به گزارش ایرنا، نیاز آبی بالای شالی، از همان ۲۰ سال قبل این خانواده را به فکر تغییر کاربری زمین و جایگزینی کشت برنج با محصولات دیگر انداخت و آنها در زمین ۲۰ هکتاری خود چند درخت مانند سیب و زیتون و هلو و در هزار متر هم گل نرگس کاشتند.
مدتی که گذشت، علاوه بر میوه درختان، سود حاصل از تولید گل نرگس برای خانواده کبری انصاری و همسرش افشین چینیانپور لذت بخش بود تا اندازهای که تصمیم گرفتند اولویت فعالیت کشاورزی خود را به تولید گل نرگس اختصاص دهند و در کنار آن از دیگر محصولات نیز غافل نشوند.
خانم انصاری ۲ دهه پس از آغاز کاشت تولید گل نرگس حالا به یکی از برندهای معتبر تولید این محصول در کشور تبدیل شده و تلاش میکند از همه قسمتهای مرتبط با این گیاه حتی فروش پیاز آن کسب درآمد کند.
توجه به ابعاد گردشگری باغ گل نرگس، جزو آخرین ابتکارات خانم انصاری بانوی کشاورز گلستانی است که در گفتگو با ایرنا به ابعاد گوناگون آن پرداخت.
خروج از گمنامی با حمایت سپاه
خانم انصاری در سکوت و آرامش محدوده کاشت گل نرگس خود را بیشتر و بیشتر کرد و آرام آرام هزار متر اولیه را به حدود ۱۰ هکتار رساند.
در ابتدا مجموعه شهرستان به او برای تولید گل نرگس پروانه فعالیت نمیدادند: «بارها به ادارات مرتبط مانند جهاد مراجعه کردم اما میگفتند که در آزادشهر تولید گل نرگس توجیه اقتصادی ندارد و نمیشود در این آب و هوا این محصول را پرورش داد.»
خانم انصاری در بسیج آزادشهر عضویت داشت و سپاه شهرستان دورادور از فعالیت وی برای تولید گل نرگس مطلع بود.
پیوستگی این خانم با مجموعه سپاه و عضویت وی در این نهاد، موجب شد مسوولان سپاه آزادشهر به سراغ وی رفته و علاوه بر تلاش برای کمک به وی در مسیر تولید، گزارشی از وی تهیه کرده و آن را در سایت رسمی سپاه منعکس کردند. «تا مدتها گل نرگس را تولید کرده و در بازارهای منطقه میفروختم اما تعداد کمی از مردم مرا میشناختند. یک بار گروهی از سپاه آزادشهر به دیدنم آمدند و مصاحبه مرا در سایت سپاه منعکس کردند که پس از آن همه در آزادشهر و حتی دیگر شهرها مرا شناختند.»
حمایت سپاه از این بانوی کارآفرین به همینجا ختم نشد « یک بار فرمانده وقت سپاه آزادشهر از من خواست برای ساخت سوله و انبار نگهداری گل نرگس از تسهیلات کارآفرینی آنان استفاده کنم . این پیشنهاد در شرایطی به من داده شد که هنوز به مرحله تولید انبوه نرسیده بودم و فقط مقدار کمی گل نرگس تولید میکردم که آن هم به نگهداری در انبار نیاز نداشت.»
وی ادامه داد: «وقتی این پیشنهاد را شنیدم، خندیدم چون به نظرم اصلا نیازی به این سازه نداشتم اما فرمانده سپاه آزادشهر تاکید کرد که در آینده به این فضا نیاز پیدا خواهی کرد که پس از اصرار وی ۳۰ میلیون تومان وام گرفتم و یک سوله در کنار باغ گل نرگس ساختم . تا چند سال اول به این فضا نیازی پیدا نکردم اما آرام آرام که تولید گلها بیشتر شد، چارهای جز انتقال آن به سوله نبود آنجا بود که پی به آیندهنگری فرمانده سپاه آزادشهر بردم.»
«در واقع شروع فعالیت گسترده ما با گزارش سپاه بود . بعد از آن پروانه فعالیت برای ۶ هکتار گرفتیم و تا سال ۱۳۹۵ باغ گل نرگس را به ۱۰ هکتار رساندیم و دیگر گسترش سطح کشت آن را ادامه ندادیم.»
خانم انصاری که در ابتدا به صورت کاملا تجربی به تولید گل نرگس مشغول بود پس از افزایش سطح زیرکشت گل نرگس از هزار متر به ۱۰ هکتار، به این نتیجه رسید که علاوه بر گل، میتواند از فروش پیاز آن هم درآمد سرشاری به دست آورد. «سال اولی که تصمیم گرفتیم پیاز گل نرگس را بفروشیم، حدود ۴۰ تُن به مشتریانی از استان اصفهان فروختیم و کم کم پیازفروشی ما شروع شد و تا حالا هم ادامه دارد.»
«فروش پیاز گل نرگس و سود حاصل از آن به گونهای است که انگار ما ۲ بار در سال محصول را برداشت میکنیم . یک بار گل و بار دیگر پیاز. مثلا امسال، سرما بخش زیادی از گل باغ را نابود کرد و ما با برداشت اندک گل باقیمانده، فقط توانستیم خرج روزمره مانند پول کارگران را تامین کنیم اما با پیشفروش پیاز، ضرر خود را جبران کردیم.»
تجربه ناموفق صادرات
تولید انبوه گل نرگس در این باغ ۱۰ هکتاری، خانم انصاری را به فکر صادرات محصولش انداخت . او به واسطه یک آشنا در اوکراین، مقداری از تولید گل نرگس خود را راهی این کشور کرد اما قرارگرفتن این محصول در بخش بار، موجب یخزدن گل نرگس شد و دیگر شکل و قیافه مشتریپسند خود را از دست داد.
این تجربه ناموفق در کنار بدقولی مشتریان عمده بازارهای تهران و مشهد، باعث شد خانم انصاری فکر صادرات و فروش مستقیم با بازار تهران را به طور کلی از سر بیرون کند و محصول را به واسطههایی که با او همکاری میکنند بفروشد. «به این نتیجه رسیدم که نمیتوانم هم به کار کشاورزی برسم و هم به فکر صادرات باشم. شرایط زمین ما به گونهای است که در کل روزهای سال کار داریم . نمیتوانستم از کار و زندگی بزنم و برای گرفتن پول و ارسال محصول به این شهر و آن کشور بروم.»
شاید پرهیز از فروش عمده محصول به بازار شهرهای بزرگ بود که خانم انصاری را به فکر تبدیل باغ گل نرگسش به مجموعه گردشگری انداخت.«یک سال، چند مشتری عمده از تهران و مشهد میخواستند همه گل نرگس باغم را برای آنها بفرستم . تصور من این بود که با این روش محصولم را بهتر میفروشم. به همین دلیل همه گلها را برای آنها فرستادم اما بعد از آن هر چه تماس گرفتم از پول خبری نشد.»
۲ تجربه ناموفق صادرات و فروش عمده به بازار شهرهای بزرگ، خانم انصاری را به سمت فروش به گلفروشی شهرهای دیگر و همچنین توسعه بخش گردشگری انداخت. « یک بار چند گردشگر به باغم آمدند و به عکاسی با موبایل مشغول شدند. در حین تماشای آنها فکری به سرم زد. از آنها خواستم اسم باغ مرا در زمان انتشار عکسها بنویسند. به سرعت یک پیچ اینستاگرامی ایجاد کرده و عکس گردشگران را در صفحه بارگزاری میکردم .»
این ابتکار در زمانی کوتاه جا افتاد و بر تعداد علاقمندان به حضور در باغ گل نرگس خانم انصاری افزوده شد: «تعداد مراجعهکنندگان آنقدر زیاد شد که دیدم میتوانم با گرفتن مبلغی به عنوان ورودی، درآمد خوبی کسب کنم و همین کار را هم کردم.»
«به طور میانگین در هر هکتار ۱۰۰ هزار شاخه گل نرگس برداشت میشود که با توسعه بخش گردشگری، بخشی از آن را بازدیدکنندگان از همین جا میخرند و بقیه را راهی بازارها میکنیم. فکر میکنم هر چه بر تعداد گردشگران افزوده شود، تعداد گلهایی که بدون واسطه فروخته میشود همچنان بیشتر شود.
رونق گردشگری این باغ گل نرگس به همین جا ختم نشد: « چند سال قبل فرماندار آزادشهر از من خواست اگر آمادگی دارم جشنواره گل نرگس را در این مجموعه برگزار کنم . از این پیشنهاد استقبال کردم و نتیجه آن برگزاری جشنوارهای بود که بیش از پیش مرا در گلستان شناساند و علاوه بر افزایش درآمد حاصل از فروش گل نرگس، بر تعداد گردشگران نیز افزود.»
« حضور گردشگران آنقدر زیاد شد که تصمیم گرفتیم غرفه فروش آش و نان محلی و مانند آن را در ورودی باغ برپا کنیم. روزهای آخر هفته و تعطیلات، فروش این مواد غذایی حتی از مبلغ ورودی گردشگران هم بیشتر میشد.»
زمان حدود ۲ ماهه برداشت گل نرگس، فرصت خوبی برای کسب درآمد از حضور گردشگران بود اما نبود زیرساختهای اولیه مانند جای مناسب برای نشستن، خانم انصاری را از رسیدن به اهدافی که داشت دور میکرد: «تلاش زیادی برای کسب مجوز راهاندازی مجموعه گردشگری کشاورزی انجام دادم اما مقررات دست و پا گیر، تاکنون مرا از رسیدن به برنامههایم بازداشت.»
وی ادامه داد: «در کنار این باغ گل نرگس، رودخانهای قرار دارد که هراز گاه با جاری شدن سیل در آن، انواع حشرات خطرناک مانند مار در زمینهای اطراف سرازیر میشوند . چند ماه قبل در کنار حوض این باغ، یک مار کبری و افعی دیدم . چون نمیخواهم به گردشگران باغم آسیبی وارد شود تصمیم دارم اتاقکهای با کمترین راه نفوذ حشرت و حیوانات مزاحم بسازم اما اداره گردشگری تاکنون مانع شده است.»
خانم انصاری معتقد است: « در این باغ ظرفیت زیادی برای جذب گردشگری و به تبع آن ایجاد شغل پایدار دارم اما شرط آن ایجاد زیر ساخت است.»
خانم انصاری در شرایطی که در حال اخذ مجوز از ادارات مرتبط برای رونق گردشگری باغ گل نرگس بود با پیشنهاد جالب توجه سپاه مواجه شد: «سپاه آزادشهر که به طور کامل در جریان فعالیتم قرار دارد و وضعیت و شرایط جغرافیایی و محیطی زمینم را میداند پیشنهاد کرد که در این باغ، پیست دوچرخه سواری مخصوص بانوان احداث کنم تا دختران و زنان در این محیط، آزادانه و بدون مشکل به ورزش و تفریح خود بپردازند.»
وی گفت: در حال بررسی این پیشنهاد هستم و به احتمال فراوان آن را اجرا خواهم کرد تا سهمی در سلامت جسمانی و روحی دختران و زنان گلستانی به خصوص آزادشهری داشته باشم . علاوه بر آن میخواهم در گوشهای از این زمین ۲۲ هکتاری، آببندانی احداث کنم که هم آب مورد نیاز باغم را تامین کند و هم با تجهیز آن به قایق و پدالو و دیگر ملزومات ورزش های آبی، طرح گردشگری مورد نظرم را گسترش دهم.
پیشنهاد از اوکراین
موفقیت خانم انصاری در توسعه باغ گل نرگس، آوازه او را از مرزهای ایران هم فراتر برد به گونهای که به او پیشنها کشاورزی در خارج کشور هم داده شد: « از طریق یکی از آشنایان، از کشور اوکراین پیشنهاد تولید گل نرگس با واگذاری زمین به من پیشنهاد شد اما نپذیرفتم . من متولد ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ هستم و همیشه فکر میکنم به دنیا آمدنم در روز پیروزی انقلاب حتما حکمتی دارد. میخواهم در ایران بمانم و دینم را به کشور ادا کنم.»
از جمله کارهایی که این بانوی آزادشهری برای ادا کردن وظیفهاش به کشور ادا میکند، هموار کردن تولید گل نرگس برای علاقمندان است. :«هر کسی که برای راه اندازی باغش با هر ابعادی از من مشاوره بخواهد، رایگان و بدون منت انجام میدهم .افراد زیادی از نقاط مختلف گلستان و دیگر استانها با مراجعه حضور و تماس تلفنی از من راهنمایی میخواهند که دریغ نمیکنم . حتی اگر فاصله آنها نزدیک باشم به آنها سر میزنم و از نزدیک در جریان فعالیت آنان قرار میگیرم.»
در باغی که او ایجاد کرده ۹ نفر به طور مستقیم مشغول به کار هستند اما او میخواهد این تعداد را بیشتر کند: «البته در زمان برداشت گل، تعداد کارگران فصلی بیشتر میشود اما امیدوارم با اجرای طرحهای گردشگری کشاورزی، تعداد بیشتری را در این باغ مشغول به کار کنم.»
نظر شما