۲۸ تیر ۱۴۰۲، ۸:۵۵
کد خبر: 85172819
T T
۲ نفر

برچسب‌ها

موسیقی نواحی کرمان؛ نبوغ، اصالت، تاریخ

۲۸ تیر ۱۴۰۲، ۸:۵۵
کد خبر: 85172819
داود میاندهی
موسیقی نواحی کرمان؛ نبوغ، اصالت، تاریخ

کرمان- ایرنا- ناله ضبط شده سازهای نواحی کرمان همراه با آواز نوابغ موسیقی ایرانِ‌کوچک که خیلی‌هایشان دیگر در قید حیات نیستند، همه حاضران سالن را میخکوب کرده بود و سراپا گوش؛ در آنِ واحد، داشتیم فریاد «عظمت» و«مظلومیت» یک تاریخ را یکجا می‌شنیدیم.

صدای کلیپ‌های کوتاه از ترانه‌های نواحی کرمان که قطع می‌شد، استاد سید فواد توحیدی، پژوهشگر موسیقی نواحی ایران و کرمان بود که تاریخ، نوع ساز، شعر، ابعاد و چرایی تولد انواع ترانه‌های حماسی و عاشقانه نواحی کرمان را روایت می کرد و در انتهای جلسه حین پرسش و پاسخ، وقتی سعی داشت استدلال کند باهمه شرایط موجود بعید است که موسیقی نواحی به طور کلی از بین برود، در عین حال در پاسخ به یکی از حاضران بر مظلومیت این موسیقی و هنرمندانش نیز اذعان کرد.

وی چنین گفت: بالاخره شما ببینید این جلسه برای موضوع بااهمیتی همچون موسیقی نواحی استان و تشریح ماحصل ۳۰ سال پژوهشم که در کتابی به چاپ رسیده گذاشته شده اما امروز چند نفر برای حضور در نشست اینجا آمده‌اند؟

همه سخنان توحیدی البته گلایه نبود، بیشتر امیدآفرین بود زیرا روایت‌های تاریخی و عظمت موسیقی نواحی را شرح داد و همراه با وی تازه می‌دیدیم این موسیقی تنها یک صوت و صدای ساز یا آواز یک فرد نیست، این، خودِ خود تاریخ است و صدای مانای عشق، سوگ، شادی و زندگی نیاکان ما در همین سرزمین که اصالت خود را حفظ کرده و خواهد ماند.

اما چگونگی برگزاری این نشست پژوهشی در روز چهارشنبه ۲۱ تیرماه جاری با نام «جستاری در روایت های موسیقایی کرمان» و به عنوان برنامه نخست شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی منطقه پنج در کرمان، خود نماد دیگری بر مظلومیت این عظمت بود.

موسیقی نواحی کرمان؛ نبوغ، اصالت، تاریخ

نشست را در جایی برگزار کرده بودند که اگر عده زیادی از شهروندان هم می آمدند آنجا جا نمی‌شدند، یک سالن کنفرانس نه‌چندان بزرگ در شرکت بخش خصوصی که البته نافی تلاش و میزبانیِ میزبان نبود که با روی خوش و مناسب در حد بضاعت، مهمانان را گرامی داشتند اما برگزاری چنین نشست مهمی بدون دعوت عمومی از رسانه‌ها یا تبلیغات مناسب، در جای خود محل نقد قرار داشت.

به هر روی، حاضران هرچند اندک، اما در همان حدود ۲ ساعت نشست در سالن «آوینوکس» متعلق به شرکت شتاب دهنده حوزه کسب و کارها، بسیار از محتوای ارائه شده لذت بردند و چند نوبت توحیدی، پژوهشگر کرمانی که خانوادگی اهل فرهنگ، هنر و موسیقی هستند را تشویق کردند تا شاید اندک پاسداشتی باشد برای سال هایی که عمرش را در مسیر معرفی و احیای موسیقی نواحی کرمان و ایران گذاشته است.

این نشست دو بخش داشت، غیر از شنیدن روایت‌های موسیقایی نواحی کرمان، پرسش و پاسخ کوتاهی نیز برگزار شد که پاسخ های توحیدی و محمدعلی مرآتی دبیر جشنواره موسیقی نواحی، خود حاوی چند کلاس درس برای هنر موسیقی و البته زندگی بود؛ چه برای موسیقی‌دانان و چه شهروندان عادی؛ به خصوص که توحیدی تجربه های گذشته خود را در باب تلاش برای مانا نگه داشتن برخی سنت ها و فرهنگ های موسیقایی بیان کرد و شرح داد: تا باور لازم در مردم متولد نشود، نمی توان چیزی را از مرگ و زوال نجات داد؛ همانطور که صدا در بازار تاریخی شهر کرمان مُرد؛ از وقتی که به گفته وی، یکی از مدیران میراث در سال های گذشته فعالیت مسگران را در بازار منع کرد زیرا ادعا کرد که به معماری بازار آسیب می‌زند!.

تا باور لازم در مردم متولد نشود، نمی توان چیزی را از مرگ و زوال نجات داد؛ همانطور که صدا در بازار تاریخی شهر کرمان مُرد؛ از وقتی که به گفته وی، یکی از مدیران میراث در سال های گذشته فعالیت مسگران را در بازار منع کرد زیرا ادعا کرد که به معماری بازار آسیب می‌زند!.

در گزارش پیش رو، داود میاندهی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) که در این نشست حاضر شده بود، ضمن عذرخواهی از طولانی شدن مطلب به علت ارائه کامل محتوای ارائه شده، گوشه هایی از نشست را به شرح زیر برای شما روایت می کند:

انسان و روایت

توحیدی در ابتدا از واژه روایت شروع کرد و گفت: روایت همزاد بشر است، انسان یعنی روایت؛ تنها چیزی که از انسان می‌ماند روایت است، چه روایتی که انسان داشته و چه روایتی که ما از او داریم.

«هنر یعنی روایت شخصی ما از خلقت و تنها همین است که برای انسان می ماند و خلقت غیر از روایت نیست. سنت روایتگری، نقل زبان داستان به هر شکل است و در تاریخ ایران هم باز سابقه طولانی در روایتگری داریم و مهمترین روایت های داستانی آنها هستند که با موسیقی همراه می شوند زیرا تاثیر آن چندبرابر می شود».

توحیدی برای اینکه اهمیت روایت های همراه با موسیقی را بهتر نشان دهد به روایتی از اسب خسروپرویز اشاره و بیان کرد: وقتی در گذشته می خواستند روایتی را بگویند که با هیچ چیزی نمی توانستند بیان کنند، از موسیقی استفاده می کردند. به طور مثال نقل شده اسب محبوب خسروپرویز که شبدیز نام داشت، وقتی تلف می شود، کسی جرات نمی کند خبر را به پادشاه بدهد؛ باربد با موسیقی و سازی که می زند، تلاش می کند خبر را غیرمستقیم به پادشاه بدهد به طوری که پادشاه وقتی موسیقی را می شنود خود می پرسد: شبدیز مرده است؟

پژوهشگر موسیقی نواحی در ادامه چنین توضیح داد: در ایران هم از مادها و هخامنشیان، حتی زمان پارتی ها ، اشکانیان و ساسانیان، راویان موسیقی حیات داشته اند؛ حتی برخی معتقدند ریشه عاشیق‌ها به دوره اشکانیان بر می‌گردد، عاشیک بوده و خنیاگران دوره اشکانی هستند. در مجمع التواریخ فعالیت آنها را مربوط به دوره ساسانی دانسته اند که به آنان حُنیاگر می گفته اند و بعد در فارسی دری به خنیاگر تبدیل شده است. خنیاگران و راویان موسیقی، علاوه بر مجالس سور و سوگ، ستایشگر، هجوکننده، داستان‌گو و ثبت‌کننده تاریخ نیز بوده اند که هم دستاوردهای تاریخی را بازگو می کردند و منتقد و نقدکننده دوران خود بودند. این افراد در داستان های خود با زبان بی‌زبانی، دولت یا سیاست زمانه را نیز نقد می‌کردند که هنوز هم در هنر این کار را انجام می دهیم.

چرا موسیقی نواحی کرمان؟

توحیدی در ادامه سخنانش وارد انواع روایت های موسیقایی کرمان شد و با استدلال که چرا کرمان جایگاه ویژه و منحصربه فردی در موسیقی نواحی دارد، شروع کرد؛ وی گفت: در پهناورترین استان ایران- کرمان- ما در بسیاری از زمینه های موسیقی کشور جزو بهترین ها هستیم و بیشترین تحول را داریم که چند علت دارد.

وی شرح داد: نخستین عامل، پهناور بودن و گستره زیاد استان است،همچنین موسیقی کرمان تنوع بسیار دارد؛ بسیاری از استان ها موسیقی یک دست دارند اما کرمان در هر منطقه چه از نظر سازبندی و چه در ملودی، موسیقی ها کاملا با هم متفاوت هستند.

توحیدی ضمن استدلال برای چرایی تنوع بالای موسیقی در دیار کریمان گفت: در طول تاریخ، کرمان دارالامان و درهای این شهر همواره به روی همه اقوام باز بوده و هنوز هم هست. در یکسری دوره ها برخی اقوام به کرمان کوچ داده شده اند و در این موضوع هم سابقه بیش از هزارساله اعلام شده؛ سابقه حضور اقوام ترک ۶۰۰ سال است، همچنین از اقوام لک، لر، بختیاری، قشقایی، عرب و حتی ترکمن در کرمان داریم. درواقع هیچ قومی نیست که در کرمان سابقه حضور نداشته باشد که هرکدام موسیقی و فرهنگ خود را نیز به استان آورده و بسیاری از روایت های موسیقی که در کرمان اجرا می شود مال همین اقوام و یکسری هم مال خود کرمان بوده است یا موسیقی فراقومیتی را در نتیجه تلاقی و همزیستی این اقوام شاهدیم».

موسیقی نواحی کرمان؛ نبوغ، اصالت، تاریخ
سید فواد توحیدی

دسته‌بندی روایت‌های موسیقایی

پژوهشگر موسیقی نواحی و موسیقیدان مطرح کشوری در ادامه بخشی از روایت های موسیقایی به ویژه در بخش منظومه ها را ارائه کرد و گفت: قسمت اعظم روایت ها شامل منظومه هاست؛ بیشتر مثنوی های داستانی هستند که ما یکی از بزرگترین منظومه سراهای ایران را در کرمان به نام خواجوی کرمانی (مدفون در شیراز) داریم که جزو سرآمدان منظومه سرایی در ایران است.

به گفته وی، خواجوی کرمانی پنج مثنوی و منظومه به نام خمسه خواجو دارد که همای و همایون، گل و نوروز، روضه الانوار، کمال نامه و گوهرنامه نام دارند.

«یکسری منظومه های داستانی دیگر هم داریم که در موسیقی نواحی کرمان خوانده می شوند و از آنها می توان به نمونه هایی مثل خرم و زیبا اشاره کرد که در نواحی دیگر ایران هم اجرا می شود. این منظومه متعلق به محمد بن مومن کرمانی یا تخلص فدایی کرمانی است که بسیار منظومه حماسی عاشقانه زیبایی به شمار می رود و در جنوب کرمان نیز هنوز آن را با ساز چنگ یت قیچک و دیگر سازها می خوانند».

توحیدی افزود: منظومه های عامیانه دیگر کرمانی عبارتند از بختیارنامه متعلق به طوطی کرمانی، فیقونامه ادیب قاسمی کرمانی ، ملخ نامه، نیستان، مهروماه و موش و گربه که متعلق به مهجور کرمانی است.

به گفته وی یکسری منظومه ها نیز در سایر نقاط ایران اجرا می شوند، مثل روایت های حماسی که با نظم های عاشقانه ساخته شده اند مانند کامران، جنگجو، عیسی خان جلالی، مهدی خان و علی خان.

این موسیقیدان تصریح کرد: در پژوهش ۳۰ ساله خود حدود ۲۰۰ منظومه و روایت حماسی را در کتاب «نگاهی به موسیقی نواحی کرمان» از طریق انتشارات سوره آورده ام.

به گزارش خبرنگار ایرنا توحیدی در ادامه برخی روایت های موسیقایی نواحی کرمان را از طریق رایانه پخش و آنها را معرفی کرد که پیش از ورود به آن مبحث، چند بخش از کتاب وی درباره دسته بندی و تاریخ موسیقی نواحی کرمان از نظر مخاطبان می گذرد. وی در مورد سابقه و تاریخ کهن موسیقی کرمان می نویسد: کرمان با دارابودن کهن ترین تمدن شناخته شده یعنی تمدن اَرَت‌ها که به تمدن جیرفت نیز شهره شده، دارای پیشینه موسیقایی بسیار زیادی است؛ کشف سرنای سفالی و جغجغه سفالی چندهزارساله در منطقه رَمِشک(قلعه گنج)، همچنین سوتک گِلی ساسانی در قلعه دختر شهر کرمان و تندیس فلزی چندهزارساله سوارکاری در حال نواختن یک ساز بادی در شهداد کرمان، به همراه کشف سازهایی مربوط به دوران متاخرتر همانند سوتک گلی مربوط به صفویه، همگی نشان از پیشنیه زیاد این هنر در استان کرمان دارد.

موسیقی نواحی کرمان؛ نبوغ، اصالت، تاریخ

وی در بخش دیگری از کتاب خود درباره گونه‌های موسیقی نواحی استان کرمان این موسیقی را به ۱۰ بخش زیر دسته بندی کرده است: «لالایی‌ها»، «کارآواها»، «شادآواها»، «ترانه‌های مناظره‌ای»، «نغمه‌های عاشقانه، روایی و حماسی»، «سوگ‌آواها»، «منظومه‌ها»، «آواهای صوفیانه و قلندری»، «آواهای مذهبی» و «موسیقی زورخانه‌ای».

کرمان با دارابودن کهن ترین تمدن شناخته شده یعنی تمدن اَرَت‌ها که به تمدن جیرفت نیز شهره شده، دارای پیشینه موسیقایی بسیار زیادی است؛ کشف سرنای سفالی و جغجغه سفالی چندهزارساله در منطقه رَمِشک(قلعه گنج)، همچنین سوتک گِلی ساسانی در قلعه دختر شهر کرمان و تندیس فلزی چندهزارساله سوارکاری در حال نواختن یک ساز بادی در شهداد کرمان، به همراه کشف سازهایی مربوط به دوران متاخرتر همانند سوتک گلی مربوط به صفویه، همگی نشان از پیشنیه زیاد این هنر در استان کرمان دارد.

جای روایت ها در زندگی

در ادامه این نشست، موسیقی‌دان کرمانی به روایت گیسه‌گُل اشاره و بیان کرد که این روایت در دیگر استان ها هم روایت می شود که با نی نوازی همراه است. گویا چوپانی عاشق دختری می شود به وصال هم نمی رسد و با نی حرف هایش را به دختر می زده به طوری که بین آنان زبان مشترک موسیقایی شکل می گیرد؛ یک روز دزدان به گله حمله می کنند و چوپان تنها بوده و پنهان می شود که با نی، گیسه گل را نسبت به حمله دزدان خبر می کند و اهالی جمع می شوند و گله را از دزدان نجات می دهند. به گفته وی، در بسیاری از استان ها این روایت گیسه گُل جاری و ساری است، خاستگاه دقیق آن مشخص نیست، گرچه بسیاری از استان ها آن را متعلق به خود می دانند.

ثبت بخشی از تاریخ

همچنین در ادامه صدای روایت علی جان را شنیدیم که مربوط به منطقه بیدخون مرغک شهرستان بم بود و سرگذشت فردی یاغی در دوران رضا شاه را روایت می کرد. توحیدی گفت: این روایت مربوط به فردی یاغی به نام علی جان است که سر او را در زمان رضاشاه می بُرند(جدا می کنند) و به تهران نزد پادشاه می‌فرستند.

وی در ادامه روایت علی خان گردن تلو(کلفت) متعلق به نَرماشیر(شهرستانی در شرق کرمان) را توضیح داد که وقتی نخستین بار خودرو در آن منطقه فعالیت کرده، راننده آن به نام علی خان گردن تلو بوده و اولین روایت استفاده از خودرو را از ۸۰ سال پیش بیان می کند و در منطقه بین ریگان، بزمان و زاهدان فعالیت داشته است.

به گفته توحیدی، «برادر، برادر»روایت و حکایت مشهور دیگری است که خیلی سوزناک است زیرا ۲ برادر چوپان بوده اند بین خودشان اسم رمز شب برای حفاظت از گله می گذارند که درصورتی که صدای حضور کسی (دزد) آمد، اگر اسم رمزگفته نشد، دزد انگاشته شود و اورا بکشند؛ در این میان یکی از برادران برای امتحان برادر دیگر می رود و اسم رمز را نمی گوید و برادری، برادرش را می کشد، لذا نغمه ای در سوگ برادر و بسیار غمناک و حزن انگیز ساخته می شود.

به گفته این پژوهشگر، یکسری روایت ها متعلق به افرادی در هر منطقه بوده است؛ افرادی که عاشق دیگری شده اند، مانند مریم و لیلا که برایشان ترانه ساخته اند. «گل محمد و چشمان مریم» از جمله این روایت هاست و توحیدی می گوید برخی از این روایت ها که صدای آنها ضبط شده، آخرین روایت های موجود است زیرا افراد فوت کرده اند و جوانان و فرزندان آنان نیز دنبال ادامه این هنر نبوده اند و برخی از این روایت ها در حال انقراض هستند.

قطع رابطه مخاطب با ادبیات

وی که خبر داد آلبوم روایت های موسیقی کرمان آماده انتشار شده است، در ادامه برای مقایسه موسیقی جدید با موسیقی نواحی چنین توضیح داد: الان همه چیز در کیبورد خلاصه شده و در موسیقی به طول کلی، اشعار بی‌سروته(فاقد محتوای فاخر) شده اند زیرا رابطه مخاطب امروز با ادبیات قطع و همه چیز از جمله موسیقی نیز سطحی و بی معنا شده یا درحال بی معنا شدن است.

توحیدی در ادامه روایت های متعددی مثل عیسی خان جلالی، کامران و جنگجو را نیز بیان کرد و درباره آنها توضیح داد و گفت: این روایت ها وصف لحظه است؛ هنوز شب نشینی های بسیار زیبایی در مناطقی از کرمان وجود دارد که افراد می نشینند تا صبح با خودشان و با اصطلاحی محلی نزد خودشان باهم «دِهو» می کنند که شامل لحظات شاد و غمگین با گریستن و شادی کردن آنان همراه است؛ لحظاتی زیبا و بی نظیر که تکرار نمی شود.

وی افزود: بیشتر اهالی این محله ها آدم های ساده زیست و فقیر درعین حال مهمان نواز هستند که در عین فقر مطلق، هرچه دارند را پیشکش مهمان می کنند. توحیدی در ادامه برای وصف مردم مناطق مختلف استان کرمان که موسیقی نواحی را هنوز زنده نگه داشته اند این جمله را بیان کرد: انسان هایی بسیار فقیر در تجملات اما غنی از نظر فرهنگ.

این هنرمند همچنین گفت که بسیاری از روایت های موسیقایی برای حیوانات، جانوران و حتی درختان ساخته شده است؛ به طور مثال درختی گردو نزدیک بم داریم که درباره آن روایتی شکل گرفته است. توحیدی می گوید: روایت هایی بسیار گرانسنگ داریم که نسل به نسل به ما منتقل شده و به جایی رسیده ایم که شاید دیگر منتقل نشوند.

سختی نبود، گنج یافتم

بخشی از انواع روایت های موسیقایی در کتاب نگاهی به موسیقی نواحی کرمان با شرح دقیق ماجرا و محل تولد آنها بیان شده است؛ اما در این زمان از نشست بود که بخش پرسش و پاسخ شروع شد و توحیدی در پاسخ به این پرسش که چطور شد اینهمه سختی برای مراجعه به جای جای استان و یافتن موسیقیدانان نواحی را تحمل کردید که وی پاسخ داد: اسمش را نمی توان سختی گذشت؛ کسی که گنج پیدا می کند و به آن می رسد، نامش سختی نیست. من گنج یافته‌ام.

چنگ‌نوازِ لال

فرد دیگری از توحیدی خواست خاطره ای نقل کند که گفت خاطره بسیار است و بیشتر دردناک که چندمورد آن را به شرح زیر توضیح داد: شنیدم فردی در منطقه ای چنگ(قیچک) می زند؛ خانه به خانه آنقدر گشتم تا او را یافتم؛ نوازنده قیچک بوده اما هرچه می گفتم، حتی سلام و علیک، هیچ پاسخی نمی داد و در جواب من فقط می خندید که اعضای خانواده اش توضیح دادند همان اوایل در چند دهه گذشته که تعصبات درباره موسیقی زیاد بوده، سازش را جلو خودش می شکنند و از آن موقع لال شده و دیگر نتوانسته حرف بزند.

«چند سال پیش به منطقه ای بسیار فقیر رفتیم که عروسی داشتند، آخر شب هم برای ما که مهمانشان بودیم ظرف غذا آوردند و باور کنید چند قاشق غذا بیشتر نداشتند که بیاورند اما موسیقی عالی و بی‌نظیری اجرا کردند؛ بعد از عروسی خواستند مثلا خودشان را سورپرایز کنند، یک فانوس آرزوی چینی گیر آورده بودند اما بلد نبودند آن را روشن کنند؛ به همسرم گفتم برود کمک کند؛ شمع فانوس را روشن و آمده کردیم دادیم دست بزرگ آنجا تا آرزو کند؛ گفتیم وقتی آرزو کردی و فانوس سبک شد، رهایش کن تا بالا برود، اما هرچه نشستیم فانوس بالا نرفت و حدود نیم ساعت همانطور گذشت تا اینکه با همان لهجه محلی گفت: ایدونی(می دونی) چرا بالا نمیره، چون خیلی سنگینه، پر از آرزوست».

آتیه موسیقی نواحی

در بخش دیگر نشست، خبرنگار ایرنا از توحیدی، سئوالی درباره پیش‌بینی‌اش از آتیه موسیقی نواحی با وضعیت روبه انقراض موجود پرسید و سئوال کرد که آیا ممکن است روزی شاهد نابودی این موسیقی‌ها باشیم؟

وی پاسخ جالب و قابل تاملی داد که سر از چند خاطره دیگر در مورد بازار کرمان هم درآورد؛ توحیدی گفت: این موسیقی از بین نمی‌رود بلکه به روز می‌شود. سازها تبدیل می‌شوند (تغییر می‌کنند یا تلفیق می‌شوند)؛ فرهنگ هیچوقت از بین نمی‌رود، شاید خالی از اصالت شود، اما خود را به روز می کند.

این موسیقی از بین نمی‌رود بلکه به روز می‌شود. سازها تبدیل می‌شوند (تغییر می‌کنند یا تلفیق می‌شوند)؛ فرهنگ هیچوقت از بین نمی‌رود، شاید خالی از اصالت شود، اما خود را به روز می کند.

در این بخش به خاطره ای اشاره کرد و توضیح داد: در همین کرمان زمانی به شهرستان منوجان رفتم و یک نفر چنگی (چنگ نواز) بود، رفتم که پیدایش کنم؛ صبح وی را بیدار کردیم، گفت شب قبل عروسی بوده و روزها می خوابد؛ ۱۰ سال بود چنگ نمی زد تا اینکه چنگ را از انباری آورد با سیم کلاچ موتورسیکلت آن را راه انداختیم و شروع به نواختن کرد.

وی افزود: وقتی آلبومی از چنگ نوازی این فرد منتشر کردیم، وی مشهور شد؛ او را به جشنواره فجر در تهران بردیم که خودش یک خاطره دیگر شد؛ این افراد با لباس محلی و سازهای بدوی به جشنواره آمده بودند و یک فردی به آنان گفت از پشت کوه آمده اند؛ این افراد هم ناراحت شدند و قصد ترک جشنواره را داشتند که با اصرار ما شروع به چنگ نوازی کردند تا نشان دهند چه چیزی از پشت کوه به تهران رفته است.

«آنقدر اجرای زیبایی داشتند و مخاطبان تحت تاثیر قرار گرفتند که چند نوبت آنان را تشویق کردند؛ حالا در همان منطقه منوجان بیش از صد چنگ نوار داریم و همین مساله به احیای یک موسیقی تبدیل شد و حتی اگر در عروسی ها هم کیبورد بیاورند، ساز اصلی شان چنگ است و کیبورد، صدای زیر است».

فرهنگ را با زور نمی‌توان حفظ کرد

وی با بیان اینکه برخی آیین ها را نمی شود به زور حفظ کرد و باید گذاشت (صبر کرد) و دید چه می شود، تصریح کرد: در جشنواره نواحی کرمان، یکسال(چندسال پیش) خواستیم نقاره نوازی و نوبت نوازی کرمان را احیا کنیم اما اتفاق هایی افتاد که همه چیز تغییر کرد.

توحیدی با بیان اینکه ۲ محل نقاره نوازی، یکی در کوه و غار صفا و دیگری در اول بازار کرمان داریم، شرح دارد: در قدیم (تا حدود ۱۵۰ سال قبل) طبقه بالای بازار نوبت نوازی می کردند. صبح برای شروع کار بازار و شب ها سه نوبت نقاره نوازی می کردند که نقاره اول یعنی ببندید، دومی خارج شوید و نوبت سوم به معنای حضور پاسبانان و قرق بازار بوده است.

وی شرح داد: نقاره نواز آوردیم، مراسم گذاشتیم و سخنرانی مبسوطی هم مبنی بر این داشتم که بازار خالی از صدا شده و باید نقاره نوازی را شروع کنیم.

«در گذشته، یکی از رییسان میراث فرهنگی کار خیلی بدی کرد و گفته بود صدای مسگرها آلودگی صوتی است و برای معماری بازار ضرر دارد؛ لذا حق ندارند مسگری کنند که همین باعث شد هنر مسگری چندهزارساله کرمان منقرض شود؛ الان در کرمان مسگری نداریم، در حد سوسول بازی شاید باشد اما آن مسگری که سینه به سینه منتقل شده بود از بین رفت و بازار از حس و حال افتاد».

وی در ادامه در وصف صدای هر مکان و هر حرکتی گفت: هرفضایی یک شخصیت صوتی دارد، هرچیزی در خلقت صوت مخصوص خود دارد، من حتی به طبیعت گردان می گویم وقتی می روید مهمان طبیعت می شوید غذا یا موسیقی و ساز همراه خود نبرید و آنجا موسیقی اجرا نکنید، مهمان آنجاهستید و موسیقی طبیعت را بشنوید.

«حرکت باعث صوت می شود و چون همه چیز در خلقت حرکت دارد، صوت دارد و این صوت مثل اثرانگشت، مخصوص خودش است و بدون تکرار؛ امکان ندارد یک صوت دوبار تکرار شود، حداقل در ساعت خلق و پخشش فرق دارد زیرا در خلقت چیزی تکرار نمی شود. هرچیزی برای خودش در طبیعت اتمسفر و شخصیت صوتی دارد».

توحیدی با بیان اینکه اینک حتی از صدای جاروبرقی موسیقی می سازند به مسافران داخل اتوبوس اشاره و تاکید کرد: در اتوبوس سوار می شوید با سمفونی صدای مردم، موتور ماشین، نفس کشیدن، صدای پاها و دیگر صوت ها مواجه هستیم که سمفونی هستند و اینها همه صدای موسیقیایی هستند.

وی گفت: تمام صداها موسیقایی هستند، اگر برای ما مطبوع نیست نباید بگوییم غیرموسیقایی هستند؛ گوش باید که حرف حق شنود.

موسیقی نواحی کرمان؛ نبوغ، اصالت، تاریخ

باور پشت آیین ها

توحیدی دوباره با حکایت بازار کرمان بازگشت و گفت: بازار ما در کرمان حالا خالی از صوت شده، وقتی مسگرها را حذف کردید، هویت صوتی بازار را خدشه وارد کردید و برای همین گفتیم نقاره خانه را احیا می کنیم.

«از بزرگترین استادان نوبت نواز از منطقه شهداد کرمان آوردیم، آقای استاد علی کریم شجاعی و مراسم نقاره زنی را افتتاح کردیم؛ روز بعد هم گفتم پارتی بازی کنم و خودم بعد از ۱۵۰ سال، نقاره بزنم؛ چند هنرجویم را هم آوردم کمک کنند. نقاره زنی صبحگاهی شروع شد؛ بعد از چندروز دوباره رفتم دیدم دارند موسیقی بندری می زنند و همه هم می رقصند، گفتم چه خبر است، نوبت نوازی چه شد که پاسخ دادند: هرچه خواستیم نقاره بزنیم، مردم گفتند اینها چیه، شادش کن و شد وضع کنونی.»

وی تاکید کرد: یک آیین، وقتی حفظ می شود که باور پشت آن باشد؛ آیین ها برپایه باورها می مانند، اگر باورتان نسبت به یک آیین را از دست بدهید، آن باور یا باید تغییر شکل بدهد یا نابود بشود؛برای همین نمی شود به زور بعضی چیزها را حفظ کرد.

کرمان، ایران کوچک

در ادامه نشست، مرآتی دبیر جشنواره موسیقی نواحی ایران نیز با اشاره به کارکردهای موسیقی نواحی و نیز موسیقی فراقومیتی به نکاتی پرداخت و تاکید کرد: اقوام مختلف اینجا در کرمان حضور داشتند و با حضورشان، شئون رفتاری انسان و مراسم را در یک زیباشناسی جمعی چند قومیتی به موسیقی تبدیل کردند.

وی با بیان اینکه گاهی شاهد تعاریف شاعرانه از موسیقی بوده ایم که دقیق نیستند؛ گفت: موسیقی سه رکن دارد که یکی از آنها صوت است ولی به تنهایی موسیقی نیست؛ صوت را باید به حرکت درآورد که با نظام ریتمیک(آوازی یا....) هویت پیدا می کند و رکن سوم نیز که خیلی مهم و درواقع نخستین رکن است، محتوای انسان شناسانه است.

مرآتی تشریح کرد: در منطقه ای فراقومیتی، اقوام با هویت ها و زبان خود حضور دارند و برای آن وحدت تصمیم می گیرند در زندگی اجتماعی و زیبایی شناسی مشترک موسیقی تولید کنند.

به گفته وی موسیقی براساس تحول و تغییرات جامعه تغییر می کند و متحول می شود؛ چیزهایی که تاب آوری را در ادامه حیات ندارند، از بین می روند.

وی با بیان اینکه عنصر اصلی اصالت، فقط نبوغ است؛ اظهارداشت: اهالی موسیقی نواحی همیشه نوابغی هستند که تصمیم می گیرند برای یک فرهنگ موسیقی درست کنند.

مرآتی با اشاره به شعار امسال جشنواره موسیقی نواحی «وحدت در کثرت موسیقایی اقوام» اظهارداشت: رابطه شگرف وهنرمندانه ای بین موسیقی های مختلف است؛ موسیقی فرامنطقه ای در نتیجه دادوستد فرهنگی و هنری چند قوم باهم در یک وحدت به تولید یک موسیقی مشترک می انجامد که کرمان مهمترین استان در این عرصه است و به عنوان ایران کوچک از آن یاد می شود که اقوام از دوران بسیار کهن در اینجا حضور داشته اند.

شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی منطقه پنج کشور از ۲۱ تا ۲۳ تیرماه جاری در کرمان برگزار شد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha