گروه سیاسی ایرنا - دو جمله رهبر انقلاب در تعریف از «سید عیسی طباطبایی» کافی بود تا راه آشنایی با این دانشمند جهادگر و همدرد محرومان باز شود؛ آیتالله خامنهای در ابتدای قرآنی که به حاج عیسی هدیه دادند آمده است «خداوند وجود شریف جناب حجتالاسلام آقای حاج عیسی طباطبایی را محفوظ دارد و خدمات با ارزش ایشان را قبول فرماید؛ بمنه و فضله».
لینک بخش اول، بخش دوم، بخش سوم و بخش چهارم مصاحبه.
آنچه در ادامه میآید، پنجمین و آخرین بخش مصاحبه حجتالاسلام رضا خراسانینژاد با حجتالاسلام والمسلمین حاج عیسی طباطبایی است:
از فعالیتهایتان در ایجاد مراکز فرهنگی در لبنان بفرمایید...
بعد از پیروزی انقلاب و رحلت حضرت امام (ره) شبکه لبنانی «ام بی سی» که مربوط به مسیحیهای افراطی است، بهصورت مستقیم مراسم تدفین امام را که از تهران مستقیماً پخش میشد نشان میداد ولی هر ۵ دقیقه، ۱۰ دقیقه تصویر را قطع میکردند و فیلمهای شراب و لباسهای داخلی زنانه را تبلیغ میکرد!
به همین خاطر تصمیم گرفتم شبکه «المنار» را تأسیس کنم و گفتم شیعه که یک جمعیت بزرگی را در لبنان تشکیل میدهد، چرا یک شبکه تلویزیونی نداشته باشد؟ آن موقع بود که تصمیم گرفتم و سریع یک مجموعهای داشتم بهعنوان مجموعه مدیران مؤسسات، که ۶ یا ۷ نفر بودیم، مجموعه را بردم خدمت مقام معظم رهبری نشستیم و گفتم من برای یک کار خطیری آمدهام، میخواهم یک چنین کاری را شروع کنم، اگر پشتیبانی سیاسی نباشد، من موفق نمیشوم و این مجموعه را آوردهام که اینها همه مدیران فلان مؤسسه و فلان مؤسسه باشند که خودم اینها را تعیین کردم. آقا فرمودند: شما دست به هر کاری که بزنی موفق هستی. من از شما سابقه خوبی راجع به قضایا دارم. طی مدت یکهفتهای که در ایران بودم با آن مجموعه یکسری کارها انجام دادیم، دوباره آمدیم خدمت آقا و گفتم: داریم برمیگردیم و زمینه را فراهم کردم. ایشان گفتند: من نگفتم شما آدم موفقی هستی؟
خلاصه سریع اقدام کردم، در مدت یک سال کارهای تأسیس تلویزیون المنار انجام شد و در مراسم سالگرد رحلت حضرت امام (ره) در لبنان، حدود صد هزار نفر جمعیت از همه لبنان آمده بودند، اعلام کردیم که امشب ساعت هشت شب، شبکه تلویزیونی المنار تقدیم به امت حزبالله میگردد؛ صدای تکبیر مردم بلند شد. در این مدت یکسال خوندلها خوردم. از آمریکا به نام امارات فرستنده خریدیم، آمدیم فرودگاه و در آنجا صد نفر مسلح در اطراف و خیابانها گذاشتیم تا توانستیم این فرستنده را از داخل فرودگاه بیاوریم بیرون.
نیروهای فنّی آن را از کجا آوردید؟
رنجها و خوندلهای که در مدت یکسال برای تأسیس المنار خوردیم، نمیشود آن را توصیف کرد. در مسجد رسول اکرم (ص) که بلندترین منارها را دارد، روی این مناره، دکل تلویزیون گذاشتیم و بلندترین نقطه لبنان شد. خلاصه توانستیم در سالگرد امام (ره) تلویزیون المنار را که یکسال برایش زحمت کشیده بودیم، هم برای تأسیسش، هم برای جایش و هم برای کادرش که برای دوره آموزشی و فنی به ژاپن فرستادیم بحمدالله توانستیم سر سالگرد این شبکه را افتتاح کنیم.
همزمان که برای تأسیس المنار فکر میکردیم، به فکر یک مؤسسه فرهنگی نیز بودم. ما در اولین سالگرد امام (ره) دو کار را انجام دادیم: یکی افتتاح «المنار» بود و دیگری، افتتاح اولین مرکز فرهنگی امام خمینی (ره). بر اساس همین با آقای سید حسن نصرالله صحبت کردم که هر سال باید در سالگرد امام (ره) یک مرکز فرهنگی افتتاح شود؛ یعنی در سالگرد دوم ما باید دو مرکز داشته باشیم. سالگرد سوم باید سه مرکز و اگر عمری بود اگر بیست سالگرد زنده بودیم باید بیست مرکز فرهنگی داشته باشیم. آقا سید حسن خیلی خوشحال شد. خلاصه بر همین اساس الآن ۲۵ مرکز تأسیس شده است. در این مراکز کتابخانه، مرکز فیلم و برنامههای فرهنگی وجود دارد و در این مراکز مناسبتهای دینی مانند شهادت ائمه و جشنهای بزرگ غدیر و مبعث احیا میشود.
من مراکز فرهنگی را در اختیار حزبالله گذاشتم و فقط یک مرکز را بهعنوان مرکز ایرانیها داریم میسازیم و این مرکز مدرسه است و مرکز فرهنگی مخصوص ایرانیهای داخل بیروت است. ساخت این مرکز خیلی کار با عظمتی است. من معتقدم اصولاً کار یک روحانی، کار فرهنگی و کار عقیدتی است که کار اصیل من بعد از تأسیس المنار، کار فرهنگی است که مناسبتها احیا شود و مردم از طریق این پایگاه یک ارتباط مستقیم با امام (ره) و مقام معظم رهبری داشته باشند. تنها به حسینیه و مسجد نمیشود اکتفا کرد؛ مسجد محدودیتهای خودش را دارد.
اگر ما بخواهیم یک امت حزبالله ایجاد کنیم، لازمهاش یک مراکز پشرفته و با متد و روش جدید است. وقتی انسان وارد کار فرهنگی میشود، تازه میفهمد که چقدر کار گسترده و پیچیدهای است. در مدت بیست سال مسئول بنیاد شهید لبنان، فلسطین و سوریه بودم و بنیاد شهید آنجا را اداره کردم، کار خیلی پر زحمت است. تأمین قضایای اجتماعی، درمانی، درس و مدارس برای بچههای شهدا که یک کار خیلی پیچیده و گسترده است و چقدر امکانات میخواهد. بیست سال است که من در خدمت خانواده شهدا هستم. گروه امداد تأسیس کردم در خدمت خانواده فقرا، مسئول جراحات تأسیس کردم در خدمت مجروحین جنگی بودم ولی اجمالاً میتوان گفت که این کارها، کارهای موقتی است، کار اساسی، کار فرهنگی است.
نظر شما