به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، زمستان گذشته خاطره ای برای ایرنا رقم خورد که شاید ما تنها مرورکنندگان آلبومش نباشیم، چون به تنهایی نمی توانست این دفتر شیرین رقم بخورد، در روزهایی مهمان بنیاد سعدی شدیم که زمین، دلنوازترین تنپوشش را بر خود کشیده بود، رفته بودیم برای گزارش، اما صمیمیتی که به قول سهراب در فضا سیال بود و این بار از خش خش برف آلود سنگفرش های بنیاد شنیده می شد، از فرم رسمی، خارجمان کرد. گزارشی که انتشارش به الان موکول شد.
هم صحبت شدیم با مهمانانی که هر کدام از دیاری از آن سوی مرزها بودند، مهمانانی که بسیار نجیب همراهمان شدند در سوز سردی که با فارسی لهجه دار زبان اصلی شان حس نمی شد.
سرمای زمستان مانع جمع شدن فارسیآموزان برای صحبت درباره این زبان شیرین نشد. تعدادی از آنان که از کشورهای ترکیه، عراق، ازبکستان، پاکستان و هندوستان برای یادگیری این زبان کهن به ایران آمدند، دعوت ایرنا را پذیرفتند و دقایقی درباره هدف و انگیزه خود از یادگیری زبان فارسی صحبت کردند.
آنها هم در مدارس با داستانها و شعرهای شاعران بزرگی مانند حافظ، سعدی، مولانا و فردوسی پرورش پیدا کردند. مثل امیده محمودآوا از ازبکستان که از بچگی آهنگ فارسی شنیده و هشت سال است که زبان فارسی می آموزد. و یا سمیه شاهین از ترکیه که دکترای زبان و ادبیاتش را در کشورش گرفته و برای تکمیل آموزشش و تمرین، در حال حاضر در ایران به سر می برد.
هم صحبت شدیم با مهمانانی که هر کدام از دیاری از آن سوی مرزها بودند، مهمانانی که بسیار نجیب همراهمان شدند در سوز سردی که با فارسی لهجه دار زبان اصلی شان حس نمی شد
یا محمدقاسم از عراق که حتی به خاطر علاقه اش تحصیلات دانشگاهی اش را هم زبان و ادب فارسی انتخاب کرده است و احمد طاهر از پاکستان که مدرکش از دانشگاه علامه است و بنیاد سعدی را خانه دومش می داند، خالد اسد از پاکستان که با صداقت می گوید اول علاقه نداشتم ولی بعد خیلی دوستداشتم و اشتراکات زیادی با زبان مادری ام دارد و یا فرحانه نازی از کشمیر هند که او هم زبان فارسی را بسیار دوست دارد.
فرهنگ رفتاری و اجتماعی نزدیکی با ایرانیان دارند و همچنین مانند ایرانیها در پذیرفتن مهمان، دست و دلباز هستند. با اینکه مرزهای جغرافیایی نامهای مختلفی برای این کشورها تعیین کرده است، تنها چند دقیقهای گفتوگو لازم است تا متوجه اشتراکهای فرهنگی شویم.
مثلا این اشتراکات: غذای هندیها از ایران تندتر است، اما آنها غذای ایرانی را دوست دارند و هم ایرانیان از خوردن غذای هندی لذت میبرند. پاکستانیها با ایرانیها از نظر اعتقادات مذهبی احساس نزدیکی میکنند و ایران را کشوری امن میبینند. زبانآموزان عراقی در فکر راهاندازی موسسه آموزش زبان فارسی در بغداد هستند. ازبکستان با اینکه بارش بیشتر و آب و هوایی خنکتر از ایران دارد، اما باز هم شباهتها را میتوان در شهرهای شمالی ایران پیدا کرد.
افرادی که برای یادگیری زبان فارسی به ایران آمدهاند، هدف یادگیری این زبان را آموزش آن به مردم کشور خود اعلام میکنند. آنها هم مانند ایرانیها عاشق شعرهای کلاسیک ایران هستند و حتی برخی از آنها به شعر نو علاقهمند شدند و آثار سهراب سپهری را از بر دارند.
بر اساس آماری که دراین حوزه وجود دارد بیش از یکصدهزار دانشجوی کشورهای مختلف درایران در رشتههای فنی و مهندسی، علوم انسانی و دیگر علوم درس میخوانند و اینها برای این آموزش نیاز به یادگیری زبان فارسی هستند. این افراد میتوانند با فارسی که آموختند پیوندهایی میان ملت خودشان و ملت ما باشند.
میتوان در نظر داشت که فرهنگ و شناخت فرهنگی قابل انتقال است و تحقق این امر مواهب امنیتی، تجاری و اقتصادی خواهد داشت. به همین دلیل علاوه بر جنبههای فرهنگی زبان فارسی میتواند به شکل کلانتر در زندگی افراد تاثیرگذار باشد.
نظر شما