به گزارش خبرنگار رسانه ایرنا، آئین نکوداشت تقی دژاکام، روزنامهنگار پیشکسوت و از چهرههای حوزه ارتباطات و رسانه، روز دوشنبه ۳۰ بهمن در دومین روز بیست و چهارمین نمایشگاه رسانههای ایران برگزار شد.
دژاکام در گزارش، مقالهنویسی، ویرایش، اخلاق خبرنگاری صاحبنظر بوده و بیش از دویستمقاله در موضوعات مختلف سیاسی، بینالمللی، فرهنگی، ادبی، سینمایی، مذهبی در روزنامههای کیهان، اطلاعات، سلام، ایران و چندین مجله و ماهنامه نوشته است.
این پیشکسوت روزنامهنگاری در ابتدای مراسم گفت: جزو آدم های خوش شانسی هستم که خاطرات خوبی از حرفه روزنامهنگاری دارم. اولین مطلب من سال ۱۳۶۴ در روزنامه اطلاعات چاپ شد. برای دل خودم یادداشت ادبی درباره راهپیمایی ۲۲ بهمن نوشتم. آقای دعایی را در تئاتر شهر دیدم و یادداشتم را به ایشان دادم. مطلب را خواندند و گفتند منتشر میشود.
وی با بیان این که کار من به طور رسمی با ارتحال امام خمینی(ره) در روزنامه کیهان شروع شد افزود: آن زمان روزنامهها تولیدکننده خبر بودند و اخبار را از دیگر رسانهها کپی نمیکردند. من زمانی که در روزنامه کیهان مشغول شدم تا یک ماه فقط نگاه می کردم و با مراحل کار آشنا میشدم.
دژاکام افزود: خدا نعمت های زیادی به من داده است. من وارد شغل دلخواه خودم یعنی روزنامهنگاری شدم و فقط ۲ سال سابقه کار در شغل های دیگر را دارم. آقای مهدی نصیری استاد من است. البته مواضع امروز آقای نصیری کاملا متفاوت با دیروز است. او دست من را برای کار کردن باز گذاشت. وقتی پیشنهاد ستون جدید میدادیم و قبول میکردند. هر کاری که توانایی و علاقه داشتم اجازه میداد انجام بدهم.
این روزنامهنگار درباره تفاوت کار در روزنامههای امروز و دیروز گفت: آن زمان نگاه کارمندی نداشتیم. الان رسانهها نگاه کارمندی دارند و زمان ورود و خروجشان مشخص است. به نظر من خبرنگار خوب کسی است که هیچ وقت پشت میزش نباشد و در حوزههای کاری خودش باشد.
وی با یادآوری اینکه با اساتیدی همچون فرقانی، شکرخواه و صدیقی همکار بوده اظهار داشت: منصور سعدی استاد عزیز من بود.
آقای سعدی به گردن من خیلی حق دارد. من تیتر زدن را از او یاد گرفتم. روزنامهنگاری بود که بدون زور زدن تیتر میزد و اولین تیترش بهترین تیتر بود.
دژاکام پس از بیان خاطراتی از سفر زیارتی به مکه و عتبات عالیات گفت: بعد از روزنامه کیهان ۵ سال در خبرگزاری فارس بودم. احساس کردم از تهران خسته شدم. به مادرم گفتم در حرم امام رضا(ع) دعا کن بیایم مشهد. درست در همان لحظات آقای نظام الدین موسوی مرا دید و گفت بیا مشهد در آستان قدس به ما کمک کن. من سردبیری مجله حرم متعلق به آستان قدس را پذیرفتم. در واقع دعای مادرم مستجاب شد و من در سال ۱۳۹۷ برای کار به مشهد رفتم.
وی با یادآوری این که دو سال است خانهنشین شده گفت: به خاطر کار زیاد بیمار شدم. دکتر گفت باید کار را کنار بگذاری و سراغ فیزیوتراپی بروی که کارت به عمل جراحی نکشد.
وی با یادآوری این خاطره که سه روز به زندان رفته است گفت: بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی مصاحبهای با آقای شمخانی در نشریه حرم چاپ کردیم که در چند خبرگزاری داخلی و خارجی منتشر شد. ولی آقای شمخانی گفته بود من چنین مصاحبهای نداشتم. در بازجوییها فهمیدند من بی تقصیر بودم و مصاحبه خبرنگار حرم تخیلی بوده است.
دژاکام با یادآوری خاطرهای خمیر کردن هشتاد هزار نسخه روزنامه کیهان قبل از چاپ افزود: این اتفاق را برای اولین بار دارم تعریف میکنم. مقصر این اتفاق من بودم که عکسی را به اشتباه چاپ کرده بودم. خودم به آقای نصیری گفتم همین الان استعفا میدهم. چون خیلی خسارت به روزنامه زدم. ولی آقای نصیری استعفای من را نپذیرفت و خواست که بیشتر دقت کنم.
نظر شما