به گزارش خبرنگار اقتصادی ایرنا، «نیما حامد انسانیت» امروز (چهارشنبه) در نشستی خبری گفت: استفاده از عناوینی فاقد تعریف مشخص نظیر کمآبی، بحران آب یا در برخی موارد ورشکستگی آبیف یکی از بزرگترین معضلاتی است که بهویژه در دهه اخیر در بحث آب و محیطزیست، چه در فضای رسانهای و چه در فضای تصمیمگیری مطرح است.
وی افزود: بهعنوانمثال نخستین مطلبی که پس از شنیدن واژه نامشخص و بدون تعریفی نظیر ورشکستگی آبی به ذهن متبادر میشود این است که در شرایط خشکسالی، یعنی شرایطی که در یک بازه زمانی یک یا چند ساله بارش بهصورت کاملاً طبیعی کمتر از میانگین بلندمدت رخ دهد، دسترسی کشاورز به آب پایدار از میان میرود و یا شرایط محیطزیست در رقابت با توسعه که توسط بشر اتفاق افتاده دچار مشکل میشود؛ یعنی بهعنوانمثال جریان پایدار رودخانه محقق نمیشود و یا تأمین حقابه دریاچه پاییندست صورت نمیگیرد.
این کارشناس مدیریت منابع آب ایران خاطرنشان کرد: عدم وجود مطالعه لازم برای کمّیکردن و برآورد دقیق مفاهیم پایهای و مهمی نظیر میزان آب تجدیدپذیر، درصد نفوذ و درصد تبخیر و تعرق واقعی بهعنوان تنها عامل خروج آب از چرخه، کوتاهبودن بازه ثبت دادههای مورد استناد و عدم توجه به لزوم تحلیل دادههای آماری بهعنوان مبنای تصمیمگیری، از جمله دلایلی است که باعث ایجاد فضای نامشخص و گنگ در بحثهای اجتماعی و حتی در فضای تصمیمگیری کشور شده است.
انسانیت گفت: میتوان بهسادگی و با ذکر مثالهایی از عالم واقعیت که در آنها بازه زمانی بررسی دادهها بهاندازه کافی کوتاه نباشد، به این نتیجه رسید که دورههای خشک و تر هر دو در طبیعت بهصورت دورهای وجود دارند.
وی ادامهداد: نکته بسیار مهم و کلیدی در این زمینه فهم این مطلب است که تنها عاملی که بهصورت کاملاً مؤثر میتواند این تغییرپذیری طبیعت، یعنی رخداد دورههای طبیعی خشک و تر را تحت کنترل در آورد، حجم ذخیره و یا همان مخزن سد است.
این کارشناس مدیریت منابع آب با بیان اینکه عامل اصلی در ایجاد این ذهنیت که ایران از لحاظ موضوع آب و کشاورزی دچار بحران است و به تولید واژههایی مثل بحران آب، کمآبی و یا ورشکستگی آبی میانجامد، این تلقی است که ظرفیت تولید غذا در ایران به دلیل محدودیت در منابع آب و یا خاک بهاندازه کافی نیست.
انسانیت بیانداشت: چنانچه یک رجوع ساده به آمار فائو و مقایسه شرایط تولید ایران با کشورهای کمجمعیت و توسعهیافته نظیر بریتانیا، آلمان و یا ژاپن انجام شود، بهخوبی مشخص میشود که سرانه تولید ناخالص داخلی کشاورزی ایران در همین شرایط فعلی با وجود این که بسیاری از حوضههای آبریز ما عملاً هنوز توسعهنیافته و یا «کم توسعهیافته» هستند، با کشورهای کمجمعیت و توسعهیافته یا برابر است (مانند کشور آلمان) و یا حتی در مواردی مثل بریتانیا، ژاپن و یا کره جنوبی سرانه تولید ناخالص کشاورزی بهمراتب وضعیت بهتری دارد.
وی افزود: علت این امر البته این است که برای توسعه کشاورزی بهغیراز دسترسی به آب تجدیدشونده، مباحث بسیار مهمتری از جمله دسترسی به زمین قابلکشت نیز در تعیین توان تولید یک کشور نقش اساسی ایفا میکند.
این کارشناس مدیریت منابع آب خاطرنشان کرد: مطلب دیگری که در فضای بحثهای اجتماعی فراوان شنیده میشود، تقسیم روشهای کنترل سیل و مدیریت منابع آب به روشهای «سازهای» و روشهای «غیرسازهای» است.
انسانیت گفت: بررسی استدلالهای مطرح شده نشان میدهد که روشهای بهاصطلاح غیرسازهای که مرتب تبلیغ میشود از ابتدا بیشتر متمرکز بر پاککردن صورتمسئله و حذف محدوده توسعهیافته، عمدتاً زمینهای کشاورزی در محدوده دشت سیلابی رودخانهها هستند.
وی افزود: نکته دیگری که در این زمینه مطرح میشود و به نظر من بیشتر از این که با شرایط عالم واقعیت سازگاری داشته باشد جنبه تبلیغاتی دارد، این تلقی است که روشهای سازهای مانند احداث سدهای مخزنی و یا سازههای مورداستفاده در مهندسی رودخانه نظیر "گورهها" - یا همان خاکریزهای سیلبند که بهصورت طولی در ساحل رودخانهها احداث میشود و دههها و بلکه قرنهاست که در کشورهای اروپایی و آمریکا در ابعاد بسیار گسترده مورداستفاده است - احتمالاً به دلیل دخل و تصرف در رژیم و شرایط هیدرولیکی جریان رودخانه، گزینه "غیر محیطزیستی" هستند.
وی گفت: به نظر من دلیل ایجاد این تلقی و ذهنیت در فضای اذهان عمومی که روشهای بهاصطلاح سازهای عامل ازبینبردن محیطزیست هستند این است که تصور میشود که سازه یعنی سد با بالابردن تقاضا تا سرحد توان تحمل طبیعت، منجر به خشکشدن منابع آبی پاییندست اعم از رودخانه و یا دریاچه میشود؛ ازاینرو پنداشته میشود که روشهایی که عنوان غیرسازهای بر آن میگذارند؛ مانند تغذیه مصنوعی و پخش سیلاب، به دلیل آن که هیچ کنترل و دخالتی بر رژیم طبیعی جریان رودخانه ندارند برای محیطزیست مناسبتر هستند و این استدلال به نظر من بهسادگی قابل ردکردن است.
نظر شما