تراژدی «ژیلوان» و اوقات فراغتی که پایان خوشی نداشت
عکس آرشیوی است

مهاباد - ایرنا - «ژیلوان» نوجوان ۱۳ ساله مهابادی که در تعطیلات تابستانی مدارس برای غنی کردن اوقات فراغت در مغازه مکانیکی کار می‌کرد، در اثر یک سهل‌انگاری جان خود را از دست داد.

به گزارش ایرنا، «ژیلوان» امسال دانش ‌آموز پایه هشتم بود و از سال گذشته به توصیه والدینش تعطیلات تابستان را در مغازه مکانیکی خودروها سبک سپری می کرد و با توجه به اینکه پدرش هم راننده تاکسی بود، به این کار علاقمند شده بود.

تابستان سال قبل مقدمات اولیه مکانیکی شامل نام و اندازه آچارها، برخی قطعات موتور خودرو و تمیزکردن محیط کار را فرا گرفته بود و امسال هم به عنوان شاگردی با سابقه، پس از تعطیلی مدارس در خرداد ماه دوباره در مغازه مکانیکی حاضر شده بود.

خانواده «ژیلوان» مانند بسیاری از خانواده‌های دیگر در فصل تابستان دوست داشتند که فرزندانشان به جای خوردن و خوابیدن و بیکاری، مهارتی را یاد بگیرد؛ حتی اگر این مهارت، شغل آینده آنان نباشد و درآمد چندانی هم نداشته باشد.

این باور قدیمی هم اکنون هم در بسیاری از خانواده‌ها رایج است و پسر بچه‌هایی که در این سن و سال به دنبال کار یا حرفه خاصی هستند، در بین دوستان و آشنایان از احترام خاصی برخوردار هستند و واژه و برچسب ناخواسته مرد به آنان پیوست می شود.

اما تابستان امسال برای «ژیلوان» و خانواده وی خوشایند نبود و کار و مهارتی که قرار بود آینده وی و خانواده‌اش را تضمین کند، علاوه بر اینکه آینده‌ای برای وی باقی نگذاشت، خانواده‌اش را هم داغدار کرد.

تراژدی «ژیلوان» در مهاباد از آنجا شروع شد که این نوجوان ۱۳ ساله مانند هر روز صبح با پوشیدن لباس های مخصوص مکانیکی به سر کار رفته بود و در ساعت حدود ۱۱ صبح استادکارش به او گفته بود داخل چاله مغازه برود و نشت بنزین یک دستگاه خودرو را بررسی کند.

گفته می شود که استادکار برای تست خودرو که تازه تعمیر شده بود، به بیرون از محوطه کارگاه رفته بود و «ژیلوان» در حالی که مشغول کار بود، حجم زیادی بنزین در داخل چاله بر سر و صورت وی ریخته شده بود.

هر چند در کارگاه چند شاگرد دیگر هم مشغول کار بودند اما چون هر کسی حواسش به کار خودش بود کسی پیگیر غیبت «ژیلوان» در چاله نشده بود و پس از حدود نیم ساعت و بازگشت استادکار، «ژیلوان» را در حالی که بیهوش شده بود، در چاله مغازه مکانیکی پیدا کردند.

با انتقال پیکر بی‌رمق «ژیلوان» به بیمارستان توسط مرکز فوریت های پزشکی، متوجه شدند که حجم زیادی بنرین وارد ریه‌ها و معده وی شده و آسیب های جدی به این ۲ عضو وی وارد شده است و برای مداوای بیشتر به یکی از مراکز بیمارستانی در ارومیه اعزام شد.

«ژیلوان» به رغم تلاش پزشکان و پرستاران، چند ساعت برای زنده ماندن با مرگ دسته و پنجه نرم کرد اما سرانجام به دلیل شدت آسیب وارد شده با ریه‌ها، تسلیم مرگ نابهنگام شد و جانش را از دست داد.

خبر فوت نابهنگام «ژیلوان» شوک بزرگی به خانواده وی و مردم مهاباد وارد کرد و هر چند که خانواده وی تاکنون از کسی شکایت نکرده و اعلام کردند با رضایت خودشان «ژیلوان» در این مغازه کار می کرد، اما سوگیری جامعه در این خصوص متفاوت است.

برخی افراد خانواده وی را مقصر می دانند که فرزند ۱۳ ساله خود را برای انجام کار سخت و مهارتی طاقت فرسا فرستادند و بعضی دیگر استادکار را مقصر می دانند که باید در محیط کار خودش امنیت جان این شاگردان کوچک که در واقع امانت بودند، حفظ می کرد و تعدادی هم نگاه جامعه به مساله اوقات فراغت و باورهای غلط آن را مقصر می دانند.

اما واقعیت امر این است که دیگر زمان مهارت آموزی بر مبنای استاد و شاگردی سپری شده است و علاوه بر اینکه تعداد کمی از این شاگردان در آینده استادکار می شوند، دنیای خودرو در آینده، بسیار متفاوت از اکنون خواهد بود و نباید از روی وضعیت امروز برای آینده هم نسخه پیچید.

نکته بسیار مهمی دیگر این است که «ژیلوان» و هم سن و سالان وی در مرحله بسیار حساس بلوغ فکری، اخلاقی و رفتاری قرار دارند و حضور آن در بین شاگردان و استادکاران بزرگسال بدون نظارت والدین می تواند آسیب زا باشد.

هر چند نمی‌توان منکر دایر شدن کلاس های غنی سازی دانش آموزان در فصل تابستان توسط کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مراکزی مانند تبلیغات اسلامی، آموزش و پرورش و کانون مساجد در مهاباد شد، اما واقعیت این است که حجم این کلاس ها و توجه با ذایقه و سلیقه خانواده‌ها، تاکنون نتواسته آنان را اقناع کند و هم اکنون صدها دانش آموز دیگر مانند «ژیلوان» در نزد استادکاران این گونه مشغول حرفه آموزی هستند.

تراژدی مرگ نابهنگام «ژیلوان»می تواند زنگ خطر برای خانواده‌ها باشد تا دیگر فرزندان خود را بدون نظارت خود به این گونه اماکن نفرستند و تلنگری به مسوولان امر باشد که تلاش های آنان برای غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان که آینده سازان کشور هستند، کافی نبوده و نظارت ها آنان بر اماکنی که هنوز رابطه شاگردی و استادی تداوم دارد، بیشتر شود و خلاهای قانونی در این زمینه را برطرف سازند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha