شهید امیرعبداللهیان به شدت پیگیر مشکلات دانشجویان ایرانی خارج از کشور بود

تهران-ایرنا- مشاور دیپلماسی علمی وزیر امور خارجه گفت: شهید امیرعبداللهیان به دلیل ارتباطی که با دانشگاه داشت، از موضوع دیپلماسی علمی خیلی زود استقبال کرد و هم خیلی جدی به آن توجه کرد و همواره پیگیر مشکلات دانشجویان ایرانی خارج از کشور بود.

به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا؛ دیپلماسی علمی به عنوان یک مفهوم ریشه‌دار بین کشورهای جهان جایگاه مهمی دارد بویژه در میان کشورها و واحدهای سیاسی قدرتمندی که در سودای رسیدن به جایگاه رهبری در نظام بین الملل هستند.

قدرت‌های بزرگ، دیپلماسی علمی را در جهت افزایش قدرت نرم و نفوذ خود در جوامع هدف که تثبیت عمق راهبردی را در پی دارد مورد بهره برداری قرار داده‌اند.

اگرچه دولت‌های مختلف جمهوری اسلامی ایران شاید کمابیش به این موضوع اهتمام داشته‌اند اما با شروع دولت سیزدهم، دیپلماسی علمی به عنوان یک پرونده ویژه برای رسیدن به یک الگوی جامع و موثر در دستور کار دستگاه سیاست خارجی و وزیر خارجه فقید حسین امیرعبداللهیان قرار گرفت.

بدون شک، ابعاد فعالیت‌های این دپارتمان تازه تاسیس در وزارت امورخارجه و دستاوردهای چشمگیری که در کمتر از ۳ سال به دست آمده مرهون اهتمام و پیگیری خاص وزیر خارجه فقید حسین امیرعبداللهیان بوده است. دستاوردهایی که بهانه گفت‌وگو با علیرضا کوهکن عضو هیات علمی گروه روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی و مشاور دیپلماسی علمی و فناوری شهید امیرعبداللهیان قرار گرفت.

کوهکن در این گفت‌وگوی تفصیلی با ایرنا، به تبیین زوایای دیپلماسی علمی طی ۳ سال گذشته می‌پردازد، در جای‌جای این مصاحبه او به بیان خاطرات و ناگفته‌هایی از حسین امیرعبداللهیان می‌پردازد که برای هر علاقه‌مندی به منافع ملی ایران زمین شنیدنی است.

قسمت دوم این گفتگو در اختیار مخاطبان ایرنا قرار دارد.

نقش و ظرفیت دانشجویان خارجی را خیلی خوب تبیین کردید. آیا بخش‌های دیگر مثل جذب اساتید خارجی یا جذب پژوهشگران خارجی و بکارگیری آن‌ها در مجتمع‌های پژوهشی و صنعتی مختلفی که داریم هم به عنوان دستور کار دیپلماسی علمی ما قرار گرفته است؟

راجع به این هم کارهایی انجام شده است. دو مانع در این زمینه وجود داشت، اولا بکارگیری این افراد در دانشگاه طبق قانون ممنوع بود. دلایلی هم داشت. قبلا اتفاقات خوبی در این زمینه نیفتاده بود.

یعنی آدم‌هایی که می‌آمدند مشکلاتی به همراه داشتند ضمنا به خاطر وضعیت علمی که داشتیم زیاد نمی‌آمدند و کسی هم که می‌آمد زیر سوال بود. الان به خاطر وضعیت علمی که داریم اتفاقا اینجوری نیست یعنی متقاضی زیاد وجود دارد و امکان اتفاق افتادن هم زیاد وجود دارد.

در دولت سیزدهم با همت وزارت علوم، با حمایت وزارت خارجه در نهادهای بالادستی که می‌شد تصمیم گرفت مجوزهای خاصی برای این کار اخذ شد. البته شخص رئیس جمهور حمایت ویژه‌ای انجام داد که این کار صورت گرفت.

چون دفعه اول که در شورای عالی مطرح شده بود مخالفینی داشت و رد شده بود. دوباره با اصرار رئیس جمهور مطرح شد و بالاخره با حمایت‌هایی که صورت گرفت مصوب شد که مجوزهای خاصی بدهند.

مانع دوم این بود که اصولا این افراد اجازه کار ندارند یعنی بحث کار در دانشگاه نیست، شما می‌خواهید یک کار مشترک اینگونه رقم بزنید اجازه کار وجود ندارد. در قانون برنامه هفتم باز با پیگیری بخشی از وزارت علوم و سازمان امور دانشجویان به صورت ویژه و حمایتی که وزارت خارجه انجام داد و همراهی مجلس که نهایتا قانون را تصویب کرد، این مجوزها هم صادر شده و البته هنوز اجرایی نشده اما انتظار می‌رود چون دیگر دولت خیلی زودهنگام تمام شد، در دولت بعد حالت اجرایی پیدا بکند.

بنابراین چنین ظرفیتی وجود دارد. اما این ظرفیت الان زیاد نیست. چرا ما بیشتر روی بحث دانشجویان سرمایه‌گذاری کردیم؟ چون احتمال اتفاق افتادنش راحت‌تر از اساتید بود چون شما یک جایی درس می‌خوانید بعدا خیلی راحت‌تر آنجا فرصت مطالعاتی می‌روید دوست و همکارتان را برای فرصت مطالعاتی تشویق می‌کنید بعدا آنجا پروژه‌های مشترک اجرا می‌کنید و اتفاقات بعدی که می‌افتد.

بخش تاسیسی دیپلماسی علمی در وزارت خارجه به لحاظ ساختاری چگونه است، یعنی معاونت وزیر است یا یک سازمان جداگانه‌ای است؟ و ارتباطش با دیگر بخش‌های دولت مثل وزارت علوم، رایزنی های علمی و... به چه شکلی است، در نقش یک متولی است یا یک هماهنگ کننده؟

اولا این چیزی که در وزارت خارجه ایجاد شده فعلا در مراحل اولیه است. یعنی حالت تکمیلی به تدریج پیدا می‌کند. با موافقتی که آقای وزیر امور خارجه از رئیس جمهور گرفته بود بخشی تحت عنوان مشاور وزیر در دیپلماسی علم و فناوری ایجاد شد با جایگاه مقام هم‌ طراز معاون وزیر. این چیزی که الان اتفاق افتاده این است.

این موضوع طبیعتا ذیل دفتر وزیر با تعدادی کارشناس است که باز آن‌ها هم از دفتر وزیر هستند چون در ساختار حالت مستقلی ندارد. آخرین صحبتی که راجع به این موضوع من با وزیر شهید در اردیبهشت‌ ماه داشتم، او مطرح کرد که با معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان اداری و استخدامی صحبت کرده که یک بخشی در ساختار وزارت خارجه برای این موضوع مستقلا ایجاد بشود چون تا اینجا همه بر اساس اختیار وزیر اتفاق افتاده بود.

موافقت رئیس جمهور را گرفته بود و انجام داده بود. می‌خواست که این موضوع وارد ساختار بشود چون تغییر ساختار اداری وزارتخانه‌ها مراحل اداری خیلی متعددی دارد و به راحتی اصلا اتفاق نمی‌افتد که این یک حالت اجرایی پیدا بکند.

با دستور آقای رئیس جمهور، شورایی برای دیپلماسی علم و فناوری ایجاد شد که مسئول آن وزیر خارجه بود، دو جلسه آن برگزار شده که آخرین جلسه آن سال ۱۴۰۲ بود و سال ۱۴۰۳ را برنامه‌ریزی می‌کردیم، وزیر امور خارجه، وزیر علوم، وزیر بهداشت، معاون علمی و فناوری رئیس جمهور و یک نماینده از رئیس جمهور در این شورا برای هماهنگی در مسائل دیپلماسی علمی حضور داشتند.

البته بعد از آن نه به عنوان دیپلماسی علمی به عنوان ارتباطات علمی بین‌المللی یک مصوباتی هم در شورای عالی انقلاب فرهنگی داشت که آن کار بین خود آن دستگاه‌هایی که این کار را می‌کنند، یعنی وزارت علوم، وزارت بهداشت و معاونت علمی مثلا در معاونت علمی یک ساختار ایجاد و کار پیگیری شود.

اما همه موافق بودند مشکلی که وجود دارد این است که بخش و دستگاه دیپلماسی ما به لحاظ سنت کارکرد خودش، عموما مسائل سیاسی را پیگیری می‌کند. البته در دولت سیزدهم تلاش زیادی شد که بخش دیپلماسی اقتصادی که ایجاد شده پر رونق بشود و انصافا موفقیت‌های بزرگی هم کسب کردند. مباحث علمی یک رابطی، یک فرد دارای اختیارات از طرف وزیر می‌خواهد که از طرف وزیر این‌ها را پیگیری بکند تا به یک سرانجامی برسد.

فعلا وضعیتی که وجود دارد در همین حد است. با معاونین وزارتخانه‌هایی که اشاره کردم هماهنگی‌ها را انجام می‌دهیم که درخواست‌هایی که از وزارت خارجه می‌شود معطل نماند و با تاکیدی که دکتر امیرعبداللهیان داشت، نمایندگی‌های ما در خارج از کشور هم خیلی جدی پای کار آمدند. ما در خود وزارت خارجه دو معاونت وزیر در ارتباط با این موضوعات خیلی سروکار دارند و انصافا خیلی کارهای مثبتی انجام دادند.

پیرو جلسه سال گذشته‌مان در همین شورای دیپلماسی علمی و فناوری در معاونت کنسولی یک میز اختصاصی برای خدمات دادن به اساتید و دانشجویان ایجاد کردیم که کارهای آن‌ها به صورت خاص و سرعت بیشتر و بدون معطلی انجام بشود. خیلی تلاش شد که رابطه دانشگاه‌ها و نخبگان و دانشگاهیان با وزارت خارجه تقویت بشود که همانطور که گفتم در مراحل اولیه است. انشاءالله در دولت‌های بعدی با جدیت بیشتری پیگیری بشود.

پس در آینده مثل دیپلماسی اقتصادی در وزارت خارجه معاونت دیپلماسی علمی را هم شاهد خواهیم بود؟

این بستگی به نظر سازمان اداری استخدامی دارد. خود آقای وزیر پیشنهادش این بود که -چون عملا این بخش الان اختیارات دستیاور ویژه وزیر را دارد- ما یک چیزی در این حد داشته باشیم. شما یک دفعه سطح را خیلی بالا ببرید باز با خودش انواع و اقسام مشکلات اداری را به همراه دارد. این پله پله حرکت کردن خیلی موضوعیت دارد.

یادم هست کار را که شروع کردیم داخل وزارت خارجه خیلی‌ها معتقد بودند که این کار به سرانجام خاصی نمی‌رسد چرا برایش اینقدر وقت بگذاریم؟ بعد که موفقیت‌ها دیده شد و کارها دیده شد، الان خیلی‌ها موافق هستند پس باید برای این کار وقت گذاشت.

اول بحث اشاره کردم که عملگرایی در این موضوع در سیاست خارجی دولت سیزدهم خیلی پررنگ بود منظورم همین بود هر چقدر کار جلو برود به همان میزان نیروهایی که استفاده می‌شود و توجهی که داده می‌شود خیلی پررنگ‌ خواهد بود. آن چیزی که تا الان به آن رسیدیم محصول حمایت شخص وزیر خارجه بود.

شما به فراخور سوالات مطرح شده، به نگاه شهید امیرعبداللهیان به دیپلماسی علمی اشاره کردید. اما به طور منسجم‌ توجه و نگاه وزیر شهید به دیپلماسی علمی چه بود؟

آقای دکتر امیرعبداللهیان، به خاطر آن ارتباطی که با دانشگاه داشت، از موضوع دیپلماسی علمی خیلی زود استقبال کرد و هم خیلی جدی به آن توجه کرد.

ما در حوزه ریاست جمهوری قبل از اینکه وزارت خارجه این بخش را ایجاد بکند، پیشنهاداتی داده بودیم، اتفاقا مورد توجه رئیس جمهور قرار گرفته بود و روی آن دستور داده بود که وزارت خارجه و وزارت علوم به این موضوع توجه بکنند. همانطور که گفتم یکی دو مثال زدم خود رئیس جمهور پیگیری کرده بود قبل از ایجاد دیپلماسی علمی در وزارت خارجه.

در ابتدای دولت من یکی دو جلسه با آقای وزیر راجع به موضوعات مختلف داشتم در خصوص این موضوع هم با هم صحبت کردیم ایشان خیلی زود از این بخش صحبت‌ها استقبال کرد یعنی گفت این خیلی راحت‌تر و بهتر قابل دسترس است.

هشت ماه از دولت و دوران وزارت ایشان گذشته بود، دیگر بحث دیپلماسی علمی جمع‌بندی شد و در جلسه‌ای که با حضور روسای مختلف دانشگاه‌های سراسر کشور در دانشگاه شهید بهشتی بود، ایشان اعلام کرد که ما بخش ویژه‌ای برای دیپلماسی علمی می‌خواهیم ایجاد بکنیم و این برنامه‌ها را داریم.

یعنی این موضوع خیلی زود به نتیجه رسید. یک فاصله‌ای بین اردیبهشت‌ماه و حدود شهریورماه که فعالیت این بخش در وزارت خارجه به صورت رسمی شروع شد. فاصله‌ای برای تعیین دقیق دستور کارها، ارتباط با بخش‌های دیگر سازمانی، اخذ مجوزها بود.

کسانی که وزارت خارجه را می‌شناسند می‌دانند، یعنی وزیر خیلی تلاش کرده که ۴ ماهه چنین مسیر طولانی را طی کرده است. در وزارت خارجه چنین تغییری را بخواهید بدهید حداقل ۴ سال طول می‌کشد.

یادم هست وزیر خارجه سابق یک جایی اظهار نظر کرده بود من تغییرات ساده‌ای را می‌خواستم بدهم هشت سال وزیر بودم موفق نشدم. ساختار وزارت خارجه در ایران و کشورهای دیگر اینگونه است ساختار ثابتی دارد در تغییرات خیلی همراه نیست. دنیا هم همینطور است. نزدیک‌ترین ساختار به ارتش و نیروهای نظامی در همه جای دنیا و کشور ما بین سازمان‌های دولتی را وزارت خارجه دارد. حتی رنکینگ‌ هم در داخل آن بر اساس مدل نظامی نوشته شده است. بخش‌ها اینگونه تقسیم شده است.

شهریورماه این کار شروع شد. اینکه ایشان چقدر اهمیت می‌داد، به نظر من یکی از چیزهایی که نشان می‌دهد این موضوع را این است که تقریبا ما هر موقع که می‌خواستیم راجع به این موضوع نظر یا حمایتی از وزیر داشته باشیم ایشان این کار را انجام می‌دادند.

خیلی وقت‌ها پیش می‌آمد ما هر روز با ایشان جلسه داشتیم. من راجع به وزیر و وزارتخانه‌ای صحبت می‌کنم که هر روز با یک بحران مواجه است. تقریبا یکی از وزرایی که حتی برای معاونینش در دسترس نیست وزیر خارجه است.

تلفن‌هایی که در روز باید جواب بدهد از ۲۴ ساعت بیشتر می‌شود. شما مجبور هستید که انتخاب کنید چند تا وزیر را جواب بدهم چند تا وزیر را جواب ندهم. این کنارش مذاکرات دیپلماتیک است، کنارش سفرهای خارجی و مهمانان خارجی است که می‌آیند.

با این همه خیلی وقت‌ها پیش می‌آمد وقتی وزیر ایران بود ما جلسات روزانه داشتیم. البته طبیعتا ملاحظه ایشان را می‌کردیم. مثلا جلسات کوتاه بود. مثلا این لیست کارهاست، کارهایی که باید انجام بدهد، دستورات یا مشورت‌هایی که باید بدهد. انصافا برای این موضوع خیلی جدی وقت می‌گذاشت. تقریبا هیچ وقت نشد که ما تقاضا بکنیم مثلا این جلسه را داشته باشیم بگوید نمی‌شود.

وزیر خارجه با همه مسائل کاری که داشت، چون وزارت خارجه بعد از ۱۵ مهر یا ۷ اکتبر و بعد که رژیم صهیونیستی به غزه حمله کرد و آن جنایاتی که اتفاق می‌افتد به صورت واقعی می‌شود گفت که کار وزیر خارجه شبانه روزی شده بود. من از نزدیک می‌دیدم.

یادم هست بیشتر از دو بار من به او گفتم آقای وزیر این مدلی که کار می‌کنی قطعا از پا می‌افتی! وزیر ما یک سفر نزدیک به ۴۰ ساعت پرواز برای یک جلسه دو ساعتی داشت. برگشت چون دیگر بدن نمی‌کشد، مریض شد، من او را دیدم به او گفتم اینطور از پا می‌افتی! چون زیاد اصرار می‌کردم به ایشان بعضی از چیزها را، به من گفت من اگر انجام ندهم، کس دیگری در دنیا این صحبت را انجام نمی‌دهد.

در همان شرایط ما با همه گرفتاری که وزیر داشت جلسه با اساتید دانشگاه‌های سراسر کشور در این حوزه را برگزار کردیم. چون هیچ زمانی برای برگزاری آن نبود، یک فاصله‌ای بین جلسه دولت و سفر خارجه آقای وزیر، این جلسه را برگزار کردیم.

یعنی دیگر فرصتی برای اینکه دفتر بیاید و وسایل را بردارد و فرودگاه برود پیش نیامد. از جلسه دولت به جلسه ما آمد تازه اساتید سوال کردند و طول کشید آخرش گفت رئیس فلان دولت منتظر من است بروم با او دیدار بکنم. مستقیم رفت فرودگاه که به آن جلسه برسد.

با این همه وقت می‌گذاشت و این نشان می‌داد که موضوع چقدر برایش دارای اولویت بود. چون نکته خیلی مهمی است. شما تا یک چیزی دغدغه اصلی‌تان نباشد اینقدر به آن رسیدگی نمی‌کنید! البته ما واقعا بازخوردهای مثبتی هم از طرف دانشگاهیان دیدیم.

من یادم هست دفعه اول که تماس گرفتم -چون لیست را انتخاب کرده بودم با ایشان نهایی کردم که مثلا این‌ها را دعوت بکنیم، به بعضی برای احترام بیشتر شخصا خودم تماس گرفتم- گفتیم که این جلسه شما را آقای وزیر دعوت کرده و می‌خواهیم در خدمت باشیم.

چند نفرشان گفتند ما اصلا انتظار نداشتیم که ما دعوت بشویم و مستقیما به وزیر خارجه نظرات‌مان را بدهیم. در شهرمان که هستیم کسی از ما نظر نمی‌خواهد و چه برسد به اینکه ما را دعوت بکنند و وزیر خارجه مستقیما نظرات ما را بشنود.

جلسه اول برگزار شد و نکاتی مطرح شد و ایشان گفتند که این چند تایی که مهم‌تر است با این‌ها هماهنگ بکنید و اگر لازم است روی این‌ها کار بیشتری انجام بشود. ببینیم چطور قابل انجام است و اینجا از آن استفاده بکنیم. یعنی به طور جدی به این‌ها توجه می‌کرد. اینها نکاتی است که آن دستاوردها را خیلی برجسته می‌کند و باید به آن توجه بشود.

سنجش افرادی که به ریاست دولت‌ها می‌رسند در موقعیتی صورت می‌گیرد که هر کدام از این افراد حداقل دو دوره ۴ ساله را بر مسند ریاست جمهوری نشسته بودند اما متاسفانه دولت شهید رئیسی دولت سیزدهم بطور کامل طی نشد، با توجه به صحبت‌هایی که در رابطه با دیپلماسی علمی دولت سیزدهم کردیم که در یک بازه زمانی کمتر از ۳ سال دولت به پایان رسید. در این بازه کوتاه مدت دیپلماسی علمی دولت سیزدهم چه آورده‌هایی برای ما داشت؟

موضوعات اینگونه به خصوص وقتی وجه تاسیسی پیدا می‌کند طبیعتا طول می‌کشد تا بخواهد به نتیجه برسد. اما من به یکی دو نکته اشاره کردم به یکی دو نکته دیگر هم اشاره می‌کنم. اولا بنیانی بر این موضوع ایجاد شد که حرکت به سمت دستاوردها را خیلی جدی در پی خواهد داشت. این نکته مهمی در کارهای تاسیسی است.

نکته دوم همانطور که گفتم شما باید تلاش خیلی زیادی بکنید که یک تصوری که در کشور وجود دارد را عوض بکنید. ما در مسائل اجتماعی همیشه از این صحبت می‌کنیم.

این یک بحث علمی است اگر تصور وجود داشته باشد که یک کاری قابل انجام است و شما درست برنامه‌ ریزی بکنید ممکن است این کار انجام شدنی باشد. اما اگر تصور بکنید این باشد که این کار انجام شدنی نیست قطعا آن کار مسائل اجتماعی اینطوری تفسیر می‌شود.

یکی از اتفاقاتی که در این حوزه در مورد اهداف اصلی افتاد این بود که در کشور تصور شد که این کار انجام شدنی نیست.

ما کارمان را شروع کردیم من به روسای دانشگاه‌ها می‌گفتم این کار را بکنیم خیلی‌ها می‌گفتند چه فایده‌ای دارد؟ اصلا چرا؟ خیلی‌ها گارد داشتند، می‌گفتند نه! شان ما نیست که از این کارها بکنیم. جذب دانشجوی خارجی داشته باشیم. شان ما اصلا این نیست، انگار که کار خوبی نباشد.

الان تقریبا روزانه تا قبل از این اتفاقات که کار خیلی جدی‌تر پیگیری می‌شد، ما از دانشگاه‌های مختلف کشور و جاهای مختلف کشور داشتیم که ما این کار را می‌خواهیم بکنیم که وزارت خارجه به ما کمک کند که این کار را بکنیم. با نمایندگی‌تان و سفارتخانه و کنسولگری‌تان صحبت کنید که به ما کمک بکند و ما این پیشرفت را داشته باشیم.

همانطور که توضیح دادم جذب دانشجوی خارجی گسترش پیدا کرد. تعداد بورسیه‌هایی که به خارج از کشور می‌دهیم گسترش پیدا کرد. تنوع گسترش پیدا کرد. من چند سفر به آفریقا داشتم که بنیان‌هایی برای جذب دانشجویان خارجی آنجا ایجاد کنیم.

من یادم هست یکی از کشورها که رفتیم جزو فقیرترین کشورها بود، دو نفر از دوستان گفتند که آنجا اصلا پولی نیست که دانشجو بیاورد درس بخواند. ما گفتیم این اطلاعات درست نیست، من رفتم آنجا جایی که فقیرترین کشور دنیا، دانشجو به خارج از کشور می‌فرستد.

با آن‌ها صحبت کردیم مثلا کمکی که به شما در حوزه فناوری می‌کنیم، پول خوبی برای ما به همراه دارد. چرا فقط دانشجویان‌تان را به آمریکا، انگلستان، کانادا و فرانسه این ۴ کشور می‌فرستید؟ سهم ما کجاست؟ گفتند مگر شما دانشگاه هم دارید؟! گفتیم ما نه تنها دانشگاه داریم که در رنکینگ‌ها اینطور است، اما اگر دانشجو بیاید ما می‌پذیریم.

نکته جالب است در ترم مهرماه ۲۰ دانشجو از آنجا داریم. ۲۰ عدد کمی است اما شروع است از صفر به ۲۰ رسیدیم. خیلی امیدوارم که اگر اتفاقات درست بیفتد و تکه‌های پازل درست کنار هم قرار بگیرد این ۲۰ نفر بیشتر بشود. برنامه‌ریزی کردیم که ظرف چهار سال ۵۰۰ دانشجو در از آن کشور داشته باشیم.

اگر ۵۰۰ دانشجو از آن کشور داشته باشید آینده سیاست آن کشور -منظورم دولت‌اش نیست، ارتباطات خارجی‌اش است، اینکه از کجا کالاهایش را تامین بکند و غیره- به شما گرایش پیدا خواهد کرد و این دومینویی است که از یک جایی شروع می‌شود.

من عمدا راجع به اثراتی که در حوزه دیپلماسی دارد صحبت نکردم اما اثراتی برای منافع ملی کشور دارد که قابل محاسبه نیست. از این جهت کاری که دولت سیزدهم در این موضوع کرد غیر از اینکه یک تاسیس مبارک بود و خیلی خوب اتفاق افتاد، فقط تاسیس نبود در حوزه دستاوردها، حرکت اتفاق افتاد.

در زمینه دانشجویان ایرانی در خارج کشور هم بحث دیپلماسی علمی پیگیر بود. من به دستور وزیر شهید چند سفر اختصاصی برای این موضوع انجام دادم.

دانشجویان را در آنجا جمع کردم گفتم چه مشکلاتی دارید تا برای‌تان حل کنیم؟ نه به این معنا که شما را چالش و مشکل ببینیم. شما ایرانی هستید هر مسئله‌ای داشته باشید وظیفه ماست که پیگیری و حل کنیم. با مسئولان آن کشورها جلسه جدی داشتیم با روسای دانشگاه‌ها و مقامات وزارت علوم‌شان که دانشجوی ایرانی باید وضعیت خوبی داشته باشد.

ضمنا آن بحث روشنگری‌اش بر این بود که خیلی دوست دارم فرصتی پیدا شود که از این افراد گزارش‌های خوبی تهیه بشود چون متاسفانه تصویرسازی اتفاق می‌افتد که فرد وارد یک مسیر باتلاق‌ مانند می‌شود که بعدا در آن گیر می‌کند.

وقتی شما با این‌ها صحبت می‌کنید و چالش‌شان را می‌شنوید اشک در چشمان‌تان جمع می‌شود. یک ایرانی آمده اینجا با تبلیغات موسسه‌ای که اگر بروید چنین می‌شود و چنان، کل دارایی خانواده‌اش را اینجا هزینه کرده و هیچ خروجی هم ندارد. نه فارغ‌التحصیل می‌شود، اگر هم فارغ‌التحصیل بشود مدرک‌اش به درد نمی‌خورد نه آن کشور می‌پذیرد و نه اینجا به درد می‌خورد. با انواع و اقسام مشکلات روبرو می‌شود.

وزارت خارجه اینقدر مشکل دارد که شاید این‌ها جزو آخرینش باشد اما وزیر اینقدر این موضوع برایش مهم بود، یادم هست که سفر آخری که برای این موضوع رفتم، من خودم کار و مشغولیت و گرفتاری داشتم، واقعا کار داشتم اما به اجبار گفت که حتما باید بروی و و با دانشجویان یک جلسه داشته باشی و صحبت بکنی و ببینی که چه کاری برای این‌ها می‌توانیم انجام بدهیم.

بعد از سفر با آقای وزیر یک جلسه مفصل داشتیم یکی دو موضوع به وزارت خارجه ربط داشت. سه چهار موضوع هم به دستگاه‌های دیگر ربط داشت. از وزرای مربوطه خواهش کرد که در این زمینه نمایندگی و سفارت ما چنین نظری دارد و چکار باید برای این دانشجویان بکنیم.

خوب است راجع به این موضوع کار کنید چون یک تصویر نادرستی ساخته شده، فرد وارد مسیری می‌شود. مثلا می‌گفتم آقای محترم خانم محترم تو که دیدی این مسیر جواب نمی‌دهد چرا ادامه دادی؟ می‌گفت رویم نمی‌شد، پدرم زمین‌هایش را فروخته بود. چطور می‌گفتم که تمام آن الکی بود؟ مسیری را می‌رود که دیگر قابل بازگشت نیست.

من صحبتم را با یاد و خاطره رئیس جمهور محترم، شهید رئیسی و وزیر خارجه شهید آقای امیرعبداللهیان خاتمه می‌دهم. امیدوارم که روحشان شاد باشد و درجاتشان عالی.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha