همسایه ها همه با چشمانی گریان راهی منزل کوچک مادر بزرگ عباس شده اند تا تسلای خاطر مادر، مادربزرگ، پدر و برادر کوچکتر شهید باشند. همه همدیگر را می شناسند و از تعجب برخی اهالی محل پیداست که هنوز خبر را نشنیده اند و سراسیمه آمده اند تا بدانند چه شده است.
مادر بزرگ که صدایش از گریه و زاری های بی امان چندین ساعت گذشته گرفته است، اما حواسش به میزبانی از مهمانان در این مجلس بزرگ هست و جلو می آید تا قدردانی کند.
مادر بزرگ با چشمانی اشکبار از «عباس شهیدش» میگوید که پسرم مرا عزیز صدا می زد و یک روز در میان تلفنی با هم صحبت می کردیم .
وی افزود: روز گذشته در حال تهیه و پخش نذری بودیم که خبر شهادت عباس را از تلویزیون شنیدیم؛ او صادق، مهربان و دلسوز بود و همیشه از من می خواست برای شهید شدنش دعا کنم تا به آرزویش برسد.
مادر شهید عباس صالحی روزبهانی نیز در حالی که تلاش می کند وصیت پسر را به جا آورده و بیقراری نکند، گفت: عباس عاشق شهادت برای سربلندی وطن و ایران اسلامی بود و من هم افتخار میکنم که پسرم جانش را در راه امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) نثار کرد.
«پسرم همیشه می گفت که عاشق شهادت است و در آخرین تماس تلفنی( ۲ روز قبل از شهادت) نیز تاکید داشت برای عاقبت به خیری اش دعا کنم.»
مادر شهید عباس صالحی روزبهانی با اشاره به اینکه عباس را آخرین بار بهمن پارسال دیدم، ادامه داد: پسرم خیلی عشق شهادت داشت و می گفت این دنیا برای من تنگ و تاریک است و می خواهم به آرزویم برسم.
هواپیماهای رژیم جعلی صهیونیستی در جنایتی جدید روز گذشته (۱۳ فروردین) ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق را مورد هدف حمله موشکی قرار داد که بر اثر این جنایت سرداران رشید مدافع حرم «سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی» و «سرتیپ پاسدار محمدهادی حاجی رحیمی» و پنج نفر از همراهان به نام های حسین امان اللهی، سید مهدی جلالتی، محسن صداقت، علی آقا بابایی و علی صالحی روزبهانی به شهادت رسیدند.
نظر شما