وی روز چهارشنبه (۱۹ بهمن) نوشت: "غواصان آمریکا یک عملیات به رهبری سیا و به دستور «جو بایدن» رئیس جمهوری آن کشور سه خط لوله انتقال گاز طبیعی روسیه به اروپا را در دریای بالتیک بمبگذاری کردند"، این در حالی است که غربی ها تاکنون ادعا می کردند روسیه خود چنین اقدامی را علیه اروپا مرتکب شد و سبب ساز جنگ ویرانگر اوکراین شده است.
هرش به نقل از منابع مطلع افزود: "نیروی دریایی امریکا این بمبگذاری را در ژوئن (خرداد) تحت پوشش رزمایش ناتو با نام "بالتوپس-۲۲ BALTOPS ۲۲» و با همکاری نیروی دریایی و دستگاه اطلاعاتی نروژ زمینه چینی کرده بود. "
خطوط لوله زیر آبی نورد استریم ۱ و ۲ که برای انتقال سالانه ۱۱۰ میلیارد متر مکعب گاز روسیه به اروپا ساخته شده بودند، در ماه سپتامبر در حادثهای مشکوک دچار انفجار شدند که روسیه آن را عملیاتی تروریستی از سوی غرب اعلام کرد.آلمان به عنوان یکی از کشورهای اروپایی دریافتکننده اصلی گاز روسیه از طریق نورد استریم بود.
طبق سند هرش که از افشای منبع آن خودداری می کند، آمریکا متهم اصلی این جنایت برای انحراف افکار عمومی اروپا و جهان از همان ابتدا این اتهام را متوجه روسیه می کرد تا مبنایی برای راه اندازی جنگ ناتو با روسیه در اوکراین باشد و همچنین این واقعیت که آغازگر کاهش همکاری روسیه و آلمان در بخش گاز در درجه اول آمریکایی ها بودند.
واشنگتن از این بیم داشت که کشورهای اروپایی مانند آلمان به دلیل وابستگی به خطوط لولۀ گاز طبیعی ارزان قیمت، «تمایلی به تأمین پول و تسلیحات مورد نیاز برای شکست روسیه به اوکراین نداشته باشند»، لذا بایدن به "جیک سالیوان" مشاور امنیت ملی خود دستور داد تا یک تیم بین سازمانی را برای تهیۀ یک طرح حمله به این خطوط تشکیل داده و عملیات مزبور را اجرایی کند.
براساس این مقاله، دولت نروژ نیز برای فروش بیشتر گاز طبیعی خود به اروپا منافع خاص خود را در انفجار خطوط لوله گاز داشت به همین دلیل ناوگان نروژی در چند مایلی جزیرۀ دانمارکی "بورنهولم" مکان مناسبی را برای انجام این عملیات در آبهای کم عمق پیدا کرد که بسیار هم خوشآیند آمریکا شد.
جای تعجب نداشت که روسیه که همواره تاکید داشت آمریکا و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) مسئول انفجارهای نورد استریم هستند، خواستار انجام یک تحقیق بینالمللی در این باره شده بود اما اروپایی ها گوش شنوایی برای این حرف نداشتند، با وجود اینکه آنها به خوبی می دانستند رئیس جمهوری آمریکا در ۷ فوریه سال گذشته علنا اعلام کرده بود که اگر نیروها یا تانکهای روسی وارد اوکراین شوند، دیگر نورد استریمی وجود نخواهد داشت و «ما آن را پایان میبخشیم."
البته جهان به خوبی به یاد دارد که همان ایام "آنتونی بلینکن" وزیر خارجه آمریکا چگونه هیجان زده گفته بود: «این یک فرصت شگفتانگیز است تا یک بار برای همیشه از وابستگی به انرژی روسیه خلاص شویم و در نتیجه، ولادمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه را از استفاده از انرژی به عنوان یک ابزار محروم کنیم. این بسیار مهم است و فرصتهای راهبردی بزرگی را برای سالهای آینده ایجاد میکند. ما مصمم هستیم به هر کار ممکن دست بزنیم تا عواقب همۀ اینها بر سر شهروندان کشور ما آوار نشود.»
در واقع از همان زمان آشکار شد که فقط آمریکا است که از انفجار خطوط نورد استریم بهره میبرد، اما برخی مقامات اروپایی همچنان سعی کردند تا انگشت اتهام را به سوی روسیه نشانه روند.
مسکو در همان ایام هشدارهای لازم را به غرب برای راه اندازی جنگ اوکراین داده بود اما سرانجام "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهوری روسیه در ۲۱ فوریه ۲۰۲۲ (دوم اسفند ۱۴۰۰) با انتقاد از بیتوجهی غرب به نگرانیهای امنیتی مسکو مجبور شد ابتدا استقلال جمهوری های خلق دونتسک و لوهانسک را در منطقه دونباس به رسمیت بشناسد و سه روز بعد در ۲۴ فوریه (۵ اسفند ۱۴۰۰) فرمان «عملیات ویژه» حمله به اوکراین را صادر کند و به این ترتیب روابط پرتنش مسکو-کییف و در واقع روسیه با اروپا به رویارویی نظامی تغییر وضعیت داد.
این جنگ و نحوه حمایت بین المللی غربی ها از آن به تدریج حتی به معضلی جهانی تبدیل شد تا جایی که این بار فریاد اعتراض سازمان ملل هم برای حمایت های غیرقانونی کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) برای ارسال تسلیحات تهاجمی به اوکراین بلند شده است و حتی "آنتونیو گوترش" دبیرکل آن هفته گذشته هشدار داده است که جهان با ادامه روند حمایت های تسلیحاتی غرب از اوکراین به سوی یک جنگ گسترده جهان حرکت می کند.
در هرحال، اخبار جعلی انفجار نورد استریم زمینه ساز افزایش دامنه جنگ بین المللی اوکراین علیه روسیه و در واقع به ضرر اروپا شد، اما افشاگری سیمور هرش می رود تا پرده از اسراری بردارد که تاکنون مخفی مانده بود، ولو اینکه کاخ سفید همچنان این مقاله را رد و آن را کاملا جعلی و یک داستان خیالی توصیف و حتی او را به انتشار تئوری توطئه متهم می کند.
اما هرش ۸۵ ساله قبلا اطلاعاتی در باره جنایات سال ۱۹۶۹ آمریکا در روستاهای "سونگ مای" و "وای لای" ویتنام منتشر کرد و جایزه پولیتزر را دریافت کرد. وی حتی جنایات آمریکائیان را در زندان ابوغریب عراق و زندان گونتانامو در روزنامه نیویورکر منتشر کرد و یا غیر از افشاری اقدامات آمریکا در پروژه "واتر گیت"، حتی روایات رسمی مقامات آمریکا را در مورد "اسامه بن لادن" رهبر گروه خود ساخته القاعده زیر سوال برده بود، یک وبلاگنویس تازهکاری نیست که برای جذب مخاطب مطلب بنویسد.
ظاهرا مستندات گزارش هرش به قدری قوی است که دولت چین روز جمعه اعلام کرد:"اگر گزارش تحقیقاتی هرش درست باشد، این رفتار غیرقابل قبول است و دولت آمریکا باید یک پاسخ مسئولانه به جهان بدهد؛ چون این خطوط بخش عمده ای از زیرساخت های فراملی است و انفجارها تأثیر منفی قابل توجهی بر بازار جهانی انرژی و محیط زیست محیطی جهانی داشته است. "
در واقع این افشا گری یک شوک اساسی تر برای اروپا نیز هست چون بیشتر ضرر این جنگ با ظرافت تحمیل شده متوجه خود آنها است، ولو اینکه هنوز هیچ یک از این کشورهای اروپایی برخلاف آمریکا واکنشی به این مقاله نشان نداده اند و شاید هنوز در شوک این خبر قرار دارند.
با این وجود "دمیتری پسکوف" سخنگوی کرملین به تازگی با اشاره به مقاله هرش به عنوان منبع اصلی حرف هایش، ضمن انتقاد شدید از پنتاگون برای انکار واقعیت های این مقاله، گفت که غیرمنصفانه است مقالهای را که یک تحلیل عمیق از یک موضوع جهانی است، نادیده بگیریم و جهان باید حقیقت درباره عمل خرابکارانه نورد استریم را متوجه شود زیرا الگوی بسیار خطرناکی ایجاد می کند که در هر جای دیگر جهان هم میتوان آن را انجام داد.
اگرچه شاید سکوت دول اروپایی در برابر این مقاله افشاگرانه از اقدامات جنگ افروزانه آمریکا تا این لحظه قابل توجیه و یا معنا دار باشد، اما بسیاری از تحلیلگران ادامه این سکوت را نشانه ضعف بزرگ و تحقیر آنها در برابر آمریکا می دانند، تا جایی که "اسکار لافونتن" سیاستمدار چپگرای آلمانی علنا اعلام کرد که "گزارش هرش ثابت کرد اروپا برده و رعیت امریکای تروریست است و رعیت ها جرات مخالفت ندارند."
وی در یک پست فیس بوکی سکوت اروپا در برابر افشاگری های هرش را محکوم و "عدم واکنش آشکار به آن را نشانه بی شخصیتی دولت آلمان و عقده حقارت اروپا" ارزیابی کرد.
بنیانگذار حزب چپ آلمان با توصیف دولتش به عنوان یک دست نشانده آمریکا که قار به نمایندگی از منافع خود به طور مستقل نیست، نوشت: " «ما یک جمهوری برده و رعیتی بی اختیار هستیم که رهبران آن قدرتی ندارند و از نمایندگی منافع مردمی که آنها را انتخاب کردهاند، هراس دارند.»
یادآوری می شود، غیر از هرش، "ماکسیمیلیان کراه" قانونگذار آلمانی در پارلمان اروپا پنجشنبه به خبرگزاری اسپوتنیک روسیه گفت: "بی ترید دولت آلمان از قبل درباره خرابکاری آمریکاییها اطلاع پیدا کرده بود. این تنها دلیلی است که باعث شده، اولاف شولتز صدراعظم آلمان سکوت کند. "
وی که از حزب «آلترناتیو برای آلمان» به پارلمان اروپا راه یافته است، افزود: فرد بیمسئولیت و جنگطلبی مانند آنالنا بائربوک وزیر خارجه آلمان نیز که گفته برلین با روسیه در جنگ است، از این ماجرا خبر داشته است، این در حالی است که برلین میلیاردها دلار برای ایجاد این خط لوله گازی از روسیه پول خرج کرد اما حالا همه چیز از بین رفته و دولت ائتلافی اهمیتی به آن نمیدهد.
حتی "ژاک باود" افسر اطلاعاتی پیشین سوئیس نیز روز جمعه گفت که "نشانههای زیادی" وجود دارد که نشان میدهد آمریکا "مسئول" خرابکاری در خطوط لوله گاز نورد استریم ۱ و ۲ است.
وی که مشاور پیشین ناتو و رئیس قسمت "سیاست و دکترین" در بخش عملیات صلح سازمان ملل در نیویورک بود، در برنامه Ligne Droite ایستگاه رادیویی کورتوازی فرانسه گفت که لهستان و اوکراین نیز به عنوان کشورهایی که به شدت برای ترانزیت گاز از طریق قلمرو خود لابی کردند و از ابتدا با احداث این خط لوله مخالفت کردند، ممکن است در حمله اخیر دست داشته باشند.
باود با اعلام اینکه آمریکا هیچ گاه منافع خود را در برهم زدن روابط میان روسیه و کشورهای اروپایی پنهان نکرده است گفت: از زمان جنگ جهانی دوم، همیشه سیاست آمریکا این بوده که از همکاری نزدیک تر آلمان و روسیه یا اتحاد جماهیر شوروی با یکدیگر جلوگیری کند.
صرف نظر از این گزارش هرش، برخی تحلیلگران نیز تخریب خطوط لوله نورد استریم را به دلیل داشتن زیرساختی غیرنظامی، دارای ماهیت تروریستی می دانند و لذا سکوت رسانه های اروپایی و حتی عدم واکنش حرفه ای گروه های دفاع از محیط زیست در برابر ابعاد زیست محیطی انفجار نورد استریم را به شدت محکوم می کنند.
به اعتقاد آنها این انفجار خرابکارانه خط لوله گاز در زیر دریا یک جرم محیط زیستی سنگین است چرا که در نتیجه این انفجار، ۳۰۰ هزار تن مربع گاز متان وارد جو شد؛ پدیدهای که بزرگترین انتشار یک گاز گلخانهای از صرفا یک حادثه، محسوب میشود.
به همین دلیل لافونتن افشاگری هرش را حتی (شاید به حق) فرصتی برای حسابرسی کلی از دولت کشور خود در نظر گرفت و نوشت: "این مقاله موید اعتقادات قبلی من در باره این توطئه آمریکا علیه اروپا بود، اروپایی هایی که هنوز از استاندارهای دوگانه در خصوص جنگ اوکراین پیروی می کنند، چون اگرچه شاید تخریب زیرساخت ها در اوکراین توسط ارتش روسیه جنایت جنگی محسوب شود، اما دولت آلمان نیز دقیقاً همین کار را در یوگسلاوی انجام داد – بدون اینکه عاملان آن به دادگاه معرفی شوند. "
وی با اعلام اینکه اروپایی ها حتی در مواجهه با مقاله هرش نیز از رفتار دوگانه تبعیت می کنند، ضمن ابراز نگرانی از ادامه تشدید درگیری در اوکراین توسط آمریکا نوشت: "مهمترین متحد ما (آمریکا به همراه نروژ) حمله تروریستی به زیرساختهای ما انجام داد. اما ترسوها در سیاست و رسانههای ما سکوت میکنند. یعنی دولت دست نشانده آلمانی اطاعت و سکوت میکند و به خود اجازه میدهد تا عمیقتر و عمیقتر به باتلاق جنگ آمریکا با روسیه کشیده شود. "
البته غیر از این مقاله هرش که رسوایی بزرگی برای آمریکا است و سکوت اروپایی ها در برابر این اقدام آمریکایی ها را معنی دار می کند، در همان زمان انفجاز خطوط گاز اروپا ادبیات سیاسی و اقتصادی برخی رسانه های اروپایی نیز سرنخ هایی را برای مخاطبان داشت که اروپائیان همچنان آنها را نیز نادیده گرفته بودند.
مثلا چند روز پس از آن خرابکاری آمریکا، اقتصاددان مشهور اروپا "جفری ساکس" به صراحت گفته بود: "اقتصاد اروپا بیش از سایرین از قطع برق رنج می برد و اکنون، برای پایان دادن به اروپا، خطوط لوله گاز نورد استریم را نابود کردند. من حاضرم شرط ببندم که این کار آمریکا و شاید با همراهی لهستان است."
البته در ۴ فوریه (۱۵ بهمن) هم نشریه "زودیچه زاتونگ" آلمان گزارش داد که "پیتر فرانک" دادستان کل آن کشور تایید کرده ست که "هیچ مدرکی دال بر اینکه روسیه پشت انفجارهای خط لوله گاز بوده است" نیافته است و "تحقیقات در حال انجام است".
حتی یک روز قبل (۱۴ بهمن) روزنامه انگلیسی تایمز تردیدهای مشابهی را ابراز کرد و نوشت: "با وجود اینکه بازرسان آلمانی نسخه حمله به خطوط لوله گاز توسط یک دولت خاص غربی را بررسی میکنند، اما مقاله ای در واشنگتن پست با استناد به یک کارمند اروپایی وجود دارد.
این روزنامه نوشت: "در حال حاضر هیچ مدرکی وجود ندارد که روسیه پشت این خرابکاری بوده باشد. در واقع سخنان این مقام، بازتاب ارزیابی ۲۳ دیپلمات و افسر اطلاعاتی است که در هفته های اخیر در ۹ کشور مصاحبه کردند. برخی تا آنجا پیش رفته اند که گفتند روسیه را مسئول نمی دانند. "
قابل توجه این که همه می دانستند تشدید درگیری در اوکراین به نفع آمریکا و بردگی بیشتر اروپا است، چون به محض اینکه تحویل گاز روسیه به اروپا کاهش یافت، آمریکا گاز گران قیمت خود را به آنها تحمیل کرد به همین دلیل هم بود که "برونو لومر" وزیر دارایی فرانسه گفته بود: "در مقابل چشمان ما، امریکا صنعت ما را به سرزمین خود می کشاند"، چون فولکس واگن آلمان از گسترش تولید در ایالات متحده خبر داد و بزرگترین کارخانه آلومینیوم اتحادیه اروپا، - "آلومینیوم دانکرک" - فرانسه کاهش ۲۰ درصدی تولید را اعلام کرد.
با این وجود، بسیاری از تحلیلگران شک دارند از اینکه اروپائیان اراده و یا جرات پیگیری این موضوع را داشته باشند، یعنی اینکه بعید است آلمان به عنوان قربانی اصلی این انفجار و سوئد و دانمارک شرکت کننده در تحقیقات (این حادثه در آب های اقتصادی انحصاری آنها رخ داده است) اراده ای برای تکمیل تحقیقات و نام بردن مجری و سفارش دهنده جنایت داشته باشند.
به همین دلیل ستون نویس رسانه چینی "گوانچا" معتقد است: "اتحادیه اروپا امروز جرأت نمی کند مستقیماً به "مقصر" اشاره کند، چون نه تنها متحد آمریکا است، بلکه گروهی از کشورهای با حق حاکمیت محدود است که قادر به تضمین مستقل امنیت خود نیستند. "
در واقع ادامه این روند سکوت اروپائی ها موید چیزی جز پیام اسکار لافونتن نیست که گفته است:" «ما یک جمهوری برده و رعیتی بی اختیار هستیم که رهبران آن قدرتی ندارند و از نمایندگی منافع مردمی که آنها را انتخاب کردهاند هراس دارند.»
نظر شما