در واقع اقدامات اخیر گروه طالبان در این کشور از قبیل تاکید بر ارزش های سیاسی و فرهنگی پشتون ها بدون در نظرگرفتن حقوق دیگر اقوام و خرده فرهنگ ها، محروم سازی حقوق اولیه دختران برای تحصیل، ایجاد ناامنی مرزی برای همسایگان و حمایت از گروه های تروریستی بین المللی و برخی اقدامات غیرمتعارف بین المللی دیگر، موجب خشم جهانی علیه این گروه شده است.
این گروه سیاسی و ایدئولوژیک که از میان همه گروه ها و اقوام ساکن در افغانستان مورد توجه تنها بخشی از قدرت های جهانی و منطقه ای قرار گرفته و بعد از برگزاری چندین دور مذاکرات سیاسی بین المللی میان دولت مستقر اشرف غنی، رئیس جمهوری سابق افغانستان و بازیگران منطقه ای و بین المللی در چند کشور و عمدتاً در دوحه قطر در ۲۱ اوت ۲۰۲۱ (۳۰ مرداد ۱۴۰۰) به طور مشروط بر سرکار آمد، تا با سپردن تعهداتی برای انجام برخی اقدامات بعدی از مشروعیت بین المللی برای کسب قدرت رسمی برخوردار شود.
اما با گذشت نزدیک دو سال از استقرار غیررسمی این گروه در افغانستان، شواهد ملموس و همچنین گزارش هفته گذشته شورای امنیت سازمان ملل نشان می دهد که این گروه نه تنها به آن تعهدات عمل نکرده، بلکه با تحکیم جایگاه قدرت غیررسمی خود به ویژه تقویت درآمد از طریق کشت و قاچاق انواع مواد مخدر (طبیعی و صنعتی) دیگر حاضر نیست از مواضع اساسی قبلی اش نیز عقب نشینی کند و حتی با قدرت بیشتری محدودیت های اعمالی قبلی را پیگیری می کند.
اگرچه به گزارش روز جمعه خبرگزاری طلوع نیوز افغانستان، "سهیل شاهین" رئیس دفتر سیاسی طالبان در دوحه، این گزارش شورای امنیت سازمان ملل را “به دور از حقیقت” خواند و ادعا کرد، “همه گروههای قومی در افغانستان در دولت فعلی سهم دارند.، اما نگاهی به محور نگرانی های شواری امنیت سازمان ملل نسبت به ادامه حضور طالبان در کابل نشان می دهد که جامعه بین الملل بی دلیل نگران وضعیت فلاکت بار در این کشور آسیای مرکزی نیست و ادامه این وضعیت را به ضرر ملت افغانستان و کشورهای همسایه و حتی کل جهان میداند.
اگرچه در گزارش شورای امنیت ابراز امیدواری شد ارزیابیهای مشابه توسط دیگر نهادها و کارشناسان بینالمللی موجب توجه بیشتر جامعه جهانی در رسیدگی به بحران خطرناک افغانستان شود، اما طالبان همچنین به دنبال حذف تمام سازمانهای خارجی از بخشهای مختلف کشور به ویژه بخش آموزش افغانستان بوده است، اقدامی که "استفان دوجاریک" سخنگوی دبیرکل سازمان ملل متحد پنجشنبه گذشته در باره آن گفت که این اقدام یک «گام وحشتناک به عقب» دیگر برای مردم افغانستان خواهد بود.
چون از نوامبر (آبان ماه) گذشته، طالبان زنان را از بیشتر فضاهای عمومی، تحصیلات دانشگاهی، و بیشتر مشاغل، از جمله در سازمانهای غیردولتی محلی و بینالمللی قدغن کرده و دختران را از تحصیل از مقطع ششم ابتدایی به بالاتر کاملاً منع کرده است.
این بحران فرهنگی و آموزشی در افغانستان به قدری عمیق شده است که حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب چند سال قبل طی فتوایی بر ضرورت تحصیل همه کودکان افغانستانی، چه آنهایی که دارای شرایط قانونی حضور در ایران هستند و چه آنهایی که مدارک قانونی حضور در ایران را ندارند، تاکید ورزیدند.
در واقع با این گزارش شورای امنیت، ناامیدی همسایگان افغانستان (به جز چین) از وضعیت سیاست در این کشور حتی بیشتر نیز شده است، چون طبق این گزارش نشانهای از تاثیر و ترغیب رهبران طالبان در قبول تغییر سیاستها، حداقل در آینده نزدیک تا میان مدت بسیار کم است.
در بند دیگری از این گزارش تاکید شد که طالبان نه تنها توان و حتی ارادهای برای مبارزه با گروه های ترویستی بین المللی ندارد بلکه رابطه خود با هر دو گروه تروریستی القاعده و تحریک طالبان پاکستان را نیز تقویت کرده و حتی از آنها مشاوره و همکاری نیز میطلبد.
بعد از این گزارش بود که روز دوشنبه نشریه آمریکایی "لانگ وار جورنال" در گزارشی از حضور برجسته اعضای شبکه القاعده به عنوان مدیران کلیدی در دولت طالبان خبر داد و نوشت که آنها به عنوان حامی طالبان افغانستان را یک “پناهگاه” امن برای خود میدانند.
در گزارش این نشریه، از "تاج میر جواد" معاون اداره استخبارات طالبان و مدیر آموزشی وزارت دفاع طالبان که به عنوان یکی از رهبران شبکه حقانی نیز شناخته میشود و همراه طالبان با جبهه مقاومت ملی در پنجشیر میجنگید، "احسان الله بریال" والی فعلی کاپیسا و "حافظ محمد آقا حکیم" والی نورستان و یکی از رهبران کلیدی لشکر بدری ۳۱۳ که از همکاران کلیدی "ملاعبدالقیوم ذاکر" زندانی سابق گوانتانامو است، به عنوان افراد القاعده در دولت طالبان یاد شده است.
به اذعان نویسندگان گزارش شورای امنیت، القاعده همچنان به دنبال تقویت جایگاهش در افغانستان بوده و با طالبان تعامل داشته و از حاکمیت آنها حمایت و از چهرههای ارتش طالبان محافظت میکند. القاعده حضوری کم سروصدا را در پیش گرفته و ضمن بازسازی مخفیانه توانمندی عملیاتی خارجی خود بر استفاده از افغانستان به عنوان یک کانون ایدئولوژیکی و لجستیکی برای بسیج نیرو و استخدام نیروهای جدید تمرکز کرده است. ”
همچنین گفته میشود که طالبان از اوایل سال ۲۰۱۰ نیز شروع به ادغام اعضای گروههای تروریستی خارجی در حکومت و ارتش تحت حاکمیت خود کرده تا جایی که بسیاری از رهبران شبکه حقانی از جمله سراج الدین حقانی به عنوان یکی از رهبران دوگانه در القاعده و طالبان است که روابط پیچیده و طولانی مدت با القاعده دارد.
در ضمن این گزارش شورای امنیت، خطر حضور ۲۰ گروه تروریستی در منطقه و افغانستان تحت حمایت طالبان و با نظارت اداره استخبارات را رو به افزایش دانسته و نوشت: طالبان روابط دیرینه و سنتی خود را با بیشتر گروه های تروریستی منطقه ای از جمله جنبش اسلامی ازبکستان، جنبش اسلامی ترکستان شرقی یا حزب اسلامی ترکستان و جماعت انصارالله تقویت کرده و با آنها همزیستی مسالمت آمیز دارد.
از اینرو، با افزایش حضور جنگجویان خارجی تحت حمایت طالبان در افغانستان و تهدیدات منطقه ای، اغلب گروه های حقوق بشری و کشورهای جهان به ویژه کشورهای همسایه این کشور از جامعه بین الملل میخواهند بر طالبان برای پایبندی به تعهدات برای تشکیل یک حکومت مشروع بین المللی فشار آورند.
در ضمن ضعف و سکوت طالبان در برابر گروه تروریستی داعش خراسان نیز به قدری مشهود است که عملیاتهای این گروه امروزه پیچیدهتر و مرگبارتر از قبل شده و اقدامات تروریستی خود را حتی تا به شمال این کشور یعنی مرز تاجیکستان نیز پیش برده است.
برخی گزارش ها نیز از پیوستن اعضای ناراضی گروه طالبان و همچنین حزب تحریک طالبان پاکستان به داعش خبر میدهند، به همین دلیل کشورهای همسایه افغانستان و حتی هند بارها در نشستهای بینالمللی هشدار دادهاند که افغانستان تحت حاکمیت طالبان در حال تبدیل شدن به پناهگاه امن تروریستهای رادیکال است.
گزارش شورای امنیت، یکی دیگر از نگرانیها در افغانستان تحت کنترل طالبان را افزایش میزان کشت، قاچاق، قیمت و انواع مواد مخدر و به ویژه انواعهای صنعتی آن حتی تحت نظارت و دخالت مستقیم افراد کلیدی طالبان در این کشور عنوان کرد، به گونهای که روز گذشته "اسکندر مومنی" دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران نیز گفت که تولید و قاچاق مواد مخدر طی دو دهه گذشته در افغانستان نزدیک ۵۰ برابر شده است تاحدی که افغانستان رتبه نخست کشت و قاچاق خشخاش و رتبه دوم تولید مواد مخدر صنعتی در جهان را از آن خود کرده است.
براساس این گزارش، به رغم فتوای رهبر طالبان برای حرام بودن کشت خشخاش، این گروه تعداد آزمایشگاههای فرآوری تریاک را در هلمند، بدخشان و خوست افزایش دادهاند تا در آنجا به هروئین و برخی مواد مخدر صنعتی تبدیل و به خارج از کشور قاچاق کنند و در بازارهای جهانی به فروش برسانند.
یکی دیگر از دغدغههای جامعه بین الملل در باره نتیجه حاکمیت طالبان در افغانستان، افزایش تجارت اسلحه از این کشور به دیگر کشورهای جهان است، تا جایی که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا روز دوشنبه در گفت وگو با رسانههای کشورش اعلام کرد که افغانستان بعد از آمریکا به اصلی ترین فروشنده تسلیحات در جهان تبدیل شده است.
وی مدعی شد که آمریکا با باقی گذاشتن تجهیزات نظامی پیشرفته به ارزش تقریبی ۸۵ میلیارد دلار در افغانستان، امروزه این کشور را به دومین فروشنده بزرگ سلاح پس از آمریکا در جهان تبدیل کرده است.
در هر حال، شواهد نشان می دهد گروه طالبان همچنان تمایلی به پایبندی به تعهدات خود در سیاست داخلی و منطقه ای و بین المللی ندارد، بنابر این برخی تحلیلگران از جمله "طارق فرهادی" تحلیلگر امور سیاسی افغان معتقد است: “بعد از تجربه جنگ برای سالهای زیاد در افغانستان، لازم است گفتمانی ملی وجود داشته باشد تا گروههای سیاسی و قومی مختلف نزد همدیگر آمده و راهحلی را برای آینده این کشور بیابند در غیر این صورت انحصار قدرت در افغانستان همچنان باقی خواهد ماند. ”
چون طبق گزارش شورای امنیت، اگرچه اختلافاتی در میان طالبان برسر تقسیم مناصب در ساختار قدرت و کنترل منابع پولی و طبیعی و انتقال قاچاق مواد تجاری وجود دارد، اما انسجام میان اعضای آن تا یک یا دوسال آینده همچنان حفظ خواهد شد.
بیشتر به این دلیل که اقتدار اعضای اصلی این گروه و وحدت میان آنها روی به افزایش است و همچنان بر اقتدار رهبری خود تاکید دارند، بنابراین هیچ نشانهای مبنی براینکه رهبران این گروه بتوانند بر سیاستها تاثیرگذاری اساسی داشته باشند و تغییر جدی را در آینده در این کشور انتظار داشته باشیم وجود ندارد.
چون متاسفانه در این مقطع زمانی دور باطلی در رابطه طالبان با جامعه بین الملل به وجود آمده است مبنی بر اینکه این گروه بعد از استحکام پایههای قدرت داخلی خود و حذف رقبا ادعا می کند تا زمانی که از سوی جامعه بین الملل امتیاز اساسی دریافت نکند، نه تنها از مواضع همیشگی خود عقب نشینی نمیکند بلکه سیاستهای سختگیرانه تر داخلی و ایذایی منطقه ای را نیز با جدیت بیشتر پیگیری خواهد کرد.
یعنی سعی دارد جامعه جهانی و امنیت منطقه ای را وجه مصالحه دعوای خود با جامعه جهانی قرار دهد و لذا به هیچ وجه حاضر نیست تا قبل از به رسمیت شناخته شدن از سوی جامعه جهانی امتیازی به آن و حتی شهروندان افغان بدهد.
به اعتقاد برخی کارشناسان، این گروه با روحیه خشن یا شبه نظامی تاکنون بارها با همسایگان خود (غیر از چین) دچار تضاد منافع شده و برای اغلب آنها نگرانی های امنیت مرزی به وجود آورده است به گونهای که مذاکرات امنیتی جداگانه همسایگان افغانستان با این گروه تاکنون به نتیجه ملموسی نرسیده است.
بنابراین دور باطل مذاکرات با گروه طالبان برای هریک از همسایگان ثابت کرد که هنوز نمیتوانند این گروه را که نه با حقوق و قوانین بین الملل آشنا و به آن پایبند است و نه دنیای امروز را باور دارد به عنوان یک دولت رسمی در کشور همسایه به رسمیت بشناسند، چرا که این گروه همچنان راههای مذاکره منطقی برای رفع نگرانی های امنیتی را برای آنها بسته نگه داشته است.
در واقع بررسی تحولات افغانستان نشان میدهد که بحران سیاسی افغانستان تبدیل به یک مساله کلان بینالمللی شده است و از این پس، راه حل آن تنها به تصمیم دولت طالبان و مخالفان آن محدود نمیشود، چون ورود بازیگران متعدد منطقهای و فرامنطقهای وضعیت را در این کشور پیچیدهتر کرده و متاسفانه میان این بازیگران یا قطبها نیز برای حل مساله افغانستان اختلافاتی به وجود آمده که حاصل آن جز اینکه دود بیشتر به چشم شهروندان افغان و کشورهای همسایه باشد، چیزی نخواهد بود.
نظر شما