به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، دو روز پس از نشست اضطراری سران کشورهای اسلامی در پایتخت عربستان، تحلیل ابعاد و نتایج برگزاری این نشست، میتواند دستاوردهای آن را در سه حوزه داخلی، منطقهای و بینالمللی بهتر نشان دهد. حضور آیتالله «سیدابراهیم رئیسی» رئیسجمهور ایران در این نشست، به اذعان تحلیلگران یکی از مهمترین وجوه قابل پرداخت آن است و پرداخت کلیشهای و منفی رسانههای خارجی درباره گردهمایی سران کشورهای اسلامی، نمیتواند از اهمیت آن بکاهد. واقعیت آن است که رئیسجمهور ایران شامگاه شنبه ریاض را با دست پُر ترک کرد و اگر بخواهیم توصیفی دقیقتر ارائه کنیم باید این حضور را در یک معادله بُرد-بُرد ارزیابی کرد و در این ارزیابی، یک متن و یک فرامتن را مورد توجه قرار داد.
آرمان فلسطین؛ متن اصلی نشست ریاض
تکرار درخواست و پیگیری جمهوری اسلامی ایران در آشکار و پنهان، سران ۵۷ کشور اسلامی را در عربستان گرد هم آورد تا درباره جنایت رفته بر مردم غزه، بر اثر بمبارانهای وحشیانه رژیم صهیونیستی چارهجویی کنند. پیگیریهایی که از همان ساعات ابتدایی ۱۶ مهرماه و همزمان با آغاز بمباران مردم غزه از سوی بمبافکنهای اسرائیل آغاز شد. نشست سران کشورهای مسلمان و عربی درحالی برگزار شد که هیچکدام از سازمانهای بینالمللی اعم از شورای امنیت و دیگر نهادهای حقوقی، نتوانستند تلآویو را از جنایت علیه غیرنظامیان و کشتار کودکان و زنان غزه باز دارند.
سران کشورهای اسلامی در این نشست هریک با زمینه و محور خاص خود حضور یافتند و از این منظر جمهوری اسلامی ایران هم با اهداف مشخصی در این اجلاس شرکت کرد که سرلیست آن را میتوان «پایان تراژدی قتلعام مردم در غزه» عنوان کرد. در مسیر تحقق این هدف، آیتالله رئیسی ۱۰ راهکار مشخص ارائه کرد که بخشی از آن را میتوان راهحلهایی کوتاهمدت و بخش دیگر را راهکارهای بلندمدت برای پایاندادن به آوارگی مردم فلسطین ارزیابی کرد.
آیتالله رئیسی در این نشست، هم رئیسجمهور ایران بود و هم صدای مظلومیت مردم غزه. راهکارهای پیشنهادی عالیترین مقام اجرایی تهران در ریاض، محورهای دکترین جمهوری اسلامی در موضوع فلسطین بود که از تریبونی که غرب و شرق گوشسپارش بودند، اعلام و جمهوری اسلامی ایران بار دیگر مواضع خود را در این راستا به غرب و به ویژه آمریکا متذکر شد. این نخستین امتیاز ویژه رئیسجمهور ایران در نشست سران سازمان همکاریهای اسلامی بود: صدای مظلومیت مردم فلسطین و اعلام مواضع جمهوری اسلامی ایران.
راهکارهای ۱۰گانه اعلامی از سوی رئیسجمهور ایران، در سخنرانی سازمان همکاریهای اسلامی مبتنی بر یک مفهوم بنیادی در دیدگاه ایران اسلامی بود: «آرمان فلسطین»؛ آرمانی که تمام تقلای غرب در مسیر نابودی آن است. جمهوری اسلامی ایران از همان ابتداییترین روزهای شکلگیری خود، ایستادن بر این آرمان را در دستور کار قرار داد. تهران، سرزمین تاریخی فلسطین را تمام و کمال و فارغ از همه مرزبندیهای ۱۹۴۷ و ۱۹۶۷ متعلق به مردم فلسطین میداند و با هرگونه اخراج و هجرت آنها به هر شکل و سیاق و راهی مخالف است. در دکترین جمهوری اسلامی ایران دولتی با عنوان اسرائیل وجود ندارد بلکه رژیمی جعلی، سرزمین مردم فلسطین را اشغال کرده است. هر تفسیر دیگری از این واقعیت از سوی جمهوری اسلامی ایران مردود است و به همین دلیل هرگونه اقدامی برای تغییر در این صورت مسئله با شکست مواجه خواهد شد و تفاوتی هم نمیکند نام آن پیمان ابراهیم باشد یا روند عادیسازی. راهکارهای ارائه شده از سوی رئیسجمهور در این نشست، ضمن یادآوری این مهم که رژیم صهیونیستی نمیتواند روابطی عادی با جهان اسلام داشته باشد، هرگونه بستر و زمینهچینی برای این عادیسازی را دستکم تا سالهای آینده برچید و این خود مهمترین دستاورد و برگ برنده ایران در نشست ریاض محسوب میشود.
فرامتن حضور رئیسی در ریاض
تصاویر منتشر شده از نشست سران سازمان همکاری اسلامی، گویای واقعیات بسیاری هم در منطقه و هم در جهان است. عکسها سخن میگویند؛ واضح و شفاف. وقتی لحظه حضور «بشار اسد» را در فرودگاه ریاض یا در کنار «رجب طیب اردوغان «یا «محمد بنسلمان» را ثبت میکنند یا زمانی که رئیسجمهور ایران و ولیعهد سعودی را در یک قاب کنار هم ثبت میکند یا زمانی که عبدالفتاح السیسی رئیسجمهور مصر بر تشکیل کمیتهای برای تعمیق روابطش با ایران تأکید میکند یا حتی احتمال دیدار اسد و اردوغان در حاشیه این نشست تقویت میشود و یا سخنرانی دو رئیسجمهور ترکیه و مصر که هر دو از همراهان همیشگی آمریکا در منطقه هستند، علیه جنایات اسرائیل. اینها همان فرامتنهای حضور آیتالله رئیسی و نقطه عطف و مهمترین ثمره سیاست همسایگی دولت سیزدهم است.
زمانی که آیتالله رئیسی در بحبوبه رقابتهای انتخاباتی اعلام کرد که همسایگان ایران و کشورهای منطقه و همسو را در اولویت روابط دولتش قرار خواهد داد، کمتر کسی تصور میکرد که به فاصله کمتر از دو سال، تنشزدایی از روابط با همسایگان به جایی برسد که رئیسجمهور ایران در ریاض مهمان ولیعهد عربستان باشد. این سیاست منطقی و البته انعطافپذیر دولت سیزدهم از سوی مسئولان منطقه و سران کشورهای مسلمان هم مورد استقبال قرار گرفت. دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم ثابت کرد که میتوان بدون تکیه بر غرب و با احترام و حسننیت کشورهای منطقه را با ایران همسو کرد و حتی این همسویی را از تریبون نشست سازمان همکاریهای اسلامی اعلام.
کشورهای خاورمیانه و غرب آسیا شیوه تازهای از ارتباط را تجربه میکنند که نخستین نِمودش را در دغدغهی مشترک فلسطین نشان داده اما واقعیت آن است که حضور ایران در کنار عربستان، قطر و مصر نشانههای ائتلاف نوپا و جدیدی در منطقه است. همسویی ایجاد شده گرچه امتیاز و برگ برنده دیگری برای ایران در نشست ریاض ارزیابی میشود اما حکایت از یک پیروزی دیگر و البته بزرگتر هم دارد و آن کاهش روزافزون هژمونی آمریکا در منطقه و زلزلهای مهیبتر در بنیانهای یکجانبهگرایی است که جمهوری اسلامی ایران بیش از چهار دهه با آن مبارزه میکند.
سخنرانی هریک از شرکای استراتژیک آمریکا در منطقه، علیه رژیم صهیونیستی، کاخ سفید را در موقعیت بغرنجی قرار داده است؛ از یکسو باید این فرزند ناخلف خود را از وحشیگری بیشتر باز دارد و از سوی دیگر این شرکا را در بحران غزه از دست ندهد. واشنگتن نگرانتر از همیشه از زبان بنسلمان شنید که سازوکارهای کنونی در نظم و نظام بینالملل دیگر کارایی سابق را ندارد و باید تغییر کند و به زبان سادهتر، این یعنی وجاهت آمریکا برای حل و فصل بحرانهای منطقه و حتی نظام بینالملل از بین رفته یا دستکم در حال از میان رفتن است.
نظر شما