به گزارش خبرنگار حوزه دولت ایرنا، اگر سفرهای استانی و گفت و گو های چهره به چهره دولت سیزدهم با مردم را فاکتور بگیریم؛ از آغاز به کار دولت مردمی تاکنون که حدود ۷۳۶ روز از آن میگذرد، عالی ترین مقام اجرایی کشور، ۹ بار در مقابل دوربین صدا وسیما حاضر شده و به سوالات افکار عمومی، مفصلاً پاسخگو بوده و به تشریح سیاست های اجرایی و تحقق وعده ها و اقدامات صورت گرفته توسط دولتمردانش پرداخته است.
در همین راستا نهمین گفتوگوی تلویزیونی آیت الله سیدابراهیم رئیسی در دومین سالگرد سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد؛ گفتوگویی دو طرفه، از جنس پاسخگویی، با رنگ و بوی عمل به وعده ها و افشای برخی حقایق.
صحبت های پی در پی آیت الله رئیسی با مردم او را به چهره ای رکورددار، در میان روسای جمهور در قامت پاسخگویی تبدیل کرده و نشانگر این است که احترام به شهروندان، به عنوان اصلی مهم و دستوری ضروری، از سوی رئیس کابینه به سایر اعضا محول شده است.
رئیس جمهور در نهمین گفتوگوی تلویزیونی خود با مردم حقایقی مهمی را بر زبان آورد، موضوعاتی همچون انتخابات ۱۴۰۰، واردات واکسن و جبران کسری بودجه، که البته برخی از این نکات به مذاق عدهای هم خوش نیامد و مانند دفعات قبل پس از این گفت و گو، سعی در به حاشیه بردن نکات مهم مطرح شده داشتند.
فروش نفت، به صفر رساندن میعانات گازی شناور در سواحل، ساخت مسکن، سیاست خارجی دولت سیزدهم و برقراری روابط با عربستان و مصر و عضویت در شانگهای هم از دیگر مواردی بود که رئیسجمهور به آنها گریزی زد.
"افزایش مشارکت در انتخابات" و "تبدیل ناامیدی مردم به امیدواری" که آیتالله رییسی از این دو به عنوان اهداف خود برای شرکت در سیزدهمین دوره انتخابات نام میبرد نیز به جمله پر تکرار در این گفت و گو تبدیل شد.
رئیس جمهور در حین این گفتوگو به تحلیل خود از وضع انتخاباتی و سیاسی دو سال پیش کشور اشاره ای داشت و با بیان اینکه در آن وضعیت تصور بر این بود که مشارکت در انتخابات به همان میزانی که محقق شد هم نباشد و لذا بنده برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات احساس مسئولیت کردم، گفت: شرایط در آن زمان به گونهای بود که نه فقط مردم، بلکه حتی برخی مسئولین و صاحبمنصبان نیز میگفتند که وضعیت امروز از زمان جنگ هم بدتر است.
ناکارآمدی دولت یازدهم و دوازدهم علت اصلی عدم مشارکت مردم در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری
روزهایی که آیت الله رئیسی در صحبت های خود چند دقیقه ای به یادآوری آن پرداخت، هنوز در افکار عمومی به فراموشی سپرده نشده، شیوه های مدیریتی و ناکارآمدی دولت روحانی، به شدت شرایط اقتصادی را بحرانی و معیشت مردم را تحت تاثیر قرار داده بود و چنان زخم های عمیقی بر خاطر مردم برجای گذاشت که سالیان سال باید زمان صرف شود تا بتوان آنها را ترمیم کرد؛ روزهایی که رئیس جمهورش با لبخندی مشمئز کننده صبح جمعه را وارد ادبیات سیاسی کشور کرد و بعد از غائله بنزین ۹۸ و گرانی آن، ادعا کرد من خودم صبح جمعه فهمیدم که بنزین گران شده است و در مقطعی که مردم نیاز به حمایت دولت داشتند، پا پس کشید؛ حال جریان سیاسی حاکم بر دولت قبل که باید نسبت به عملکرد دولت وقت به مردم پاسخگو باشد، با اتخاذ چهره حق به جانب و کتمان تمام آن حقایقی که معیشت مردم را تحت تاثیر قرار داده بود، پلن فرار رو به جلو را در پیش گرفته است.
افکار عمومی به خوبی به خاطر دارد، روحانی در حالی کشور را به رئیسی تحویل داد که آمار فوتیهای کرونا به بیش از ۷۰۰ نفر در روز رسیده بود، ذخایر ارزی و کالاهای اساسی رو به پایان بود، سیاست خارجی ایران صرفاً به غرب معطوف شده بود، ایجاد رانت ارز ترجیحی، گره زدن معیشت مردم به برجام و FATF از دیگر بحران ها در دولت یازدهم و دوازدهم بود، حال این طیف سیاسی سعی دارد در آستانه انتخابات مجلس دوازدهم حقایق را وارونه جلوه دهد.
روحانی رکوردار کاهش محبوبیت در میان مردم
از این رو ناکارآمدی دولت روحانی بر کسی پوشیده نیست و سوءعملکردهای بسیار در عرصههای اقتصادی بار زیادی را روی دوش دولت سیزدهم انداخت. در سال آخر دولت روحانی یعنی ۱۴۰۰ به دلیل انباشت ناکارآمدیها و نارضایتی عمومی، میزان محبوبیت وی به رقم بیسابقه ۹.۷ درصد تنزل پیدا کرد و همین باعث شد تا نارضایتی مردم از مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی مسئولان سهم مهمی در این عدم مشارکت داشت.
برابر یک نظرسنجی معتبر، روند افول محبوبیت حسن روحانی پس از انتخابات سال ۱۳۹۶ با سقوط قابل توجهی در سال ۱۳۹۷ به ۲۳.۱ درصد میرسد و پس از آن در سال ۱۳۹۸ به ۱۹.۷ و در سال ۱۳۹۹ به ۱۵ درصد میرسد که در طول دولتهای پس از انقلاب بیسابقه بوده است و کاهش مشارکت در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را به صراحت می توان نتیجه تاثیر منفی عملکرد روحانی در افکار عمومی عنوان کرد.
تلاش رئیسی برای رقابتی کردن صحنه انتخابات
"برای افزایش مشارکت عمومی در انتخابات تلاش کردم برخی افراد دیگر هم به عنوان کاندیدا در انتخابات حضور داشته باشند" از این جمله رئیس جمهور در نهمین گفتگوی تلویزیونی می توان به عنوان نکته بارز این گفت و گوی نام برد، آیت الله رئیسی مشخصا در این باره می گوید: من از طریق شورای نگهبان موضوع را پیگیری کردم که صلاحیت آقایان مجدد بررسی شود.
اذعان رد صلاحیت شده ها به بد اقبالی در میان مردم
رئیس دولت مردمی با بیان اینکه بنده حتی با هدف افزایش بیشتر مشارکت در انتخابات تلاش کردم برخی افرادی که صلاحیتشان تایید نشده بود، تایید شوند، تصریح میکند: البته خود آنها گفتند که نتایج سنجشها و ارزیابیها این است که اگر ما هم تایید شویم، باز هم مشخص است برنده انتخابات کیست، اما حضور آنان ممکن بود به افزایش مشارکت مردم کمک کند و لذا خودآقایان شاهد بودند که از طریق شورای نگهبان این مسئله را دنبال کردم.
این قسمت از صحبت های رئیسی با واکنش های زیادی مواجه شد، برخی از جریانات سیاسی که در سیزدهمین دوره انتخابات اقبالی به نسبت کاندیدا هایشان از سوی مردم وجود نداشت، این حقیقتا را برنتابیدند و سعی کردند با تمسک به روایت های مختلف از آنپرده پوشی کنند.
منصور حقیقت پور، مشاور علی لاریجانی درواکنش به صحبت های رئیس جمهور اینگونهمیگوید: من هیچ خبری از این قضیه نداریم، اگر آقای رئیسی مستنداتی دارد که از عدم تأیید صلاحیت آقای دکتر علی لاریجانی رنجیده شده و ورود کرده تا کمک کند آقای لاریجانی تأییدصلاحیت شود، خیلی ممنون و خوشحال می شویم که اگر نامه نگاری کردند، جلسه گذاشتند یا به کسی توصیه کردند برای تنویر افکارعمومی اعلام و منتشر کنند چون اگر آقای رئیسی این اقدامات را انجام داده، قطعا اقدامات شایسته و پسندیده بوده است.
محمد مهاجری هم اینگونه مینویسد که اظهارات رئیسی درباره ردصلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ نوعی خودزنی سیاسی بود.
با این حال مرور تجربیات انتخاباتی ۱۲ دوره گذشته ریاست جمهوی گویای بسیاری از حقایق است؛ نخست اینکه بسیاری از داوطلبان با علم به اینکه حائز شرایط پست ریاست جمهوری و بویژه «رجل سیاسی» نیستند، وارد گردونه ثبت نامها می شدند که در این زمینه می توان اسامی پرشماری را در ادوار مختلف فهرست کرد. یا اینکه برخی نیز به تشویق اطرافیان، هم حزبیان و جریان های همسو و با هدف استمزاج رای مردم اقدام به ثبت نام می کردند بی آنکه برآورد دقیقی از شرایط و اقبال عمومی داشته باشند.
واقعیت ماجرا به روایت آمار
ایسپا یا همان مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران که مجری افکارسنجیهای متعددی در زمینه مسائل گوناگون کشور بهویژه انتخابات ادوار مختلف است و شعارش این است که تلاش میکند صدای مردم باشد، همواره در موضوعات مختلف از طریق سنجش مستمر دیدگاههای مردم ایران در موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... را به ثبت رسانده است و معمولا همبا ضریب خطای کمی نتایج را بررسی و منتشر کرده است و در این دوره از انتخابات هم فعالیت چشم گیری در برآورد افکار عمومی و رفتار رای دهی شهروندان داشت.
ایسپا از یک سال پیش از انتخابات ریاست جمهوری، اقدام به انجام نظرسنجیهای منظمی در قالب «بررسی نگرش مردم به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰» کرده بود.
مطابق نتایج افکارسنجی در نوبت پنجم ایسپا که در تاریخ ۱۸ تا ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ با جامعه آماری هزار و ۵۳۳ نمونه و به شیوه تلفنی اجرا شد؛ سیدابراهیم رئیسی با ۴۱.۲ درصد بیشترین اقبال را ثبت کرده و رتبه دوم و سوم به ترتیب به محمدباقر قالیباف و محمد جوواد ظریف با ۱۵.۶ درصد و ۱۲.۳ درصد اختصاص یافت.
مطابق این نظر سنجی محسن رضایی با ۹.۲ درصد در رتبه چهارم و علی لاریجانی با ۷.۲ درصد در رتبه پنجم قرار گرفتند. سعید محمد (۷ درصد)، محسن هاشمی (۶.۳ درصد) و سعید جلیلی (۵ درصد) نیز به ترتیب رتبههای ششم تا هشتم را به خود اختصاص دادهاند. سهم اسحاق جهانگیری، محمدرضا عارف، عزتالله ضرغامی و در نهایت حسین دهقان نیز از نتایج این نظرسنجی به ترتیب رتبههای نهم تا دوازدهم شد.
نظرسنجی نوبت ششم ایسپا در حد فاصل روزهای ۲۷ تا ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ و در کمتر از یکماه مانده به برگزاری انتخابات که از میان هزار و ۵۴۴ نمونه و به شیوه مصاحبه تلفنی اجراشده، نشان میدهد سیدابراهیم رئیسی برحسب مشارکتکنندگان قطعی انتخابات ۳۹.۴ درصد و برحسب مشارکتکنندگان و افراد مردد ۳۶.۷ درصد رأی دارد؛ این میزان برای علی لاریجانی (رتبه دوم) در هر دو حالت (مشارکتکنندگان و تجمیع مشارکتکنندگان و افراد مردد) ۳.۵ درصد است. محسن رضایی نیز با ۳ درصد برحسب مشارکتکنندگان و ۲.۸ درصد برحسب تجمیع مشارکتکنندگان و افراد مردد در رتبه سوم قرار دارد و سهم مسعود پزشکیان، اسحاق جهانگیری و سعید جلیلی هم از این نظرسنجی به ترتیب رتبههای چهارم تا ششم را به آن اختصاص میدهد.
همچنین بخش دیگری از نظرسنجی نوبت پنجم ایسپا در حد فاصل ۱۸ تا ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ نشان میدهد از پاسخگویان به این پرسش که «با فرض شرکت شما در انتخابات اگر فقط آقای رئیسی و آقای ظریف در انتخابات حضور داشته باشند به چه کسی رأی میدهید؟» ۵۸.۱ درصد از افرادی که گفتهاند قطعا یا به احتمال زیاد در انتخابات شرکت میکنند به رئیسی رأی میدهند و ۱۳.۷ درصد آنها نیز اظهار کردهاند به ظریف رأی خواهند داد. ۲۳ درصد این افراد نیز گفتهاند نمیدانند به کدام یک رأی میدهند و ۵.۲ درصد دیگر نیز اظهار کردهاند به هیچکدام رأی نمیدهند.
در نهایت نظرسنجی نوبت پنجم ایسپا نشان میدهد در صورت حضور رئیسی و جهانگیری در انتخابات، ۶۴.۷ درصد از افرادی که گفتهاند قطعا یا به احتمال زیاد در انتخابات شرکت میکنند به رئیسی رأی میدهند و ۵.۴ درصد نیز اظهار کردهاند به جهانگیری رأی خواهند داد. ۲۱.۹ درصد این افراد نیز گفتهاند نمیدانند به کدام یک رأی میدهند و ۸ درصد دیگر هم به هیچکدام رأی نمیدهند.از کل پاسخگویان نیز (بجز افرادی که به هیچوجه در انتخابات شرکت نمیکنند) ۵۹.۸ درصد به رئیسی و ۵.۲ درصد به جهانگیری رأی میدهند
با این اوصاف نظر سنجی ایسپا و داده های آماری مهر تایید بر اینجمله و تحلیل آیت الله رئیسی است که گفت: افرادی که رد صلاحیت شده بودند گفتند که نتایج سنجشها و ارزیابیها این است که اگر ما هم تایید شویم، باز هم مشخص است برنده انتخابات کیست.
علاوه بر نظر سنجی ایسپا که واقعیت ماجرا را روشن کرد، ویدیویی درفضای مجازی دست به دستمی شود که در آن آیت الله رئیسی اینگونه می گوید که؛ رایزنی میکنم تا صحنه انتخابات رقابتی و مشارکتی تبدیل شود.
البته تلاشهای رئیس جمهور برای بررسی مجدد صلاحیت برخی کاندیداهای رد صلاحیت شده به همین جا ختم نمی شود.
در روز سه شنبه ۴خرداد ۱۴۰۰، بعد از اعلام تائید صلاحیت شدگان نهایی از سوی شورای نگهبان حجت الاسلام و المسلمین رئیسی، رئیس قوه قضائیه و کاندیدای سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری در صفحه کاربریاش در توئیتر از ارسال نامه و برقراری تماس با شورای نگهبان برای تائید صلاحیت کاندیداهای دیگر خبر داده است. او نوشته بود که: از دیروز عصر که از نتایج تعیین صلاحیتها مطلع شدم، شاید شماها و خود آقایان هم خبر نداشته باشند، من تماسهایی گرفتم و در حال انجام رایزنیهایی هستم که صحنه انتخابات، رقابتیتر و مشارکتیتر شود.
با اینتفاسیر، پر واضح است نارضایتی مردم از مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی مسئولان سهم مهمی در عدم مشارکت در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری داشته، بهتر است جریانات سیاسی در سال انتخابات برای کنشگری خود در عرصه سیاسی و انتخابات پیش رو در مسیر جلب اعتماد مردم حرکت کنند زیرا تکذیب و یا تحریف واقعیتی که شواهد کافی برای صحت سنجی آن وجود دارد، فقط سبب ریزش همان اندک سرمایه اجتماعی آن جریان خواهد شد و ممکن است در این دوره از انتخابات نیز باز هم با استقبالی از سوی مردم مواجه نشوند.
نظر شما