به گزارش ایرنا ، یکی از دلایل انزوای فرهنگ مکتوب و تبع آن کنشگران، روزنامهنگاری دیجیتالی و رسانههای مجازی است و همین امر سبب افت تولید محتوا و افت مخاطب در مطبوعات شده است.در چنین شرایطی دیدگاهها و نظرات مختلفی از سوی صاحبنظران برای ادامه حیات رسانههای مکتوب ارائه میشود و صاحبان رسانههای معتبر بینالمللی هم به مرور در حال سازگاری و ادامه حیات در شرایط در حال گذار موجود هستند.
به اعتقاد صاحبنظران برای سرپا ماندن و ادامه حیات مطبوعات مکتوب و کاغذی ۲ دیدگاه مطرح است؛ دیدگاه اول این است که مطبوعات بهطور کامل تعطیل شده و به رسانه دیجیتال و برخط تبدیل شود ، دیدگاه دوم هم این است که مطبوعات برای تداوم حیات خود به سمت انتشار برخط، رسانه دیجیتال و روزنامهنگاری موبایلی حرکت کرده و همزمان با آن انتشار کاغذی و مکتوب را هم ادامه دهند بهویژه اینکه هنوز طیفهایی در جامعه وجود دارند که ترجیح میدهند اخبار واطلاعات مورد نیاز خود را از روزنامه و مجلات مکتوب دریافت کنند.
واقع امر این است که در حال حاضر بخش زیادی از مطبوعات مکتوب و کاغذی هم به لحاظ ضعفهای تکنولوژیک در مقایسه با ابزارهای نوین ارتباطی توان انطباقپذیری خود را از دست دادهاند.
این روند در بین فعالان و کنشگران حاضر در این رسانهها هم تا حدودی حاکم است و به نوعی از حضور در عرصه اطلاع رسانی دیجیتال و فضای مجازی ابا دارند. این کنشگران با وجود مشکلات درآمدی و هزینههای بالای نشریات و عدم بازگشت هزینههای صرف شده در این بخش حاضر به کنارهگیری از فضای مکتوب نیستند.
البته نباید فراموش کرد که کار کردن در مطبوعات و رسانههای مکتوب بهرغم دشواریهای ذکر شده، جذابیتها و شیرینیهای خاص خود را دارد. به هر حال زبان فضای مکتوب عمقی و زبان رسانههای دیجیتال سطحی است ، ضمن اینکه رسانه مکتوب کنشگر و مخاطب را به تفکر وادار میکنند. اتفاقی که در رسانههای دیجیتال رخ نمیدهد و این رسانهها نمیتوانند فرد را به تفکر و اندیشه وادار کنند.
پیامد انزوای رسانههای مکتوب و فعالان و کنشگران این بخش واگذاری کارکرد اصلی رسانهها به کسانی میشود که سررشته و مهارت چندانی در روزنامهنگاری ندارند.
همین امر عرصه اطلاع رسانی درست را با چالشهای عدیدهای روبرو میکند که میتوان به افت تولید محتوا ، تحریف خبر، گزارش، و شیوع اخبار کذب و نادرست از سوی کاربران مجازی اشاره کرد که بدون اطلاع از کارکردهای رسانه وارد این عرصه شدهاند.
کارشناسان و فعالان حوزه رسانه معتقدند روزنامهنگارانی که سالیان سال بصورت حرفهای قلمفرسایی و مطالبهگری کردند، باید ضمن به روز کرن تکنولوژیک خود، حضور جدیتری در فضای وب داشته باشند ، چرا که حضور این روزنامهنگاران منجر به تولید محتوای قوی و حرفهای بهویژه سوگیری رسانهها به سمت رسانههای توسعهمدار (رسانه مطالبهگر، کنشگر و دغدغهمند) خواهد شد.
هوش مصنوعی به جای خبرنگار تیتر میزند
امروزه هوش مصنوعی در حال رقم زدن اتفاقات اعجابآوری است ، در این شرایط به شدت متحول کنشگران رسانههای باید به این فکر باشند که مطبوعات و رسانههای مکتوب در برابر تکنولوژی و فناوریهای ارتباطی نوین دنیا و رباتهای هوش مصنوعی، بات مکالمههایی از قبیل جی پی تی، شای، سیلور بوت، کوکی، آنیما، ریپلیکا، سیم سیمی چه جایگاهی خواهند داشت. واقعیت این است که در وب چهارم دیگر خبرنگار تیتر نمیزند بلکه این نرمافزار است که بهجای خبرنگار تیتر میزند ، این ظرفیت و قابلیت هرچند در کشور ما بدلیل نبود زیرساختهای ارتباطی نوین وجود ندارد اما دیر یا زود این فناوری همانند سایر وجوه آن وارد کشور خواهد شد.
به اعتقاد صاحبنظران، انقلاب چهارم صنعتی با هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰ به اوج خود میرسد و جوامعی که نتوانند به این فناوری دست یابند، از قافله توسعه و پیشرفتهای فناورانه عقب خواهند ماند ، در مدارس کشورهای پیشرفته به متولیان فرهنگی تاکید شده که دانشآموزان را از سطح ابتدایی با این فناوری آشنا کنند.
عدم تدبیر و تحرک فعالان رسانهای و ارتقای دانشهای مرتبط با رسانه و اطلاع رسانی، زمینهساز افزایش شکاف و فاصله ما با دنیای بیرون میشود. متاسفانه رشد و تحولات ما منطبق با رشد و تحولات جهانی نیست و این وضعیت در فضای رسانه و مطبوعات هم وجود دارد.
فراموش نکنیم که ما از نظریههای ارتباطی تا چه حد در پیشبرد ارتباطات و روزنامهنگاری استفاده کردیم و امروز در رسانههای مجازی هم تا چه حد از نظریه جدید بهره میبریم.
نظریههای دوجهانی شدن، دوفضایی شدن و نظریه ۶ درجه جدایی بر حکمرانی شبکههای اجتماعی تاکید داشته است ، بر این اساس کشورهایی که نتوانند بر شبکههای اجتماعی حکمرانی کنند شبکههای اجتماعی بر آنها حکمرانی خواهد کرد.
یادداشت: یعقوب شاددل
نظر شما