به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا؛ دیپلماسی علمی به عنوان یک مفهوم ریشهدار بین کشورهای جهان جایگاه مهمی دارد بویژه در میان کشورها و واحدهای سیاسی قدرتمندی که در سودای رسیدن به جایگاه رهبری در نظام بین الملل هستند.
قدرتهای بزرگ، دیپلماسی علمی را در جهت افزایش قدرت نرم و نفوذ خود در جوامع هدف که تثبیت عمق راهبردی را در پی دارد مورد بهره برداری قرار دادهاند.
اگرچه دولتهای مختلف جمهوری اسلامی ایران شاید کمابیش به این موضوع اهتمام داشتهاند اما با شروع دولت سیزدهم، دیپلماسی علمی به عنوان یک پرونده ویژه برای رسیدن به یک الگوی جامع و موثر در دستور کار دستگاه سیاست خارجی و وزیر خارجه فقید حسین امیرعبداللهیان قرار گرفت.
بدون شک، ابعاد فعالیتهای این دپارتمان تازه تاسیس در وزارت امورخارجه و دستاوردهای چشمگیری که در کمتر از ۳ سال به دست آمده مرهون اهتمام و پیگیری خاص وزیر خارجه فقید حسین امیرعبداللهیان بوده است. دستاوردهایی که بهانه گفتوگو با علیرضا کوهکن عضو هیات علمی گروه روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی و مشاور دیپلماسی علمی و فناوری شهید امیرعبداللهیان قرار گرفت.
کوهکن در این گفتوگوی تفصیلی با ایرنا، به تبیین زوایای دیپلماسی علمی طی ۳ سال گذشته میپردازد، در جایجای این مصاحبه او به بیان خاطرات و ناگفتههایی از حسین امیرعبداللهیان میپردازد که برای هر علاقهمندی به منافع ملی ایران زمین شنیدنی است.
قسمت اول گفتگو در اختیار مخاطبان ایرنا قرار دارد.
مفهوم دیپلماسی علمی در سیاست خارجی کشور ما یک مفهوم متاخر و جدید است. دیپلماسی علمی چطور وارد دستگاه سیاست خارجی دولت سیزدهم شد؟
دیپلماسی علمی به لحاظ مفهومی در سیاست خارجی یک مفهوم جدید نیست اما همانطور که شما ذکر کردید نه تنها در کشور ما که در دنیا یک تغییر مفهومی راجع به آن اتفاق افتاده است. دیپلماسی علمی سه معنا دارد که هر کسی از ظن خود شد یار دیپلماسی علمی.
معنای اول دیپلماسی برای علم است، به این معنا که دستگاه دیپلماسی چه کمکهایی میتواند به فرآیندهای علمی بکند. مثلا خیلی ساده؛ یک استاد یا دانشجو میخواهد به یک فرصت مطالعاتی برود، یک کنفرانس برود. در آن کشور مقصد چه کمکی به او میشود کرد؟ یک پروژه خارجی میخواهد داشته باشد، اطلاع پیدا بکند که برنامههای بینالمللی معتبر کی و کجا برگزار میشود.
اینها کمکهایی است که حوزه دیپلماسی و علم میتواند بکند که البته طیف خیلی متنوعی است. من مثالهای خیلی ساده و دم دستی زدم که راحتتر به ذهن بیاید. مذاکره برای حضور بینالمللی به این معنا که در بعضی از همکاریهای بین المللی سهمی برای دانشمندان کشور در نظر گرفته شود و موارد دیگر.
معنای دوم، علم برای دیپلماسی است؛ به این معنا که شما کارهای علمی که میکنید، چه کمکی به سیاست خارجی کشور میتواند بکند. مثلا برای کشور ما که در بعضی از حوزههای علمی جزو پیشروها هستیم، در نانوتکنولوژی، بایوتکنولوژی، بحثهای پزشکی و بعضی مسائل مهندسی علم چه کمکی به سیاست خارجی میکند
در دولت سیزدهم، شهید آیت الله رئیسی، چند سفر خارجی که رفت «هدیه فناورانه» به مقامات آن کشورها داد (رسم است مقامات عالی وقتی سفر میروند یک هدیه از کشور خودشان میبرند، قبلا از کشور ما فرش یا پسته میبردند.)
برای یکی از کشورهای منطقه، اتاق بیمارستانیشان را با وسایل پزشکی ساخت ایران تجهیز کرد و خیلی جالب بود که به یک کشور دیگر در منطقه که میخواست برود علیرغم اینکه اصلا رسم نیست، یعنی طبق پروتکلهای دیپلماتیک اصلا چیز جالبی نیست که آن کشور بگوید که هدیه برای من چه چیزی بیاورید، آن کشور هم گفته بود که اگر امکانش هست آن هدیهای که به آن کشور دادید به ما هم بدهید.
یا سفری که رئیس جمهور شهید با وزیر خارجه شهید به اندونزی داشتند، یک «ربات جراح» هدیه دادند. چون اندونزی جزو اقتصادهای نوظهور است از آنها استقبال خیلی زیادی میشود. این اقدامات برای تصویری که از کشور ما ساخته میشود میتواند بسیار موثر باشد.
این در کنار موارد متعدد دیگری است که از همکاریهایی که حوزه علم میتواند به گسترش و رسیدن به اهداف سیاست خارجی کشور داشته باشد.
معنای سوم دیپلماسی علمی به معنای علم در دیپلماسی است که آن معنای تخصصی برای وزارت خارجه است و معنایش این است که ما چکار کنیم که سیاست خارجیمان علمی باشد؟
سادهاش این میشود کسانی که کارگزار سیاست خارجی هستند، مدارج علمی را طی کرده باشند، دانشگاه معتبر رفته باشند تا اینکه چطور بتوانیم از نظریات علمی به صورت دقیق در پیشبرد سیاست خارجی خودمان استفاده بکنیم.
یکی از چالشهایی که سیاست خارجی بعد از گسترش مسائل علمی در کشور همواره با آن مواجه بوده- میدانید که کشور ما بعد از انقلاب اسلامی و به لطف انقلاب اسلامی یک جهش بسیار قابل توجهی را در حوزه علم بعد از جنگ پیدا کرد- این موضوع بوده که چرا بین وزارت امور خارجه و دانشگاه ارتباط کافی وجود ندارد؟
همانطور که به صورت کلی این اصطلاح ارتباط دانشگاه و دولت یا دانشگاه و صنعت را خیلیها شنیدند. این در حوزه وزارت خارجه هم موضوعیت پیدا میکرد.
از کارهای بسیار مثبتی که در دولت سیزدهم اتفاق افتاد. یکی از مهمترین دلایلش این بود که وزیر شهید آقای دکتر امیرعبداللهیان خودش جدای اینکه یک دپلمات حرفهای بود یک فرد دانشگاهی بود و هیچ وقت ارتباطش را با دانشگاه قطع نکرده بود.
حتی در دوره وزارت هم کلاسهایش در دانشگاه تهران را ادامه میداد با سختیهایی که داشت چون وزیر خارجه خیلی وقتها نیست و شما مجبور هستید برنامه کلاسها را خیلی سخت تنظیم بکنید. به همین دلیل وقتی به او پیشنهاد شد که این موضوع یک کاستی است، بلافاصله برای آن برنامهریزی کرد و نهایتا با جمعبندیها و مشورتهایی که انجام شده بود، یک ساختار جدیدی در مجموعه وزارت خارجه برای کمک به دیپلماسی علمی ایجاد کرد.
یادم هست قبل از اینکه مجموعه ایجاد بشود با هم صحبت میکردیم که بالاخره ساختارش در دنیا چگونه است و چطور میشود به بهترین وجه این کار را انجام داد. خدمت ایشان عرض کردم که انجام این کار یک نکتهای است که میراث شما در وزارت خارجه خواهد بود. هیچ وقت فکر نمیکردم حادثه ناگوار و شهادت ایشان اینقدر سریع بخواهد اتفاق بیفتد!
روی این موضوع تاکید میکنم که کشور ما در این زمینه جزو پیشروها در دنیا بوده یعنی برخلاف سابقه قبلی بحث دییلماسی علمی که گفتم خیلی از کشورها از ما جلوتر بودند در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی و از فواید آن جدی استفاده میکردند جدای از اینکه اصل موضوع حداقل ۲۰۰ سال سابقه کار دارد.
این مفهوم جدید و کاربست جدید دیپلماسی علمی در سیاست خارجی کشورها، الان مثالهایش در ساختار سیاست خارجی کشورها کمتر از انگشتان دو دست در دنیاست.
این نکته شاید خیلی جالب باشد زمانی که این ساختار در سیاست خارجی ما ایجاد شد، حدود سه ماه و نیم بعد در وزارت خارجه آمریکا چنین ساختاری ایجاد شد، با همین دستور کاری که برای ایران تصویب شده بود، یعنی شما متن را میخوانید خیلی به هم شباهت دارند، غیر از آن، آن زمان کمتر از انگشتان دست مثالهایی در کشورهای اروپایی داشت. الان تعدادش یک مقداری بیشتر شده است. به هر حال، ساختار جدید و بسیار پراهمیت است.
چه افق و چشماندازی برای دیپلماسی علمی در دولت سیزدهم تعریف شده بود؟
در دولت سیزدهم، چون این کار تازه شروع شده بود، عقلانیت و عملگرایی هم همراهش بود یعنی در برنامهای که برایش تعریف شد این نبود که از اول یک سطح خیلی بالایی را هدف گذاری کنیم چون معلوم بود که به آنجا نمیرسیم.
بنا شد در این سه معنایی که دیپلماسی علمی دارد سومی به داخل وزارت خارجه ارتباط دارد که بحث جدایی است که در دوران دکتر امیرعبداللهیان اتفاقات مهمی در این زمینه افتاد- اما در دو معنای اول ما از موضوع دیپلماسی برای علم شروع بکنیم و بعد هر چقدر کارمان حرفهایتر شد به سمت علم برای دیپلماسی برویم.
چون در دیپلماسی برای علم، وزارت خارجه به بقیه نهادها و جاهایی که با این موضوع مشغول هستند خدمات ارائه میدهد. شما برای اینکه بخواهید بقیه را با خودتان همراه کنید عاقلانهترین کار این است که اول بگویید شما چه میخواهید که من به شما کمک بکنم. هر وقت این موضوع به بلوغ رسید و یک حالت حرفهای پیدا کرد بعد شما از آنها بخواهید که حالا خدماتی که لازم است به ما بدهید.
چون خدماتی که حوزه علم میتواند به گسترش دیپلماسی و رسیدن به اهداف دیپلماسی بدهد، اگر چه من مثالهای ساده آن را زدم که ما الان از آن استفاده میکنیم، بسیار زیاد است. ما با کشورهایی که قطع رابطه بودیم یا بعضا هنوز هستیم، روابط علمیمان قطع نشده است. خیلی از مشکلاتی که با مذاکرات سیاسی نمیشود حل کرد، با تعاملات علمی میشود حل کرد. اما این نیازمند یک بلوغ در حوزه دیپلماسی است.
برای همین مسائل، دیپلماسی علمی از خدماتی که وزارت خارجه به بقیه نهادها مثل وزارت علوم، وزارت بهداشت، معاونت علمی، دانشگاهها و اساتید و دانشجویان میتواند بدهد شروع شد.
یادم هست در جلسات اولی که با بخشهای مختلف برای این موضوع داشتیم، ما سوال میکردیم که آقای وزیر یا معاون وزیر ما چه کار میتوانیم برای شما انجام بدهیم؟ یکی از این افراد گفت که این اولین باری است که ما در حوزه اداری با چنین چیزی مواجه میشویم! هر کس نزد ما میآید از ما میخواهد که کاری برایش بکنیم شما میگویید که وزارت خارجه چه کاری میتواند برای ما انجام بدهد و آقای وزیر هم انصافا زمان و زحمت خیلی زیادی برای گسترش آن کشید.
میدانید وزارت خارجه و سیاست خارجی ما هر روز با یک مسئله مواجه است. ما کشوری هستیم که مسائل سیاست خارجیمان خیلی زیاد است. هم مسائل مربوط به خود ما و هم در منطقهای هستیم که هر روز شما میتوانید شب بخوابید قبل از اینکه صبح بیدار بشوید یک جایی کن فیکون شده باشد و بحران خیلی زیاد داریم.
برای همین است که وزیر خارجه ما، کارش خیلی زیاد است. برای خود من متعدد اتفاق افتاد که مثلا آقای وزیر بعد از ساعت ۱۲ شب پیام میداد که لطفا این کار را انجام بدهید. یادم هست به شوخی به او گفتم که آقای دکتر الان ساعت یک شب است صبح بیدار شدیم پیگیری میکنم و ایشان طبق معمول لبخند زد اما گفت مهم است!
با همه این چالشها و گرفتاریها، وزیر خارجه شخصا برای مسائل دیپلماسی علمی وقت میگذاشت و این خیلی مهم است و در مذاکرات مهم منطقهای تقریبا همهاش مسئله دیپلماسی علمی در آن مطرح و راجع به آن صحبت میشد و چالشهایش پیگیری میشد.
شخصا برای جلسه با دانشگاهیان وقت میگذاشت. مقام معظم رهبری چندین سال قبل در زمان دولت قبل- البته از ابتدا هم مطرح میکردند- با جدیت خیلی بیشتری گفتند که دولت با دانشگاهیان ارتباط داشته باشد. بعضی وقتها اینها حالت "شبه فانتزی" پیدا کرده بود که ما چند نفر را دست چین شده دعوت بکنیم و تعریف بکنند که کارتان در وزارت ایکس مثلا خیلی خوب است.
اما در دولت سیزدهم، آقای دکتر امیرعبداللهیان، این را خیلی جدی پیگیری کرد. اصرار داشت که با دانشگاهیان از طیفهای مختلف ارتباط گرفته شود، جلساتی برگزار کردیم از جاهای مختلف کشور چون دانشگاه، فقط دانشگاههای تهران که نیست. از دانشگاههای مختلف کشور، اساتید شناخته شدهای که در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل هستند آنها را دعوت میکردند که نظراتشان را با وزیر خارجه مطرح کنند و جلسات اینقدر باز بود و هر کسی هر نظری میداد.
فقط درخواستی که داشت این بود که با توجه به اینکه وزیر خارجه محدودیتهایی به خاطر دیپلماسی و سیاست خارجی دارد، حتی خیلی اوقات به سوالات جواب میداد. اما من یادم هست تقاضایی که داشت این بود که من به خاطر گسترش ارتباط دانشگاه و سیاست خارجی این کار را میکنم شما اینها را نقل نکنید چون بعد هزینهاش برای کشور است.
یعنی بعضی وقتها وزیر خارجه مجبور بود که در پاسخ به سوالات، جزئیاتی از مذاکرات و جلسه را بگوید. نقلش از طرف وزارت خارجه آنهایی که بلد هستند در دنیا معنی دارد. یعنی وزیر خارجه مثل خیلی از وزرای دیگر نیست. حرف وزیر خارجه در عرصه بینالمللی سند محسوب میشود و هزینههایی برای کشور دارد اما با همه این مسائل و گرفتاریها برای این موضوع وقت میگذاشت و به همین دلیل هم ما شاهد بودیم علیرغم اینکه این موضوع یک موضوع تاسیسی بود قدمهای خیلی بزرگی برای آن برداشت.
در دولت سیزدهم توجه به دیپلماسی علمی به عنوان یکی از راهبردهای سیاست خارجی مثل نگاه به شرق، سیاست همسایگی بود یا به عنوان یک کارویژه تکمیلی در سیاست خارجی دولت سیزدهم مورد توجه قرار گرفت؟
دیپلماسی علمی به معنای آن راهبردها نیست یعنی در آن موضوعات نیست. در واقع بیشتر به عنوان یک کارویژه تخصصی به خصوص با این نگاه که حالت تاسیسی دارد به آن توجه شد. یعنی کارکردی که سیاست خارجی مدرن میتواند در حوزه دیپلماسی علمی داشته باشد. در سیاست خارجی تلاش شد برای آن پایگاه و ساختاری ایجاد بشود که به سمت اهداف حرکت بکند.
من برای شما مثال بزنم که کارویژه یعنی چی؟ ما یک تعداد تارگت و اهداف تعریف کردیم که میخواهیم در موضوع دیپلماسی برای علم کمک کنیم، چکار بکنیم؟ وقتی که از دیپلماسی برای علم صحبت میکنیم ابزارهایی در دنیا برایش شناخته شده است که شش مورد آن خیلی مشهور است.
جذب و اعزام دانشجو، یعنی جذب دانشجو از خارج کشور و اعزام به خارج از کشور. ما یک زمانی کشورمان اعزامکننده دانشجو بوده الان آن چیزی که برای ما موضوعیت دارد جذب است چون ما ظرفیت دانشگاهی داریم و کیفیت آن خوب است و میتوانیم جذب داشته باشیم.
مثلا برگزاری رویدادهای علمی معتبر در داخل کشور و البته اینهایی که میگویم حالت دوگانه دارد چون تعاریف را میگویم یعنی چه داخل و چه خارج از کشور. برای ما برگزاری سمینارهای بینالمللی داخل کشور است. پروژههای مشترک علمی بینالمللی و ابزارهای دیگری که در این زمینه هست.
ما بین اینها نگاه کردیم دو سه مورد را انتخاب کردیم با تاکید ویژه بر بحث جذب دانشجوی خارجی. دلایلی هم داشت. پتانسیل خوبی برایش داریم و منافع عینی دارد. یک بنیانی در گذشته برایش ایجاد شده بود که میشد روی آن حرکت کرد.
شما وقتی میخواهید یک کار اجرایی کنید یکی از چیزهایی که خیلی مهم است این است که مدیران ارشد ببینند چه فایدهای دارد؟ توضیحات اینکه این مثلا چه فوایدی در حوزه دیپلماسی فرهنگی و ... دارد فهم آن مقداری طول میکشد؛ اما سادهترین چیزی که قابل فهم است این است که اینقدر دلار به همراه خودش دارد این خیلی بقیه را با شما همراه میکند.
غیر از فوایدی که برای دانشگاهها و مراکز علمی و وزارتخانههای علمی کشور داشت، فواید عینی برای منافع ملی کشور هم داشت. یعنی شما یک دانشجوی خارجی میآورید غیر از اینکه از او شهریه میگیرید و با پول همانها میشود کل هزینه آموزش در کشور را تامین کرد یعنی به تعداد اگر جذب بکنید، دیگر هزینه ایرانیانی که درس میخوانند کامل پوشش میدهد و لازم نیست از بودجه عمومی استفاده بکنید.
فواید دیگری که دارد همزمان با خودش پروژه بینالمللی میآورد، منجر به کار بینالمللی میشود، شما را در رنکینگ بالا میبرد، دانشجوی خارجی داشت، خود به خود شما را در رنکینگ بالا میبرد. بعد این فرد فرهنگ شما را میبیند و همه آن تبلیغات نادرستی که راجع به ایران میشود را زیر سوال میبرد.
متاسفانه در زمینه شناساندن ایران همچنان مشکل جدی داریم چون راجع به کار ما تبلیغ خیلی نادرستی اتفاق میافتد. فرد میآید اینجا تازه میگوید شما شبانه برق دارید! شما دانشگاه دارید! کسی که اینجا درس میخواند همه اینها اصلاح میشود و فواید متعدد دیگری دارد.
این فرد وقتی به کشور خودش بر میگردد، فرد اثرگذاری میشود، میتواند به شما گرایش داشته باشد. کما اینکه خیلی از کشورهایی که مدافعان جدی در ایران به درست یا نادرست دارند این افراد همانهایی هستند که آنجا درس خواندند. این موضوع هم میتواند برای ما نفع داشته باشد.
همانطور که گفتم یک پتانسیلی از قبل ایجاد شده بود برای همین ما روی این برنامهریزی کردیم. این پتانسیل که از قبل ایجاد شده بود موقعی که ما کار را تحویل گرفتیم آشنایی به آن در کشور وجود نداشت.
وقتی ما صحبت میکردیم یادم هست از مدیران ارشد سیاست خارجی تا مدیران دانشگاهی میپرسیدم که فکر میکنید ما چند نفر دانشجوی خارجی در کشور داریم؟ من از چندین سفیر شخصا این را پرسیدم. فرد سفیر بوده در خارج از کشور ما رفته بودیم برای بازدید، جلسه و پیگیری مسائل رفته بودیم. میگفت سه یا چهار تا، بیشترین عددی که میگفتند ۸ هزار دانشجو. من میپرسیدم که شما مطمئن هستید؟ میگفتند نه! ما فکر میکردیم همین هزار تا بیشتر نیست حالا شما پرسیدید گفتیم سه، چهار هزار نفر.
در حالیکه الان بیشتر از ۱۰۰ هزار دانشجوی خارجی داریم. اکثریت مطلق اینها شهریه میپردازند. اتفاقا شهریه را به دلار میدهند و سر کلاس میروند. نسبت به بقیه کشورهایی که دانشجوی خارجی دارند، فکر میکنم بالاترین یا یکی از بالاترین درصدها را داریم. چون اکثر کشورهایی که اینگونه هستند بخش زیادی را با فاند و بورسیه پوشش میدهند اما ما از اکثریت اینها شهریه میگیریم. ۱۰۰ هزار عدد بالایی است پس یک پتانسیل خیلی خوبی وجود دارد.
ما کار را که تحویل گرفتیم آنهایی که میدانستند که عدد این چقدر میتواند باشد- چون کشورمان روی ۴۰، ۵۰ هزار نفر بود در زمان کرونا بالا آمد و به ۹۰ هزار نفر رسید- میگفتند به خاطر شرایط کرونا بوده چون موانع اداری زیادی داریم، برای رفت و آمدها مشکل داریم و آن موقع لازم نبوده که دانشجو اینجا بیاید مجازی ثبتنام میکرده و مدرکش را میگرفته این عدد بالا رفته است.
میگفتند الان که کرونا تمام شده و به لطف مجاهدتهای دولت سیزدهم و به کمک خدا واکسن آمده، دانشگاهها باز شده، این دوباره به ۴۰، ۵۰ هزار تا بر میگردد و شما شکست خواهید خورد. این حس واقعی آن آدمهای حرفهای بود که هم میدانستند چه خبر است و هم بلد بودند.
اقداماتی که اتفاق افتاد و این اقدامات بسیار هم به صورت حرفهای انجام شد و با یک کار شبانه روزی، امروز این عدد اولا بالای ۱۰۰ هزار تا است. نمیخواهم دقیقش را بگویم آنهایی که مسئول هستند میتوانند بگویند، نزدیک به ۱۱۰ هزار دانشجوی خارجی داریم. دوم که از اولی خیلی مهمتر است همه موافق هستند که ما میتوانیم این را خیلی بالاتر ببریم.
انتهای سال گذشته در برنامه هفتم توسعه که مصوب شد، برای ۵ سال بعد ما گفتیم آن چیزی که انتظار میرود به آن برسیم بالای ۳۰۰ هزار تا است. ضمنا عددسازی نیست یعنی مدیران دانشگاهی به عنوان کسانی که باید انجام بدهند، مدیران وزارت علوم و وزارت بهداشت موافق هستند با این رشدی که داریم انجام میدهیم دست یافتنی است اما الزاماتی دارد که باید انجام داد.
ما اگر به ۳۰۰ هزار برسیم، خیلی فرق خواهد کرد. ضمنا یک موضوعی که پیگیری شد این بود که تنوع در آن ایجاد بشود. یعنی ما به سمت جذب دانشجو از آفریقا، آمریکا، حتی اروپای شرقی و آسیا و جاهای دیگر برویم. همین الان جامعه دانشجویی خارجی که داریم متنوع است و بیشتر از ۱۰۰ کشور است اما به لحاظ تعداد متناسب نیست یعنی بیشترش از چند کشور است و بقیه تعدادی که هستند کم است. این باید متنوع شود.
این یک انقلاب در عرصه آموزش و تحصیلات تکمیلی در کشور ما ایجاد میکند. ظاهرش این است ما چهار میلیون دانشجو داریم که ۳۰۰ هزار نفرش هم از خارج بیاید اما همانطور که گفتم نکاتی با خودش دارد. شما ۳۰۰ هزار دانشجوی خارجی داشته باشید کل هزینه آموزش شما پوشش داده خواهد شد.
من با یکی از مسئولان وزارت علوم صحبت میکردم گفتم سالها در مورد استقلال دانشگاه صحبت میکنیم، مفهوم سیاسی نیست مفهوم اداری است که خود دانشگاه مستقل بشود، چرا اتفاق نمیافتد؟ وقتی دولت پول دانشگاه را میدهد کسی که پول میدهد او تصمیم میگیرد. این دانشگاه را در حوزه آموزش مستقل میکند. شما اگر این کار را بکنید در رنکینگهای جهانی بالا میروید.
همیشه سوال است که فلان دانشگاه مهندسی ما یا پزشکی ما، همه میدانند کیفیت آموزششان اینقدر خوب است که شما از آن فارغالتحصیل بشوید در ۵ دانشگاه اول دنیا میتوانید پذیرش بگیرید اما چرا در رنکینگ جزو بهترین دانشگاههای دنیا نیست؟
چون دلایلی دارد، یکی از آنها داشتن دانشجویان خارجی است اگر این کار را بکنید تعداد دانشگاههایی که در هزار دانشگاه اول دنیا دارید خیلی زیاد خواهد بود. تعدادی خواهید داشت که در صد دانشگاه اول دنیا خواهند بود.
مقالات و کتابهای مشترک بینالمللی شما را، کنفرانسهای بینالمللی شما را با خودش در حوزه آموزش و پژوهش در دانشگاه تغییر جدی خواهد داد. یعنی ما از یک عدد ساده صحبت نمیکنیم از یک تغییر قابل توجه صحبت میکنیم. دانشگاه شما را بینالمللی خواهد کرد.
من یک وقت میگفتم که خیلی از نارضایتیهایی که دانشجویان ما به خاطر مثلا عملکرد سیستم اداری دانشگاه دارند، امروز کارش را انجام نمیدهد میگوید فردا، امروز باید ثبتنام بکند میگوید که هفته بعد بیا. وقتی بینالمللی شوید دیگر چنین چیزی نیست چون یک کسی که از جای دیگری آمده نمیتوانید به او بگویید که امروز نیست فردا بیا. باید کارتان را به موقع انجام بدهید.
کار بینالمللی، جدول، سازمان و حساب و کتاب دارد وگرنه کسی سراغ شما نمیآید. یعنی تغییرات جدی ایجاد خواهد کرد. به همین دلیل اتفاقی که افتاده اتفاق مهمی است و اصلا اتفاق کوچکی نیست.
نظر شما