به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، کتاب «سنگ قبری با تاریخهای یکسان» نوشته پویا صالحی داستانی سورئال است که در میان آن شعرهای نویسنده جریان دارد. موضوع کتاب درباره فلسفه تنهایی و نگاه آن درباره زندگی، هستی گرایانه است. فضای اثر شخصی است؛ ابتدا نویسنده فضای واقعی زندگی خود را توصیف میکند، فضا و دفتری که در آن مینویسد. در کُنج اتاق وارد فضای خواب و خلسه میشود، در این فضا تمام عزیزان و کاراکترهای زندگی را میبیند. داستان ها بین کنج و خلوت اتاق نویسنده و دنیای بیرونی شکل می گیرند.
این کتاب از ۷ فصل و ۲۰ قطعه تشکیل شده است. نام فصلها مادر، رویا، خواستگاری، مرگ، کابوس، پدر و آشتی است. کتاب با پیشدرآمد شروع و با پسدرآمد تمام میشود.
عنوانهای مادر و خواهر نماد صلح، نوستالژیک و حریم خانواده اند؛ پدر نماد اخلاق؛ رویا نماد رمانتیسم و فضای نیاز است؛ خواستگاری نیاز بشر را به صلح مطرح میکند و در فصل کابوس نیاز فرد به انقلاب درونی مطرح میشود و در نهایت مرگ نشان دهنده نیاز بشر به آرامش درونی است.
تاکید کتاب بر تاریخ مرگ و تولد در یک روز است، تاریخ مرگ و تولد یکسان، دو معنی دارد، یکی معنی ناامید کننده است که نشان دهنده زندگی نزیسته است. دومین مفهوم که از شعر اول کتاب مشخص است نشان دهنده این است که فاصله بین زندگی و مرگ یکی است و بنابراین اساس زندگی یک لحظه است...
کتاب بر اساس مفهوم دوم به زندگی واقعی بر میگردد. فردی تنها و دچار مشکلات است و در آخرین لحظه نگرش صلح آمیزی درباره زندگی پیدا میکند.
قسمتی از متن کتاب
در همین گیر و دار گوشی زنگ می خورد، من به رویا پشت می کنم و به سمت گوشی می دوم، تمام امیدم این است که مادرم پشت خط باشد، غیر از او کس دیگری نمی تواند باشد، بله حدسم درست است، مادرم پشت خط است، شروع به احوالپرسی می کند و من نیز احوال او و پدرم را می پرسم. با جزئیات در مورد اتفاقات روزمره و رابطه اش با پدرم صحبت می کند.
افزایش سن وسواس پدرم را بیشتر کرده اما به گمانم این وسواس خیلی بد نباشد، چندسالی است از عمر تومور مغزی او گذشته به نظر می رسد توان حرکتی او هر روز تحت سوال باشد ولی چیزی که نگرانش می کند این است که قبل از خروج از خانه در خانه را قفل کرده یا نه. مادرم مجدد در مورد جزئیات زندگی ام سوال های تکراری می پرسد، روی خوش نشان نمی دهم. هیچوقت روی خوش نشان نداده ام ولی باز سوالات را تکرار می کند.
به نظرم نگرانی و وسواس در او نیز حلول کرده ولی نه به اندازه پدرم، باز فکر می کنم این وسواس خیلی بد نباشد، اینکه نگران پسرت باشی به نظرم بهتر از آن است که نگران قفل بودن یا نبودن در خانه باشی، جدا از آن روی خوش نشان ندادن من فقط و فقط به دلیل ظرفیت پایین خودم است، اینکه نمی توانم خودم با چیزی که هستم دقیق روبه رو بشوم...
کتاب «سنگ قبری با تاریخهای یکسان» نوشته پویا صالحی در ۹۸ صفحه، در قطع رقعی، با شمارگان ۱۰۰ نسخه در سال ۱۴۰۲ منتشر شد.
نظر شما