المپیک به عنوان بزرگترین رویداد ورزشی محسوب میشود که شرکت در آن آرزوی هر ورزشکاری اعم از زن و مرد است. زنان به عنوان نیمی از جمعیت همواره سعی کردهاند در عرصههای مختلف نقش آفرینی کنند و با توجه به قابلیتها و تواناییهای خاص خود بدرخشند.
از جمله عرصههایی که زنان برای حضور در آن بسیار تلاش کردهاند المپیک است، نخستین حضور زنان در المیپیک به سال ۱۹۶۴ توکیو بازمیگردد که طی آن چهار ورزشکار در رشتههای دو و ومیدانی و ژیمناستیک نام خود را به عنوان نخستین زنان ایران در المپیک ثبت کردند.
به این ترتیب در المپیک ۱۹۷۶ مونترال، ۴ شمشیر باز زن، در المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا، لیدا فریمان تنها زن ایرانی حاضر در المپیک در رشته تیر اندازی، در المپیک ۲۰۰۰ سیدنی، منیژه کاظمی در رشته تیر اندازی تنها نماینده زن ایرانی، در المپیک ۲۰۰۴ آتن، نسیم حسن پور تنها تناینده زن ایرانی در رشته تیر اندازی، در المپیک ۲۰۰۸ پکن، نجمه آبتین در رشته تیرو کمان، هما حسنی در رشته قایقرانی و سارا خوش جمال فکری در رشته تکواندو حضور داشتند.
در المپیک ۲۰۱۲ لندن، برای اولین بار بیش از ۴ زن ایرانی المپیکی شدند.
در المپیک ۲۰۱۶ ریو، ۹ زن در ۶ رشته به المپیک راه پیدا کردند، در المپک ۲۰۲۰، ۶ نفر از زنان سهمیه حضور در المپیک را داشتند و در نهایت ۱۱ نفر از زنان مبینا فلاح (تیروکمان)، هانیه رستمیان (تیراندازی)، فاطمه امینی (تیراندازی)، شرمینه چهلامیرانی (تیراندازی)، ندا شهسواری (تنیس روی میز)، ناهید کیانی (تکواندو)، مبینا نعمتزاده (تکواندو)، مهسا جاور (قایقرانی)، زینب نوروزی (قایقرانی)، فاطمه مجلل (قایقرانی) و فرزانه فصیحی (دوومیدانی)سهمیه حضور در المپیک ۲۰۲۴ پاریس را در دست گرفتند، در حالی که ۲۹ سهمیه متعلق به مردان بود. در این المپیک، ناهید کیانی در رشته تکواندو موفق به دریافت مدال نقره و مبینا نعمت زاده در رشته تکواندو موفق به دریافت مدال برنز شدند.
نخستین حضور زنان ایرانی در المیپیک به سال ۱۹۶۴ توکیو بازمیگردد که طی آن چهار ورزشکار در رشتههای دو و میدانی و ژیمناستیک نام خود را به عنوان نخستین زنان ایران در المپیک ثبت کردندمدال آوری زنان یک موفقیت بزرگ برای جامعه ایران است. زنانی که نیمی از جمعیت را تشکیل میدهند و میتوانند با استفاده از قابلیتها و توانمندیهای خود زمینه توسعه پایدار را هموار سازند.
با این حال زنان ورزشکار بر این باورند که برای دست یافتن به جایگاه واقعی خود با مسایل و مشکلاتی رو به رو هستند که لازم است این موانع مورد توجه قرار گرفته و برای آنها راه حلی ارائه شود تا زمینه حضور و موفقیت بیشتر آنها در مسابقات جهانی بیش از پیش فراهم شود. اینکه این مسایل و مشکلات چه مواردی هستند و چگونه میشود آنها را از میان برداشت، سبب شد پژوهشگر ایرنا با «لیلا ابراهیمی»، مربی دوومیدانی، «سارا ظهرابینیا»، بازیکن فوتبال و «سپیده بابایی»، عضو تیم ملی کشتی آلیش زنان به گفت و گو بنشیند که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
در ورزش بانوان مشکل ابزاری و انسانی داریم
ابراهیمی در مورد مسایل و مشکلات ورزش بانوان میگوید: در بخش بانوان ما هم مشکل ابزاری داریم و هم انسانی. مشکل انسانی از این نظر که مربیان حرفهای بسیار کم هستند. مربیانی که اکنون هم فعال هستند و هم با عشق و علاقه شخصی خود فعالیت میکنند. مربیانی که خوب و حرفهای هستند به اندازه انگشتان دست هم نمیرسند و این بسیار بد است.
این مربیان نه حمایت مالی میشوند و نه اینکه میتوانند در دورههای عالی که در کشورهای مختلف برگزار میشود، شرکت کنند. همچنین هیچ وقت هم برای استفاده از پتانسیل آنها ظرفیت سازی نشده است.
مربیان نه حمایت مالی میشوند و نه اینکه میتوانند در دورههای عالی که در کشورهای مختلف برگزار میشود، شرکت کنند. علاوهبراین برای استفاده از پتانسیل آنها ظرفیت سازی هم نشده استوی میافزاید: از نظر ابزاری هم امکانات و مکانهای ورزشی بسیار اندکی داریم. برای مثال پیست دو میدانی در تهران که پایتخت است، حداقل به انگشتان دست نمیرسد و تنها دو تا داریم. یکی کشوری است که زیر نظر فدراسیون نیست و دیگری هم آفتاب انقلاب است که پتانسیل ورزشکاران را ندارد. اگر این طور پیش برود، آن پیست هم فرسوده میشود.
این مشکلات دست دردست هم میدهند تا امکان پیشرفت که باید برای بانوان باشد، اندک باشد. همچنین اردوهای خوب و منسجم از نظر مکانی بسیار کم است. شهرستانها امکانات خوبی ندارند، هیات تهران که پایتخت است، از نظر مالی ضعیف است. ما نیاز به اسپانسرهای بسیار قوی داریم که بیایند و هزینه کنند.
بابایی نیز در این خصوص میگوید: در واقع دغدغهها و مشکلات بانوان چند برابر آقایان است. متاسفانه رشته ما المپیکی نیست. زیرا پوشش ما طوری است که به ما اجازه رفتن به المپیک را نمیدهد. خواهش من این است که همانطور که بچهها روی اعتقادات خود ایستادند و به مدال جهانی بسنده کردند و با مدال المپیک خداحافظی کردند، حمایت شوند.
وقتی کسی از علاقهاش به خاطر کشورش میگذرد، باید هم حمایت مالی شود و هم اینکه بیمه شود. من حتی در برخی از رشتهها شنیدهام که بانوان با هزینه خود اعزام میشوند که این موضوع اصلا خوب و مطلوب نیست.
وی میافزاید: من هفت مدال جهانی و آسیایی دارم، اما متاسفانه هنوز در جایی مشغول به کار نیستم و در باشگاه مربیگری میکنم. از طرفی دچار مصدومیت کتف هم شده بودم و در هفته دوم مجبور شدم باشگاه بروم تا از نظر اقتصادی لطمه نخورم. این موارد همه دغدغه هستند.
علاوهبراین به دلیل ملی پوش بودنم، ۸۰ درصد زمان خود را در باشگاه بودم که این موضوع باعث شد نتوانم درسم را ادامه دهم. من آخرین جایزهای که از وزارت ورزش گرفتم ۲۵ میلیون تومان بود. در کشورهای دیگر این مبلغ بسیار خندهآور است. من برای شرکت در برخی مسابقات باید حداقل ۱۰ کیلو وزن کم میکردم، این مقدار پول در مقابل این همه زحمت واقعا کم است. از طرفی در شهرستانها با کمبود امکانات رو به رو هستیم.
ظهرابی نیا در این باره میگوید: بیشترین مشکل ندیده شدن بازیکنان زن است و این ندیده شدن سبب شده هیچ اسپانسری هم ما را نبیند. برای مثال در فوتبال گفته شده همه باشگاهها باید تیمداری کنند، اما نگفتند لیگ برتر. باشگاهها هم زیر بار این هزینهها نمیروند.
درواقع تا زمانیکه به صورت حرفهای به ورزشی نگاه نکنیم، هیچ پیشرفتی حاصل نمیشود. ما در خوزستان مشکل زمین چمن داریم و راهی هم برای حل این مشکلات اندیشه نشده است. اگر لیگ منظمی داشته باشیم میتوانیم به تیم ملی کشور کمک کنیم. اما فقط هستیم که به دلایلی حضور داشته باشیم. این در حالی است که جوانان وقتی به ورزش روی میآورند هم جامعه و هم خانوادهها سالمتر خواهند بود. بنابراین باید زیرساختی باشد تا جوانان از آن ها استفاده کنند اما متاسفانه این زیرساختها به ویژه در شهرهای کوچک وجود ندارد.
مشکل بازیکنان زن این است که دیده نمیشوند و این موضوع سبب شده هیچ اسپانسری هم ما را نبیند وی ادامه میدهد: به عنوان ۱۴ سال کاپیتان تیم ملی هنوز با مشکل زمین چمن در خوزستان رو به رو هستم. اگرچه مسئولان جوان پرتلاش روی کار آمدهاند، اما هنوز زمینه آنطور فراهم نشده که با خیال راحت کار کنیم و این دغدغهها اجازه فعالیت مفید به بانوان را نمیدهد.
چگونه میتوان موانع ورزش بانوان را کنار زد؟
ابراهیمی در خصوص اینکه چگونه میتوان این موانع را کنار زد، میگوید: باید برنامه منسجم طراحی شود. اسپانسر آورده شود. تعداد ورزشکاران و مربیان خوب در شهرستانها و خود تهران بسیار است، بنابراین بخش استعدادیابی باید خوب و قوی باشد. بخش آموزش باید خوب کار کند. در این راه هزینه شود تا به مطلوب خود دست یابد.
بابایی نیز به راهکارهایی اشاره کرده و میگوید: وقتی بازیکنان زن دیده شوند،به طور قطع به وضعیتشان هم رسیدگی میشود. تنها راهحلش این است که برای بانوان مدال آور که الان در عرصه مربیگری هستند، امکانات لازم فراهم شود تا هم خود آنها رشد کنند و هم کسانی که توسط آنها در حال آموزش دیدن هستند.
ظهرابینیا «دیده شدن ورزشکار » را مهمترین راهکار میداند و میگوید: رسانه در این زمینه نقش بسیار مهمی دارد. نمیگویم تمام بازی به صورت مستقیم پخش شود اما دستکم بخشهایی از مسابقات بانوان از طریق رسانههای ملی پخش شود. اکثر بازیکنان مرد را که دسته ۳ بازی میکنند، مردم میشناسند، در حالی که این موضوع برای بهترین بازیکن زن متفاوت است. اگر ورزشکاران زن شناخته شوند، اسپانسرها هم حمایت کنند. حمایت مسئولان هم مهم است، البته آنها آن طور که باید دلسوز ورزشکاران نیستند. امیدوارم مسئولان و رسانهها هر دو از ورزشکاران به ویژه ورزشکاران زن حمایت کنند تا ورزش بانوان در سطوح مختلف کشور رشد کند.
نظر شما