امروز هفدهم بهمن مصادف با پانزدهم رجب و سالروز وفات حضرت زینب (س) است؛ زینبی که پرچم قیام سیدالشهدا را پس از عاشورا به دست گرفت و مظلومیت خاندان اهل بیت (ع) را از کوفه تا شام و مدینه به گوش مردم رساند. کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود و اگر صبر زینبی نبود، سیل انقلاب در عبور بستر تاریخ، پشت کوه فتنه جا می ماند.
شاید بتوان صبر را یکی از مهمترین مسائلی دانست که امروز بسیاری از افراد در حوزه های اجتماعی و به ویژه اخلاقی نیازمند آن هستند. از ترافیک خیابان ها و رفت و آمد با تاکسی و اتوبوس و مترو بگیرید تا ایستادن در صف های مختلفی که هر روز به نوعی گرفتار آن می شویم.
تصور کنید افرادی که قصد عبور از عرض خیابان را دارند و از خط عابر پیاده نیز عبور می کنند ولی رانندگان خودروها امانشان نمی دهند یا عابرانی که با عجله از وسط خیابان رد می شوند و به قدری بی صبرند که توجه به خودروهایی ندارند که می تواند قاتل جانشان باشد. این صبر در واقع ساده ترین شکل آن است که هر روز با آن درگیر هستیم اما شکل دیگر آن زمانی است که می خواهیم به قضاوت دیگران بنشینیم و عجولانه نظر می دهیم و نسخه طرف مقابل را می پیچیم. باور نمی کنید؟ اگر سوار در خودروی دوست خود باشید و خدای نکرده تصادفی رخ دهد، طرف چه کسی را می گیرید؟ برخی هنوز صحنه تصادف واقع نشده، راننده مقابل را به باد ناسزا می گیرند. در مسائل سیاسی هم که بسیاری عادت دارند، هنگام صحبت های این و آن، چشم ها را ببندند و دهان را باز کنند. در واقع نگاه می کنند که آیا سخنران و مقام مربوطه درحزب و گروه اوست یا نه؛ مثل بسیاری از فوتبالیست ها که اگر قرمز باشند، تحمل نظرات آبی ها را ندارند و آبی ها هم همچنین.
شاید یکی از مهمترین کمینگاه هایی که می توان بی صبری های افراد از مسئول و غیرمسئول و زن و مرد تا کوچک و بزرگ و حتی باتجربه وبی تجربه را دید، همین فضای مجازی است که گاهی کاربران را سرگردان می کند؛ به گونه ای که یکی ادعا می کند، دو ساعت بعد انکار یا برخی افراد پس از چند روز متوجه می شوند که به دلیل عجله کردن در اظهارنظر و قضاوت حالا باید عذرخواهی کنند و یا پیام خود را پاک کنند. مثلا هفته پیش یکی از مسئولان فرهنگی به دلیل موضع گیری برخی افراد دستور داد تا موضوع را از طریق مراجع قضایی پیگیری کنند ولی بعدا متوجه شد که اگر کمی صبر می کرد و موضوع را به دقت وارسی می کرد و یا مشاورانش به موقع مشاوره می دادند، شاید مجبور نمی شد از حرف خود برگردد.
البته این نوع صبر با آن صبری که در آموزه های دینی آمده تفاوت دارد. این صبر در مقابل عجله و شتاب است و صبری که در منابع دینی و اخلاقی آمده بر سه نوع بوده و در مقابل مصیبت، معصیت و طاعت است. از نظر لغوی صبر را به خویشتن داری از جزع و فزع هنگام سختی یا خصلتی همراه با وقار و شجاعت یا جلوگیری از بی تابی، غضب و زبان از شِکوِه و شکایت بستن تعریف کرده اند ولی هر کسی خود بهتر می داند که کجا صبر کرده و کجا عنان صبر را از دست داده است.
شاید شما هم دیده باشید هنگام وارد شدن مصیبت به خانواده ای، برخی افراد به مصیبت زدگان تسلیت گفته و از خدا صبر زینبی برای مادر، خواهر یا همسر متوفی طلب می کنند در حالی که حضرت زینب کجا و ما کجا! گوشه ای از صبر زینبی را می توان در مادران شهید دید که پس از گذشت سال ها از دفاع مقدس وقتی مقداری از استخوان های به جامانده از فرزندش را می آورند، همچون کوه می ایستد و می گوید خدایا این قربانی را از من بپذیر یا زنانی را می بینیم که در داغ و فراق همسران خود، شکیبایی کرده و از حضرت زینب می خواهند تا همسرشان را به عنوان مدافع حرمش قبول کند.
حضرت آیت الله خامنه ای در اوایل دهه پنجاه هنگامی که حدیث مکارم الاخلاق را در مسجد کرامت مشهد شرح می دادند و ویژگی های پیامبران را بیان می کردند، به صفت صبر به عنوان سومین ویژگی پیامبران اشاره کرده و به بیان مباحثی در این زمینه پرداختند. برداشت عامیانه از صبر، میدان های صبر، اقسام صبر، آثار و فواید صبر و صبر در مصیبت های اختیاری از مطالبی است که در این جلسات بیان شده و پایگاه اینترنتی سماوا متن این جلسات را با صدای میلاد عرفانپور در ۲۶ فصل به کتاب صوتی صبر تبدیل کرده است.
رهبر انقلاب بارها موضوع صبر و انواع آن را بیان کردند. به عنوان نمونه در سال ۸۷ فرمود: صبر بر طاعت وقتی است که یک کار واجب و عبادی همچون اطاعت خدا را می خواهید انجام بدهید، از طولانی شدن آن خسته نشوید و میان راه آن را رها نکنید. مثلاً فلان نماز مستحبی که طولانی است یا از فلان دعای طولانی انسان خسته نشود، از ادامه روزه ماه رمضان و از ادامه توجه به خدا در نمازهای واجب، از توجه به قرآن، انسان خسته نشود.
به تعبیر رهبر انقلاب، صبر بر معصیت یعنی در مقابل معصیت، کف نفس کردن، باز همان استقامت، باز همان استحکام. در مقابل اطاعت، استحکام آنجور است؛ در مقابل معصیت استحکام به این است که انسان جذب نشود و تحت تاثیر شهوات قرار نگیرد. یک جا شهوت جنسی است، یک جا پول است، یک جا مقام است، یک جا محبوبیت و شهرت است؛ این ها همه شهوات انسانی است. هر کسی یک جور شهوتی دارد. اینها انسان را به خودش جذب نکند در وقتی که در راه رسیدن به آن، یک عمل حرامی وجود دارد.
آنگاه رهبر انقلاب اینگونه مثال زدند: مثل بچهای که برای رسیدن به آن ظرف شیرینی حرکت می کند، دیگر وسط راهش پارچ آب هست، لیوان هست، ظرف چینی هست، متوجه نیست؛ می زند، می شکند. انسانی که مجذوب گناه شد، اینجوری است. نگاه نمی کند که بر سر راهش چه هست. این خطرناک است؛ چون انسان، غافل هم هست. انسان در آن حال غفلت دارد؛ از این بیتوجهیِ خودش غافل است. بچه ملتفت نیست که «ملتفت نیست»؛ توجه ندارد که به این پارچ آب یا به این ظرف چینی یا به این گلدان قیمتی دارد بیتوجهی می کند. لذا باید خیلی چشممان را باز کنیم؛ احتیاط کنیم که دچار این غفلت مضاعف نشویم. این صبر از معصیت است.
ایشان درباره صبر بر مصیبت نیز فرمود: حوادث تلخی برای انسان پیش میآید؛ فقدان ها، فراغ ها، مرگ و میرها، دستتنگیها، بیماریها، دردها، رنج ها و از این قبیل حوادث تلخ. این حوادث، انسان را در هم نشکند، خیال نکند که دنیا به آخر رسیده است. این سه عرصه برای صبر است که هر سه عرصه هم دارای اهمیت است. اینکه فرمود «اولئک علیهم صلوات من ربّهم»، در واقع خدای متعال برای همه اینها صابر را مورد صلوات و رحمت خود قرار داده است.
از نگاه رهبر انقلاب گاهی صبر در امور شخصی است ولی گاهی نیز در مسائل غیرشخصی مانند مسائل اجتماعی، سیاسی و ملی است که با سرنوشت یک مجموعه یا ملت سر و کار دارد. مانند دوران دفاع مقدس که به جبهه رفتن یک اطاعت بود یا مانند نمایندگان مجلس و مسئولانی که در یک وزارتخانه و نهاد وظایفی دارند و اقدامات آن ها یک اطاعت محسوب می شود. یعنی خدمات آن ها در راه خدمت به بندگان است که در راستای اطاعت از خداست. رهبر انقلاب فرمود: اگر چنانچه از این کار شما خسته شدید - مأمور انتظامی هستید، خسته شدید؛ مأمور اقتصادی هستید، خسته شدید؛ مأمور امنیتی هستید، خسته شدید؛ مأمور سیاسی هستید، خسته شدید - این بیصبری است. این خلاف توصیه «واستعینوا بالصّبر و الصّلاة» است. به صبر استعانت کنید و از صبر کمک بگیرید.
ایشان درباره صبر بر مصیبت در زمینه مسائل غیرشخصی خطاب به کارگزاران فرمود: گاهی یک چیزهائی است که انسان یک حرکت خلافی را انجام می دهد، یک حرف نابجائی را می زند،یک امضای نابجائی را می کند - ما مسئولین، وضعمان اینجور است - که تبعاتش دامنگیر یک کشور یا یک جماعتی از کشور یا یک قشر می شود. این شد گناه. اینجا صبرِ از معصیت، معنای عظیم تری پیدا می کند. این صبر با آن صبری که شما مثلاً در مقابل یک رشوه قرار گرفتهاید، صبر می کنید و رشوه را نمی گیرید، فرق میکند. این بسیار کار ممدوحی است، بسیار کار بزرگی است؛ اما یک صبر در مقابل یک گناه شخصی است. از این بالاتر، صبر در مقابل گناهی است که این گناه فقط دامن شخص را نمیگیرد، دامن مجموعه را میگیرد. پس صبرِ از معصیت، چنین میدانی دارد.
رهبر انقلاب ادامه دادند: درباره صبرِ بر مصیبت هم همینجور است. مصائب، گاهی مصائب شخصی انسان است، گاهی مصائب عمومی است. الان فرض بفرمائید مسئولین کشور با توطئههای گوناگون، با تهمت ها، بدگوئیها، اهانت ها و افتراهای صریح مواجه هستند؛... علیه جمهوری اسلامی از طرق مختلف، به جهات مختلف این تهاجمات هست. خوب، اینها مصیبت است، صبر کردنش هم آسان نیست. بعضی از سران و مسئولین دنیا که ما آنها را از نزدیک دیدهایم و از حالات بعضیشان شنیدهایم، هستند که این ها گاهی یک زوایه بسیار بازی پیدا می کنند، از اهداف و خط مستقیمی که به خیال خودشان ترسیم کردند؛ فقط به خاطر همین مسائل و ملاحظات بینالمللی و اهانت های بینالمللی. تحمل اینها برایشان سخت است.
اما صبر حضرت زینب را صبر جمیل می دانند و آن صبری است که برای رضای خدا باشد، تداوم داشته باشد، بیتابی در آن نباشد و هرگز یاس و ناامیدی در آن راه پیدا نکند. در قرآن سه بار از صبر جمیل یاد شده است. یکی هنگامی که پیراهن خونین یوسف(ع) را برای پدر آوردند و حضرت یعقوب(ع) فرمود من صبر جمیل خواهم داشت؛ دوم درباره صبر حضرت یعقوب(ع) بر مصیبت فراق فرزندش حضرت یوسف(ع) بود که آنجا هم فرمود صبر می کنم، صبری زیبا و سومین آیه سخن خدا خطاب به پیامبر رحمت للعالمین است که فرمود در مقابل مسخره کردن و تکذیب و آزار کافران و مشرکان صبری زیبا پیشه کن.
آنتون بارا نویسنده مسیحی اهل سوریه در کتاب زینب صرخة اکملت مسیرة که ترجمه آن به نام زینب فریاد فرمند منتشر شده، درباره صبر دختر امیرمومنان اینگونه نوشت: زندگی زینب(س) با حوادث و رویدادهای بسیار دشوار و ناگواری همراه بود و به قدری محنت و مصیبت بر او وارد گردید و او کشته شدن پدرش علی(ع) و شکسته شدن پهلوی فاطمه(س) و سقط جنین وی و پاره پاره شدن جگر برادرش حسن(ع) را به یاد داشت ولی در همراهی با برادرش در سفر کربلا با مصیبت هایی روبرو شد که کوه های بلند را یارای تحمل آن نیست.
وی اضافه کرد: تاریخ بشریت خواهری همچون زینب(س) سراغ ندارد که چنین نقشی را در نهضت عاشورایی برادرش ایفا کند و اگر زینب به همراه امام حسین(ع) از مدینه خارج نمی شد، این حادثه در چارچوب یک جنگ محصور می شد و یزید آنگونه که می خواست کربلا را به جهانیان معرفی می کرد ولی زینب(س) توانست حقایق این حادثه را بیان کند. حضرت زینب(س) با حرکت خود پیام امام حسین(ع) را زمانی انتقال داد که یزید با عصای خود به لب های مبارک سیدالشهدا(ع) می زد و با پرخاش خود، یزید را تحقیر کرد و از مظلومیت برادرش دفاع کرد.
این نویسنده مسیحی درباره جمله تاریخی زینب کبری (س) نوشت: حضرت زینب(س) جمله ما رایت الا جمیلا را در اوج مصیبت بیان کرد و چگونه ممکن است که یک انسان این همه مصیبت را مظهر زیبایی بداند و بسیاری در آن زمان معنای این جمله را درک نکردند ولی معنای آن در تاریخ تجلی پیدا می کند.
وی همچنین در کتابش، گفت وگوی امام حسین(ع) با خواهر را در گودی قتلگاه چه زیبا اینگونه به تصویر کشیده است: لحظه هایی تلخ بر زینب(س) می گذشت، سر برادر در حال احتضارش را بر دامن داشت و مویه کنان به او می گفت «برادر! مرا ترک نکن» که ناگهان ضربت تازیانه ای بر کتفش احساس نمود و در پی آن صدایی ناهنجار شنید که با تهدید به او می گفت «از او دور شو و گرنه تو را به او ملحق می کنم. زینب(س) به طرف صاحب صدا برگشت و شمر بن ذی الجوشن را دید ولی او دوباره حسین(ع) را در آغوش گرفت و بازوانش را محافظ او قرار داد، آنگاه با خشم و اراده ای پولادین به شمر فرمود ای دشمن خدا! هرگز از او جدا نمی شوم. اگر می خواهی او را بکشی، مرا نیز بکش.
نظر شما