به گزارش خبرنگار ایرنا ، هنگام آورد است و عرصه دیدار، سکوت و شنیدار آنچه که نادیدنی و ناگفتنی است، اینجا هورالعظیم است دشت ذوالفقاری، بیابانی سرشار از فریاد، صدای تیر و ترکشی که به نظر می رسد هیچ نیست اما وجود این دشت با همه لحظه های هیاهوی جنگ پیوند خورده و هر لحظه تاریخ، حال و آینده تکرار می شود، گویا که بنا نیست ثانیه ای بدون یادآوری آنها سپری شود.
دور تا دور را نگاه می اندازی یا خاک می بینی، یا آب یا آسمانی که به خاطر وجود مه ناپیداست، همه یکجا بهم پیوند خورده اند، نمی توان خط مرزی میان آنها کشید و فاصله ای میانشان ایجاد کرد، درست مانند آنکه نمی توان اینجا روح و جان و جسم را از هم جدا ساخت، روحت به آسمان پر می کشد، جانت می رود به سمت لحظه ای که نبودی اما هر لحظه در این دشت تکرار می شود و جسمت می پندارند که چگونه در این پوست تنگ و زمینی گرفتار شده و نمی تواند لحظات را با ذره ذره وجودش درک کند.
اینجا هورالعظیم دشت ذوالفقاری است و من فقط ساعاتی مهمان این دشت بودم، نقطه ای پر خاطره برای هزاران جوان، زن، مرد، پیر و سرباز، سردار، دانش آموز و میلیون ها ایرانی که آن را ندیده اند ولی آن را پاره ای از وجود خود می پندارند و می پندارند که برای داشتن و حفظ آن تا چه میزان باید پای جان ایستاد و جان داد و از همه داشته ها دل کند تا وجبی از خاک آبگرفته آن کم نشود.
حاج قاسم صادقی از رزمندگان قدیمیجنگ است که اولین بار با گروه فدائیان اسلام به فرماندهی شهید سید مجتبیهاشمی به مناطق جنوب رفت و در جبهه آبادان جنگید. او حتی وقتی بازنشسته شد هم دست از کارهایش در ارتباط با خانواده شهدا و جانبازان نکشید و پیگیر مشکلات و کارهای آنها بود.
حاج قاسم چندین بار برای شهدای مظلوم شکست حصر آبادان یادواره برگزار کرد و به ابتکار او در سالهای گذشته، کاروانی از خانواده شهدا به محل شهادت فرزندانشان در دشت ذوالفقاریه رفتند.
سرزمین معراجی شدن
مهمان دشت ذوالفقاری هورالعظیم هستم که حاج صادقی ساکن و راوی آن می گوید، دشت ذوالفقاری سرزمین معراجی شدن لوتی های تهران بود، همان که رسم مردانگی را با خط خون ثبت کردند و به تاسی از امام عارفان و سالکان، سختی مبارزه را به آسایش زندگی ترجیح دادند.
حاج صادقی می گوید بین "لوتی" و "لوطی" فرق است، لوتی هایی که اینجا آمدند و رسم مردانگی را ثبت کردند، همان هایی بودند که سرپناه بی سرپرست دوران انقلاب شدند، همانانی که در سنگرهای آبگرفته ماندند تا مبادا پای دشمن به دشت بهمنشیر برسد، همان هایی که همه خواست های انسانی را در اختیار داشتند اما از همه گذشتند و دل به آسمان مه گرفته اینجا سپردند.
حاج صادقی که خود یکسال از هشت سال دفاع مقدس را در همین محدوده از هورالعظیم مبارزه کرده و در میان لوتی های تهران زندگی کرده است، می گوید: لوطی ها خلاف لوتی ها، دنبال مادی گرایی هستند، مرام و مسلک خودشان رادارند، از مبارزه سر در نمی آورند و در هنگامه بلا راه دیگری غیر از فرار در پیش می گیرند، اما این دشت میزبان لوتی هایی بود که اگر خوب بنگری هنوز می توان راه و رسمشان را در این دشت دید.
حاج صادقی می گوید: تمام طول دوران درگیری دشمن با رزمندگان ایرانی در این دشت یک سال بیشتر زمان نبرد و تا زمان آزادسازی خرمشهر ادامه یافت، اما هر لحظه ای که اینجا سپری شد، بخشی از تاریخی است که نمی توان نادیده اش گرفت، نمی توان پنهانش کرد و آنچنان آثارش باقی است که می توان از هر کدام کتابی نوشت و داستانی روایت کرد.
همراه با سردار احمد ذوالقدر فرمانده سپاه سیدالشهدا(ع) استان تهران عازم خوزستانیم، جایی که سردار می داند و ما نمی دانیم اما سرهنگ امیر عبداللهیان می گوید عازم جایی که بناست از زیر ساخت های پذیرایی از هشت هزار دانش آموز دختر فراهم شود، با خانواده شهید ۱۷ ساله تازه تفحص شده دیدار کنیم و پای صحبت های حاج صادقی در اردوگاه ذوالفقاری دشت هورالعظیم بنشینیم.
ماشین مشهدی غلام
حاج صادقی تعریف می کند که این مسیر زمانی راهی برای خروج پنهانی از خرمشهر بود، در روزهایی که دشمن تمامی مسیرها و جاده های خروج را زیر بمباران گرفته بود، مردم از این دشت و مسیرهای خاکی و آب گرفته آن استفاده می کردند تا آنکه دشمن چنین مسیری را از رد تردد ماشین ها پیدا کرد.
این راوی تعریف می کند: چه فجایع انسانی که در این دشت و در این مسیر رقم نخورد، چه خانواده هایی که کشته نشدند، چه غارت ها و تعدی هایی که صورت نگرفت، همین مینی بوسی که لوله تانک درونش رفته و یا ماشین مشهدی غلامی که زیر چرخ های تانک بعثی ها خانواده ای را با خود به آسمان راهی کرده است، بقایای همان غارت ها و جنایت هاست.
حاج صادقی خودش پاسدار بازنشسته و از یادگاران هشت سال دفاع مقدس است، پس از بازنشستگی به این نقطه از هورالعظیم آمده تا با همراهی پسر و عروسش این منطقه را بازسازی کند، مردی که می گوید تمام تلاش خود را برای نمایش سختی روزهایی که رزمندگان و همان لوتی های تهران برای دفاع از این خاک تحمل کردند.
راوی دشت ذوالفقاری، سنگرهای دوران دفاع مقدس را بازسازی کرده، سنگرهایی که رزمندگان روزها و شب های خود را روز خاک خیس و گل به سر می بردند، روی دشت سرشار از آب با ارتفاع نیم متر تا یک متر رفت و آمد می کردند و پشت خاکریزهایی که به مقابله با دشمن می رفتند.
اعزام هشت هزار دانش آموز دختر دبیرستانی استان تهران
سردار احمد ذوالقدر فرمانده سپاه حضرت سیدالشهدا(ع) استان تهران نیز پیش از این به خبرنگاران گفت: برنامه ریزی های لازم برای اعزام هشت هزار دانش آموز دختر دوره متوسطه و ۲ هزار دانشجو از دانشگاه های استان تهران انجام گرفته است تا پس از نزدیک به سال وقفه در اعزام به اردوهای راهیان نور بتوان بار دیگر ارزش های این سفر معنوی را به نسل جوان منتقل ساخت.
وی افزود: درب پادگان شهید رستگار برای عموم مردم باز است و طی تعطیلات نوروز تا اول اردیبهشت ماه نیز از متقاضیان پذیرش انجام می گیرد، با توجه به توقف اعزام راهیان نور طی سال های گذشته، اقدامات لازم برای نوسازی زیر ساخت ها و بهبود خدمات و امکانات انجام گرفته است.
ذوالقدر هورالعظیم را منطقه ای می داند که سرداران بسیاری در آن به مبارزه پرداخته اند، شهدای گرانقدری تقدیر انقلاب اسلامی شده و مردان بزرگی عمر خود را صرف دفاع از خاک آن کرده اند، دشتی که فقط نقطه ای از مناطق درگیر در جنگ تحمیلی هشت ساله محسوب می شود.
نظر شما