حضرت محمد(ص) در هفدهمین روز از ماه مبارک رمضان اینگونه دعا کردند: اَللّهُمَّ اهْدِنِی فِیهِ لِصَالِحِ الْأَعْمَالِ وَ اقْضِ لِی فِیهِ الْحَوَائِجَ وَ الْآمَالَ یا مَنْ لایحْتَاجُ إِلَی التَّفْسِیرِ وَ السُّؤَالِ یا عَالِماً بِمَا فِی صُدُورِ الْعَالَمِینَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ؛ خدایا، مرا در این ماه به سوی کارهای شایسته و اعمال نیک هدایت فرما و حاجت ها و آرزوهایم را برآور، ای آن که نیاز به روشنگری و پرسش ندارد، ای آگاه به آنچه در سینه جهانیان است بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست.
این روزها که مشغول ختم قرآن هستیم، بسیاری از آیات را می بینیم که تقریبا هر جایی سخن از ایمان در میان است، به دنبال آن عمل صالح مطرح می شود. عمل صالح یکی از ترکیب های قرآنی است که ۹۳ بار این دو واژه در کنار هم به کار رفته است. در یک جمله می توان گفت عمل صالح، آن عملی است که انسان را به قرب الهی نزدیک کند. مثلا در سوره عصر، خدا همه انسان ها را در خسران و زیاندیده می داند به جز کسانی که ایمان آورده و عمل نیک انجام دهند و یکدیگر را به درستی و پایداری سفارش کنند.
در تفسیر نمونه یک برنامه چهار مادهای خوشبختی برای آیه پایانی سوره عصر ذکر شده است. به عبارت دیگر قرآن برای نجات از آن خسران بزرگ، برنامه جامعی تنظیم کرده که در آن بر چهار اصل تکیه شده است. اصل اول، ایمان است که زیر بنای همه فعالیت های انسان را تشکیل میدهد، چرا که تلاش های عملی انسان از مبانی فکری و اعتقادی او سر چشمه میگیرد و به همین دلیل تمام پیامبران قبل از هر چیز به اصلاح مبانی عقیدتی امت ها میپرداختند.
در اصل دوم به میوه درخت بارور و پرثمره ایمان پرداخته و از اعمال صالح سخن میگوید؛ همان اعمال شایسته نه فقط عبادت ها، انفاق و جهاد در راه خدا؛ بلکه هر کار شایستهای که وسیله تکامل انسان و پرورش اخلاق و نزدیک شدن به خدا و پیشرفت جامعه انسانی در تمام زمینهها شود. از آنجا که ایمان و اعمال صالح، هرگز تداوم نمییابد مگر این که حرکتی در اجتماع برای دعوت به سوی حق و شناخت و معرفت آن از یک سو، و دعوت به استقامت و صبر در طریق انجام این دعوت از سوی دیگر صورت پذیرد، به دنبال این دو اصل، به دو اصل دیگر اشاره میشود که در حقیقت ضامن اجرای دو اصل اساسی ایمان و عمل صالح است.
خدا به همه مردان و زنان وعده داد که اگر با ایمان داشتن به خدا، کار نیکی را انجام دهند، یک زندگی با سعادت و حیات طیبه در انتظار آنها خواهد بود
در اصل سوم به مسأله تواصی به حق یعنی دعوت همگانی به سوی حق اشاره میکند تا همگان حق را از باطل به خوبی بشناسند و هرگز آن را فراموش نکنند و در مسیر زندگی از آن منحرف نشوند. در اصل چهارم نیز مساله شکیبائی و استقامت و سفارش کردن یکدیگر به آن مطرح است، چرا که بعد از مسأله شناخت و آگاهی، هر کس در مسیر عمل در هر گام با موانعی رو برو است اگر استقامت و صبر نداشته باشد، هرگز نمیتواند احقاق حق کند و عمل صالحی انجام دهد و یا ایمان خود را حفظ کند.
در آیه ای دیگر می خوانیم که خدا به همه مردان و زنان وعده داد که اگر با ایمان داشتن به خدا، کار نیکی را انجام دهند، یک زندگی با سعادت و حیات طیبه در انتظار آنها خواهد بود. مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نوشت: این وعده جمیلی است که به زنان و مردان مؤمن می دهد که عمل صالح داشته باشند و در این وعده جمیل، فرقی میان زنان و مردان در قبول ایمانشان و در اثر اعمال صالحشان که همان احیاء به حیات طیبه، و اجر به احسن عمل است نگذاشته، و این تسویه میان مرد و زن علی رغم بنائی است که بیشتر غیر موحدین و اهل کتاب از یهود و نصاری داشتند و زنان را از تمامی مزایای دینی و یا بیشتر آن محروم می دانستند، و مرتبه زنان را از مرتبه مردان پایین تر می پنداشتند و آنان را در وضعی قرار داده بودند که به هیچ وجه قابل ارتقاء نبود.
حالا نکته مهم این است که آیا انجام دادن کارهای نیک کافی است؟ از امام صادق (ع) روایتی نقل شده است که رسول خدا (ص) فرمود هر کس سبحان الله بگوید، خدا برای او درختی در بهشت می کارد، هر کس الحمدلله بگوید، درختی دیگر برای او در بهشت قرار می دهد و همچنین کسی که بگوید لا اله الا الله یا الله اکبر. شخصی از قریش گفت، پس با این حساب درخت های فراوانی در بهشت داریم که پیامبر فرمود بله، به این شرط که آتشهائی نفرستید که آن درختها را بسوزاند. آنگاه رسول خدا (ص) این آیه را تلاوت کرد: ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خدا اطاعت کنید و از رسول او اطاعت کنید، و اعمال خود را باطل نکنید.
در سوره انعام آیه ای به اعمال نیک انسان اشاره دارد که برخی در ترجمه نوشته اند هر کس کار نیکی انجام دهد ولی برخی دیگر اینگونه ترجمه کرده اند هر کس کار نیکی را بیاورد. آیت الله عبدالله جوادی آملی صاحب تفسیر تسنیم در این زمینه گفت: اگر ما کار خوبی کردیم، خداوند پاداش ما را میدهد و یک چیز جدیدی هم به آن اضافه میکند، اگر کسی کار خیر ۱۰ درجهای برای ما کرد، اگر ما هم ۱۰ درجه به او خوبی بکنیم، این عدل است و جزای او را ندادهایم و باید بیش از این ۱۰ درجه به او پاداش بدهیم.
این مرجع تقلید افزود: خداوند فرمود شما کار خوب خودتان را به آخرت بیاورید ما آن را ۱۰ برابر پاداش میدهیم و شرط پاداش گرفتن این است که اعمال خود را به صحنه قیامت بیاوریم و عمل خوبمان را در این دنیا از بین نبریم. کار خوب را که انجام دادیم فراموش کنیم و به دیگران نگوییم، مانند برگ گلی که اگر ۱۰ بار به آن دست بکشیم، از بین میرود؛ کار خوب را هم اگر ۱۰ جا تعریف کنیم، دیگر اثرش از بین میرود.
نظر شما