به گزارش خبرنگار اقتصادی ایرنا، گاز در سه دهه گذشته به عنوان یکی از مهمترین محورهای توسعه کشور در برنامهها قرار گرفته بود، اما به دلیل حمکرانی نادرست و مصرف بالای این سوخت در کشور، نتوانستیم از این نعمت خدادادی بهره ببریم؛ با روند مصرف کنونی، نارترازی گاز در سالهای آینده تشدید خواهد شد، این در حالی است مخازن گازی کشور به یکسوم عمر پایانی خود نزدیک میشوند که این موضوع سبب کاهش برداشت گاز میشود که برای تداوم برداشت گاز باید به میادین، گاز و یا آب تزریق شود؛ یعنی با فشار افزایی بهرهوری این مخازن را افزایش داد.
حال هیچ پروژهای در حال حاضر مهمتر از پروژه راهبُردی فشارافزایی در میدان مشترک پارس جنوبی در کشور و صنعت نفت نیست، اگر این پروژه طی سه تا چهار سال آینده انجام نشود، در این میدان شاهد افت فشار محسوسی خواهیم بود. این سخن جواد اوجی، وزیر نفت است که درباره اولویتدارترین پروژه نفتی کشور سخن میگوید.
فشارافزایی پارس جنوبی به معنای افزایش فشار گاز در مخازن گازی پارس جنوبی است. پارس جنوبی یکی از بزرگترین مخازن گازی جهان است که در خلیج فارس واقع شده و فشارافزایی در این مخازن به منظور افزایش استخراج گاز و بهرهوری بیشتر از آن صورت میگیرد. این فشارافزایی ممکن است از طریق تزریق گاز طبیعی، آب یا هر ماده دیگری به مخازن صورت گیرد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که اگر فشارافزایی در این منطقه صورت نگیرد از دو یا سه سال آینده، سالی یکی از فازهای پارس جنوبی را از دست خواهیم داد.
ایرنا در میزگردی با حضور کارشناسان خبره این حوزه موضوع فشارافزایی را بررسی کرد. در این میزگرد محمدصادق مهرجو، حسین نورالدین موسی، نصرالله زارع به بررسی ابعاد مختلف این حوزه پرداختند که در سه بخش منتشر خواهد شد و بخش نخست آن به شرح زیر است.
محور توسعه کشور باید گاز باشد
ایرنا: به عنوان سوال اول، چه شد که گاز محور توسعه شد؟
زارعی: وقتی میادین نفتی تولید (ایجاد) شدند، بحث گازهای همراه مطرح بود. قبل از انقلاب خط لوله انتقال گاز که شاهراه خط لوله اصلی به شوروی بود، نقطه شروع توزیع گاز در کشور ما بود. بعد از انقلاب میادین آغار، دالان، کنگان، نار اکتشاف شدند و شاید قبلتر از آنهم میادین شمالشرق که خانگیران میدان اصلی بود، محور توسعه قرار داشت؛ بنابراین در یک بازه زمانی ۲۰-۳۰ ساله هم اکتشافات گازیمان افزایش پیدا کرد و در همین راستا هم برداشت و در مقطعی هم محور توسعه صنایع انرژی مثل فولاد و بقیه صنایع، گاز شد. در بخش دوم توسعه صنعت پتروشیمی که در واقع خیز اول پتروشیمی بعد از انقلاب مطرح شد، محور اصلی توسعه گاز بود.
اشتباه استراتژیک در عدم توسعه سبد انرژی
بنابراین وقتی که کشوری دچار دومین ذخایر گاز است، طبیعتاً محور توسعه باید گاز باشد. بحثهای محیطزیستی و اینکه سوخت پاک هم نامگذاری شد، از دلایل دیگرش عنوان شد، اما بهتر است در مورد اینکه آیا این برنامه خوب اجرا شد و اینکه میتوانستیم بهتر اجرا کنیم؛ قطعاً نه، ما در بحث گازرسانی به همه جای کشور دچار یک اشتباه راهبُردی شدیم و اگر همان موقع یک برنامه علمی تدوین میشد، شاید بهجای اینکه بگوییم امروز ۹۸ درصد گازکشی خانگی داریم، اما با توجه به موقعیت جغرافیایی و میانگین دما در کشور طی سال، بحث مصرف، برعکس شود و ۲۰ یا ۳۰ درصد کشور نیاز به گازکشی بهصورت لوله داشت و تأمین انرژیشان را میتوانستیم به متدهای دیگر مانند تبدیل برق، انجام داد.
زارعی: اشتباه استراتژیک و راهبردی داشتیم؛ اینکه سبد انرژی را چطور تعریف کنیم و امروز یکی از دلایل ناترازیها و کسری گاز این بخش است
امروز با این مواجهیم که ۴۴۰ کیلومتر خطوط انتقال و توزیع گاز داریم و ۹۸ درصد کشور از آن روستایی که در چابهار و سیستان و بلوچستان که شاید سالی ۱۰ روز از سال را نیاز به بحث گرمایشی ندارد، گاز کشی کردیم تا روستای سردسیری در کردستان و جاهای کوهستانی دیگر؛ بنابراین یک اشتباه استراتژیک و راهبردی داشتیم؛ اینکه سبد انرژی را چطور تعریف کنیم و امروز یکی از دلایل ناترازیها و کسری گاز این بخش است. فکر میکنم.
سیاستهای حکمرانی انرژی باید تغییر کند
نورالدین موسی: ابتدا باید اهمیت گاز و جایگاه استراتژیک آن را درک کنیم. اینکه چرا اینقدر زیرساختهای کشور به گاز وابسته شدند، میتواند محور دیگری از بحث باشد که اصلاً سیاستگذاری و هدفگذاریهای ما درست است یا غلط؛ اصلاً تنظیمگیری و رگلاتوری داریم که در واقع سیاستهایمان را پایش کنیم. ما ۶ برنامه توسعه اجرا کردیم و الان برنامه هفتم است. در این ۶ برنامه توسعه، در حوزه انرژی هدفگذاریها و جهتگیریها چه بودند و بعد از آن بررسی کنیم این هدفگذاریها درست بود یا غلط. مطابق با واقعیتهای میدانی بود یا نه؛ درصد تحقق برنامهها چقدر بوده؛ این رصد و پایش انجام شد؟
در کشور اینها حلقههای گمشده است. سؤالی که الان میپرسید که سیاستگذار چطور دیده که کشور با این سرعت و با این شدت به گاز وابسته شده، در آن مقوله میگنجد و میتوانیم سیاستهای حوزه حکمرانی انرژی را تحلیل کنیم که دقیقاً شما سؤال خوبی مطرح کردید.
آنچه که مسلم است، ۷۰ درصد سبد انرژی ما وابسته به گاز است و ۹۸.۴ درصد سبد انرژی کشور وابسته به انرژیهای فسیلی یعنی گاز، نفت و فرآوردههای حاصل از آن است
حلقه ما در حوزه انرژی نیاز به تغییر دارد و نیاز به ۵ الی ۶ سند اساسی دارد تا این رویه و الگوی حکمرانی در حوزه نفت، گاز، پتروشیمی، انرژیهای تجدیدپذیر و حوزه کاهش هدررفتها و بهینهسازی اصلاح شود. واقعاً سازمانهای عریض و طویل درست کردیم، ولی خروجی کارها چه بوده است؟؛ الان در چه وضعی هستیم.
الان با دوستانی که در این نشست حضور دارند و دوستان دیگر در تراز انرژی با دانشگاه صنعتی شریف، در مورد تراز انرژی و نظارت سازمان پدافند غیرعامل در حال انجام کار هستیم. این سؤالی که شما در آن حوزه پاسخ دارد و جوابش هم مفصل است؛ اما آنچه که هست، این است که گاز را اول و در حال حاضر درک کنیم . الان باید بحث کنیم که گاز در حال حاضر چه جایگاه راهبردی برای کشور دارد. آنچه که مسلم است ، ۷۰ درصد سبد انرژی ما وابسته به گاز است و ۹۸.۴ درصد سبد انرژی کشور وابسته به انرژیهای فسیلی یعنی گاز، نفت و فراوردههای حاصل از آن است.
اقتصاد کشور وابسته به نفت است
اقتصاد ملی بهشدت برای تأمین کالاهای اساسی مردم وابسته به ارز حاصل از فروش نفت است. دهه ۹۰ که اقتصاددانها از آن به عنوان دهه ویرانگر اقتصادی نام میبرند، چه شد که روی عدم فروش نفت، سفره مردم و شرایط کشور با مشکل مواجه شد. علیرغم فرمایشات رهبر معظم انقلاب در عدم وابستگی به ارز حاصل از نفت خام در این چند دهه، متأسفانه همچنان به نفت وابسته هستیم.
پس ابتدا باید جایگاه و اهمیت گاز را درک کنیم؛ ۷۰ درصد صنایع و پتروشیمیها و برق کشور به گاز وابسته است، از سوی دیگر از طریق پتروشیمیها نیز ارز آوری داریم که این وابستگی ارزآوری کشور را به در خطر میاندازد. این وابستگی و سیاستگذاری اشتباه قابل دفاع نیست و نیازمند اصلاح و نگاه راهبردی دارد.
تولید ۷۰ درصد برق به گاز وابسته است که خیلی قابل دفاع نیست؛ آن وقت ۷۰ درصد تولید گاز هم به یک مخزن وابسته است که الان شما این جلسه را در مورد آن برگزار کردید. وقتی ۷۰ درصد سرمایش، گرمایش، برق، نور و... وابسته به گاز است و از سوی دیگر ۷۰ درصد گاز هم وابسته به یک مخزن است، تکلیف ما راجع به آن مخزن چیست و چه وظیفهای داریم؟ تکلیف آن برای کل سبد انرژی کشورمان چیست؟ و آیا قابل دوام و ادامه است؟ واقعاً ما همینطور میتوانیم گاز تولید کنیم؟
میدانند همه مخازن نفتی و گازی در همهجا سه دوره عمر یک دوره توسعه اولیه، یک دوره حداکثر دبی و یک دوره decline یا کاهشی دارند؛ یعنی با یک کمیت مواجه هستیم، با یک حجم روبهرو هستیم که این حجم دیروز بیشتر از امروز بوده و فردا کمتر از امروز خواهد بود! یعنی باید این را درک کنیم. حالا با سرعت زیاد همه صنایعمان و مصرف خانوارها را به گاز وابسته کردیم و نگاه به گاز، بخشی نگری بوده؛ یک نماینده مجلس میخواسته رأی بیاورد، رفته امضای ۱۰ نفر دیگر را گرفته که به فلان روستان گاز برود تا تبلیغ کند و رأی بیاورد.
تولید ۷۰ درصد برق به گاز وابسته است که خیلی قابل دفاع نیست؛ اما ۷۰ درصد تولید گاز هم به یک مخزن وابسته است؛ تکلیف ما راجع به آن مخزن چیست و چه وظیفهای داریم؟ تکلیف آن برای کل سبد انرژی کشورمان چیست؟
آسیب بخشی نگری به صنعت کشور
نگاه بخشی بدون اینکه نگاه ملی حاکم باشد و متأسفانه شورای نگهبان و کسانی که مسئولاند، هیچوقت به این موارد دقت نمیکنند که آسیبهایی که اینها در بخشی نگری و نگاه بخشی میزنند، چه لطماتی به ثروت و آینده کشور میزند. بخشی نگری میکنند و اصلاً برایشان منافع ملی مهم نیست؛ نماینده مجلس، مقام محلی است.
بخشی از آن از عدم فهم است و بخشی از آن هم عالماً و عامداً این نگاه بخشی را دارند. بخشی اصلاً فکر میکنند اگر در هر شهری یک پتروشیمی ساخته شود، مشکل حل خواهد شد، اما نگاه نمیکنند که این پتروشیمی به آب، خوراک و... نیاز دارد. الان یکسوم ظرفیت پتروشیمیهای ما خارج از مدار تولید است و گازی نداریم که به عنوان خوراک به آنها بدهیم اما دوباره از توسعه پتروشیمی سخن میگویند.
حالا گفته میشود ۶۰ یا ۷۰ درصد گاز مصرفی در پتروشیمیها برای خوراک و ۳۰ درصد برای تعمیرات است، اما مهم این است که هر یک میلیون تن محصول پتروشیمی، طبق چیزی که از متخصین پتروشیمی یاد گرفتم، نزدیک یک میلیارد دلار برای احداث آن نیاز دارد! نمیخواهیم منابع کشور را تبدیل به آهن پاره کنیم که ثروت ملیمان از بین برود. این موضوع باید دیده شود و نیازمند یک رگلاتوری است.
الان شورای عالی انرژی در ادوار مختلف چهکار کرده و خروجی جلساتش چه بود که الان وضعیت ما این گونه است؛ تازه هنوز روزهای خوب ماست! شما به وضعیت پارس جنوبی تا سال ۱۴۲۱ نگاه کنید. اگر در سال ۱۴۲۱ فشارافزایی نکنیم، تولید گاز پارس جنوبی به ۱۰۰ مترمکعب میرسد یعنی ۶۰۰ میلیون مترمکعب تولید گاز این میدان کاهش مییابد؛ البته با فشارافزایی به کمتر از ۴۰۰ مترمکعب خواهد رسید، بنابراین باید ۳۰ میلیارد دلار صرف فشارافزایی کنیم.
ما باید از سالهای ۱۴۰۵ - ۱۴۰۶ به بعد معادل یک فاز پاز جنوبی (۲۵ میلیون مترمکعب) این افت را جبران کنیم؛ حتی با فشارافزایی هم جبران افت خواهیم داشت؛ مثلاً آن طوری یک فاز قطع میشود و تولید یک فاز سه یا دو سال قطع میشود که این کاهش را باید جبران کنیم، زیرا کشور وابسته به گاز شده است.
چرا باید همهجا زیرساختهای برق و گاز را ببریم؟ خیلی از کشورهای پیشرفته هم قبلاً این (نفت و گاز) را داشتند؛ مثل آمریکا؛ ولی بعد چه کار کردند؟ گاز را قطع کردند و با زیرساخت برق انرژی خانوارشان را تأمین میکنند. ما باید در سیاستهای کلان برای این موضوع، فکری کنیم.
با کاهش تولید گاز در میعانات نیز وابسته میشویم
حالا این دفعه مثلاً گاز است؛ کاهش گاز چه کار میکند؟ یعنی الان ما ۸۰۰ هزار بشکه تولید میعانات داریم که حدود ۴۵۰ هزار تا برای پالایشگاه ستاره خلیجفارس میرود که نزدیک ۲۷-۲۸ درصد بنزین کشور را تأمین میکند و باقی هم به بعضی پالایشگاههای دیگر میرود، مقدار کمی در بورس میرود و ۱۰۰ هزار تا برای صادرات میرود. الان تولید دیروز ۷۰۰ هزار بشکه بوده؛ یعنی با کاهش فشار از فازهای پارس جنوبی، میعانات ما هم کاهش پیدا میکند.
این نمودار میعانات است؛ یعنی کاهش تولید به همین نسبت، میعانات را از ۸۰۰ هزار بشکه پایین میآورد و این بنزین را هم تحت تأثیر خودش قرار میدهد و وقتی ۴۵۰ هزار بشکه از بنزین شما قطع شود و کاهش پیدا کند، به همان روند باید مصرف crude نفت خام به پالایشگاهها بیشتر شود و به همان تناسب صادراتتان برای اقتصاد ملی کاهش پیدا میکند، توان صادراتی کشور کاهش پیدا میکند.
پس ما وقتی پارس جنوبی را نگاه میکنیم، یک نگاه کاملاً راهبردی به آن کنیم؛ اول درکش کنیم که پارس جنوبی چه هست و در چه شرایطی هست. من بعضی از حرفها را واقعاً نمیتوانم در جلسه توضیح بدهم؛ چون ممکن است این نوار در جاهای دیگر هم برود؛ وابستگی و مشکل ما در پارس جنوبی اگر عمق پیدا کند، خیلی مشکل پیدا خواهیم کرد؛ بنابراین نباید وابسته به یک مخزن نباشیم، باید میادین گازی دیگر را توسعه دهیم و برنامه داشته باشیم؛ نیازمند سیاستهای تشویقی برای کاهش مصرف هستیم..
دومین دارنده منابع گاز دنیا هستیم، ولی به دلیل رشد بیرویه مصرف و...، متأسفانه جزو ۱۰ کشور اول صادرکننده گاز دنیا قرار نداریم
میتوانیم هاب انرژی منطقه شویم
مهرجو: پرسیدید چرا ما به سمت توسعه میادین گازی حرکت کردیم؛ همانطوری که بهتر میدانید، بعد از کشور روسیه، دومین دارنده منابع بزرگ گاز در دنیا هستیم. این گاز بهعنوان یک مزیت نسبی در سبد انرژی کشور وجود دارد. همانطور که آقای زارعی گفتند، یک سوخت پاک نسبت به فرآوردههای مایع مشتق از نفت خام اس؛ همچنین ارزانتر از گاز همراه نفت و در حقیقت میشود گفت ما بهعنوان دومین دارنده منابع گاز دنیا و مجموعاً منابع نفت و گاز با همدیگر در رتبه اول قرار داریم.
تولید گاز قبل از انقلاب هم وجود داشت، البته خیلی سهمش کم بوده و مناطق بخصوصی از کشور تحت گازرسانی قرار داشتند که عمدتاً مناطق لوکس شهر و حتی بالای شهر تهران بود، ولی بعد از جنگ و در دوران بازسازی و نوسازی صنایع کشور، بحث توسعه شبکههای زیرساختی گاز و همچنین توسعه میادین گازی مطرح شد و از نیمه دوم دهه هفتاد به بعد این روند توسعه پیدا کرد.
مزیت تبادلات گازی و تولید و صادرات گاز برای کشور
کشف میدان گازی پارس جنوبی بهعنوان یکی از منابع عظیم گازی، ما را برانگیخت که با توجه به مشترک بودن این میدان، از روند توسعه و رقابت با کشور همسایهمان قطر، عقب نمانیم. میدانید که سهم پارس جنوبی در ایران ۲۸ درصد نسبت به ۷۲ درصد سهم قطریها است. این روند توسعه در دولتهای قبلی شتاب گرفت اما از نیمه اول دهه هشتاد این شتاب روزافزون شد و سرمایههای خیلی کلانی را برای توسعه فازهای ۲۴گانه پارس جنوبی اختصاص داد.
ما به لحاظ جغرافیایی در منطقه ژئواستراتژیکی قرار داریم و منابع عظیم گاز در دور و اطراف ما قرار دارد و از طرفی هم مصرفکنندگان عمدهای با جمعیت خیلی زیاد هستیم. کشورهای پرجمعیتی مثل پاکستان، ترکیه، عراق در همسایگی ما قرار دارند و تولیدکنندگان گاز مثل روسیه، ترکمنستان و حتی آذربایجان در کنار ما قرار گرفتهاند که در حقیقت میتوانیم از این موقعیت ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک برای تبادلات گازی و همچنین تولید گاز و صادرات آن استفاده کنیم؛ از نیمه دوم دهه هفتاد، قراردادهای صادرات گاز با کشور ترکیه منعقد شد که بتوانیم در بازار تبادلات و صادرات گاز هم نقشی را ایفا کنیم.
جزو ۱۰ کشور اول صادرکننده گاز نیستیم
در حال حاضر درست است که دومین دارنده منابع گاز دنیا هستیم، ولی به دلیل رشد بیرویه مصرف و حالا با توجیه، متأسفانه جزو ۱۰ کشور اول صادرکننده گاز دنیا قرار نداریم؛ شما یک سؤال با این عنوان که تحت عنوان اینکه چرا به سمت توسعه زیرساختهای گازی در کشور حرکت کردیم؛ در حقیقت با توجیه بسط عدالت اجتماعی و توزیع رفاه در کشور، بعد از جنگ نیاز داشتیم که یک فضای جدیدی را در سبد انرژی کشور باز کنیم؛ گاز مزیت نسبی ما بود و توانستیم با توسعه میادین گازی کشور همانطور که عزیزان گفتند، این شبکه مصرف را بزرگ و بزرگتر کنیم.
البته میتوانستیم از گاز استفادههای بهتری کنیم؛ کما اینکه نقش گاز خیلی پررنگ است. قبل از احداث پالایشگاه ستاره خلیجفارس، فقط مبادی مصرف گاز، پتروشیمیها، شبکههای خانگی و صنایع عمده و صنایع کوچک و همچنین تزریق گاز بودند، ولی بعد از اینکه ستاره خلیجفارس وارد مدار تولید شد، استفاده از میعانات گازی بهعنوان یک محصول جانبی میدان گازی پارس جنوبی مطرح شد.
الان گاز نقش عمدهای در تولید فرآورده بنزین و گازوئیل ایفا میکند؛ تقریباً میتوان بیش از ۵۰ میلیون لیتر بنزین با کیفیت از پالایشگاه ستاره خلیجفارس تولید کنیم و سهم ۴۰۰ هزار بشکهای خوراک این پالایشگاه میعانات گازی است که نقش بسزایی در سبد سوختی حمل و نقل ایفا میکند.
گاز بهعنوان محور توسعه با توجه به این مزیتهایی که به لحاظ جغرافیایی داشتیم، در دستور کار قرار گرفت. از نیمه اول دهه هشتاد، توسعه صنایع پتروشیمی به خصوص در بخش بالادستی رشد و رونق خاصی پیدا کرد، با این توجیه که بتوانیم زنجیره ارزش گاز را توسعه بدهیم و غیر از خام فروشی و صادرات گاز، بتوانیم ارزش افزوده بیشتری را در صنایع پتروشیمیمان داشته باشیم که هم زمان اشتغالزایی برای بخشهای مختلف و صنایع پاییندستی ایجاد میکرد.
اگر مایل هستید، یک مقدار جلوتر برویم و به نقش پارس جنوبی که عنوان کردند بیش از ۷۰ درصد در سبد تولیدی گازی کشور سهم دارد، بپردازیم. اینکه این میدان چه اهمیتی دارد و در سالهای آینده چه وضعیتی را پیدا میکند.
نظر شما