۷ دی ۱۴۰۲، ۱۱:۳۹
کد خبرنگار: 971
کد خبر: 85334873
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

پانصد روز سکوت!/سوئد چاره‌­ای جز پیروی از اسرائیل ندارد

تهران - ایرنا - پرونده «یوهان هنریک نیلز فلودروس» تبعه سوئدی در جریان رسیدگی قرار دارد و از آنجا که سرویس­‌های جاسوسی رژیم صهیونیستی کارفرمای اصلی او هستند، دولت سوئد حالا مجبور است روندی را که صهیونیست­‌ها ترسیم کرده‌اند، پیگیری کند و چاره‌­ای جز پیروی از اسرائیل ندارد.

گروه جامعه ایرنا - هشتم مرداد ۱۴۰۱ وزارت اطلاعات در بیانیه‌ای اعلام کرد که یک تبعه کشور سوئد را به اتهام جاسوسی شناسایی و بازداشت کرده است. این اطلاعیه اذعان داشت که یافته‌های ساختار ضدجاسوسی وزارت اطلاعات این بود که متهم سوئدی در همه سفرهای قبلی، با رعایت اصول حرفه‌ای ارتباطی، حفاظتی و پنهان‌کاری، با تعدادی از عناصر مظنون اروپایی و غیراروپایی که در ایران تحت نظر قرار داشتند؛ ارتباط برقرار می‌کرد.

پس از آنکه متهم مورد بحث، چند ماه پیش (پیش از مرداد ۱۴۰۱) و در پی دستگیری یک جاسوس دیگر اروپایی، با مأموریت کسب اطلاع از چگونگی افشای هویت آن جاسوس و نوع و میزان اطلاعاتی که به تور اطلاعاتی این وزارتخانه افتاده بود، مجدد وارد کشور شد. این‌ بار نیز و در کل مدت مأموریت آخر، تماس‌های وی با مرتبطینِ اشاره شده، تحت کنترل مستمر سربازان گمنام امام زمان(عج) قرار داشت و بالاخره با تکمیل مستندات، هنگام خروج از کشور با حکم مرجع قضایی بازداشت شد.

وزارت اطلاعات در بیانیه خود بر این نکته نیز تاکید داشت که این متهم دارای سابقه سفر به اراضی اشغالی رژیم غاصب صهیونیستی پیش از عزیمت به ایران بوده است.

سرانجام پس از طی مراحل تکمیل پرونده، ۱۹ آذر نخستین جلسه رسیدگی به اتهامات «یوهان هنریک نیلز فلودروس» تبعه سوئدی به اتهام جاسوسی برای رژیم صهیونیستی، به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین افشاری در شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب اسلامی برگزار شد.

در یکی از جلسات دادگاه که با حضور کاردار سفارت سوئد برگزار شد، قاضی افشاری خطاب به این متهم اعلام کرد: «براساس کیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، رصد اطلاعاتی نیروهای امنیتی ایران، بررسی پیام‌ها، ایمیل‌ها و پایش گوشی همراه شما، سفرهای شما به کشورهای متعدد، حضور شما در شهرهای مرزی ایران، ارتباطات و سفرهایتان به سرزمین‌های اشغالی و سایر ادله و امارات موجود، اتهامات شما دایر بر افساد فی‌الارض از طریق اقدام علیه امنیت کشور و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی با وسع گستردگی و به صورت تشکیلاتی و همکاری اطلاعاتی با رژیم اشغالگر صهیونیستی تفهیم می‌شود.»

دولت سوئد و سایر اعضای اتحادیه اروپایی همچون همه موارد مشابه دیگر، به دستگیری تبعه خود با اطلاق واژه «گروگانگیری» واکنش نشان دادند. با این حال سووالات مهمی درباره این پرونده مطرح است که در نوشتار نخست به آنها پرداخته شد و در نوشتار دوم نیز وضعیت نفوذ اسرائیل در سوئد مرور شد.

خوب است مجدد با این سووال شروع کنیم که چرا شهروند سوئدی درگیر کار و مأموریت نیابتی اسرائیل شده و به خاطر آن در حال دادن هزینه و تبعات است؟ این موضوع برای سوئد که یک کشور مستقل اروپایی است چه معنایی دارد؟ دلیل سکوت دولت سوئد در برابر دفاع از حق شهروند خود چیست؟

پانصد روز سکوت!/سوئد چاره‌­ای جز پیروی از اسرائیل ندارد

تاریخچه نقش‌آفرینی عوامل اطلاعاتی سوئد در ایران

در پاسخ به این سئوال، بررسی تاریخی روند حضور و نقش آفرینی عوامل اطلاعاتی سوئد در ایران نیز می‌تواند جالب توجه و راهگشا باشد.

«گونار والفرید جارینگ» (Gunnar Jarring) (زاده ۱۲ اکتبر ۱۹۰۷ – درگذشته ۲۹ مه ۲۰۰۲) دیپلمات و ترک‌شناس سوئدی بود. «جارینگ» وارد خدمات دیپلماتیک سوئد شد و در سال ۱۹۴۰ برای سرویس خارجی سوئد به عنوان وابسته در سفارت سوئد در آنکارا مشغول به کار شد. او در سال ۱۹۴۱ رئیس بخش B در نمایندگی سوئد در تهران و کاردار موقت در تهران و بغداد در سال ۱۹۴۵ بود. جارینگ در سال ۱۹۴۵ به عنوان سرپرست منشی هیأت اول و مشاور نمایندگی و کاردار موقت در «آدیسآبابا» خدمت کرد. وی سپس فرستاده سوئد به هند در سال ۱۹۴۸ و سیلان در سال ۱۹۵۰ و همچنین به ایران، عراق و پاکستان در سال ۱۹۵۱ بود. او از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۶ به عنوان مدیر (شورای امور خارجه) و رئیس بخش سیاسی وزارت امور خارجه در استکهلم و به عنوان کارشناس در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۵۵ خدمت کرد.

پس از جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ و پذیرش قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت سازمان ملل، جارینگ از سوی دبیرکل سازمان ملل متحد به عنوان نماینده ویژه دبیرکل برای نظارت بر روند صلح خاورمیانه منصوب شد. روش‌های مذاکره جارینگ تا جنگ «یوم کیپور» در سال ۱۹۷۳ ناموفق بود. این مأموریت به طور رسمی تا سال ۱۹۹۱ ادامه داشت. نقش میانجی در مناقشه خاورمیانه باعث شد جارینگ تصمیم بگیرد که هیچ مصاحبه یا نظر آشکاری نداشته باشد و به همین خاطر به او لقب معروف "The Calm" و گاهی اوقات "Super Calm" (مرد سکوت) داده شود. جارینگ از شاه ایران مدال همایونی دریافت کرده است.

یک مطالعه منتشر نشده، که نتایج آن در سال ۲۰۱۰ گزارش شد، در مورد مأموریت جارینگ ادعا می کند که تلاش‌های جارینگ در واقع راه را برای مذاکرات صلح آینده اعراب و اسراییل هموار کرد و بنابراین مهمتر از آنچه معمولاً تصور می‌شود، بود.

هنگامی که جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۹ آغاز شد، سوئد فاقد سازمان اطلاعات نظامی مدرن بود. سرگرد «کارل پترسن» برای تأسیس آن مأمور شد. C-byrån (قبل از سال ۱۹۴۲ به نام G-sektionen) در سال ۱۹۳۹، چند ماه پس از شروع جنگ، پس از کمپین مشترک فرمانده عالی وقت، «اولوف ثورنل» و رئیس اداره اطلاعات دفاع تاسیس شد. یکی از اولین افرادی که از سال ۱۹۴۲ با آژانس مرتبط شد، «گونار جارینگ» بود که مسئولیت شناسایی و جذب هرچه بیشتر دانشگاهیان نخبه و مستعد به آژانس را داشت. «تد پالم» (Thede Palm) یکی از برجسته ترین افراد دانشگاهی بود که توسط جارینگ جذب سازمان اطلاعات خارجی سوئد شد.

در سال ۱۹۴۳، پالم به C-byrån، که یک سازمان اطلاعاتی مخفی در نیروهای مسلح سوئد در طول جنگ جهانی دوم بود پیوست. وظیفه وی مدیریت جمع‌آوری اطلاعات خارجی بود. او در سال ۱۹۴۶ مدیر عملیات شد و نام سازمان خود را به T-kontoret تغییر داد. در طول جنگ سرد، وی که یکی از رؤسای سازمان سوئدی بود در یادداشت‌های خود که پس از مرگ او منتشر شده می‌گوید که چگونه تحت فشار آمریکا قرار گرفت که سرویس اطلاعاتی سوئد باید عملاً تحت فرمان و نظارت مستقیم سیا باشد و او قاطعانه در برابر آن مقاومت کرد.

پالم دوست صیمی Tage Erlander از دوران حضور در دانشگاه لوند بود. ارلاندر که رئیس حزب کارگران سوسیال دموکرات سوئد بوده از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۹ نخست‌وزیر پرقدرت سوئد بود. بعد از او هم یکی از تربیت شدگان مکتب او، «اولاف پالمه» تا زمان ترورش در سال ۱۹۸۶ نخست وزیر سوئد بود.

در سال ۱۹۶۵، T-kontoret با محوریت خارجی با B-kontoret سرویس داخلی (B-office) ادغام شد و به دفتر ویژه ستاد دفاع تبدیل شد که بیشتر به عنوان IB شناخته می‌شود. رئیس دفتر B، «بیرگر المر»، مدیریت سازمان ادغام شده را بر عهده گرفت. «پالم» تحت فشار صهیونیست‌ها اخراج شد و به دانشکده کارکنان نیروهای مسلح سوئد منتقل شد، جایی که او مدیر تحقیقات از ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۲ بود.

پانصد روز سکوت!/سوئد چاره‌­ای جز پیروی از اسرائیل ندارد

با این مقدمه تاریخی، می‌توان به بخشی از سئوالات و ابهامات پرونده فلودروس پاسخ گفت.

- در سوئد دولت نمایشی است و تنها مجری طرح‌های امنیتی بالادستی به عنوان خاندان یهودی و سرمایه‌دار «والنبری»، سازمان‌های سوئدی، اتاق‌های فکر و شوارهای تجاری و سیاستگذاری از جمله «مؤسسه سوئد»، «سیپری» است و سرویس خارجی مستقر در وزارت خارجه سوئد وظیفه اجرا و پیگیری وظایف امنیتی محوله را برعهده دارد.

- سوئدی‌ها به واسطه اشتهار به بیطرفی و خوشنامی در ایران و به واسطه پشتیبانی توسط منافقین ساکن سوئد یکی از بهترین گزینه‌ها برای اجرای طرح‌های جاسوسی صهیونیسم جهانی در ایران هستند.

- «فلودروس» به صورت نیابتی و با پوشش اتحادیه اروپا برای رژیم صهیونیستی کار می‌کرده است. برای همین اولین تماس‌ها برای هماهنگی سفر او به تهران را با فردی غیرسوئدی انجام داده و در ادامه دلیل سفر را ملاقات با دوستی در سفارت سوئد در تهران ذکر کرده است اما در طول اقامت در ایران با زمانبندی فشرده‌ای با رابطین رژیم صهیونیستی در سفارتخانه‌های اروپایی در تهران دیدار کرده است؛ بنابراین چون دولت سوئد از جزییات مأموریت فلودروس آگاه نبوده، پیگیری موضوع را با هماهنگی کارفرمایان خارجی فلودروس انجام می‌دهد و در عین حال با مدیریت اطلاعات منتشره شخصی فلودروس سعی در مخفی نگه داشتن سوابق وی دارد.

- سوئد به عنوان کشوری که اصولاً از نظر اقتصادی تحت سیطره خانواده‌های یهودی است چاره‌ای جز پیروی از اسرائیل ندارد. سرویس‌های جاسوسی رژیم صهیونیستی کارفرمای اصلی «فلودروس» هستند و دولت سوئد حالا مجبور است روندی را که صهیونیست‌ها ترسیم کرده‌اند، پیگیری کنند و در زمینی که آنها آماده کرده‌اند بازی کند. در عین حال سوئدی‌ها سعی می‌کنند با مدیریت اخبار مربوط به فلودروس از تبعات منفی این دستگیری تا حدممکن خود دور کنند زیرا دولت سوئد نه تنها عملاً نتوانسته به وظیفه ذاتی خود در پیگیری سرنوشت شهروندش اقدام کند، بلکه با گروگانگیری عده‌ای از ایرانیان موضوع فلودروس را پیچیده‌تر هم کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha