چرا سیار به عنوان چهره سال هنر انقلاب انتخاب شد؟

تهران- ایرنا- اکثر بیت‌ها و فرازهای سیار دارای حکمت ایرانی و آئینی، کشف حکیمانه و هنرنمایی سرشتی است. فطرت شعرش خواننده را به سیر در میراث ادبی کهن مردمان مشرق زمین می‌برد و درعین حال لبریز از شعور امروزی است.

اصحاب معرفت و معنا، آگاه‌اند که شاعر مخلوقی است یاغی، که در دقایق سرودن با بال‌های پهناور خیال، زمین و زمان را در سیطره می‌گیرد و شکوهمند و مغرور سخن برتر را خلق و کشف می‌کند.

و نیز می‌دانیم که شاعر هرگز سنجیدنی نیست و هیچ لوله آزمایشگاهی تاکنون کشف نشده که بتوان با آن عیار شاعر را سنجید. البته خیلی‌ها از جمله افلاطون، فارابی، فروید و یونگ و .... نظریاتی در این باره ارائه داده‌اند و آیندگان نیز خواهند داد اما نگارنده این سطور نمی‌خواهد دست و پای خویش را در چارچوب نظریه‌ای خاص ببندد.

به همین اکتفا می‌کنم که هر وقت بخواهم درباره یک شاعر حرف بزنم باید حواسم جمع باشد که با همان مخلوق یاغی روبه‌رو هستم و نه یک انسان معمولی و نیز بدانم که شاعر گونه متفاوتی از آفرینش است که مشترکاتی با انسان‌های دیگر دارد.

حکیم نظامی شعر را سایه نبوت می‌داند

پیش و پسی بست صف کبریا

پس شعرا آمد و پیش انبیا

و اخوان همان را این گونه گفته است: «شعر محصول بی‌تابی آدمی است در لحظاتی که شعور نبوت بر او پرتو انداخته»

(مهدی اخوان ثالث، از این اوستا، چاپ نهم، مروارید، ص ۱۲۹)

تعادل در اندیشه مهم‌ترین ویژگی ترانه‌های محمدمهدی سیار است

هیچ شاعری تا این روز چهره سال هنر انقلاب اسلامی نشده بود

این مقدمه کوتاه را برای آن گفتم که در خبرها خواندم دوست شاعرم محمدمهدی سیار به عنوان چهره سال هنر انقلاب اسلامی شناخته شده و این اتفاق، نخستین بار است برای یک شاعر رخ داده، هر چند این جایزه وعنوان خود نوپاست و کاری است قابل تحسین از سوی حوزه هنری، اما تا کنون نصیب شاعران نشده است و خیال می‌کنم حوزه هنری راهش را درست انتخاب کرده است، کار درستی که دیگران نیز باید بیاموزند..

به حسن سلیقه و دانش هیات داوران نهایت احترام و درود تقدیم باد که گل کاشتند.

سیار برای اصحاب شعر امروز مایه سرافرازی شده است

این موضوع که سیار رتبه یک دکتری فلسفه دانشگاه تربیت مدرس و هیات علمی دانشگاه شده و به قول امروزی‌ها «بچه مثبت» درسخوان و باهوشی است برای من مهم نیست چرا که خیلی‌ها این گونه‌اند.

وقتی سیار را می‌بینم احساس می‌کنم معجونی شگفت‌انگیز از توانایی‌های خدادادی و شیدایی سرشتی پنهان و پیدا و روحی گستاخ و هوشی سرشار از لطایف حکمی را یکجا به چشم می‌بینم

وقتی به تیراژ کتاب‌هایش نگاه می‌کنم که سیل خوانندگان شعر به ویژه در ایام نمایشگاه کتاب با علاقه کتاب‌های او را می‌خرند باز هم با خودم می‌گویم خلق الله سرگرمی می‌خواهند چه بهتر از کتاب شعر؟!

و دیگر این که خیلی برای من مهم نیست خوانندگان محبوب هم‌روزگار از جمله علیرضا افتخاری، سالار عقیلی، محمد معتمدی، حجت اشرف‌زاده و ده‌ها خواننده مطرح دیگر شعرها، ترانه‌ها و تصانیف او را خوانده‌اند، چرا که این از خوش سلیقگی آن‌هاست که شعرها و ترانه‌هایی به این زیبایی را انتخاب کرده‌اند.

اما این استاد جوان شیرازی محجوب و گندمگون ما با قامتی نحیف و متعادل، کم‌گوی و دقیق اندیش برای اصحاب شعر امروز مایه سرافرازی شده است.

غبار معاصرت مانع از دیده شدن سیار است

به یاد دارم شبی در برنامه دیدار ماه در کنار ادیب بزرگ روزگار بهاءالدین خرمشاهی نشسته بودم که سیار غزلی عاشقانه عارفانه برای حضار خواند. خرمشاهی سرذوق آمد و گفت اگر سعدی امشب در اینجا حضور می‌داشت چه کیفی می‌کرد.

برای من این مسئله خیلی مهم است که وقتی سیار را می‌بینم احساس می‌کنم معجونی شگفت‌انگیز از توانایی‌های خدادادی و شیدایی سرشتی پنهان و پیدا و روحی گستاخ و هوشی سرشار از لطایف حکمی، عرفانی، عشق فطری و حکمت ذوقی را یکجا به چشم می‌بینم.

مطالعات بین رشته‌ای با استعداد ذاتی هنری در هم آمیخته و انسانی عین‌القضاتی، سهروردی وار، صدرایی گونه و امروزی ساخته که غبار معاصرت مانع از دیده شدن اوست.

شاید شما یک یا چند تا از کتاب های او، بی‌خوابی عمیق، حق‌السکوت، رودخوانی و یادآوری را خوانده یا در کتابخانه داشته باشید.

اگر با مداقه و عمیق خوانده‌اید حتما دیده‌اید که در اکثر بیت‌ها و فرازها حکمت ایرانی و آئینی، کشف حکیمانه و هنرنمایی سرشتی در تار و پود کلماتش نهفته است. فطرت شعرش خواننده را به سیر در میراث ادبی کهن مردمان مشرق زمین می‌برد و درعین حال لبریز از شعور امروزی است.

سادگی و محکمی زبان هنری‌اش توامان به کمک لذت بخشی می‌آیند و خواننده را با خود می‌برند.

تعادل در اندیشه مهم‌ترین ویژگی ترانه‌های محمدمهدی سیار است

آثار سیار بخشی از خاطرات عاطفی شده است

سیار دقیقه‌های نغز شعری را آمیخته با ارجاعات قرآنی و تلمیحات تاریخی با شگردهای رندانه و زبانی محکم و در عین حال لطیف در قوالب غزل، ترانه، تصنیف، سرود، مثنوی، رباعی و نیمایی، تقدیم خواننده می‌کند و حقیقتا چه خوش گفت آن بزرگ دانا که فرمود « خلاقیت رشک برانگیز»

فطرت شعر سیار، خواننده را به سیر در میراث ادبی کهن مردمان مشرق زمین می‌برد و درعین حال لبریز از شعور امروزی است

شاید شما هم مثل من بارها ترانه‌های معروف هانیه( پیدایم کن)و چه بگویم را با صدای ماندگار سالار عقیلی شنیده‌اید یا آن ها را زمزمه یا استوری کرده باشید و جزء هزاران نفری باشید که بر آن‌ها کامنت گذاشتید و لایک کردید. شاید عشق عمیق و لطیف را با حالا که می‌روی و حرف بزن و باور نمی‌کنی با صدای جادویی محمد معتمدی تجربه کرده‌اید یا با جان ایران و مثل سیاوش تنها و حق، هو، هلا حماسه‌ و شور میهنی را... شاید با ترانه رقص و جولان علیرضا افتخاری گریه کرده باشید.

شاید شما هم مثل خیلی‌های دیگر از ترانه «برف بی‌صدا می‌بارد» حجت اشرف‌زاده خاطراتی دارید و شاید ده‌ها اثر ارزشمند موسیقایی شیرین و خاطره‌انگیز از این دست که سیاهه نام آن‌ها از حوصله این سطور خارج است را در این دو دهه تجربه کرده و با پوست وگوشت واستخوانتان لمس کرده باشید.

اگر با من هم نظرید خواهیم پذیرفت که این آثار ارزشمند موسیقیایی که بخشی از خاطرات عاطفی و فرهنگی نسل دو دهه اخیر شده است همه اثر لطافت طبع و مهارت سیار بوده است.

اگر بخواهم با زبان آکادمیک و عالمانه کوتاه قضاوت کنم خواهم گفت: تعادل در اندیشه، تخیل و عاطفه مهم‌ترین ویژگی شعر و ترانه‌های سیار است.

این سخن بُگذار تا وقتی دگر

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha