به گزارش ایرنا، برخیها خزر خطابش میکنند و گروهی هم مازندران؛ در عرصه بینالملل نیز با نام کاسپین شناخته میشود. صحبت از بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی جهان است که هیچ راهی به اقیانوسها ندارد. دریاچهای که حیات شمال ایران به آن وابسته است. امروز ۲۱ مرداد روز ملی دریای خزر است. دریایی که سالهاست حال و روز خوشی ندارد.
ناخوشاحوالیِ خزر را میتوان از آمارها و دادههایی که در پژوهشهای علمیِ انجام شده توسط مراکز معتبر پژوهشی انجام شده دریافت. افزایش آلودگی آب، کم شدن میزان آب ورودی به این بستر آبیِ منحصربهفرد و کاهش تراز آب دریا نشانههایی از ناخوشیِ خزر را ارائه میکنند که به اعتقاد پژوهشگران و صاحبنظران در صورت استمرار، پیامدهای منفی متعددی برای همسایگان خزر به بار میآورند.
نوسان آمارهای مربوط به دریای خزر طی ۲ دهه اخیر با نگاهی ویژه در ایران نیز مورد توجه کارشناسان قرار گرفت، اما آمارهای ثبت شده بیان میکنند که در پنج سال گذشته این نوسانها برجستهتر شدند و بیشتر به چشم آمدند.
این دریا به عنوان یکی از منابع مهم حیاتی زیستمحیطی در منطقه برای کشورهای حاشیه آن اهمیت زیادی دارد. بزرگترین دریاچه جهان با یکهزار و ۲۰۰ کیلومتر طول، ۴۰۰ کیلومتر عرض و ۴۰۰ هزار کیلومتر مربع مساحت، در جنبههای مختلف دریانوردی، نفت و گاز، شیلات، ترانزیت، امنیت و گردشگری به عنوان یکی از مهمترین دریاهای جهان شناخته میشود.
قزاقستان، روسیه، ترکمنستان، ایران و آذربایجان پنج کشوری هستند که از همسایگی با دریای خزر بهره میبرند و به دلیل اهمیت تعامل سازنده، هر سال در نشستی مشترک به بررسی جنبههای مختلف همکاریهای چندجانبه در زمینه دریای خزر میپردازند.
قزاقستان با یکهزار و ۸۰۰ کیلومتر طول ساحل بیشترین سهم ساحلی را از دریای خزر برده و پس از آن روسیه، ترکمنستان، ایران و آذربایجان قرار دارند. اما از نظر جمعیت ساحلنشین ایران با اختلاف از دیگر کشورها پیش افتاده و رتبه نخست جمعیت ساحلنشین را در میان این پنج کشور دارد.
به همین خاطر است که دریای خزر برای ایران و به ویژه مازندران از سایر همسایهها، اهمیت بیشتری مییابد. زیرا ۴۰ درصد جمعیت ساحلنشین دریای خزر در ایران حضور دارند و نیمی از این ۴۰ درصد هم در مازندران هستند. از اینرو میتوان گفت دریای خزر برای مازندران بیش از همه مردم حاشیهنشین دریای خزر اهمیت دارد. بر همین اساس نوسانات آب دریای خزر به دلیل تأثیر مستقیم بر زندگی ساحلنشینان میتواند به عنوان مهمترین جنبه این دریا برای مازندرانیها در نظر گرفته شود.
روند کاهشی آب دریای خزر
آمارها نشان میدهد که روند کاهشی تراز آب دریای خزر در ۲ دهه گذشته نیز مشاهده میشد، اما در چند سال اخیر این روند کاهشی با سرعت بیشتری مشاهده شده است.
نوسانهای آب دریای خزر به صورت علمی و رسمی از سال ۱۸۳۷ با ساخت ایستگاههای متعدد رصد میشود. در ایران هم این اقدام مطالعاتی از سال ۱۳۲۰ با ایجاد یک ایستگاه در بندرانزلی آغاز شد.
طبق دادههای موجود در دهه ۱۹۳۰ روند کاهشی سطح آب دریای خزر آغاز شد که تا سال ۱۹۷۷ میلادی / ۱۳۵۶ خورشیدی ادامه داشت. در این بازه زمانی افت شدید سطح آب دریای خزر به میزان قابل توجهی مشاهده میشد. به طوری که سطح آب دریای خزر در سال ۱۳۵۶ پایینترین سطح آب این دریا طی ۵۰۰ سال اخیر عنوان شده است.
البته بنا به اظهارات کارشناسان این کاهش تراز آب عمدتا تحت تاثیر ۲ عامل اقلیم و مدیریت منابع آب رودخانهای رقم خورد. ساخت سدهای متعدد روی رودخانه اصلی و تاثیرگذار این حوضه یعنی رود ولگا هم تاثیر زیادی در رقم خوردن این موضوع داشت.
این روند کاهشی از سال ۱۳۵۶ متوقف شد و تا سال ۱۳۷۴ روند افزایشی تراز سطح آب دریای خزر رقم خورد که خساراتی هم به سواحل استانهای شمالی وارد کرد. در همان دوران و سال ۱۳۷۱ نیز مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر به واسطه همین تغییرات و نوسانات در مرکز مازندران تاسیس شد.
آمارها نشان میدهند که از سال ۱۳۷۴ دوباره روند کاهشی تراز سطح آب خزر آغاز شد. اتفاقی که در حال حاضر در دریای خزر دیده میشود نیز استمرار همین روند کاهشی است.
افزایش سه برابری سرعت افت تراز آب
به گفته کارشناسان و بنا به آمارهای رسمی اگر روند کاهشی آب این دریا به طور میانگین ۱۰ سانتیمتر در نظر گرفته شود، این میزان اکنون در حال نزدیک شدن به ۳ برابر است. پاییز و زمستان سال ۱۴۰۰ کاهش ۲۵.۶ سانتیمتری سطح آب دریا نسبت به فصل مشابه سال قبل ثبت شد. اما این میزان در بهار ۱۴۰۱ به ۲۸ سانتیمتر و در تابستان ۱۴۰۱ به ۲۹ سانتیمتر رسید.
کارشناسان میگویند ۲۰ سانتیمتر کاهش آب خزر معادل ۲.۵ برابر دریاچه ارومیه در زمان پرآبی است که طی یک سال، یعنی سال ۲۰۲۱ میلادی از این دریا کاسته شده است.
در مطالعات علمی با توجه به سناریوهای تغییر اقلیم پیشبینی شده که تا کمتر از ۸۰ سال آینده، یعنی تا پایان قرن ۲۱ با در نظر گرفتن همین روند کنونیِ تغییر اقلیم و عوارض آن، در شرایطِ بدبینانه بین ۹ تا ۱۸ متر سطح آب دریای خزر کاهش یابد. در صورتی که این پیشبینی محقق شود، حدودا بین ۲۳ تا ۳۴ درصد از سطح آب دریای خزر کاسته خواهد شد. البته کارشناسان تاکید میکنند که این امر در شرایط متوسط و بدبینانه ممکن است رخ دهد و مبتنی بر سناریوهای تغییر اقلیم جهانی هستند که اثرشان در منطقه رصد شده است.
چالشهای دریای خزر البته صرفا به مسائل اقلیمی و کاهش تراز سطح آب محدود نمیشود. زیستمندان این پهنه آبی سالهاست که از آلودگیهای تحمیل شده بر خزر هم رنج میبرند. ورود انواع پسابهای خانگی و صنعتی به رودخانهها و راه یافتن آنها به دریای خزر سبب شده که آلودگی گریبان این دریای تنها را هم بگیرد. حتی برخی سایتهای دپوی زباله نیز در نزدیکی دریا ایجاد شدهاند تا پازل بیتوجهی به این دریا تکمیل شود. با کاهش تراز آب هم طبیعی است که شدت آلودگی بیشتر شود.
آلودگیها از یک سو، ساختوساز در سواحل و ساحلخواری از سوی دیگر پیکر این منبع مهم حیات شمال ایران را سال به سال زخمیتر میکنند. خزر سالهاست درگیر رنجهایی است که بر آن تحمیل شده و عزم جدی هم در همسایگان شمالی آن برای کاهش این رنجها دیده نمیشود. اسفبارتر اینکه مردم هم توجهی به حال خزر ندارند؛ مصداق این ادعا را میتوان از زبالههای رها شده در مناطق ساحلی مازندران دریافت کرد که به خزر تحمیل میکنند.
نظر شما