده بودیم. به شکلی که روز اول مهر در ۱۰۰ دانشگاه از دانشگاه‌های بزرگ تهران تا واحدهای دانشگاه آزاد و پیام نور اعتراض صورت گرفت.

چرا درگذشت مرحوم امینی برانگیزاننده شد؟

جلایی‌پور با طرح این سوال به بحث خود ادامه داد و گفت: چه وضعیتی در جامعه ایران وجود دارد که شاهد این خیزش سراسری هستیم؟ با اینکه درگذشت مرحوم مهسا امینی بسیار جانکاه بود، مرگ‌های جانکاه دیگری مانند مرحوم هاله سحابی در مراسم خاکسپاری پدرش (خرداد ۱۳۹۰)، یا هدی صابر (فعال سیاسی، ۱۳۹۰) در زندان یا نوید افکاری (شهریور ۱۳۹۹) در شیراز نیز جانکاه بود اما به این اندازه برانگیزاننده نشد.

برای درک اعتراضات دانشجویی ایران نباید فقط آن را در بافت دانشگاه‌ها ببینیم و بررسی کنیم؛ جامعه ایران با داشتن ۱۴ میلیون دانش‌آموخته و بیش از ۳ میلیون دانشجو مانند یک جامعه دانشجویی است و همه خانواده‌ها به نوعی با دانشگاه و اخبار آن روبرو هستند.

وی بر اساس مشاهدات میدانی و در تبیین کلی اعتراضات اظهار داشت: همه طبقات اجتماعی در اعتراضات حضور دارند، اعتراضات در فضای مجازی پرحجم‌تر از همیشه نسبت به دو دهه قبل بازنمایی می‌شود، دول و مشاهیر خارجی از اعتراضات حمایت می‌کنند و برخی ایرانیان خارج از کشور نیز در حمایت از آن فعال شده‌اند، رسانه‌های خارجی و شبکه‌های ماهواره‌ای به شکل اختصاصی و ویژه آن را پوشش می‌دهند و سه سازمان تروریستی مسلح که قبلا فراموش شده بودند یعنی سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، حزب کوموله و دموکرات فعال شده‌اند و اسم آنها شنیده می‌شود.

بسیاری معترضان از حکومت ناراضی‌اند اما اعتقادی هم به مخالفان ندارند/اعتراضات هویتی اجتماعی دارد

جمهوری اسلامی توان بسیج مردم را دارد

این استاد جامعه‌شناسی در ادامه به عناوین تحلیلی در توصیف اعتراضات پرداخت و گفت: تاکنون عناوین تحلیلی مختلفی در مورد اعتراضات مطرح شده که سه عنوان تحلیلی قابل توجه بوده است؛ اول توصیف اعتراضات در قالب جنبش اعتراضی مبتنی بر جنبش‌های اجتماعی آرام قبلی که با حادثه درگذشت مرحوم مهسا امینی توفنده شد. این جنبش با جنبش‌های زنان، جوانان و دانشجویان هم‌پوشانی دارد، سراسری است و در دانشگاه‌، محلات، تاکسی و دیگر اماکن عمومی نمادهایی از آن را می‌بینیم.

وی ادامه داد: عنوان تحلیلی دیگر برای این اعتراض‌ها حرکت گفتمانی جدید اجتماعی است که هدف و گفتمان روشنی ندارد ولی واقعیت جدی زندگی روزمره است. از این حیث اعتراضاتی شبیه اعتراض‌های دانشجویی دهه ۶۰ میلادی در اروپاست.

جلایی‌پور عنوان تحلیلی آخر را وقوع انقلاب دانست و گفت: این عنوان از خارج بیان می‌شود و جامعه‌شناسان و پژوهشگران ایرانی خارج از ایران همچون عباس میلانی (استاد علوم سیاسی دانشگاه استنفورد آمریکا) و حسین قاضیان (جامعه‌شناس) و آصف بیات (استاد جامعه‌شناسی دانشگاه ایلینوی آمریکا) معتقد هستند در آستانه انقلاب هستیم.

وی این عنوان را نادرست دانست و گفت: هر چند برخی از فعالان (معترضان) در خیابان در شعارهای خود خواستار تغییر ساختار و حکومت هستند؛ از نظر من وارد وضعیت انقلابی نشده‌ایم. وضعیت انقلابی سه خصیصه دارد؛ دولت‌ها نمی‌توانند از خود دفاع کنند و دولت‌های پوشالی هستند، اما جمهوری اسلامی با وجود کسری مشروعیت و کسری کارآیی پوشالی نیست و خود توانایی بسیج مردم را دارد؛ در وضعیت انقلابی، نیرو یا نیروهای مخالف برای معترضان جدی هستند ولی هیچ نیروی مخالفی برای معترضان ایرانی جدی نیست و در وضعیت انقلابی قشرهای اصلی شهرها به سمت مخالفان تغییر جهت می‌دهند.

استاد دانشگاه تهران اعتراضات اخیر را ترکیب و تقاطعی از ۸ جنبش اخیر دانست و گفت: این جنبش ها شامل جنبش زنان، جوانان، دانشجویان، اصلاح‌جویی یا نوخواهی، جنبش‌های صنفی کارگران و معلمان، هویت‌خواهی قومی، محیط زیستی‌ و ایرانیان خارج از کشور با مرگ مرحوم مهسا امینی فعال و تقویت شد. اعتراضات از هفته دوم به شکل ترکیبی ادامه یافت و دیگر جنبش اعتراضی مبتنی بر پیشروی آرام نیست. آثار آن هم همه جا هست و بخشی از آن به شکل خشونت و انقلابی دیده می‌شود.

عوامل برانگیختگی جامعه

وی با طرح این سوال سخنان خود را ادامه داد که چرا جامعه برانگیخته شد؟ عواملی برای این شدت از برانگیختگی وجود دارد. حکومت به عنوان بزرگ‌ترین و قدرتمندترین نهاد دنبال مهندسی یک‌طرفه در برابر جامعه و اعتراض و مطالبات آن است و کاری به پیامدها هم ندارد. این امر از چند دهه قبل شروع شده ولی با یکدستی حاکمیت شدیدتر شد که نمود آن در تشدید عملکرد گشت ارشاد، حضور روحانیون در مدارس و حتی بانک‌ها مشاهده می‌شد. اگر دولت به شکل هدایتی عمل نمی‌کرد و به دنبال جلب رضایت مردم بود، این قدر جامعه مطالباتی و جنبشی نمی‌ماند.

جلایی‌پور عامل دوم را کاهش مشروعیت حکومت دانست و افزود: کمترین میزان مشارکت مردم در اولین دور انتخابات ریاست‌جمهوری تا انتخابات ۱۴۰۰، معمولا ۷۰ درصد بوده است؛ ولی در این انتخابات حکومت دغدغه مشارکت نداشت بلکه دغدغه نتیجه داشت طوری که حتی اصولگراها هم در انتخابات تحمل نشدند.

سومین عامل اولویت نداشتن توسعه است؛ زیرا اصل بازدارندگی برای حکومت مهم است و در این شرایط دغدغه رکود مستمر اقتصادی را ندارد و در نهایت سیاست خارجی پرهزینه عامل چهارم است. برای نمونه اگر ما سیاست حمایت از روسیه را در جنگ اوکراین نداشتیم؛ آلمان با مخالفان ایرانی در اعتراضات اخیر همکاری نمی‌کرد و ۴۸ ساعت پایتخت خود را در اختیار آنان قرار نمی‌داد. فعالیت‌های شبکه‌های ماهواره‌ای نیز از همین سیاست‌ خارجی پرهزینه ناشی می‌شود.

شباهت‌ها و تفاوت‌های اعتراضات اخیر

شجاعی‌زند در ادامه به تبیین اعتراضات اخیر پرداخت که از آنان با عنوان پدیده یاد می‌کرد و گفت: پدیده‌های اجتماعی را در حین وقوع آن نمی‌توان تحلیل کرد؛ زیرا هر چه زمان از آن بگذرد، بهتر می‌توانیم آن را بررسی کنیم. اما اکنون هم نمی‌توان صبر کرد تا این شرایط بگذرد، زیرا زمان را از دست خواهیم داد.

وی ادامه داد: اعتراض و آشوب‌های اخیر دنباله‌هایی در رخدادهای مشابه گذشته دارد؛ اما وجوه تفاوت از شباهت بیشتر است.

این استاد جامعه شناسی در ادامه تفاوت‌ها و شباهت‌ها را برشمرد و گفت: این بار تمام طرف‌ها با تمام قوا به میدان آمدند؛ در ادوار گذشته یک جریان غلبه داشت و بقیه ناظر بودند یا آمادگی نداشتند یا شرایط را مناسب نمی‌دیدند. این بار جمهوری اسلامی در جنگ احزاب و همزمان جنگ چندوجهی به سر می‌برد. طرف‌ها متعدد و قالب‌ها و راهبردها متفاوت هستند.

شجاعی‌زند خصوصیت دیگر را کمرنگ بودن برخی جریان‌ها دانست و افزود: این جریان‌ها بلاتکلیف هستند یا راهبرد روشنی ندارند یا نمی‌دانند چه موضعی بگیرند.

این جامعه شناس در ادامه بدون نام‌گذاشتن بر خصوصیت دیگر این اعتراضات از خصوصیت یا پدیده‌ای در آنها سخن گفت که توجهات زیادی را جلب کرده است و جریان غالب نیست بلکه مربوط به موجی جهانی است و ظرفیت‌های زیادی برای رشد و گسترش دارد، جلوه‌های دیگری از آن در کشورهای دیگر هست ولی در این کشورها سیاسی نمی‌شود اما در ایران، عراق و لبنان سیاسی می‌شود. گستردگی نقطه‌ای دارد ولی گستردگی جمعیتی ندارد.

وی برخی ویژگی‌های سلبی و ایجابی این پدیده را برشمرد و افزود: این پدیده ماهیت طبقاتی ندارد، در زندگی مصرفی دیده می‌شود، ماهیت فکری‌گفتمانی ندارد و در پی عقبه‌های فکری هم نیست، شاید روزی جهت‌گیری‌های روشنی از آن بروز کند ولی هنوز چنین جهت‌گیری‌هایی از آن کشف نشده است، خاستگاه و سکوی پرتاب آن مدرنیسم، سکولاریسم و لیبرالیسم است ولی نسبت آن با غرب و مدرنیته مبتنی بر اندیشه نیست؛ یعنی این مفاهیم فقط زمینه‌های شکل‌گیری آن را فراهم می‌آورد ولی از جهت فکری به پست‌مدرنیسم و پراگماتیسم (عمل‌گرایی) شبیه است.

معترضان این اعتراضات برای زندگی به فهم یا فلسفه دیگری غیر از خود زندگی نیاز ندارند، فراتر از تعبیر اینجا و اکنون در ابتدای مدرنیسم، تنها همان لحظه در خیابان بودن و جمع شدن برای آنها مهم است. این پدیده یا ناآرامی‌های اخیر، دانشجویی نیست و هویت متفاوتی برای دانشجویان در این اعتراض‌ها کشف نکردم.

استاد دانشگاه تربیت مدرس جریان اخیر را جریان ریشه‌داری ندانست؛ زیرا بنیان مستحکمی ندارد و بدون اظهارنظر قاطع در مورد ادامه یافتن یا نیافتن اعتراضات گفت: امکان تداوم اعتراض‌ها به دلیل فقدان ریشه از جهت فکری، زیاد محتمل نیست. البته این اعتراض‌ها استعداد زیادی برای راهبری شدن توسط نیروهای دیگر دارد.

وی تکثر جغرافیایی، نداشتن ماهیت طبقاتی و گستردگی در صنوف مختلف و ترکیب شدن برخی اراذل و اوباش با آن را از دیگر خصوصیات جزئی اعتراض‌ها دانست.

شجاعی‌زند در ادامه این سوال را مطرح کرد که در زمان پیروزی انقلاب اسلامی شبکه مساجد و روحانیت، ارتباط بین انقلابیون را برعهده داشت اما اکنون در فقدان یک رهبری متمرکز و شبکه ارتباطی چه عنصری جای این شبکه ارتباطی را گرفته است؟

وی پاسخ داد: فضای مجازی و شبکه‌های مختلف در این فضا الگوگیری، روحیه‌دهی و انتقال شعار میان معترضان را انجام می‌دهند. نمی‌خواهم دست‌های خارجی را در اعتراضات برجسته کنم اما نقش فضای مجازی و هدایت آن توسط نیروها و کشورهای خارجی را نباید نادیده گرفت.

این جامعه‌شناس در پاسخ به گفته جلایی‌پور مبنی بر اینکه اعتراضات اخیر ترکیب و تقاطعی از جنبش‌های اخیر هستند، گفت: نسبت دادن اعتراضات به آن جنبش‌های گذشته و تاکید بر اهمیت نیروهای قومیتی اصلی به معنای تحلیل این پدیده بر اساس تحلیل‌های قدیمی و کلاسیک است.

وی به انواع سیاست فشار علیه ایران اشاره کرد و افزود: طی ۸ سال گذشته (دولت‌های یازدهم و دوازدهم) سیاست خارجی تنش‌زدایی داشتیم اما نتیجه آن چه شد؟ آیا مشکلات حل شد؟

ریشه اعتراضات در تقابل پدیده مدرنیته و دین نهفته است

شجاعی‌زند نتیجه گرفت: ریشه این اعتراضات به پدیده مدرنیته و دین برمی‌گردد. ما درگیر منازعه‌ای فراگیر بین نهاد دین و مدرنیته در سطح جهانی هستیم.

وی همچنین به این سخن جلایی‌پور که جمهوری اسلامی با کسری مشروعیت روبروست پاسخ داد که «در عرصه‌های عدیده‌ای حکومت از بالا نیست و غیر از تغییرات مستمر در ادوار مختلف، تغییرات دیگری داشته ایم. همچنین به صرف اینکه از الگوهای توسعه متفاوتی استفاده می‌کنیم به این معنا نیست که ضدتوسعه هستیم. باید سطح تحلیل را بالاتر ببریم.

جلایی‌پور در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به اینکه نتیجه اعتراضات چه خواهد شد، اظهار داشت: عده‌ای مایل هستند این تحلیل را مطرح کنند که اعتراضات ناشی از قدرت تصویر و تفسیرسازی رسانه‌های جهانی است و حضور مردم جدی نیست. با اینکه معتقدم ایران در وضعیت انقلابی نیست، برخی از مردم از حکومت ناراضی هستند اما اعتقادی به مخالفان ندارند. هر چند ممکن است اعتقاد پیدا کنند و علامت‌هایی از آن دیده می‌شود؛ مانند اعتصاب بازاریان.

وی تاکید کرد: جمهوری اسلامی دو تجربه محمدرضا پهلوی در نظام اتحاد جماهیر شوروی در اصلاحات را پیش روی خود دارد و تصور می‌کند به دلیل اصلاحات آنها سقوط کردند. اما آنها به دلیل اجرای دیرهنگام اصلاحات سقوط کردند.

شکل‌گیری دوقطبی شدید در میان حکومت و معترضان

استاد دانشگاه تهران شرایط را بحرانی دانست و ادامه داد: دو قطبی شدیدی در کشور شکل گرفته است؛ حکومت معتقد به کنترل اعتراضات است و معترضان نیز به روش خود ادامه می‌دهند؛ بنابراین جامعه ایران از سمت حکومت (بالا) و مردم (پایین) در حال ضعیف شدن است و این برخلاف افق ۲۰ ساله ایران است.

وی پیش‌بینی کرد: طرفین در روزهای آینده از ادامه مسیر خسته شده و زمینه برای احیای میانه‌روها و عقلای جامعه فراهم شود. جمهوری اسلامی توانایی مقاومت در برابر انقلاب را دارد ولی ادامه وضع موجود باعث ناامنی می‌شود. ایران در دهه ۹۰ به طرف فقر رفت و در دهه ۱۴۰۰ به سمت ناامنی می‌رود که هر دو با توسعه ایران مخالف است.

شجاعی زند نیز در پاسخ به این سوال که نتیجه اعتراضات چه خواهد شد ضمن بیان اینکه به آسانی و قطعیت نمی‌توان نتیجه را حدس زد، گفت: در حالی که دو اراده قوی در دو سوی جریان اخیر ایستاده‌اند و کنشگری می‌کنند اولا کشف روند و پیش‌بینی آن دشوار و تابع اتفاقات در صحنه عمل و واکنش‌هاست؛ ضمن اینکه صحنه و میدان فقط یک جا نیست و گسترده است.

وی ادامه داد: اگر فکر می‌کنیم محمدرضا پهلوی به دلیل اصلاحات یا دیرانجام دادن اصلاحات سقوط کرد، نه پهلوی را شناخته‌ایم و نه جمهوری اسلامی را. اگر محمدرضا پهلوی قصد اصلاحات داشت، اصلاح‌ناپذیر بود و معترضان با او به انسداد رسیده بودند. اما آیا جمهوری اسلامی به انسداد رسیده است؟ خیر.

شجاعی‌زند با رد وضعیت انقلابی برای شرایط حاضر افزود: در هر برهه ای جمعی که شورش می‌کنند، قصد انقلاب دارند اما آیا همه عوامل دست آنهاست؟ عوامل عدیده‌ای در فرآیند طولانی، شرایط انقلابی را پدید می‌آورند؛ البته احتمال وقوع انقلاب رنگی یا کودتا وجود دارد اما به نتیجه نمی‌رسد. جمهوری اسلامی در مقایسه با نظام‌های سیاسی دیگر با اتفاقات مشابه فراوانی روبرو بوده است که همه بی‌نتیجه بودند.

استاد دانشگاه تربیت مدرس گفت: نظام جمهوری اسلامی نظامی قدرتمند است نه به دلیل دولت ویژه‌ای که روی کار است به دلیل بنیان‌های این نظام و بدنه اجتماعی آن. نظام جمهوری اسلامی هنوز قدرت بسیج‌ کردن مردم و نظام سیاسی را دارد و از عقبه اجتماعی مناسبی برخوردار است.

وی تاکید کرد: اگر ۳۰ درصد جمعیت یک جامعه به جد پشت یک نظام سیاسی باشند، امکان انقلاب در آن جامعه وجود ندارد و تا وقتی عقبه فکری درست دارد، نمی‌توان فروپاشی آن را را رقم زد.

شجاعی‌زند در واکنش به سخنان جلایی‌پور که جمهوری اسلامی کسری مشروعیت دارد، گفت: ملاک برای کسری مشروعیت چیست، متوسط مشارکت در انتخابات ملاک مشروعیت نیست و همه کشورها با این معیار دچار مشکل مشروعیت می‌شوند. انتخابات اخیر کنگره آمریکا نیز با مشارکت پایینی برگزار شد با اینکه از سازوکارهای مختلف برای افزایش مشارکت استفاده می‌کنند.

وی تاکید کرد: دولت‌های جمهوری اسلامی در همه ادوار با تفاوت های مختلف و با تمام سختی‌ها و تحریم‌ها، دولت‌های قدرتمندی بوده‌اند و اقتصاد مملکت با این شرایط سرپا مانده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha